چرا فرزندان دیروز دشمنان قسم خورده امروز شدند؟
آنها که امروز بر سر پارهای مسائل از جمله گرفتن اجرا یا هر مورد دیگری با یکدیگر به مشکل برخوردهاند به خوبی این نکته را تایید میکنند که استقرار دبیرخانه دائمی در مجموعهای همچون مولوی که از ساختار اداری محکمی بهره میبرد، در آینده میتواند سودهای فراوانی را به تئاتر دانشگاهی برساند.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ «هر تشکلی که از مسیر قانونی و صحیح بگذرد در چارچوب قوانین دانشگاه مورد توجه و حمایت خواهد بود. از طرفی تئاتر مولوی مختص یک گروه یا یک عده مشخص از دانشجویان نیست بلکه محلی است که گروههایی که ازطرف شورای هنری احراز کیفی شده باشند برای مدتی حمایت میشوند و بعد این گروهها وارد دیگر فضاهای فرهنگی شده و این فرصت در اختیار دیگر گروههای جوان قرار میگیرد.»
شاید وقتی امیرحسین حریری این اظهارات را به زبان میآورد، تصورش را هم نمیکرد که برخی از کارگردانان تئاتر که اتفاقا از تئاتر دانشگاهی برآمدند و برای خود نامی دست و پا کردند او را برای گرفتن اجرای کارهایشان در مجموعه مولوی با چالشهایی روبرو کنند. چالش از این حیث که آنها سعی داشتند به مدیران تیاتر مولوی بقبولانند که صاحب رانت هستند. کارگردانهایی که اتفاقا برخی از آنها طی سالهای اخیر در تئاتر دانشگاهی در مقام داور هم حضور داشتهاند و به خوبی میدانند که چه حجمی از تقاضاهای دانشجویی برای اجرا در مجموعه تئاتر مولوی وجود دارد اما قرار نیست همه این درخواستها لزوما به اجرا منتهی شود. تئاتر مولوی طی دهه اخیر کارگردانهای نام آشنایی را به تئاتر حرفهای معرفی کرده که در دوره بازسازی مجموعه مولوی ترجیحا خود را فرزندان تئاتر مولوی نمیدانستند. اصلا خبری از آنها نبود اما به محض رونق گرفتن دوباره این مجموعه فرهنگی، هنری آنها با طرح ادعاهای تازه، مستقیم یا غیرمستقیم از این مجموعه مطالباتی داشتند. یکی از این مطالبات اما گرفتن اجرا بود. واکنش مدیر مجموعه مولوی اما روشن بود. او دوستان قدیمی خود را نیز مثل خیلی از گروههای دانشجویی مستعد که رویای اجرا در تالار مولوی را در سر میپرورانند به شورای بازبینی تئاتر مولوی ارجاع داد. واکنشها به این ضابطهمندی اما کمی دور از انتظار بود. دور از انتظار و البته توام با مانورهای رسانهای ناموفق. تا جایی که مخالفان این رویه در ائتلافی خواسته یا ناخواسته سعی کردند از طریق برخی رسانهها حلقه فشار بر مدیریت این مجموعه را تنگتر کنند. البته در بین مخالفان که به نظر میرسد ناخواسته با یکدیگر جمع شدند برخی کارگردانهای ناراضی از نوزدهمین دوره جشنواره تئاتر دانشگاهی هم حضور داشتند. آنها که برگزیدگان تئاتر دانشگاهی بودند و انتظار داشتند بیهیچ قید و شرطی امکان اجرا در تالار مولوی را به دست آورند اما در این بین دو نکته مهم مغفول مانده است؛ اول: وقتی این آثار در جشنواره تئاتر دانشگاهی برگزیده شده است، مدیریت مجموعه مولوی ضمن تقدیر از این آثار به آنها قول همکاری داده بود که بتوانند در تالار مولوی اجرا داشته باشند. اما ضمنا تاکید شده بود که نمایشهای برگزیده میبایست از فیلتر شورای بازبینی مجموعه تئاتر مولوی عبور کنند تا بدین ترتیب، مولوی از ضابطهای که قرار شده در مواجه با همه گروهها (اعم از حرفهای و غیرحرفهای) نسبت به آن پایبند باقی بماند، پا را فراتر ننهد. همین موضوع اما به محل اختلاف تبدیل شد. کارگردان اثر برگزیده تاکید داشت که ضرورتی وجود ندارد که نمایش او به تایید کیفی شورای بازبینی تئاتر مولوی برسد. اما اینجا یک سوال مطرح است. اگر برخی از این کارگردانان اعتقاد داشتند که رویه حاکم بر مجموعه تیاتر مولوی غلط است چرا ترجیح دادند فیلم اثر خود را به شورای بازبینی ارایه کنند؟ شاید پاسخ روشن است. آنها قصد داشتند از هر امکانی ولو به قیمت کوتاه آمدن از مواضع اولیهشان برای گروههای خود اجرا بگیرند اما نکته درست اینجاست. وقتی آنها این راه را برای رسیدن به اجرا برگزیدهاند، قاعدتا باید همان اندازه که در مورد پاسخ مثبت مدیران مولوی حساب باز کردهاند به همان اندازه نیز به آنها این حق را میدادند که اثرشان را به لحاظ کیفی تایید نکنند. در واقع بحث اصلی این است. اگر ما راهی را منطقی نمیدانیم بنابراین برای رسیدن به اجرا نباید اصولمان را زیر پا بگذاریم. بنابراین پای باورمان میایستیم و میگوییم ابدا نمایشمان را به شورای بازبینی نشان نخواهیم داد. اما اگر فیلم نمایشمان را به مجموعه مولوی تحویل دادیم در واقع معنی کارمان این است که آقایان مسوول، قاعده شما را درخصوص گرفتن یا نگرفتن اجرا پذیرفتهایم. بنابراین بعد از رد شدن اثر دلیلی وجود ندارد که آسمان ریسمان به هم ببافیم.
دوم: بحث اجرا نشدن برخی آثار در تالار مولوی را نباید به موضوع استقرار دبیرخانه دایمی تیاتر دانشگاهی در مجموعه مولوی وصل کنیم و بعد با یک نتیجهگیری عجیب و غریب به این نتیجه برسیم که مدیران تیاتر مولوی حق ندارند دبیرخانه دایمی را در محل کارشان در اختیار داشته باشند. همه آنهایی که امروز بر سر پارهای مسائل از جمله گرفتن اجرا یا هر مورد دیگری با یکدیگر به مشکل برخوردهاند به خوبی این نکته را تایید میکنند که استقرار دبیرخانه دائمی در مجموعهای همچون مولوی که از ساختار اداری محکمی بهره میبرد، در آینده میتواند سودهای فراوانی را به تئاتر دانشگاهی برساند. بنابراین موضوع عدم راهیابی به سالنهای مولوی بحث دیگری است و البته موضوع تعیین تکلیف فوری برای انتخاب دبیر بیستمین جشنواره تیاتر دانشگاهی موضوع دیگری است که شاید بهتر باشد وزارت علوم و تحقیقات در این باره تدبیری فوری و در عین حال منطقی اتخاذ کند تا موضوع انتخاب دبیر برای جشنوارهای در این سطح با چالشها و تنشها همراه نشود. در این بین سطحیترین قضاوت ممکن میتواند این باشد که گفته میشود مدیران تالار مولوی به دلیل داور نبودن در تیاتر دانشجویی به آثار برگزیده این جشنواره اجازه اجرا ندادهاند. موضوعاتی که شاید با کمی اخلاق مداری و پرهیز از رانتخواهی راحتتر حل و فصل شود. هر چند مدیریت مجموعه مولوی نیز وظیفه دارد به عنوان یکی از اصلیترین مراکز فرهنگی و هنری بیش از اینها دست یاری گروههای برگزیده در تیاتر دانشجویی را بفشارد و با تشکیل جلساتی آنها را متقاعد کند که ضابطهمندی هرگز گامی رو به عقب نیست و کسانی که چنین رویهای را ایجاد کردهاند نیز جلادان فرهنگی نیستند!
کسی چه میداند. شاید یک جعل تاریخی رخ داده باشد. اینکه بگوییم هر اثری که در جشنواره تیاتر دانشجویی برگزیده شد حتی بعد از گذشت ماه ها و با تغییراتی دلخواه باید به طور حتم در تالار مولوی روی صحنه برود. آیا این خواسته منطقی است؟ قضاوت با خواننده.
انتهای پیام