چرا سازگاری با کمآبی مهم است؟ | ۲۲ سال شرایط بحرانی زایندهرود
«بالغبر ۲۲ سال از شرایط بحرانی رودخانه زایندهرود میگذرد و در این رابطه اقداماتی نیز برای کاهش تبعات این بحران صورت پذیرفته که تاکنون نتیجهای در برنداشته است؛ به همین دلیل لازم است نسبت به بازاندیشی رویکرد روش احیای زایندهرود اقدام کرد.»
رضا آقایی، کارشناس آب در سایت اصفهان زیبا نوشت: «بالغبر 22 سال از شرایط بحرانی رودخانه زایندهرود میگذرد و در این رابطه اقداماتی نیز برای کاهش تبعات این بحران صورت پذیرفته که تاکنون نتیجهای در بر نداشته است؛ به همین دلیل لازم است نسبت به بازاندیشی رویکرد روش احیای زایندهرود اقدام کرد.
منظور از سازگاری باکمآبی مدیریت مصرف آب در چارچوب منابع آب تجدید پذیر حوضه است و انتقال آب به حوضه آبریز یا از آن، تصمیمهایی است که از سوی دولتها گرفته شده و تبعات مثبت و منفی آن نیز مربوط به دولتها بوده و طبیعتا لازم است در این خصوص برای حذف یا کاهش بحران مربوط به این تصمیمها پاسخگو باشند.
منظور از بازاندیشی، تغییر نگاه حل از بیرون به حل از داخل حوضه آبریز است؛ به عبارتی وزن اصلی احیای رودخانه زایندهرود لازم است از انتقال آب از سایر مناطق به اصلاح ساختار مدیریت منابع و مصارف آب تجدیدپذیر حوضه لازم است تغییر کند.
به دلیل تغییر شیوه زندگی جامعه بدون توجه به محدودیتهای منابع آب و عدم تجربه لازم مدیریت آب کشور در این خصوص، بخش اعظم کشور دچار بحران عدم تکافوی منابع آب بهواسطه این ناهماهنگی شده است.
سرانه مصرف آب شرب در شرایط فعلی قابلمقایسه با چهار دهه قبل نیست علاوه بر تغییر چند برابری در سرانه مصرف آب شرب، توسعه شبکه آب شرب در سراسر کشور و حوضه آبریز زایندهرود قابلمقایسه با چهار دهه قبل نیست.
شرایط موجود تناقضی (پارادوکس) برای کشور و وزارت نیرو ایجاد کرده است که میتوان به اعلام موفقیت شرکتهای آب و فاضلاب در توسعه شبکههای تأمین آب شرب از یکسو و زیر سؤال بردن شرکتهای آب منطقهای در مدیریت آب که هردوی آنها زیرپوشش وزارت نیرو هستند اشاره کرد یا اعلام موفقیت توسعه صنعت در وزارت صمت و توسعه کشاورزی در وزارت جهاد کشاورزی و غیره را با ناموفقی مدیریت آب کشور در وزارت نیرو را در تقریبا تمام دولتها نام برد. هیچگاه سازمان یا وزارتخانهای بابت توسعه (به طبع آن مصرف بیشتر آب) مورد واکاوی قرار نگرفت.
سازگاری با کمآبی به چه معناست؟
سازگاری با کمآبی یعنی برنامهریزی استفاده از منابع آب تجدیدپذیر درونسرزمینی (منطقهای یا حوضه آبریز) بدون اینکه محدودیت جدی ایجاد شود. در سازگاری با کمآبی هدف تراز منابع آب درونسرزمینی در تمام بخشهای مصرف خواهد بود.
با استفاده از رویکرد سازگاری با کمآبی، تعریف نیازها در چارچوب منابع آب تجدیدپذیر همراه با استفاده بهینه آب در افزایش بهرهوری خواهد بود. در حوضه آبریز زایندهرود سازگاری با کمآبی علاوه بر تراز کردن منابع آب درونسرزمینی با مصارف آب، ایجاد جریان دائمی در رودخانه زایندهرود است و طرحها و برنامههایی که شرایط را به ایجاد این جریان دائمی نزدیک کند، در راستای سازگاری با کمآبی تعریف خواهد شد و به تمام طرحهایی که بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم انگیزه و انگیخته آن کم یا زیاد مغایر تعریف فوق باشد، ناسازگاری با کمآبی اتلاق خواهد شد. طرحهای سازگار با کمآبی در حوضه آبریز زایندهرود مشتمل بر تمام طرحهای سخت و نرمافزاری است که نتایج آن را در ایجاد جریان دائمی زایندهرود میتوان دید.
سازگاری با کمآبی را میتوان مهندسی ارزش یکی از زیرمجموعههای آمایش سرزمین که تعادل بین منابع و مصارف با حفظ اکوسیستم طبیعی است دانست. متأسفانه به دلیل عدم ارائه برنامه طرح آمایش سرزمین، بروز مشکلات در بخشهای مختلف کشور و بهخصوص موضوع آب با توجه به محدودیت منابع آب و توسعه مصارف اجتنابناپذیر بوده است.
تاریخچه جهانی استفاده از سازگاری با کمآبی به درازای پایداری تمدن بشری برمیگردد و هیچ تمدنی بدون اعمال سازگاری با کمآبی پایدار نماند؛ مگر اینکه هیچ محدودیتی برای آب و منابع آب نبوده باشد.
در ایران نیز روشهای مختلف همسویی با خشکی و خشکسالی در کشور به تاریخ حفر قنات، استفاده از روشهای مختلف آبیاری، اعمال الگوی کشت، ایجاد تشکلهای آبران و غیره برمیگردد. طومار منسوب به شیخبهایی نمونه موجود سازگاری با کمآبی در رودخانه زایندهرود از ادوار گذشته است.
تمام استانها موظف به تهیه برنامه سازگاری با کمآبی شدند
وزارت نیرو در دولت گذشته، به شکل برنامهای در گستره تمام بخشها، تمام استانها را موظف به تهیه برنامه سازگاری با کمآبی کرد و تصویب تمام طرحهای آبی را منوط به تهیه این برنامه کرد؛ هرچند این حرکت منطبق بر پایداری منابع آب بود و پیگیری در ارائه این برنامه بسیار دیر انجام شد؛ ولی متأسفانه به دلیل عدم وجود باور در مدیران از یکسو و تغییر در نگرش این امر عملیاتی نشد.
هرچند ارائه و تصویب برنامه سازگاری با کمآبی اقدامی بینبخشی در بالاترین سطح مدیریتی بود؛ ولی چون تجربه موفقی در اجرای عملیات بینبخشی در کشور وجود ندارد، ازاینرو نتیجهای برای مدیریت منابع آب از این منظر حاصل نشده است و شاید یکی از اصلیترین دلایل آن را در عدم باور مدیران به این برنامه دانست.
به همین دلیل مدیران ارشد کشوری لازم است قبل از هر تصمیم و اقدامی به این باور برسند و سپس نسبت به ایجاد سازوکار برای اجرای برنامه سازگاری با کمآبی که فعالیتهای بینبخشی را تحت مدیریت واحد قرار دهد اقدام کند. استان اصفهان و حوضه آبریز زایندهرود نیز از این قاعده مستثنا نبود و این برنامه در حوضه آبریز زایندهرود حول محور وجود جریان پایدار در رودخانه زایندهرود تنظیم، ارائه و تصویب شد.
موقعیت جغرافیایی اصفهان و محدودیت منابع آبی
استان اصفهان به دلیل واقعشدن در محدوده عرض جغرافیایی 32 درجه با محدودیت منابع آب مواجه است و ازاینرو لازم بود توسعه با توجه به این محدودیتها انجام شود؛ این در حالی است که توسعه در بخشهای مختلف مصرف بدون توجه به این محدودیت ادامه پیدا کرد.
این بیتوجهی به منابع آب منجر به از دست رفتن بخش اعظمی از منابع آب راهبردی استان شد. دشتهای زیادی با بحران تأمین آب مواجه شدند و منازعات اجتماعی حول محور آب شکل گرفت و بهناچار مسئولان را به سمت تأمین آب از حوضههای آبریز مجاور سوق داد یا به فکر ارائه طرحهایی با هزینههای نجومی واداشت که نتایج مطلوبی نیز گرفته نشد. همین موضوع درخصوص مناطق مجاور حوضه زایندهرود نیز جاری بود و اجرای طرحهای تأمین آب از رودخانه زایندهرود رقم خورد.
چرا انتقال آب نمیتواند کمبود آب را جبران کند؟
به دلیل بروز بحران شدید در بخش آب، ارائه راهکارهایی از قبیل انتقال بینحوضهای یا انتقال آب از دریا در کلان نمیتواند، مشکل آب کشور را تقلیل دهد و لذا تنها راهحل این معضل رجوع به چگونگی پایداری طبیعی منابع آب در پوشش دادن به نیاز آب در هر منطقه یا حوضههای آبریز است یا به عبارتی پس از شناخت تابآوری منابع و نیاز آب هر منطقه (حوضههای آبریز یا هر تقسیمبندی دیگر) نسبت به ارائه مطلوبترین راهکار برای تعادلبخشی بین منابع و نیاز آب ایجاد کرد.
بهمنظور ارائه صحیح و امکان انجام آسیبشناسی، انجام درست برنامههای عملیاتی در چارچوب سازگاری با کمآبی و ارائه نقشه راه برای این برنامهها همراه با تدوین روششناسی اجتنابناپذیر است.
با تدوین روششناسی امکان رصد پیشرفت برنامهها، انحراف از اهداف، اقدامات متقابل، هدررفت هزینهها و غیره فراهم خواهد شد.
به دلیل اینکه سازگاری با کمآبی موضوع بینبخشی است و نقش تمام دستگاهها در موفقیت یا شکست آن بر کسی پوشیده نیست، لزوم داشتن نقشه راه برای موفقیت برنامههای سازگاری با کمآبی اجتنابناپذیر است و برای رسیدن به آن گامهای زیر پیشنهاد میشود:
گام اول، تعریف نمودار سازمانی برای انجام اقدامات سازگاری با کمآبی:
زمانی سازگاری با کمآبی میتواند گامهای بلند و سریعی برای حل بحران آب بردارد که دولتمردان به واقعیت بروز بحران آب در کشور پی برده باشند. در این صورت از حرکتهای نمایشی و شکلی به گامهای عملی و علمی سوق خواهند یافت.
برای رسیدن به این باور لازم است دولتمردان از ارائه راهکارهایی که اساسا منافات با محیطزیست و توان کشور است پرهیز کرده و مبنا را بر داشتههای هر منطقه بدانند و نگاهها را از بیرون به داخل در حل بحران آب برگردانند. بنابراین با پذیرش این باور توسط دولتمردان، انجام روشهای مختلف سازگاری با کمآبی مستلزم تعیین متولی بینبخشی در عالیترین سطح کشوری است. متولی سازگاری با کمآبی میتواند ذیل شورای عالی آب با اختیارات اصل 138 قانون اساسی باشد.
گام دوم، جمعآوری تمام آمار و اطلاعات موردنیاز مربوط به منابع و مصارف در تقسیمبندی منطقهای یا حوضههای آبریز:
پس از تعیین متولی سازگاری با کمآبی، تمام دستگاههای اجرایی لازم است اقدام به جمعآوری و ارائه اطلاعاتی کنند که به نحوی مربوط به منابع و مصارف آب خود است. تمام طرحهای مطالعاتی و جمعآوری آمار و اطلاعات در این گام قرار خواهند گرفت.
این طرحها در راستای شناسایی میزان آب مصرفی، آب موردنیاز، سطح زیر کشت، الگوی کشت موجود، سطح فضای سبز شهری و … خواهند بود. اعتبارات موردنیاز برای انجام این گام از منابع داخلی هر دستگاه تأمین خواهد شد و در صورتیکه اعتبارات موردنیاز اقدامات عملیاتی دستگاهها کفایت لازم را نداشته باشد این اعتبارات با هماهنگی متولی از سایر منابع تأمین شود. تمام اقدامات انجامگرفته توسط دستگاههای اجرایی در چارچوب نقشه راه و به تأیید سازمان متولی خواهد رسید.
گام سوم، ارائه طرحها در راستای سازگاری با کمآبی:
این طرحها تابع برنامهها و سند چشمانداز توسعه اقتصادی و اجتماعی خواهد بود؛ در صورتیکه انجام طرحی مغایر با اسناد بالادستی ازنظر محتوا و زمان اجرا باشد لازم است در راستای این برنامه نسبت به اصلاح آن اقدام کرد.
تمام دستگاههای اجرایی که به نحوی در استفاده و مدیریت آب نقش دارند موظف به ارائه برنامههای خود بهمنظور بهرهوری از منابع آب موجود هستند. اصلاح الگوی مصرف، استفاده و بازچرخانی پساب فاضلاب، کنترل برداشتها و لزوم ورود پساب به چرخه رودخانه از اصلیترین محور برنامههای عملیاتی هستند.
با توجه به اینکه موضوع کنترل برداشتها در تمام بخشهای مصرف از وظایف ذاتی شرکتهای آب منطقهای است ازاینرو لازم است طرحهای عملیاتی خود را در این خصوص ارائه دهد علاوه بر آن، شرکت آب منطقهای اقدام لازم برای شناسایی طرحهایی که انجام آنها خلاف اهداف اصلی سازگاری با کمآبی بوده یا درجه تأثیر آن در قیاس با اعتبارات لازم کم باشد غربالگری و پیشنهاد حذف آنها را به دستگاههای اجرایی دهد.
دستگاههای اجرایی موظف هستند مطابق برنامههای عملیاتی ارائهشده گزارش عملکرد خود را به سازمان متولی ارائه دهند. این سازمان نیز لازم است اقدام به بررسی علل و عوامل و نقش دستگاههای اجرایی در انحراف از برنامه را انجام دهد و اقدام به تصمیمهای لازم در چارچوب شرایط کند.
گام چهارم، پایش اقدامات انجامشده:
بهمنظور رصد اقدامات انجامشده در تمام زمینهها شامل کنترل برداشتها، کنترل الگوی کشت، کنترل کاربریها، کنترل سطح زیر کشت، کنترل کمی و کیفی آب، انطباق شرایط اقلیمی با روشهای پیشنهادی سازگاری با کمآبی و غیره، شرکت آب منطقهای با بهکارگیری گروههای گشت و بازرسی اقدامات موردنظر را بررسی و به دستگاه متولی گزارش خواهند کرد.
گام پنجم، ارزیابی و اصلاح:
سازمان متولی بهصورت مداوم و پیوسته پس از دریافت اقدامات و نتایج حاصل، اقدام به ارزیابی طرحها و عملیات مربوطه کرده و در صورت لزوم برای افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها اقدام به اصلاح طرحها خواهد کرد.
این چرخه در صورت لزوم میتواند تکرار شود. در پایان یادآور میشود سازمان متولی لازم است از چنان توانایی در هدایت و راهبری این طرح برخوردار باشد که سرنوشت این طرح را دچار روزمرگی کند تا امیدوار بود مشکلات و بحران آب در زایندهرود و تبعات جنبی آن بدون ایجاد منازعات اجتماعی با کاهش حداکثری خسارتهای زیستمحیطی و با حداقل هزینه رفع شود.»
انتهای پیام