«مدیران شیفتهی خدمت و نشستهای لاکچری!»
محمدهادی جعفرپور طی یادداشتی در خبرآنلاین نوشت:
مگر نه اینکه تمامی مسئولین و مدیران نظام مدعی هستند از باب احساس تکلیف پا به عرصهی سیاست و حکومت گذاشتهاند،با فرض صحت این ادعا مبنای شرعی و اخلاقی تعرفهی حقوقهای نجومی و بریز و بپاشهای آنچنانی در همایشها و جلسات دولتی و حاکمیتی چیست؟
ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت تا جایی که ذهنم یاری میدهد همزمان با آغاز تبلیغات درهر قِسم و شکلی از انتخابات ،شاهد تیتر شدن این عبارت بر بنرها و پارچه نوشتهای تبلیغاتی نامزدان بوده ایم، فرقی هم نمیکند ، نامزد مورد نظر از کدام جناح و برای کدام پست و موقعیت سیاسی،اجتماعی و یا حتی صنفی نامنویسی کرده است. بیش از چند دهه است،این عبارت پُرمغز و ارزشمند که به شهید مظلوم دکتر بهشتی منتسب میشود، از کارزار انتخاباتی عبور کرده و در قابی شیک و شکیل بر سر در اتاق مدیران و مسئولین نظام خودنمایی میکند.
در سخنرانی ها و میتینگهای انتخاباتی،دیدارهای مردمی،سرتیتر نامههای اداری و کلا هرجا که رنگ و بوی مسئولیت و البته مسند مدیریتی ظهور میکند،این عبارت دیده میشود،اما موضوع یادداشتم مکانها و دفعات استفاده از این عبارت نیست که امری است واضح و مبرهن که اکثریت مردم این سرزمین با آن مواجهه شده اند و نیازی به واگو کردن آن نیست.
بلکه آنچه دست مایه نگارش این چند سطر شد،انتشار لیست هزینه کرد اجلاس برخی مدیران وابسته به یکی از وزارتخانهها در شیراز بود،اگرچه شرح هزینه ها آنچنان غریب و عجیب نبود و از این دست ولخرجی ها و دست و دل بازی ها از سوی مدیران انقلابی،اعتدال گرا،اصول گرا،اصلاح طلب،پایداری و…کم ندیده ایم و متاسفانه بعید هم نیست که در آینده نبینیم!
نکته ی تاسف بار آنجاست که گویی مسئولین و متصدیان وابسته به این سیستم سیاسی فراموش کرده اند در پیشگاه خداوندمتعال و ملت ایران بنا بر قانون اساسی که از آن به میثاق مدنی ملت و دولت یاد می شود به قرآن سوگند یاد کرده تا در خدمت به مردم، به عنوان امینی عادل امانت دار حقوق ملت بوده،برای خدمت به مردم تقوا پیشه کنند.
مفاد سوگند نمایندگان مجلس و رئیس جمهور در اصل شصت و هفتم و اصل یکصد و بیست و یکم قانون اساسی موید همین عبارتی است که مسئولین این نظام شیفته ی خدمت به ملت بوده، جز برای خدمتگذاری پا در عرصه ی مسئولیت و سیاست نخواهند گذاشت اما آنچه در این دوران شاهد آن هستیم نقض این سوگند است واضح و صریح!
بدیهی است آنجا که شنیده می شود فلان مقام مسئول پیش از ورود به ساختمان محل خدمتش دستور می دهد تا استخر مجموعه تعمیر و آماده شود،چون به آب میوه طبیعی علاقمند است لذا باید دستگاه آب میوه گیری خریداری شود، بابت یک شب اقامت در فلان استان تشک فلان بِرَند خریداری شود،اعتراض به حواله ی خودرو های شاسی بلند را حرف بیخود می دانند و… خبری از شیفتگی برای خدمت نیست و هرچه هست تشنگی قدرت است!
شاهد این ادعا:همین صورت هزینه کرد اجلاس مدیران مالیاتی در شیراز؛
برای یک روز و نیم جلسه مبلغی معادل چهارمیلیارد و دویست میلیون تومان هزینه شده،جالب آنکه مدیران محترم از صندلی های نشست راضی نبوده لذا برای نشستن بر صندلیِ خدمت، مبلغ هفتصد میلیون تومان پول این مردم هزینه ی تعویض صندلی ها شده است!بدون تردید مدیری که حاضر شده این حجم از بیتالمال صرف تعویض صندلی های اجلاس شود، دریافت حقوق نجومی و حق ماموریت و کارانهی مدیریتی آنچنانی را حق مسلم خویش دانسته،هیچ علاقهای به خدمت نداشته بلکه تشنهی قدرت است و مشتاق زندگی لاکچری!
حال از آنجا که بدون استثناء تمامی مسئولین و مدیران ارشد این نظام در آغازین روز قبول مسئولیت، مدعی قیام به این شعار و ادعا هستند که شیفتهی خدمت بوده و هیچ تعلق خاطری به ماندن در مسند قدرت و مدیریت نداشته،بلکه از باب انجام وظیفه و تکلیف، حاضر به قبول مسئولیت شده اند پیشنهاد میشود؛
تمامی مسئولین نظام زین پس بابت انجام وظایف حاکمیتی و مدیریتی خویش به حقوق حداقلی راضی شوند،
نمایندگان مجلس انقلابی و اعضاء محترم هیأت دولت و مدیران ارشد حکومت در این مسیرِ صواب پیش قدم شوند تا در عوض خدمت به امت مسلمان اجر اخروی و ثواب نصیبشان شود،مردم برای یکبار هم که شده شاهد مصداق عینی این شعار در رفتار حاکمان نظام جمهوری اسلامی ایران باشند.
انتهای پیام