شفیعی کدکنی در حلقه سانسور
کامبیز نوروزی، حقوقدان و روزنامهنگار در صفحهی شخصیاش در تلگرام نوشت: «این که مدیرکل توسعه کتاب و کتاب خانی میگوید” کتاب شفیعی کدکنی را داهایم چند نفر بخوانند تا مجوز بدهیم” نشان است از افول فزاینده فرهنگ و آزادی بیان در سیاستهای فرهنگی دولت. یعنی که کتاب این مرد بزرگ و کممانند اسیر وگرفتار نه یک نفر بلکه حلقه حصر ممیزها یا همان سانسورچیهاست.
سانسور از لحاظ حقوقی کاملا مردود و نامشروع است اما اگر کسی هم بخواهد در مقام سانسورچی در موردکتاب شخصیت کممانند بزرگی مانند شفیعی کدکنی چیزی بگوید باید قدش لااقل به زانوی او برسد. چه کسی هست در این حلقه که جرأت چنین ادعایی باشد؟
سابقه نشان داده است کسی که از قبیله فضل و علم و دانش است خود را به حلقه ممیزها وارد نکرده و ارزش خود را مضمحل ننموده است.
قلندران حقیقت به نیم جو نخرند
قبای اطلس آن کس که از هنر عاریست
اشباه و نظایر همین قوم بودند که سالها پیش حتی پخش مناجات آسمانی شجریان در ماه رمضان از تلویزیون ممنوع کردند. اما
هنر خود عیان شود.
کتاب شعر تازه شفیعی کدکنی به نام نامهای به آسمان در وزارت ارشاد گیر کردهاست. ارشادیها به کار ممیزیاند.
این مواجه با رفیعترین قلههای بیجانشین فرهنگ و ادب و هنر مصداق همان است که خواجه گفت:
حافظ ببر تو گوی فصاحت که مدعی
هیچش هنر نبود و خبر نیز هم نداشت
فرهنگ ایرانی البته در طول قرنهایمتمادی هیچگاه مقهور سیاست نبودهاست. پهلوانان فرهنگ و هنر و ادب پشت گردنکلفتهای بیهنر عرصه سیاست را در طول قرنهای متمادی به زمین رساندهاند.
وزارت ارشاد چنان در کار ممیزی اوج گرفته است که با راهاندازی سامانه نظارت مردمی، فرهنگ سانسور و ممیزی را به میان مردم هم میخواهد بکشاند. این حد از گرایش به سانسور بی سابقه است.
انتهای پیام