قیاس مع الفارق دلواپسان
«محمد توکلی» در یادداشتی برای انصاف نیوز نوشت:
از آنچه در حلب رخ داده است دو تصویر کاملا متفاوت ارائه می شود که فاصله ای بعید از یکدیگر دارند، تصویر اول تصویری است که ایران و روسیه و رژیم اسد ارائه می کنند که در آن، شهر حلب بعد از چند سال با همکاری روس ها، ارتش سوریه و نیروهای مقاومت از چنگال تروریست ها آزاد شده است و مردم این شهر در حال شادی و پایکوبی و خوشامد گویی به نظامیان سوری هستند و آماده جان نثاری برای بشّار، اما این ماجرا تصویری دیگری هم دارد که ارائه دهنگان آن قدرت های جهانی منهای روسیه، نهادهای بین المللی و در صدر آن ها سازمان ملل و همچنین رسانه های معتبر جهانی هستند. در این تصویر اوضاع بسیار متفاوت از آن تصویر اول است و در آن شاهد فاجعه ای هستیم که عقب راندن تروریست ها از حلب تنها بخشی از آن است، می توان تصاویری را مشاهده کرد که جز فاجعه ی انسانی نمی توان برای آن عنوان ملایم تری پیدا کرد.
موضوع نوشتار پیش رو بحث درباره ی این دو تصویر نیست، در نتیجه به ذکر چند نکته در این باره اکتفا می شود:
1 – آزاد سازی حلب به هر شکلی که صورت گرفته باشد به معنای پایان جنگ داخلی در سوریه نیست.
2 – راه حل نهایی از بین بردن تروریست ها تنها و تنها همکاری قدرت های بزرگ منطقه ای و فرامنطقه ای با یکدیگر است و راه حل های تک بعدی پاسخگوی این امر نخواهد بود.
3 – هیچگاه نباید نقش بی تدبیری های بشار اسد را در وقوع جنگ داخلی در سوریه از خاطر برد و از او تصویر یک قهرمان ملی را ارائه داد.
4 – هیچ کس در ایران و جهان از شکست تروریست ها ناخشنود نیست و نباید دیگران را به واسطه ی نقدها و اعتراض هایی که به نوع حضور ایران در سوریه دارند متهم به همراهی با گروه های تروریستی کرد.
5 – راه حل نهایی بحران سوریه گفتگوهای ملی و تشکیل دولت وحدت ملی است، یکسان دانستن تمام معترضان با گروه های تروریستی یکی از موانع اصلی تحقق این امر است.
اما آنچه موضوع این نوشته است ناظر بر مسائل داخلی است و به بهانه ی قیاس مع الفارقی است که گروههای مخالف دولت روحانی پس از وقایع حلب انجام داده اند و از طریق رسانه ی انحصاری صداوسیما و سایر رسانه های پرشمارشان در پی جا انداختن آن در جامعه هستند. خلاصه ی حرف آن ها این است که دولت روحانی به استکبار جهانی اعتماد کرد و در برجام شکست خورد! و دولت سوریه در برابر استکبار مقاومت کرد و به پیروزی رسید! همان دوگانه ی سازش – مقاومت که در انتخابات 92 هم مطرح اش می کردند و مردم با صدایی بلند به چنین دوگانه ای که فاقد مبناست نه گفتند. اما به چه دلیل چنین مقایسه ای را بی ربط و نابجا می دانیم؟
یکم . آن چه در حلب رخ داد با هر روایتی که به آن واقعه بنگریم تلاش برای باز پس گیری شهر اشغال شده ای در اختیار تروریست ها بوده است. آیا مذاکرات هسته ای برای بازپس گیری شهری اشغال شده انجام شده بود؟
دوم . راهبرد آزادسازی حلب مانند هر جنگ دیگری تلاش برای پیروزی جبهه ی خود و شکست سوی مقابل میدان بوده است، تلاشی که حتی ممکن است بسیاری از ملاحظات انسانی هم در آن رعایت نشود در حالی که راهبرد به نتیجه رسیدن مذاکرات در موضوعات سیاسی برد – برد است و اساسا این دو مقوله قابل قیاس با یکدیگر نیستند.
سوم . سوی مقابل ارتش سوریه در نبرد حلب گروه های تروریستی بوده اند که اکثریت قریب به اتفاق کشورهای جهان به تروریست بودن آن ها اذعان دارند اما در مذاکرات هسته ای ما در شرایطی قرار داشته ایم که همه ی قدرت های جهان از آمریکا و انگلیس که دشمن خوانده می شوند تا روسیه و چین که دوست نامیده می شوند علیه کشورمان تحریم هایی که در همه ی تاریخ سابقه نداشته است را طی قطعنامه ای مثل قطعنامه 1929 اعمال کرده بودند و بند بند این تحریم ها را همه ی کشورهای جهان اجرا می کردند.
بی ربط بودن چنین قیاسی کاملا روشن است و تنها نتیجه ای که از این نوع رفتار و گفتار اقلیت تندرو ذیل جریان اصولگرا می توان گرفت این است که آن ها تنها به دنبال بازی های کودکانه ی جناحی هستند و حتی حاضرند برای ارضای این خواسته های کودک صفتانه ی خود منافع ملی را هم زیر پا بگذارند. این طور که پیداست چنین سوء استفاده هایی ازاین نوع موضوعات مرتبط با سیاست خارجی برنامه و طرح همیشگی این اقلیت خاص است که می توان نمونه های بسیاری از این گونه رفتار را در فاصله سالهای 84 تا 92 هم مشاهده کرد.
انتهای پیام
احسنت بسيار عالى . كاش مقاله اخير دكتر زيبا كلام هم در سايت به نمايش دربياد ، خيلى خوب، مشروح و مستدل به موضوع هسته اى و ادعاى دلواپسان مبنى بر شكست برجام پرداخته و انصافاً حق مطلب را هم ادا كرده .
شما هم چقدر ساده هستید ، مگر نمیدانید که برای اینها هدف وسیله را توجیه می کند و از هر ترفندی استفاده می کنند تا کارهای خود را توجیه کنند.
ضمن تائيد جناب توکلي، بعرض ميرساند که اين موجودات، اساسا” وجودشان مع الفارق است ؛ لذا طبيعي و منطقي است که قياسشان هم مع الفارق باشد.
این دلواپسان مردم آزار فراموش کردند که روسیه پس از برجام شروع به همکاری با ایران در جنگ سوریه کرد