زهرا اشراقی: زنان مسلمان آتش بس اعلام کنند
زهرا اشراقی، نوه امام خمینی (ره)، تلاش زنان فعال جهان اسلام برای تشکیل گروهی در راستای ایجاد صلح بین مسلمانان و کاهش خشونت در خاورمیانه را به فال نیک گرفت اما احساس و عاطفه را ابزار ضعیفی برای حل مسایل پیچیده منطقه و خشونت های موجود دانست و بر لزوم اقدام دیپلماتیکی تاکید کرد.
به گزارش انصاف نیوز، زهرا اشراقی، نوه دختری امام خمینی (ره) درباره فعال شدن مادران مسلمان برای صلح و پیوند زنان فعال کشورهای اسلامی و تلاش برای کاهش آسیب های جنگ و خشونت های کنونی در خاورمیانه با شفقنا گفتگویی کرده است که در پی می آید:
*خشونت ها در خاورمیانه روز به روز اوج می گیرد. در کشورهای مسلمان برادر کشی و مسلمان کشی تحت عناوین مختلف پررنگ تر می شود. تعداد کشته شده های سوریه از مرز 100هزار نفر گذشته است و هر روز تجمات در مصر کشته های بیشتری می دهد، گروهی از زنان مسلمان ایرانی فعال شدند تا ظرفیت های عاطفی مادران مسلمان را به کار گیرند و جلوی خشونت ها را بگیرند. به نظر شما مادران مسلمان می توانند جهت کاهش خشونت ها در خاورمیانه و در کشورهای مسلمان تلاش کنند یا خیر؟
اشراقی: ببینید وضعیت در خاورمیانه آنقدر وخیم است که شاید بحث های عاطفی راه به جایی نبرد. وقتی بحث از مادران است، بحث عاطفه مطرح می شود. شاید بتوان از طریق مسایل عاطفی مشکلات را مطرح کرد، ولی جبران آن خلایی که در جهان سوم یا به عبارتی کشورهای مسلمان وجود دارد و آن خلا سازمان های غیردولتی، مردمی و ان جی اوها است متاسفانه خیلی کمرنگ صورت می گیرد. در ایران، در دوران دولت آقای خاتمی این سازمان های مردمی بسیار فعال شدند که متاسفانه بعدها جلوی آنها گرفته شد. این خلا در کشورهای دیگر هم مشخص است، یعنی تا وقتی سازمان های غیردولتی پا نگیرند طبعا این مشکلات وجود دارد. فرق کشورهای توسعه نیافته جهان سوم با کشورهای پیشرفته در این است که در کشورهای پیشرفته کمتر شاهد چنین وقایعی هستیم. وقتی مشکلی در این کشورها به وجود می آید یا خشونت هایی رخ می دهد، این ان اجی او ها به هر شکل ممکن، یا با تظاهرات بیرونی یا اعتراضاتی که در نوشته هایشان در روزنامه یا تلویزیون مطرح می کنند جلوی این اتفاقات را می گیرند. این نهادها، مردمی هستند و جلوی بسیاری از مشکلات، خشونت ها و مسایلی که ممکن است گریبانگیر مردم شود را می گیرند. در جهان سوم جای خالی این نهادهای مردمی یا ان جی اوها احساس می شود، اگر ان اجی اوها و سازمان هایی مردمی وجود داشتند ما از طرف حکومت ها، اینقدر شاهد خشونت و جنگ علیه جوانان و مردم نبودیم. البته من این اقدامی را که اشاره کردید به فال نیک می گیرم ولی از راه احساسی نباید وارد شد و باید از راه دیپلماسی وارد شد، زیرا زبان احساسی پاسخ نمی دهد و جوابی نیست که بتواند به این همه خشونت داده شود. اگر چنین کمپینی بخواهد با اسم مادر راه بیفتد، باید یک زبان گفت و گوی دیپلماسی و خواهان فشار بر غرب، داشته باشد. می دانید کشورهای غربی نقش مهمی دارند، نمی خواهم بگویم تمام نقش بر عهده آنهاست، ولی در کاهش خشونت ها نقش دارند، بخصوص سازمان ملل خیلی می تواند کار کند. بهرحال این اقدام بد نیست به شرطی که جلوی آن گرفته نشود. در هر صورت سازمان های مردمی می توانند بسیار موثر باشند چون سازمان های مردمی نهادهای غیرسیاسی هستند و چون غیرسیاسی است ممکن است حساسیت بر آنها کمتر باشد. من معتقدم هر گامی که بشود برداشت، مثبت است.
* به فقدان جامعه مدنی در جوامع خاورمیانه و نقش سلبی آنها در افزایش خشونت اشاره کردید یعنی چون نهادهای مدنی وجود ندارند، خشونت ها افزایش پیدا می کند، آیا همین که جمعی از مادران مسلمان متشکل شوند، حرکت به سوی نهادسازی برای جلوگیری از خشونت ها نیست؟ دقیقا همینطور نیست؟
اشراقی: بله هر کدام از این سازمان های مردمی که راه بیفتد باید به فال نیک گرفت، ولی بستگی دارد که این نهادها چه اندازه قدرت داشته باشند تا بتوانند خشونت ها را کاهش دهند. هر قدمی که برداشته شود مثبت است، ولی وضعیت جهان سوم یا خاورمیانه بسیار وخیم است و باید خیلی محکم قدم برداشته شود و سازمان های غیر دولتی محکم پا بگیرند و اثرگذاری این سازمان ها ممکن است سالها به طول انجامد. در حال حاضر نمی توان انتظار داشت با تشکیل این سازمان ها به طور آنی جلوی خشونت گرفته شود، زیرا وضعیت بحرانی است ولی در آینده این سازمان ها حتما مفید خواهند بود. باید برای آینده فکر کرد تا این سازمان های غیر دولتی بخصوص در ایران پا بگیرند تا خشونت ها حتی در ایران منتفی شود چرا که متاسفانه حتی در ایران هم شاهد برخی خشونت ها هستیم. امید است با آمدن دولت جدید این سازمان ها جان دوباره بگیرند.
*بحث به فعلیت درآوردن ظرفیت های عاطفی مادران از آنجا مطرح می شود که سیاستمداران و تصمیم گیران در طرفین خشونت طبیعتا مادر و همسر دارند و با آنها ارتباطات عاطفی دارند. یک احساس این است که می شود این ظرفیت را برای تحت تاثیرگذاشتن مسوولان به کار گرفت. وقتی زبان دیپلماسی، زبان منافع ملی و زبان نظامی جواب نمی دهد، شاید از این طریق بتوان اثر گذار بود. فکر می کنید از این زاویه و برای تاثیر گذاری در تصمیم سازان و تصمیم گیران در طرفین خشونت ها می تواند موثر باشد؟
اشراقی: احساس روی چه کسی اثر بگذارد؟ روی حکومت ها؟ چه در غرب و چه در کشورهای مسلمان احساس جواب نمی دهد. منظور من این است که اگر احساسی برخورد شود، احساس روی دولت و حکومت هیچ اثری ندارد زیرا آنها می گویند جنگ است و جنگ احساس نمی شناسد. یک احساس ممکن است روی مردم اثر بگذارد و این کمپین می تواند در مردم سراسر دنیا بسیار فعال شود. همانطور که در کشورهای اروپایی شاهد هستیم، در مناطق مختلف و در پارک ها مردم آزادند و علیه جنگ فعالیت می کنند. مثلا با انتشار عکس در روزهای خاص کلمه NO WAR را به نمایش می گذارند، اما این فعالیت ها هیچ اثری در کاهش جنگ نداشته است. این کمپین ممکن است در ایران کار جدیدی باشد ولی در سراسر دنیا سال هاست که این فعالیت ها علیه جنگ انجام می شود. در کشورهای اسلامی هم چنین گروه هایی فعال هستند. در کشورهای اروپایی در پارک ها و بخصوص در روزهای تعطیل، گروه های مختلف علیه جنگ اعتراضات مختلفی را به صورت آرام انجام می دهند، حتی بارها کنار سازمان ملل تظاهرات ضد جنگ می شود ولی منظور من این است که آن کمپین تاثیر خود را می تواند فقط در دل مردم بگذارد و مردم دنیا مطلع شوند یک جایی در دنیا جنگ و خشونت است، ولی این چقدر می تواند در دولت ها تاثیر گذار باشد؟ بله می تواند اطلاع رسانی خوبی برای دنیا باشد، اما اگر مساله صرفا احساسی باشد من احساس صرف را منفی می بینم. به هر صورت گام خوبی است و حتی اگر کار فقط در مرحله احساس باشد باز هم اطلاع رسانی خوبی در کل دنیاست و این می تواند برای ایران تجربه جدیدی باشد.
*من بر نقش مادران تاکید می کنم، چون برخی از افرادی که در این منازعات شرکت می کنند داوطلبانه فعالیت می کنند. وقتی مادران آگاه شوند و بخواهند مانع اقدامات آنها شوند، می توانند تاثیر گذار باشند و اجازه ندهد این جوانان بر اثر غفلت، جهالت یا هر چیز دیگر خود را به چرخه خشونت وارد کنند و قربانی و عامل خشونت شوند. از این زاویه نظرتان چیست؟ از این زاویه هم تاثیرگذار نیست؟
اشراقی: ببنید این نوع سوال فرق می کند و هدف دیگری را دنبال می کند. برای مثال شما بچه های گروه انتحاری را می گویید، آن ها هدف و آرمان خاصی دارند. من فکر می کنم منظور شما بیشتر این قسمت است که چقدر جوانان در کشورهای مختلف خواسته یا ناخواسته از بین بروند؟ مثلا این مشکل را در حال حاضر در مصر می بینیم، احساس یک مادر دیگر نمی تواند جوابگو باشد و تنها کاری که این کمپین می تواند بکند، اطلاع رسانی در کل کشورهاست و این کار در ایران کار جدیدی است. می توان جنگ را به سراسر دنیا اطلاع رسانی کرد بخصوص که دنیا بعد از واقعه 11 سپتامبر به مسلمانان خوشبین نیست و شاید بتوان با این کار مقداری صورت مساله را پاک کرد و از این طریق این پیام را مخابره کرد که اگر آن طرف دنیا آرامش است، این طرف جنگ و خونریزی زیاد است و به یک آتش بس نیاز است. بیشتر از این نمی دانم بتوان جوابگو بود یا نه، ولی بهرحال هر کاری که بتوان علیه جنگ انجام داد خوب است و این هم قسمتی از بقیه فعالیت هایی است که دنیا انجام می دهد.
انتهای پیام