خرید تور نوروزی

واکنش مردانه به «ماهیگیری» مخالفان دولت از گورخوابی

به گزارش انصاف نیوز، «شهیندخت مولاوردی»، معاون رییس جمهور در امور زنان و خانواده در فیسبوک نوشت: این روزها بعد از انتشار خبر گورخوابی در قبرستان نصیرآباد شهریار باز بازار فرافکنی و «کی بود کی بود من نبودم» داغ است و برخی از این آب گل‌آلود قصد ماهیگیری دارند، بدون آنکه به نقش و سهم خود در این گل‌آلود کردن اشاره‌ای داشته و اذعانی بکنند!

روزنامه وطن امروز به موازات اقدام سایتهای همسو که بنا به گزارش دیروز ایرنا، شبکه‌ای از ۳۰۰۰ سایت با بودجه ۱۰۰۰۰ میلیارد ریالی در فضای مجازی به تخریب دولت مشغولند، صفحه اول شماره امروز خود را به مطلبی تحت عنوان «هولوکاست بینوایان» اختصاص داده و با استناد به مصاحبه‌ای که در اواخر آبان ۱۳۹۴ در پاسخ به سؤال خبرنگاری مبنی بر آنکه «آیا دولت برنامه‌ای برای عقیم کردن زنان کارتن‌خواب معتاد مبتلا به ایدز دارد یا نه؟» انجام شده است، به طور مفصل به زعم خودشان «درباره پیشنهاد ضد بشری عقیم‌سازی کارتن‌خوابها و حاشیه‌نشین‌ها از زبان معاون رییس‌جمهور و روشنفکرنمایان» داد سخن داده و چنین وانمود کرده است که کانه چنین پیشنهادی در یکی دو روز اخیر و ناظر بر قضیه گورخوابی بوده است و اینکه «در دولت اعتدال نیز چرخ لجوج، بی‌رحم و یک‌دنده توسعه بیشتر قائل به از بین بردن پابرهنه‌هاست تا احیاناً مبارزه با ‌مظاهر فساد و تبعیض در تفکر حاکم بر چنین دولتهایی. بی پولی در مقام عمل جرم تلقی می‌شود و آنکه به لحاظ اقتصادی فقیر است همان بهتر بمیرد».

و بعد هم از این مجال برای تاختن به دولت نهایت بهره‌برداری را کرده و حقوقهای نجومی را شاهد مثال آورده است و اینکه «در این تفکر فساد و تبعیض نه فقط تحمل می‌شود که حتی مورد لطف و عنایت هم قرار می‌گیرد» و در ادامه مطلب هم دم از عدالت علوی زده است که «در آن آنچه فقر را ریشه‌کن می کند در وهله اول مبارزه با فساد و تبعیض است» که البته در جای خود سخنی متین و منطقی است، اما انتظار این بود که برای اثبات این نظریه از سایر قضایای نجومی (!) خارج از دولت نیز نام برده می‌شد تا عدالت گوینده از همان ابتدا زیر سؤال نمی‌رفت.

نمی‌دانم چرا بر خلاف آموزه‌های دینی خودمان در «انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال»، در این زمینه ذهنم بی اختیار رفت سراغ این صاحب سخنان و کسانی که الان مدافع پابرهنه‌ها و فقرا و بینوایان شده‌اند، بدون آنکه یادشان بیاید که سیاستهای برخاسته از تفکری که برای آن سینه چاک می‌کنند بنا به نظر اخیر معاون اول رییس جمهور، اقتصاد مملکت را به ته دره برده است!

شرح این هجران و این خون جگر
این زمان بگذار تا وقت دگر

اما آنچه بهانه این یادداشت است توضیح چندباره نظراتی است که در مصاحبه آبان ۹۴ با یکی از خبرگزاریها ارائه و در فروردین ۹۵ و در زمان وقایع کمپ شفق منتشر شد و همان زمان هم عدم همزمانی انجام مصاحبه و انتشار آن طی اطلاعیه‌ای مورد اشاره قرار گرفت.

سؤال خبرنگار در این مصاحبه ناظر به «عقیم کردن زنان کارتن خواب معتاد مبتلا به ایدز» بود که مقارن با بحثهایی بود که در جامعه و به ویژه توسط برخی اعضای شورای شهر تهران در خصوص تولد نوزادان معتاد در جریان بود که در پاسخ گفتم «دولت هنوز برنامه مشخصی برای این موضوع ارائه نکرده است و اینکه -اگر قرار بر چنین برنامه ای باشد- قطعاً این برنامه باید از سوی وزارت بهداشت بررسی و ارائه شود اما در این رابطه بحث‌هایی در جریان است».

در ادامه نیز بررسی کارشناسی و تخصصی چنین طرحهایی را از ابعاد مختلف مورد تأکید قرار داده و با اشاره به هزینه های اقتصادی و اجتماعی تولد نوزادان معتاد برای کشور مطلوب را این دانستم که «باید ریشه‌ای به موضوع توجه شود و کاری کرد که دیگر نوزاد معتادی متولد نشود و به دنبال راه‌حلهایی بود که هزینه‌ها و خطرات کمتری به همراه داشته باشد» که همان زمان این نظر را مترادف با عقیم کردن تلقی کرده و حاشیه‌های فراوانی را دامن زدند که در تاریخ ۲۹ فروردین اطلاعیه‌ای هم از سوی معاونت صادر شد. این در حالی است که صرفاً قسمت اول مصاحبه‌ام مربوط به طرح عقیم کردن است که در پاسخ صراحتاً گفته‌ام دولت برنامه مشخصی ندارد و قسمت بعدی به برخورد با ریشه‌های کارتن‌خوابی و اعتیاد و ابتلای به ایدز و راه حل هایی با هزینه و خطر کمتر (به غیر از عقیم کردن) اختصاص دارد که به دلیل انجام مصاحبه در حاشیه یک همایش دیگر و به صورت سرپایی و شتابزده، آن زمان ناقص و مبهم منعکس شد.

حال نویسنده مقاله «نجومی‌ها را عقیم کنید» در این روزنامه با مبنا قرار دادن یک پیش‌فرض غلط و موهوم و بی‌اساس و با آسمان ریسمان به هم بافتن که الحق و الانصاف این جماعت مهارت عجیبی در آن دارند، چه جولانهایی که نداده و چه حکم‌ها که صادر نکرده است تا به گزاره و نتیجه دلخواه و مورد پسند خود برسد که «دولت بهتر است از کانال مبارزه واقعی با فساد و تبعیض، صفرهای پررنگ فیش مدیران شاسی‌بلند خود را به گور بفرستد و نه آینده زنان بیچاره را» و با ابداع اصطلاح نطفه به گوری (!) این دولتزن اعتدالی (!) را متهم بکند که با ضرس قاطع ان را تجویز کرده‌ام و آن را به «کوچک‌مهری» ذات این جماعت نسبت دهد و «دنباله منطقی تقسیم کاری بداند که داخلی‌هایشان حکم نطفه به گوری صادر می‌کنند و خارج‌نشینانشان حکم تحریم» و نهایتاً استنتاج کند «بیگانه‌ترین قبیله‌ای که می‌توانند با ملت خود تا کنند همین جمعند و همین جماعت»!

اتفاقا به صدر این فهرست باید حامیان کسانی را افزود که بانی تحریمهای غیر انسانی و ظالمانه علیه ملت ایران شد و قطعنامه‌های شورای امنیت را ورق‌پاره خواندند و الان برای لغو آن هر لحظه مرثیه‌سرایی می‌کنند. بی‌تردید حافظه تاریخی ملت ایران آن روزها را ثبت کرده کرده است و این جماعت را با جماعت خارج‌نشینی که این روزها ملتمسانه خواهان تحریم بیشتر این ملت هستند از یک قماش می داند.

باید این حقیقت تلخ را پذیرفت که مجموعه سیاستهایی که در حدود ۴ دهه اخیر بر کشور حاکم بوده روند رو به رشد آسیبها و انواع گسستهای اجتماعی از جمله شکافهای طبقاتی را دامن زده است و در پدید آمدن این وضعیت و برون‌رفت از آن همگان مشارکت و مسئولیت دارند. انگشت اتهام را به سمت این و آن نشانه رفتن دردی از این جماعتی که به هر دلیلی از دست «هوای بس ناجوانمردانه سرد زمستان» به گور پناه می‌برند را درمان نمی‌کند و برای جامعه‌ای که داعیه تحقق مدینة‌النبی و عدالت علوی را دارد مایه ننگ و شرمساری است و نباید چنین وضعیتی چه از سوی مردم و چه از سوی نظام تحمل شود.

وقت آن رسیده است با کنار گذاشتن اختلافات و با بسیج تمامی ظرفیتها، حداقل در تامین زندگی شرافتمندانه و رها از ترس و نیاز هموطنان و همنوعانمان هم‌اندیشی و چاره‌اندیشی کنیم.

باور کنید شکم گرسنه دین و ایمان و جناح راست و چپ و تشکیل ائتلاف و جبهه و… سرش نمی‌شود. برادر من حالا که آب از سر همه گذشته است باید فارغ از تمام قیل و قا‌ل ها به ائتلافی برای تأمین عدالت اجتماعی و کرامت انسان‌ اندیشید.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. البته که باید نجومیها را عقیم کرد ، چون مختلسین که به تعداد کافی خدمتگذار تولید کرده و برای آموزش به خارج از کشور گسیل داشته اند به امید برگشتن تحریم و اطلاع از راهکار دور زدن آن !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا