خرید تور تابستان

خاطرات هاشمی ۲۶ دی سال ۷۹ | هاشمی عامل ترورش را عفو کرد

انصاف نیوز: خاطرات روزنوشت آیت‌الله اکبر هاشمی در ۲۶ دی سال ۱۳۷۹ را در ادامه می‌خوانید:

دوشنبه 26 دي  1379   |   20  شوال 1421                        15 ژانويه 2001

آقاي [مسعود] سفيري، [خبرنگار] آمد. درخواست داشت، به خبرنگارانی‌ كه دچار مشكل شده‌اند، كمك كنم و مراتب تشكر خانواده آقاي مرتضي فيروزي[1]، [سردبیر سابق روزنامه تهران‌تایمز] را آورد و نيز تقاضاي [کوروش] نيك‌اختر، [عامل ترور سال 1372] را كه باز هم كمك كنم كه از زندان آزاد شود؛ در حرم امام به من سوءقصد كرد و محكوم به اعدام شد و با عفو من، از اعدام نجات يافت. [2]

جمعي از [جمعیت] فدایيان اسلام آمدند. آقاي [محمدهادی] عبدخدايي، مقداري از فضایل آقاي [سیدمجتبی] نواب [صفوی] گفت و قرآن به سبك نواب خوانده شد. من هم در مورد شجاعت و صراحت و تأثير فدایيان صحبت كردم و گفتم، امروزه هم بايد فعال باشند.[3] اصرار داشتند كه براي مجلس يادبود فدایيان شهيد، به قائم‌شهر بروم كه نپذيرفتم.

آقاي [حسن] خليليان، مشاور وزير كشور آمد. گفت، اخيراً با مراجع قم ملاقات داشته؛ نظر اكثريت اين‌ است‌ كه آقاي [سیدمحمد] خاتمي، بهتر است نامزد انتخابات [ریاست‌جمهوری] نشود و او نظر آنها را به آقاي خاتمي رسانده است و مقداري از ضعف عملكرد دولت در امور فرهنگي و اقتصادي و سياسي انتقاد كرد و گفت، نامزد استانداري قم بوده كه به خاطر شرايط جاري نپذيرفته است.

دكتر محمود طباطبايي، [رئیس بیمارستان شهدای تجریش] آمد. گفت، شوراي عالي [سازمان] نظام پزشكي، به ترتيب دكتر [محمدرضا] ظفرقندي، دكتر [علیرضا] نوري و دكتر [شهاب‌الدین] صدر را به آقاي خاتمي، [رئیس‌جمهور]، پيشنهاد رياست داده و قاعدتاً آقاي خاتمي، همان نفر اول را حكم مي‌دهد و او آدم معتدلی نیست. از من خواست كه براي انتصاب آقاي نوري كمك كنم.

عصر، مديران بنياد شهيد و جمعي از روحانيون براي مراسم شهداي روحانيت تهران آمدند. آقاي [محمدحسن] رحيميان، [رئیس بنیاد شهید] گزارش داد وگفت، روحانيت به نسبت شهيد با جمعيت روحاني در برابر  اقشار ديگر، خیلی بیشتر شهيد روحاني داده و خانواده‌هاي روحاني به نسبت ديگر خانواده‌ها، شش برابر شهيد غيرروحاني داده‌اند.[4] من هم درباره عظمت و ارزش شهيد و پيشتازي روحانيت در مسايل خير و ايثار و دشمني استكبار با روحانيت سخنراني‌ كردم.[5]

بخش ديجيتالي ماهواره دفترم، اشكال پيدا كرده بود. آقاي بلوچستاني آمد، اصلاح‌كرد و گفت، كلاغ‌ها در پشت بام، روي ديش مي‌نشينند و هنگام پرواز با فشاري كه مي‌آورند، تعادل ديش را به هم مي‌زنند.


[1] – آقای مرتضی فیروزی نیاکی، سردبیر روزنامه انگلیسی زبان ایران‌نیوز، توسط وزارت اطلاعات به جرم جاسوسی و انتقال اسرار کشور به بیگانگان و مسائل اخلاقی، دستگیر و پس از محاکمه به اعدام محکوم شد. با پیگیری آقای هاشمی و مساعدت آیت‌الله محمد یزدی، رئیس وقت قوه قضاییه، او از مرگ نجات یافت.

[2] – روز سه‌شنبه دوازدهم بهمن ۱۳۷۲در مراسم دهه فجر در حرم امام خمینی، در میان سخنرانی آقای هاشمی، کورش نیک‌اختر مبادرت به شلیک چند گلوله کرد. در این ترور، چهار گلوله شلیک شد. آقای هاشمی در خاطرات این روز چنین نوشته است: «چند دقیقه از صحبت من گذشته بود که صدای چهار شلیک تیر از راه دور شنیده شد. اول خیال کردم لامپ‌های برق ترکیده، ولی شعار‌های مردم و مرگ بر منافق و اجتماع مردم در ضلع غربی مرقد، روشن کرد که گلوله شلیک شده، ولی من تعادل را حفظ کردم و به صحبت ادامه دادم. آقای مرتضایی‌فر خواست توضیح دهد، نگذاشتم. احمدآقا هم از پشت پرده آمد و تا آخر صحبت کنار من ایستاد.»

خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی که  آن روز در جایگاه حضور داشت، نوشت که آقای هاشمی در واکنش نسبت به اقدام ضارب، خونسردی خود را کاملاً حفظ کرده بود؛ به گونه‌ای که حتی وقتی یکی از محافظان، مقابل او و جلوی تریبون قرار می‌گیرد، با اشاره دست او، مجبور می‌شود از مقابلش کنار برود. کوروش نیک اختر، ضارب، از پرسنل عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی بود و بعد از دستگیری و محاکمه، به جرم اقدام علیه امنیت کشور و سوءقصد علیه جان رئیس‌جمهور، به اعدام محکوم شد، اما او تقاضای عفو و بخشش‌ کرد و آقای هاشمی در نامه‌ای به قوه‌قضاییه از حقوق شخصی خود گذشت نمود و نوشت: «اینجانب از حق شخصی خود گذشتم و با توجه به ابراز ندامت و ادعای پی‌بردن به اشتباهات از سوی مجرم، مایلم کمک شود تا فرد نادم به حیات خود ادامه دهد.»

[3] – آقاى هاشمى، در این سخنرانی، ضمن تشريح وضعيت سياسى كشور در هنگام ظهور فدایيان اسلام گفت: «تولد فدایيان اسلام پس از وقايع شهریور 1320 و در زمانى بود كه حملات گروه‌هاى مختلف ضددينى به ارزش‌هاى مذهبى جامعه، هر روز شديدتر مى‌شد. در چنين شرايطى، قيام شهيد نواب‌صفوى، نمونه‌اى بارز از ظلم‌ستيزى و عدالت‌خواهى در تاريخ مبارزه روحانيت پيشرو، با حكومت‌هاى ضددينى بود. پيام شهيد نواب صفوى، بازگشت به اصول دين اسلام و احراز هويت مستقل دينى بود.» ایشان شهيدسیدمجتبی نواب صفوى و يارانش را از جمله انسان‌هاى مبارزى خواندكه با غيرت و شجاعت، با ياران خود به مبارزه با دولت ظلم و جور پرداخت و با اقدام‌هاى خود، نزديكى و پيوند سياست و ديانت را عملاً به همگان نشان داد. رجوع کنید ←كتاب «هاشمي‌ رفسنجاني، سخنرانی‌های 1379»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1401.

[4] – در این ملاقات، آقای محمدحسن رحيميان، ریيس بنياد شهيد گفت: «در مجموع شهداى كشور از هر هزار نفر جمعيت تقريباً چهار نفر شهيد شدند؛ يعنى از هر 250 نفر يك نفر در سراسركشور شهيد شد. اين نسبت در ارتباط با روحانيت بسيار متفاوت است. شهداى روحانيت حدود 11 برابر ميانگين شهداى‌كل‌كشور است. روحانيانى‌كه شهيد داده‌اند، يعنى فرزندشان شهيد شده، نزديك شش برابر ميانگين‌كل‌كشور است. اگر دشمن با همه وجود تلاش مى‌كند كه روحانيت را در كشور ضعيف كند، به خاطر اين است كه دريافتند نقش روحانيت در پيروزى و تداوم انقلاب مؤثر است.تعداد1380 نفر از شهداى روحانى، رزمنده بودند كه در بين آنها مسئول تخريب، آرپى‌جى‌زن، امدادگر، فرمانده گردان، جهادگر، بى‌سيم‌چى و همه سمت‌هاى جنگى را داشتيم؛ اين‌گونه نبود كه فقط براى تبليغات و نماز جماعت رفته باشند.»

[5] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «روحانيت، بيش از انقلاب در ميدان ثابت كرد؛ صف اول راهپيمايى‌ها در دوران مبارزه، مال علما، ائمه‌جماعات و روحانيون بود. خطر هم در صف اول بود. اوايل راهپيمايى‌ها نبودم، زندان بودم، اما وقتى كه اواخر به جمع ملحق شدم، در برنامه‌هاى راهپيمايى‌ها، اول توبه مى‌كرديم، وصيت‌نامه مى‌نوشتيمÃ Äو آماده شهادت مى‌شديم و از خانه بيرون مى‌آمديم. همه‌ مردم اين‌گونه بودند. اين‌گونه نبود كه روحانيت كنار بنشيند و از مردم درخواست كند كه شما به خيابان‌ها برويد. مى‌دانيد كه ریيس دولت ما [شهید باهنر] كه روحانى بود، شهيد شد. ریيس دستگاه قضايى [شهید بهشتی] كه روحانى بود، شهيد شد. ائمه بزرگ جمعه و شهداى محراب، روحانى بودند. اينها شخصيت‌هاى عظيمى بودند. كسى كه معلم، مربى و مروج ايثار است، بايد خودش ايثارگر باشد. خوبى آن در اين است كه روحانيت به اين عهد خود وفا كرد. بى‌جهت نيست كه روحانيت هميشه پشتيبان مردم، با مردم و متكاى مردم بود. اگر تاريخ ايران را بخوانيد و نقش روحانيت شعيه را مطالعه كنيد – اهل سنت هم اين‌گونه هستند – متوجه مى‌شويد كه هروقت خطرى در ايران به ‌وجود آمد، در جنگ‌ها، مشكلات و قحطى‌ها، هميشه خانه‌هاى روحانيون پناهگاه مردم بود.» رجوع کنید ←كتاب «هاشمي‌‌رفسنجاني، سخنرانی‌های 1379»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1401.

منبع: کتاب خاطرات هاشمی در سال ۱۳۷۹؛ «اصلاحات در بحران»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. احمد آقا کنارتان ایستاد تا …..
    اما شما بعدها با او چه کردید؟؟؟
    خواسته هایی که برای حال و روز مردم محروم داشت را چگونه پاسخ دادید؟؟
    فعلا در دست اعوان شما و لگدمال کنندگان محرومین است
    شاید آن کورش نیک اختر هم آنقدر فشار اصلاح اقتصادی عَرصه را بر او تنگ کرده که مجبور به اینکار شده و اینکار هاشمی هم خیلی اهمیت نداره چرا که مظالم زیادی بر مردم و امثال نیک اختر رفته که مجبور به بخشش شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا