خاطرات هاشمی ۲۳ آذر سال ۷۹ | «از رهبری هم گله داشتند و ميگفتند هيچ مسأله جدی را نمیتوانيم با ايشان مطرح كنيم»
انصاف نیوز: خاطرات روزنوشت آیتالله اکبر هاشمی در ۲۳ آذر سال ۱۳۷۹ را در ادامه میخوانید:
چهارشنبه 23 آذر 1379 | 16 رمضان 1421 13 دسامبر 2000
آقايان [امیر] تهراني، [معاون پارلمانی وزارت اطلاعات] و آقاي نوروزي، مديركل اطلاعات قم، آمدند.گزارشي در مورد وضع امنيتي قم و ضرورت مهار شرارت اشرار دادند. در خصوص بيت آيتالله منتظري گفتند، بحث بر سر نحوه رفع حصر از ايشان، در شوراي عالي امنيت ملی ادامه دارد و آقاي سعيد منتظري، به جرم توزيع شبنامه هشتاد صفحهاي و ارتباط با ضدانقلاب در خارج و دادن پول به افرادي مثل آقايان [عمادالدین] باقي، [عزتالله] سحابي و [احمد] زيدآبادي و… در بازداشت است.
آقاي عليرضا نوري، [نماینده تهران]، برادرآقاي عبدالله نوري، [وزیر سابق کشور] آمد. گفت، در انتخابات نظام پزشكي در تهران، اول شده و ميخواهد، نامزد رياست [سازمان] نظام پزشكي كشور شود. درخواست داشت كه تجديدنظر محكوميت برادرش و مرخصي هفتگي او پيگيري شود.
عصر، هيأتریيسه [فراکسیون] جناح دومخردادي مجلسآمدند[1]؛ آقايان [سیدعلیاکبر] محتشمي ، [محسن] صفايي [فراهانی]، بهزاد نبوي، [ابوالقاسم] سرحديزاده، علي [هاشمی] اخويزاده، [علیاصغر] رحمانيخليلی، [علی] شكوريراد و [محمدرضا] خباز گفتند، هيچ يك از مجالس انقلاب، مثل مجلس ششم، دچار انتقاد و حمله و فشار نيست. از رهبري هم گله داشتند و ميگفتند، وضع به گونهاي است كه هيچ مسأله جدي را نميتوانيم با ايشان مطرح كنيم و جلسه ملاقات اخيرشان با ايشان را شكلي و بيثمر معرفي كردند. از فشارهاي قوه قضایيه و صداوسيما و جريان راست و شوراي نگهبان، گله شديد داشتند و از من درخواست كمك، براي رفع مشكلات مجلس و نيز حل مشكل تفسير اخير با شوراي نگهبان در مجمعتشخيص مصلحت شدند.
آقاي رحمانيخليلي، [نماینده بهشهر] گفت، همه ميدانند كه اگر شما بخواهيد، ميتوانيد و براي تأييد حرف خود نقلكردكه [هنری] كيسينجر، [استراتژیست آمریکایی][2] گفته است، در صد سال اخير، شخصيتي قويتر از آقاي هاشميرفسنجاني در ايران و خاورميانه ديده نشده و او دولت آمريكا را در مسأله مكفارلين[3]، دستانداخته است. گفتم، اين وضع مجلس، انعكاس وضع خاص جامعه و اختلافات است و شما كه مجلس و دولت را در اختيار داريد، نبايد به اختلافات و نزاعها دامن بزنيد و بايد طرفدارآرامش باشيد كه بتوانيد بهتركار كنيد و در مجمع هم با نظر كارشناسي و مصالح و بدون تعصبات جناحي عمل ميكنيم.
آقاي شكوريراد نيزگفت، در ملاقات پريشب دانشگاهيان با رهبري، با اينكه جلسه مهمي بود، هيچ نتيجهاي نگرفتند. يك شيخ مُعمم با چفيه بهگردن، صحبتكرد و مقداري تملق اغراقآميزگفت و دو سه نفر ديگر هم حرفهاي سطحي زدند. از شركت در جلسه پشيمان بودند؛ اين را به عنوان مصداق عدم امكان طرح مسایل جدي با رهبريگفت و اضافهكرد، قبل از جلسه فراكسيون با رهبري، اعضا ميدانستند كه مطلب مهمي، قابل طرح نيست و يك جلسة شكلي است.
[1] – فراکسیون مجمع حزبالله، نخستین بار از ائتلاف ۷۰ تن از نمایندگان مجلس، از دو گروه سیاسی کارگزاران سازندگی ایران و ائتلاف نیروهای خط امام (ره) به وجودآمد. ابتدا، ریاست این فراکسیون را آقای عبدالله نوریÃ Äبرعهده داشت. پس از پیروزی آقای خاتمی، در انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶، ۱۸ حزب و گروه سیاسی حامی او، جبهه دوم خرداد را تشکیل دادند. به این ترتیب فراکسیون مجمع حزبالله در مجلس پنجم، به نمایندگان دوم خردادی مشهور شدند. در انتخابات مجلس ششم، جبهه دوم خرداد توانست بیش از ۲۰۰ کرسی مجلس را به دست آورد. برخی احزاب عضو این فراکسیون عبارت بودند از: جبهه مشارکت ایران اسلامی، حزب کارگزاران سازندگی ایران، مجمع روحانیون مبارز، مجمع نیروهای خط امام (ره)، حزب همبستگی ایران اسلامی، حزب اسلامیکار، جمعیت تولیدگرایان و سازمان مجاهدین انقلاباسلامی. ریاست فراکسیون جبهه دوم خرداد را در مجلسششم، آقای سیدعلیاکبر محتشمیپور برعهده داشت.
[2] – هنری کیسینجر، (1923- )، استاد دانشگاه، سیاستمدار، دیپلمات و مشاور ژئوپلیتیک آلمانی-آمریکایی است که به عنوان وزیر امور خارجه و نیز مشاور امنیت ملی آمریکا در دولتهای ریچارد نیکسون و جرالد فورد فعالیت کرده است. او یکی از مشهورترین آمریکاییان قرن بیستم، برنده جایزه صلح نوبل و نویسندهای مورد احترام در سطح جهان قلمداد می شود.کيسینجر پیشگام سیاست تنشزدایی با اتحاد شوروی بود، ترتیب برقراری روابط آمریکا با چین را داد و قرارداد صلح پاریس را مذاکره کرد که به درگیری آمریکا در جنگ ویتنام خاتمه داد. از او دهها کتاب در زمینه تاریخ دیپلماتیک و روابط بینالملل منتشر شده است.
[3] – ماجرای ایران–کُنترا یا ماجرای مکفارلین، یک رسوایی سیاسی است که در ایالات متحده آمریکا از ۲۰ اوت ۱۹۸۵ تا ۴ مارس ۱۹۸۷ (۲۹ مرداد ۱۳۶۴ – ۱۳ اسفند ۱۳۶۵) به مدت یکسال و نیم، در دور دوم ریاستجمهوری رونالد ریگان رخ داد. در یک سوی ماجرای مکفارلین، ایران قرار داشت که باهوشمندی و کیاست آقای هاشمیرفسنجانی فرمانده جنگ، با هدف دستیابی به مهمات و سلاحهای ویژه برای ختم جنگ، در کنار ملاحظات انساندوستانه، به منظور رهایی گروگانهای غربی در لبنان کمک کرد و در سوی دیگر، برخی از شورای امنیتÃ Äملی آمریکا بودند، که کوشید با هدف آزاد ساختن گروگانهای مذکور، به ایران سلا ح خارج از رده و انباری بفروشد و بعدها مشخص شد که عواید آن را صرف کمک به کنتراها – مخالفان دولت انقلابی نیکاراگوئه – میسازد و در این میانه نیز واسطهها با هدف کسب سود یا شاید هم کمک به ایران یا آمریکا وارد صحنه شدند که افشای این ماجرا به بحرانی منجر شد که روزنامهنگاران در آمریکا ابعاد آن را با ماجرای واترگیت سنجیدند و بر آن عنوان « ایران گیت» نهادند. مقامات دولت ریگان بهطور مخفیانه، با فروش تسلیحات به ایران، که در تحریم تسلیحاتی بود، کمکرسانی کردند. آنان امیدوار بودند که بدین وسیله آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان را تضمین و شورشیان کنتراهای نیکاراگوئه را تأمین بودجه کنند.
تأمین بودجه کنتراها، از سوی کنگره ممنوع اعلام شده بود. این رسوایی بزرگترین بحران دوران ریاستجمهوری ریگان بود و افشای آن در ایران هم تأثیر قابل توجهی گذاشت. برای مطالعه بیشتر رجوع کنید← کتاب «ماجرای مک فارلین؛ فروش سلاح،آزادی گروگانها»، محسن هاشمی و حبیبالله حمیدی، دفترنشر معارف انقلاب، ۱۳۹۳
منبع: کتاب خاطرات هاشمی در سال ۱۳۷۹؛ «اصلاحات در بحران»
انتهای پیام