خرید تور نوروزی

شطرنج بازانِ حلب

«محمدعلی عبدو»، کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه تهران در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز نوشت:

امروز که نقطه‌ی پرگار منازعات منطقه‌ای، ناخودآگاه سوریه را به جهان نشان می‌دهد، معادلات خاصی را به صحنه بین‌الملل آورده که با تغییراتی همچون آزادسازیِ حلب، مدام در حال گذار و تغییر است.

آمریکا که پس از پایان دوران جنگ سرد، حالا خود را برای کنشگری در جهان تک‌قطبی آماده می‌کرد، ناگزیر از ساختن سازه‌ای امنیتی بود که در ضدیت با آن، به باز تعریف هویت سابق خود بپردازد؛ هویتی که با حذف شوروی، بهانه‌هایش را برای دست‌اندازی به دنیای جهان سومی‌ها از دست داده بود.

در این شرایط، معماران آمریکایی دست به ساخت ضدقهرمانی زدند که ماهیتی امنیتی داشت و درست همان چیزی بود که ایالات متحده را از یکسانیِ هویتی که در دوران پس از جنگ‌سرد انتظارش را می‌کشید، نجات می‌داد؛ اژدهایی در لباس تروریسم!

زائده‌ای که برای ورق زدن تاریخش می‌شود سراغ اشغال عراق توسط آمریکا رفت؛ اشغالی که در تمامِ مدتی که جریان داشت، نبردی در حد و اندازه‌ی گلادیاتورها را بازسازی می‌کرد که بنیادگرایانِ تکفیری را به جان اقلیت‌های عراقی و یا حتی در مواقعی نظامیان آمریکا می‌انداخت؛ تا نهایتاً جیب دولت آمریکا و البته تانکرهای نفتیِ آنها پر شده باشد و مدالِ قهرمانی برای ختم داستان تروریست‌ها، روی سینه‌ی آمریکا جای بگیرد.

نکته‌ی مهمی که در این دوران سرنوشت ساز پس از جنگ سرد (که می‌توان آن را برهه‌ای برای بازسازیِ دوباره‌ی تقسیمات بین‌المللی دانست) غالباً مغفول است، معمای تعریف هویتیِ تروریسم است. به عبارت دیگر «چه کسی را تروریست بدانیم و چه کسی را مصلح»

برگ برنده‌ای که این بار ایالات متحده رو می‌کند و کلیدی‌ترین موضوع هویت‌سازی‌های پس از جنگ سرد است، در همین نکته خلاصه خواهد شد؛ تعریف بین‌المللی از تروریسم در انحصار ماست!

سیاستی که بارها به مثابه راه نجات، کارایی‌اش را ثابت کرد. این روش اما تا امروز و پیش از آزادسازی حلب، به شکلی ایجابی به کار می‌آمد؛ افغانستان، عراق، پاکستان و حتی در جریان تحریم‌های بین‌المللی، سپاه قدس، با برچسب تروریست که از واشنگتن به کل دنیا صادر می‌شد، در لیست سیاه قرار گرفتند.

حالا و در نبردی نیابتی که ایالات متحده را در برابر متحدان سوریه یک قدم به شکست نزدیک‌تر کرد، روی دیگر سکه توسط سفیر آمریکا و در صحن سازمان ملل متحد به نمایش گذاشته می‌شود: «ایران، روسیه و سوریه، ناقصان حقوق بشر در سوریه‌اند که در مقابل نیروهای مردمی و معترض ایستاده‌اند!»

خبری که در همه‌ی رسانه‌ها مخابره شده و پروپاگاندای آمریکایی دوباره فعال می‌شود. این بار برچسب تروریست از گروهی که امنیتِ منطقه را نشانه رفته، برداشته می‌شود و جای این واژه را «معترضان مردمی» می‌گیرد.

بی‌شک کسی بازی را می‌برد که تروریست‌ها را از بین برده باشد پس دور از منطق نیست، حالا که آمریکا طعم پیروزی را نچشیده، از اساس، همه چیز را کتمان کند و مثل همیشه اصرار داشته باشد که ماهیت نیروهای شبه نظامیِ سوریه صرفاً اعتراضی است؛ آن هم علیه ظلم و استبدادِ اسد.

این تزریق مشروعیت به اتفاقات ویرانگر سوریه، نه تنها جهان را به مبارزه مجبور نمی‌کند بلکه چهره‌ای منفور از کسانی می‌سازد که در رأسِ مقابله با آنها باشند.

این مشروعیت سازی و یا مشروعیت زدایی، رویکردی است که آمریکا را به مثابه قدرتی سیال در دنیا و خصوصاً جهان سوم بدل می‌کند و اساساً کسی که دشمنش را همواره خودش تعریف و انتخاب کند، محکوم به پیروزی است.

در آن سوی میدان روسیه‌ای قرار دارد که اگرچه رویای بازتولید هژمون شوروی در منطقه را در سر می‌پروراند اما برای رسیدن به آن امکانات گسترده‌ای دراختیار ندارد.

با این حال پس از شعله‌ور شدن آتش بحران در سوریه، روسیه‌ای که در ابعاد نظامی حرفی برای گفتن دارد، این شانس را پیدا می‌کند که به مثابه مصلحی بی‌طرف در این منازعه وارد شود. کنشگری مثبت که از قوای نظامی گسترده‌ای بهره می‌برد و به شرایط منطقه آگاهی دارد و از همه‌ی این‌ها مهم‌تر، ایستادن مقابل آمریکا را به خوبی بلد است.

روسیه اما درست منطقه‌ای را انتخاب می‌کند که تخت پادشاهیِ دیروزِ آمریکا و میدان قهرمان‌سازیِ امروز آنهاست؛ پس بیراه نیست اگر ناخودآگاه وارد باتلاقی شود که تحریم‌های اتحادیه‌ی اروپا کمترین عمقِ آن باشد.
نهایتاً باید گفت، شاید پوتین در دور باطلی قرار گرفته که از یک طرف هر چه از غرب دور می‌شود به متحدین منطقه‌ای و همسایگانِ سیاسی‌اش نزدیک‌تر شده تا دو قطبیِ سابق (که حالت مطلوب آنهاست) شکل بگیرد.

اما امروز در آرامشِ پس از طوفانِ منازعه‌ی حلب، برگ‌برنده‌ی آمریکایی‌ها در مشروعیت زدایی از عملکرد روس‌ها همچنان بی‌پاسخ است.

بازیگر دیگری که در کنار ایران، آمریکا و روسیه، نقش مهمی در این منازعه دارد بی‌تردید عربستان است؛ کشوری که پس از شکایت آمریکا در پی ماجرای ۱۱ سپتامبر و چالشی که در رابطه با غرب پیدا کرده، تغییر گسترده‌ای در رویکرد سیاست خارجی ایجاد کرده است.
عربستانی که تا دیروز به یکی از بزرگترین پایگاه‌های غرب در منطقه بدل شده بود، امروز در مرحله‌ی گذاری قرار دارد که سعی می‌کند خود را در قد و قامت رهبری بزرگ برای اعراب تعریف کند.

در راستای همین هدف است که جهت‌گیری یمن و سوریه (که دو کشور با اهمیت عربی محسوب می‌شوند) به سمت ایران یکی از ریشه‌های مهم رفتار زننده‌ی آنها در مقابله با ایران و حتی سرکوب این کشورهاست؛ بنابراین تنها ضدیت بزرگی که سعودی‌ها حتی کاهش شدید بودجه در سال ۲۰۱۶ را به خاطر آن تحمل می‌کنند، مقابله با ایران است.

نهایتاً باید پذیرفت که همه‌ی لجبازی‌های غیرمتعارف عربستان، بعد از خسارت‌های شدید داخلی که عمدتاً ماهیتی اقتصادی دارد، تعدیل شده و آنها بیش از پیش به سمت منفعت‌گرایی حرکت می‌کنند.

سعودی‌ها حالا به خوبی می‌دانند که وابستگی بیش از حدشان به غرب، احتمالاً به ضررشان خواهد بود.

این روحیه‌ی منفعت‌گرایی در اعتدالی که عربستان در جریان موافقتنامه متواضعانه‌ی اوپک به خرج داد و همچنین در موضع‌گیری‌های آنها در پی آزادسازی حلب، به خوبی مشهود است.

مساله‌ی قابل بررسی دیگر، نقش ترکیه در این جریان است که قهرا نباید از پس‌گرفتن حلب خوشحال باشد؛ چرا که موقعیت ژئوپلتیک حلب، تا حدی اهمیت داشت که حالا بعد از بازپس‌گیری ارتش سوریه، مهم‌ترین کانال ارتباطی بین ترکیه و سوریه از دست رفته است.

ترکیه در چند ماه اخیر نشان داده که به علت ویژگی‌های شخصیتیِ اردوغان، سیاست خارجی را کاملاً به معضلات داخلی وابسته کرده؛ بطوریکه حتی به اعتقاد برخی تحلیلگران، اردوغان برای تهدید در جهت اجرایی شدن انتظارات داخلی‌اش، دست به گروگان‌گیریِ دیپلماتیک میزند و معادلات سیاست خارجی را موقتاً و به شکل ناگهانی تغییر می‌دهد.

در نهایت اما باید قبول کرد که منازعه‌ی داخلی اردوغان با کردها، او را بیش از گذشته به رعایت احتیاط در واکنش به پدیده‌ی داعش وادار کرده است.

الغرض؛ شاید بیراه نباشد که آزادسازی حلب را نقطه‌ی عطفی برای تغییر در مواضع امنیتی و نظامیِ بازیگران منطقه‌ای بدانیم و در همین راستا نزدیک شدن به راه حل سیاسی در این بحران را محتمل فرض کنیم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا