خرید تور نوروزی

پسر «واقعیه یا کیکه» تحت فشارهای روانی؟

روزنامه فرهیختگان در بخشی از مطلب خود پیرامون حواشی حضور امیرمحمد «پسر واقعیه یا کیکه» نوشت:

امیرمحمد همان پسر نوجوان اینستاگرامی که با جمله «واگعیه یا کیکه» مشهور شده به تلویزیون آمد و درباره خودش و کارهای اینستاگرامی‌اش حرف زد و حتی به درآمد بالایش از اینستاگرام اشاره کرد. هیچ‌کس حواسش به اتفاقی که قرار است برای او بیفتد نبود. درست بعد از دعوت امیرمحمد تا همین لحظه بسیاری از فعالان فرهنگی از دست خالی تلویزیون برای دعوت از میهمانان سخن به میان آوردند. برخی نیز نوشتند که اوضاع آنقدر به‌هم ریخته و پیچیده ‌شده که تلویزیون دارد میهمانانش را از اینستاگرام فیلترشده تامین می‌کند.

برخی نیز گفتند که او الگوی مناسبی برای همسن و سال‌هایش نیست و این کار تلویزیون باعث می‌شود که همسن‌ و سال‌های امیرمحمد به‌جای آنکه حواس‌شان به درس و مشق‌شان باشد، پی تولید محتواهای بی‌خاصیت در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی می‌روند تا هم پول خوب به‌دست بیاورند و هم اینطور که پیداست تلویزیون هم به آنها رغبت نشان دهد.

اما نکته‌ای که در چند روز اخیر نسبت به آن غفلت شده، فشار روحی و روانی‌ای بوده که بعد از شب یلدا سر این نوجوان بااستعداد اردبیلی آمده‌ است. در این چند روز هنرمندان زیادی علیه امیرمحمد موضع گرفته‌اند و حتی با نقدهای تند و تیزی به این اقدام تلویزیون تاخته‌اند. برخی دعوت از او را به‌سخره گرفته‌اند. به‌گونه‌ای که به‌طور قطع می‌توان گفت فضای اینستاگرامی که امیرمحمد غلط یا درست دارد در آن زیست می‌کند و روزی او را حسابی به شهرت رسانده بود و تکیه‌کلام‌هایش دست‌به‌دست می‌چرخید، در چندروز اخیر تبدیل به فضایی کاملا علیه او شده ‌است.

عکس و فیلم او دائم در این صفحات پست می‌شود و محتواهایی کاملا ضد این نوجوان منتشر می‌شود. آیا هنگام دعوت از امیرمحمد به این بخش از زندگی او فکر شده بود؟ آیا این نوجوان بااستعداد که این روزها در فصل امتحانات خود است توان تحمل چنین فشار و هجمه‌ای را در فضای رسانه‌ای کشور دارد؟ آیا او بلوغ فکری و روانی لازم برای تحمل این فشارها را دارد؟ به گفته کادر مدرسه و اطرافیانش او دانش‌آموز ممتاز مدرسه است. آیا این دانش‌آموز ممتاز ضربه روحی درباره آنچه این روزها علیه‌اش شکل گرفته نخواهد خورد؟ او این روزها سیبل تلویزیون شده ‌است.

کارشناسان فرهنگی و رسانه‌ای وقتی می‌خواهند ضعف تلویزیون را در برنامه‌سازی برای شب یلدا نشان دهند، دعوت از امیرمحمد را مثال می‌زنند. این موضوع با آینده این نوجوان چه کار خواهد کرد؟ آیا او فقط آمده بود بخشی از آنتن تلویزیون را پر کند؟ کسی این روزها از احوالات این پسربچه اینستاگرامی که در کوتاه‌مدتی در شبکه مشهور شده است و در کوتاه‌مدتی نیز این حجم محتوا ضدش منتشرشده خبر دارد؟ اینها همه سوالاتی است که باید آنهایی جواب بدهند که برای پر کردن آنتن خود یک روز از کچلیک‌ها و روز دیگر از امیرمحمدها استفاده می‌کنند.

این یادداشت نه کاری با فیلترینگ اینستاگرام دارد و نه با اینکه همان اینستای فیلترشده میهمان و دعوت می‌شود، حتی کاری هم با ضعف برنامه‌سازی تلویزیون ندارد. همه حرف این است که آیا وقتی از یک نوجوان در چنین سن حساسی و زمان پربیننده‌ای دعوت می‌کنید و سوالات ناپخته‌ای از او می‌پرسید که ناپخته‌تر جواب می‌دهد حواس‌تان به آینده و فشار و هجمه‌ای که قرار است تحمل کند، بوده ‌است یا اینکه یک جواب تک‌خطی برایش وجود دارد؟

اینکه «فکرش را نمی‌کردیم!» آیا کسی وجود دارد که آنقدر مسئولیت اجتماعی روی شانه‌هایش احساس کند که نسبت به آنچه برای روح و روان این پسربچه اردبیلی در حساس‌ترین دوران زندگی‌اش رخ داده پاسخگو باشد یا آنکه قرار است امیرمحمد در یک مصاحبه فرمالیته یا ویدئویی نمایشی بگوید حالش خیلی هم خوب است و انتقادات رویش تاثیری نگذاشته ‌است؟ لطف کنید برای برنامه‌های دیگری که قرار است ساخته شود یا میهمانانی که قرار است کمتر از سه‌ماه دیگر آنتن رسانه‌ ملی را برای شب عید و تحویل سال پرکنند، این هنجارهای اجتماعی را لحاظ کنید.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا