خرید تور تابستان

تأسفی بر «تربیت اخلاقی مکتب مصباح»! | احمد حیدری

احمد حیدری در دیدار نیوز نوشت:

مرحوم آیت الله مصباح‌یزدی نه شخصیت علمی مبرزی بود که او را یک سر و گردن از اقران بالاتر برده باشد، نه در میدان اخلاقِ عملی استاد و اسوه بلامنازع بود و نه در میدان سیاست که سال‌ها در آن ایفای نقش کرد، گل نمود و با این که سعی بسیار شده و می‌شود که او را بزرگ کنند!، ولی این تلاش‌ها خاسر بوده و هست، زیرا میراث علمی، سیاسی و اخلاقی آن مرحوم [بر خلاف میراث مرحوم شهید مطهری] چنین ظرفیتی ندارد و این “ابتنای اوج گرفتن بر میراث”، سنت تغییر‌ناپذیر خداوند است اگر چه ما نپذیریم و ما را خوش نیاید!

یکی از نمونه‌های “تربیت اخلاقی مرحوم مصباح” اخیرا خود نموده است که از باب «مشت نمونه خروار» شایان توجه می‌باشد. آقای “غلامرضا فیاضی” از تربیت شدگان آیت‌الله مصباح یزدی، استاد سطوح عالی فقه، اصول، تفسیر و فلسفه در حوزه قم، عضو جامعه مدرسین، عضو هیئت امنای مؤسسه امام خمینی و امام جماعت این مؤسسه و نماینده استان خراسان شمالی در مجلس خبرگان رهبری است.

بنا به نوشته تارنمای حوزوی «اندیشه ما» وی در سالگرد رحلت علامه طباطبایی، در جمع طلاب مدرسه علمیه حقانی سخنرانی کرده و در این سخنرانی ثمرات تربیتی مرحوم مصباح را به نمایش گذاشته است! او در این سخنرانی ۴۰ دقیقه‌ای، آقایان: سید محمد خاتمی، علی شریعتی، محمد رضا حکیمی و محسن کدیور را نقد و ۹ بار واژه «خبیث»! و ۱۰ بار واژه «ملعون»! یا مشتقات آن را نثار آنان کرده است.

فارغ از این که نقد ایشان به آقایان مذکور وارد است یا نه؟ که خود جای بحث دارد و کاش زمینه چنین بحث‌هایی در مجامع عمومی دانشگاهی، حوزوی، صدا و سیما و … فراهم بود نه این که صاحبان یک تفکر به عنوان «مالکان این تریبون‌ها» یک طرفه به میدان رفته و هر آنچه به زبانشان بیاید، به عنوان دین و مذهب ارائه دهند و کسی هم اجازه، امکان و تریبونی برای نقد گفته‌هایشان نداشته باشد، در هر حال فارغ از این که نقد‌های ایشان وارد باشد یا نباشد، مهمتر از نقد، «ادب و اخلاق نقد» است که متأسفانه فارغ التحصیلان مکتب مرحوم مصباح به تبع از استاد خود “ادب و اخلاق نقد” را رعایت نمی‌کنند.

اولا این که خود را حق مطلق شمردن و دیگران را باطل دانستن، کاملا خلاف ادب و اخلاقی است که قرآن ارائه می‌دهد. خداوند خطاب به پیامبرش می‌فرماید: «به مشرکان [که گمراهی آنان صد در صد است] بگو: به حق ما [پیامبر و پیروان صادقش]یا شما بر هدایت یا گمراهی آشکاریم»! (سبأ/۲۴). وقتی پیامبر حق ندارد در مقام دعوت، مناظره، گفت‌و‌گو و نقد، خود را حق مطلق و مشرکان را گمراه یقینی بشمارد، زیرا مقام مناظره، گفت‌وگو و سخن، مقام تبیین حق بر اساس دلیل و برهان است؛ چگونه دیگران با چنین باوری با مخالفان مسلمان خود سخن می‌گویند؟!

ثانیا خداوند وقتی موسی و هارون را برای دعوت و بیان حق نزد فرعون می‌فر‌ستد، دستور می‌دهد با او نرم، با ادب، متین، منطقی و استوار سخن بگویید بدان امید که متذکر حق گردد یا از عاقبت کفر و گمراهی بترسد. هر سخنگویی وقتی در مقام نقد سخن دیگری است، اگر برای خدا سخن بگوید، باید هدفش هدایتگری نقد شونده و پیروانش باشد. چنین کسی وقتی سخن خود را با لعن و سبّ و دشنام مخلوط می‌کند، آیا می‌تواند انتظار تأثیر هدایت‌گرانه از سخنش داشته باشد؟

ثالثا مگر نه این که امام علی وقتی شنید یارانش به معاویه و همراهانش دشنام می‌دهند، در نهیشان فرمود: «من دوست ندارم شما بد دهن باشید، کاش به جای بد دهنی، اعمال زشت آنان را شرح دهید که هم تأثیرگذارتر است و هم در اتمام حجت، بهتر»؛ بعد هم فرمود: به جای دشنام و بد دهنی، برایشان دعا کنید و هدایت بخواهید. (نهج‌البلاغه، صبحی صالح، ص ۲۴۱، خطبه ۱۹۷).

رابعا مگر نه این که وقتی ابن ابی العوجاء در محضر بعضی از شاگردان امام صادق، بعضی باور‌های باطل خود را مطرح کرد، آن شاگرد از خشم از کوره در رفت و ابن ابی العوجاء را آماج دشنام ساخت، ولی از ابن ابی العوجاء شنید که: «من در محضر امام تو، جعفر بن محمد از این سخنان بدتر را می‌گویم، ولی تا به حال یک سخن زشت از او به جواب نشنیده‌ام» (توحید مفضل/۴۱-۴۲). کاش شاگردان “مکتب مرحوم مصباح” به امام صادق، امام علی و قرآن اقتدا کنند و به دور از بد دهنی و لعن و دشنام به هزاران توجیه تارعنکبوتی، به نقد منطقی و برهانی سخنان دیگران بپردازند و اگر توان چنین نقدی را ندارند، خود و استاد مرحومشان را بیش از این نشکنند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. یعنی هیچکس در مورد این درافشانی ها نظری نداده. یعنی همه مخاطبان شما به این درجه از آگاهی رسیده اند که پاسخ ابلهان خاموشی است؟!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا