مراحل تسلط شیطان بر انسان | تفسیر نهجالبلاغه
«یک استاد نهجالبلاغه در تفسیر خطبه ۱۹۲ با بیان مراحل تسلط شیطان بر انسان گفت: شیطان به مرور بر انسان حاکم میشود و انسان را درخودش هضم میکند، چراکه ابلیس در قلب ناآرام بیشتر و بهتر رشد میکند.»
ایکنا از قزوین نوشت: محسن حقشناس، استاد نهجالبلاغه، در چهارمین جلسه از تفسیر خطبه ۱۹۲ نهجالبلاغه، گفت: با سابقه به محضر خدا نروید، چراکه سابقه ما باعث ایجاد تکبر در برابر خدا میشود. بعضی گناهها توبه ندارد و عمل ما را تباه میکند، تکبر به خدا و اولیای خدا از این جنس گناهان است. سابقه ابلیس هم ۶۰۰۰ سال عبادتش در محضر خدا بود، اما برای یک لحظه تکبر، تمام سابقهاش از بین رفت.
او با بیان اینکه تقوا، علم و مجاهدت سه ویژگی بندگان برتر خداست، بیان کرد: حکم خدا بین آسمان و زمین یک حکم است. بین خدا و احدی از خلقش رابطه خاص و متفاوتی وجود ندارد و خداوند فرقی بین بندگانش قائل نیست، چراکه رسول اکرم(ص) هم میفرمود: «اگر من هم معصیت کنم فرقی باشما ندارم. من گاهی بهخاطر کدورتهایی که از نوشیدن و خوردن و خوابیدن برای نیاز جسم برقلبم مینشیند روزی ۷۰ مرتبه استغفار میکنم.»
حذر به معنای مراقبت توأم با ترس است
این استاد نهجالبلاغه درباره واژه حذر به معنای مراقبت توأم با ترس، اظهار کرد: مولا امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند که مراقب باشید از دشمن خدا حذر کنید که ابلیس دشمن خداست، چراکه شیطان میخواهد مرض خود را به شما منتقل کند، پس تکبر مسری است. درد اصلی ما کفر و شرک است و تکبر ما را به این مسیر میبرد.
او اولین مرحله ورود شیطان به انسان را اینچنین بیان کرد: در قدم اول شیطان میخواهد شما را با صدای بلند خودش جلب و دعوت کند و برای این کار تمام امکاناتش را میآورد و عدهای به او کمک میکنند. تعصبات کورکورانه، جهل و کبر ویژگیهایی هستند که انسانها را گرفتار شیطان و به فرزند شیطان تبدیل میکنند.
حقشناس با اشاره به اینکه وسوسه سیستمعاملی است که شیطان برنامههایش را در آن نرمافزار اجرا میکند، اظهار کرد: پروژه شیطان قوه وهم است نه قوه عقل و برای پیاده کردن وسوسههای شیطان هم عقل نیاز نیست، هوا و هوس نیاز است.
او چهار عامل نفوذی ابلیس در وجود انسان را عصبیت، کبر، حمیت و جهل دانست و ادامه داد: نفسی که به قرار الهی آرام نیست، در مقابل شیطان نمیتواند بایستد. همان باعث میشود طمع شیطان در این آدمها مستقر بشود و اینها صید شیطان میشوند. این افراد به مرور بیپرواتر و جسورتر میشوند و ارتباطات پنهانی که بین آنها و شیطان بود، حالا از نهان بودن به عیان شدن میرسد.
این استاد نهجالبلاغه در ادامه درباره مراحل تسلط شیطان بر انسان گفت: شیطان به مرور بر انسان حاکم میشود و انسان را درخودش هضم میکند، چراکه ابلیس در قلب ناآرام بیشتر و بهتر رشد میکند. کمکم تسلط شیطان بر شخص زیاد میشود و خواسته خودش را به باور او تبدیل میکند، که ادامه باور شخص رفتار او خواهد شد. رفتار انسان هم شاکله وجودی فرد است پس او را تبدیل به یک شیطان شبیه خودش میکند و در ادامه تمام وجود شخص را تصرف میکند.
شیطان انسان را وارد یک پناهگاه ذلت میکند
او بیان کرد: شیطان انسان را وارد یک پناهگاه ذلت میکند، وقتی شما نفستان ذلیل شد تن به هر ذلتی خواهید داد. در ادامه شما را در ورطهها و مهلکههای قتل ساکن میکند و تا شما را نابود نکند کوتاه نمیآید. او به دفعات بسیار روح و جسم و نفس انسان را پایمال میکند، سپس چشم انسان به نیزه شیطان گرفتار میشود و وقتی به این نقطه رسید آنچه را که او میخواهد میبیند، نه آنچه را که باید ببیند، در واقع چشم به باطل باز و به حق بسته میشود.
این استاد نهجالبلاغه با اشاره به اینکه شیطان در دنیا و آخرت انسانها دخالت میکند و هیچگاه دست از سر انسان برنمیدارد، گفت: در مرحله بعدی هویت انسان را پایمال میکند و انسان را به عروسکی در دست خودش بدل میکند. مرحله بعدی قتل و از بین بردن شما از جهان گیتی است و در آخر شما را به قعر آتش جهنم میاندازد. به همین دلیل بزرگترین آفت دنیا و آخرت شما شیطان است.
حقشناس در پایان سادهانگاری در برابر شیطان را عامل مهم مبتلا شدن به امراض شیطانی توصیف و اظهار کرد: به فرموده امام علی (ع) باید تمام قاطعیت و عزم خود را مقابل شیطان بیاوریم چراکه او از هیچ مسیری برای از پا در آوردن من و شما کوتاهی نمیکند.»
انتهای پیام
الحق که درست است؛ هر انسانی ممکن است مرتکب خطا شود اما وقتی کبر و غرور و خود بزرگ پنداری در انسان حلول میکند یعنی شیطان بر او تسلط یافته پس خود را بر حق میداند که بر هم نوع خودش ظلم و ستم روا دارد به اسم خدا و پیامبرش؛ به راستی که اینان کافر و به جهنم سزاواراند