آیت الله سروش محلاتی: از مجموع روایات استفاده میشود که زن محور داخل خانه است
سایت اندیشه ما نوشت: «در قرآن در خصوص تحصیل زنان منعی وجود ندارد، فضلیت علم مطرح است به لحاظ فضلیت نباید تفاوتی بین مرد و زن وجود داشته باشد.
اگر ما موضوع را از نظر روایات مورد بررسی قرار دهیم. تفاوتی بین زن و مرد دیده میشود. روایاتی است که از پیامبر اکرم (ص) و ائمه (ع) وارد شده است که زنان را اجازه ندهید سواد یاد بگیرند، نوشتن بیاموزند، البته نهی به معنای تحریم نیست
دو موضع در برابر تحصیل زنان در بین علما شیعه وجود دارد، یک موضع دیدگاه سنتی علما است، و موضع دیگری که جدیداً در بیانات برخی آقایان دیده میشود.
رویکرد سوم این است که روایات را نمیشود؛ مانند سابقین پذیرفت و نمی شود این روایات را رد کرد،این روایات وجود دارد؛ ولی شما نمیتوانید به این روایات ملتزم شوید وهم نمیتوانید ملتزم نشوید، مشکل اینجا است که اگر ملتزم شوید امروزه میتوانید بگوید زنان حق تحصیل ندارند.
وقتی سیستم نفقه عملاً ضعیف شد حرف اول و آخر را در زندگی کسی میزند که دستش در جیب خودش باشد وقتی مرد قدرت اداره خانواده را ندارد، اوامر و نواهیاش نافذ و مطاع نیست، نقشزن و مرد توازن گذشته خود را از دست میدهد، زن آمده بیرون و فعال شده و منبع در آمد است.
به مناسبت ایام ولادت حضرت زهرا (س) استاد محمد سروش محلاتی سخنانی را با عنوان زنان و حق تحصیل ارائه کردهاست، که گزیده آن را به شرح زیر میخوانید:
بسمالله الرحمن الرحیم
در مناسبت ولادت حضرت زهرا(س) دو گونه بحث تناسب دارد، ۱٫ مباحث نسبت به شخصیت حضرت زهرا(س) ۲٫ مباحث مربوط به زنان، بنده مناسبت دوم را در نظر گرفتم زیرا؛ در ایام شهادت حضرت در باره سیره و شخصیت حضرت زهرا(س) مکرر صحبت کردم؛ ولی در باره مسائل زن بهخصوص با توجه به احکام فقهی و پرسشهای که وجود دارد کمتر صحبت شده است.
بهعنوان نمونه در بحث امروز به یکی از آنها میپردازم، مسالهای که ابتدا مسئله بسیار ساده و واضح تلقی میشود، شاید در نظر بسیاری از مردم طرح این سؤال که آیا زن حق تحصیل علم دارد یا خیر، یک سؤال بیمورد باشد کسی که این سؤال را مطرح میکند در یک امر بدیهی تردید میکند، شاید گمان رود کسی که این سؤال را مطرح میکند در پس افکار و اندیشه او افکار طالبانی وجود دارد که میخواهد تحصیل زنان را مورد تردید قرار دهد.
ولی با مراجعه به منابع و متون روشن میشود که این مسئله یک مسئله ریشهدار و قابلبحث و بررسی است.
اگر ما مسئله تحصیل را برای زنان قبول کنیم، چه تغییر در وضعیت اجتماعی و فرهنگی زن دارد چه پیامدهای خواهد داشت و آیا میتوانیم به آن پیامدها ملتزم شویم؟
لذا این مسئله ساده ارتباط پیدا میکند با مسائل دشوار چندی، که در ادامه اشاره خواهم کرد.
ارزش ذاتی علم و دانش بدون محدودیت جنسیتی
در قرآن در خصوص تحصیل زنان منعی وجود ندارد، فضلیت علم مطرح است به لحاظ فضلیت نباید تفاوتی بین مرد وزن وجود داشته باشد.« قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ»
علم یک فضلیت است ویک کمال است؛ ولی وقتی مراجعه میکنیم به روایات و سنت، دیده میشود مسئله چنین نیست، تفاوتی بین زن و مرد از نظر تحصیل وجود دارد.
بخشی از علوم است که آگاهی نسبت به آن علوم برای همه افراد واجب است، آگاهی نسبت به مسائل در یک سطح جنبه عمومی دارد، آگاهی نسبت به مسائل اخلاقی همینطور، زن و مرد وظیفه عبادی و تکالیف اجتماعی خود را باید بدانند، این محل بحث نیست؛ اما فراتر از این، علم و دانش واجب بر هر مسلمانی تکلیف است، نسبت به دانشهای دیگر آیا تفاوتی بین زنان و مردان وجود دارد یا خیر؟
آیا زنان مانند مردان در حوزه مختلف دانش میتوانند ورود کنند، همانگونه که مردان تشویق و ترغیب به آموختن شدهاند، این تشویق و ترغیب نسبت به زنان هم وجود دارد یا خیر؟
ممنوعیت تحصیل زنان در روایات فریقین
اگر ما موضوع را از نظر روایات مورد بررسی قرار دهیم. تفاوتی بین زن و مرد دیده میشود. روایاتی است که از پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) وارد شده است که زنان را اجازه ندهید سواد یاد بگیرند، نوشتن بیاموزند، البته نهی به معنای تحریم نیست، ولی تفسیری که از این روایات وجود دارد این است که این کار برای زنان اولویت ندارد؛ بلکه مکروه است،
«لا تنزلوهن الغرف ولا تعلموهن الكتابة وعلموهن المغزل وسورة النور» این روایتی است که تحصیل زنان را نهی می کند، این روایات در منابع اهل سنت عیناً وجود دارد مسئله، مسئله فقه شیعه نیست؛ بلکه اهل سنت شدت بیشتری دارند؛ یعنی آنها نهی را حمل بر حرمت کردهاند.
علاوه بر این روایت مشترک، روایاتی در منابع خاصه هم وجود دارد صحیحه ابن سنان از امام صادق (ع) «أَلْهِمُوهُنَّ حُبَّ عَلِيٍّ ع وَ ذَرُوهُنَّ بَلْهَاءَ… علموهن المغزل» با این روایات که در مورد ممنوعیت تحصیل وجود دارد چه باید کرد؟
دیدگاه فقهی علمای امامیه در مورد تحصیل زنان
دو موضع در برابر تحصیل زنان در بین علما شیعه وجود دارد، یک موضع دیدگاه سنتی علما است، و موضع دیگری که جدیداً در بیانات برخی آقایان دیده میشود.
الف) دیدگاه فقه سنتی امامیه
اما موضوع سنتی این است که ممنوعیت تحصیل زنان مطلب درستی است، که به ظاهر روایات اخذ می کنیم، به هرحال مرد و زن هر کدام مسئولیت های خاص خود دارد به اقتضای مسئولیت های که مردان در بیرون منزل دارند، احتیاج به علم دارند اما زن که می خواهد امور داخلی خانه را رسیدگی کند، نیاز به سواد ندارد. به ظاهر روایت اخذ می کنیم ملتزم می شویم که بین زن و مرد تفاوت وجود دارد. کمال زن در خانه داری است و کمال مرد در رسیدگی به امور بیرون از منزل تا نظم زندگی خانوادگی استقرار پیدا کند «ذروهن بلهاء» أي لا تعلموهن العلوم الدقيقة، بل دعوهن كما خلقهن الله تعالى لنظام العالم فإنهن إذا اشتغلن بالعلوم تعطل النظام لأنهن مادمن بلهاء يتحملن المشقات». زنان را ابله نگهدارید علم دقیق وتخصصی را به زنان آموزش ندهید. چنانچه مقتضی خلقت زنان همین است زیرا اگر زنان در علوم دقیق وتحصصی ورود پیدا کند نظم زندگی خانوادگی متلاشی می گردد تا زمانی که زنان ابله هستند مشکلات را تحمل می کنند.
این فکر در میان علمای شیعه در قرون متمادی وجود داشته است که زنان حداکثر احکام عبادی و اخلاقی را بیاموزند و دنبال تخصص در علوم نباشند. از منظر روایات و دیدگاه فقهی زنان نباید حق آموزشهای تخصصی داشته باشند، حق رفتن به مساجد و مشاهد زیارتگاه ندارند؛ بلکه وظیفه زن این است که در خانه بنشیند با بیرون رفتن از منزل باعث تحریک افراد نشود. این دیدگاه سنتی علمای شیعه است که برگرفته از منابع روایی، فقهی و اخلاقی است.
ب) نگاه نو به تحصیل زنان در فقه امامیه
برخورد دوم با روایات این است که ما در زمانی زندگی میکنیم که نیاز است زنان تحصیل نمایند، گروه دوم که طرفدار تحصیل زنان هستند، به انکار روایات روآوردند، گفتند: روایات اشکال دارد، چه اشکالی دارد؟
گفتند: روایات دو اشکال دارد، اولاً ضعیف السند است، دوم اینکه مخالف و معارض با قرآن است؛ اما سند ضعیف است؛ چون در روایت، سکونی ونوفلی وجود دارد و این دو نفر توثیق ندارد.
حضور نو فلی در اسناد کافی
باید گفت: در بیش از چهارصد مورد در کافی مرحوم کلینی همین سند را پذیرفته است. و فقهایی بعدی هم پذیرفتهاند و بر طبقش فتوا دادهاند، وقتی در سایر موارد سند پذیرفته شده تلقی گردد، اینجا نیز بایستی پذیرفته باشد. تفاوتی ندارد بهعلاوه روایات دوم که دارد« ذروهن البلها» نوفلی وسکونی در سند وجود ندارد، روایت صحیحه ابن سنان است که به لحاظ سندی معتبر و غیر قابل مناقشه است، حالا روایات زیادی در منابع شیعه و سنی وجود دارد که همه اینها را نمیتواند، منکر شد و قابل حذف نمیباشد.
اما در کتاب بحوث فقیه هامه یکی از فقهای معاصر تعبیری دارند،« لا فرق بین الرجل والمره فی هذا الجانب ایضا لم یخص الاسلام التعلم بالرجال، بل اوصی کل المسلمین- رجالا ونساء بطلب العلم والتعلم،» به لحاظ علمی و فرهنگی زن و مرد فرقی ندارد. در مورد روایات منع کتابت و سوادآموزی زنان میگوید اسناد روایات ضعیف است و قابلاعتماد نمیباشد در پاورقی اضافه نموده است که این روایات معارض آیات قرآن است، روایات معارض قرآن را باید طرح نمود. قران میگوید علم فضلیت است برای هر انسان اعم از مرد و زن، روایات معارض قرآن را باید کنار گذاشت، این هم مطلبی است که جدیداً اتفاق افتاده است برای اینکه روایات نفی شود.
دیدگاه سوم در مورد تحصیل زنان
یک احتمال سومی نیز وجود دارد که غیر از این دو، رویکرد سوم این است که روایات را نمیشود؛ مانند سابقین پذیرفت و نمی شود این روایات را رد کرد، این روایات وجود دارد؛ ولی شما نمیتوانید به این روایات ملتزم شوید وهم نمیتوانید ملتزم نشوید، مشکل اینجا است که اگر ملتزم شوید امروزه میتوانید بگوید زنان حق تحصیل ندارند، نه به معنای ممنوعیت تحریم، یعنی مشوقها را بردارید و بگوید مکروه است.
عرض من این است که این روایات و روایات مشابه در مجموعهای از روایات قرار گرفته است و اگر شما خواستید یکی از آجرها را بیرون کنید، به هر وجهی سراسر بنا مختل میشود، اگر این روایات را پذیرفتید، بقیه را نیز قبول کنید؛ یعنی دوران امر بین صفر و صد است. با روایاتی فراوان که میگوید: زن در خانه بنشیند، چه باید کرد؟
از مجموع روایات استفاده میشود که زن محور داخل خانه است، اگر این مطلب را پذیرفتیم که شواهد زیاد دارد، حالا اگر شما راه تحصیل را باز کردید باید تا آخر رفت، چرا؟
وقتی دختر برای تحصیل از خانه بیرون رفت، در مرحله اول مدرسه در محل است، عیبی ندارد، بعد دبیرستان است فاصله بیشتری دارد، بعد دانشگاه است که ممکن است در شهری دیگر باشد، در مرحله بعد تحصیلات تکمیلی و تخصصی است. که ممکن است خارج از کشور مسافرت نماید. شما میتوانید بگوید فقط تحصیل است بعد از تحصیل نوبت اشتغال میرسد فرصتهای شغلی خوبی در اختیارش قرار میگیرد.
آیا میشود بعد از تحصیل جلو اشتغال را گرفت؟ اشتغال لازمه تحصیل است اگر (الف) را گفتی تا (ی) باید جلو رفت، علمای قدیم مخالف تحصیل زنان هستند، اگر این عمل مکروه انجام گیرد بعداً غیرقابل کنترل میشود. زنی که باید در خانه باشد، برای تحصیل بیرون می رود و بعد برای اشتغال بیرون میرود، در هنگام اشتغال حضور زن در خانه کم میشود، استقلال مالی پیدا میکند، احتیاجی ندارد که آقا نفقه بدهد، الان در کشور خود ما در وضع موجود با آن فرهنگ سنتی نوعاًاینطور است خانمها آمدند، اکثریت را در دانشگاه گرفتند؛ یعنی حدود یکسوم آقایان و حدود دو سوم خانمها، دنیای امروز دنیای است که برای رشد و ترقی حرف اول را علم میزند، قهراً کسی که موقعیت علمی بالاتری دارد موقعیت بهتری اجتماعی پیدا خواهد کرد، زمینه رشدی بهتری در جامعه دارد.
مسئله نفقه به لحاظ واقعی جایگاه ندارد، اگرچه بعد حقوقیاش محفوظ است، اگر از بنده و جنابعالی سؤال کنند که آیا نفقه بر عهده مرد است یا خیر، بله واجب است؛ ولی به لحاظ اجتماعی زندگی را مشارکتی اداره میکنند، مرد و زن هر کدام سهمی در اداره زندگی دارد، وقتی مسئله نفقه را اینگونه دیدید که حضور اجتماعی زن زیاد شده است و رشد اجتماعی پیدا کرده، موقعیتهای مناسب اجتماعی پیدا میشود، رویکرد سوم این است که روایات را نمیشود؛ مانند سابقین پذیرفت و نمی شود این روایات را رد کرد، این روایات وجود دارد؛ ولی شما نمیتوانید به این روایات ملتزم شوید وهم نمیتوانید ملتزم نشوید، مشکل اینجا است که اگر ملتزم شوید امروزه میتوانید بگوید زنان حق تحصیل ندارند
وقتی سیستم نفقه عملاً ضعیف شد حرف اول و آخر را در زندگی کسی میزند که دستش در جیب خودش باشد وقتی مرد قدرت اداره خانواده را ندارد، اوامر و نواهیاش نافذ و مطاع نیست، نقشزن و مرد توازن گذشته خود را از دست میدهد، زن آمده بیرون و فعال شده و منبع در آمد است.»
انتهای پیام