«فعلا تنور انتخابات گرم است اما برای احزاب اصولگرا»
رضا بردستانی در روزنامه آفتاب یزد نوشت: «بررسی رسانههای رسمی، شبکههای اجتماعی و محافل سیاسی نشان میدهد عمده نگرانیِ همه (از حاکمیت تا نامزدهای احتمالی در نهایت تایید صلاحیت شده) در سه مسئله خلاصه میشود:
– رد و تایید صلاحیتها (که برخی معتقدند تا میزان بسیار بالایی بر مشارکت تأثیرگذار است و برخی میگویند اگرچه تأثیرگذار است اما تعیینکننده نیست)
– مشارکت که همه پذیرفتهاند باید خود را برای انتخاباتی با مشارکتی همانند آخرین انتخابات مجلسی که ۴ سال قبل برگزار شد، آماده کنند.
– موضوعات پساانتخاباتی که این یکی شامل اصلاحطلبان نمیشود و صرفاً اصولگرایان دعوای مجلس برای کرسیها، کمیسیونها، فراکسیونها و صندلیهای هیئت رئیسه را از همین حالا آغاز کردهاند!
بررسی حال و هوای احزاب سیاسی
الف: اصلاحطلبان
اصلاحطلبان (در این جا غیر اصولگرا در معنای عام، منهای کارگزاران سازندگی و اعتدال و توسعه) همچنان منتظر ۱۹ بهمن و اعلام نظر نهایی شورای نگهبان نشسته اند. این جناح سیاسی در موضعگیریها و واکنشهای انتخاباتی به وضوح این پیام را ارسال میکند که اعلام نظر نهایی شورای نگهبان در تصمیمگیری آنها بسیار موثر خواهد بود. این گروه سیاسی اگرچه میدانند تحت هر شرایطی، شورای نگهبان خیلی از نامزدهای آنان را تایید صلاحیت نخواهد کرد اما امیدوار باقی ماندهاند تا ببینند تلاشهای پشت پرده، درصد نامزدهای تأیید صلاحیت شده را روی چه عددی قرار میدهد تا از فردای ۱۹ بهمن، یا درصدها آنها را راضی کرده، مشغول به فعالیت برای لیستبندی و آماده برای انتخابات شوند و یا این که، تأیید صلاحیتها آنها را اقناع نکند و ترجیح بدهند نظارهگر باقی بمانند (همانند انتخابات ۹۸)
ب: کارگزاران سازندگی؛ آماده ائتلاف!
کارگزاران سازندگی مشارکت حتی با حداقل نامزدهای تایید صلاحیت شده را از مدتها قبل در دستور کار خود قرار داده اند. این جناح سیاسی عملاً خود، مسیر خود را از باقی اصلاحطلبان جدا کرده و در نظر دارد با سنجش وضعیت موجود و با پیشنهادهایی برای ائتلاف (حتی با اصولگرایان میانه رو و شاید اعتدال و توسعه) سهمی حتی اندک در کرسیهای نمایندگی مجلس در دوازدهمین دور داشته باشند. این جناح که به تاخت، جاده ائتلاف را در پیش گرفته بود حالا اندکی با احتیاط بیشتر گام بر میدارد چون متوجه شده این «تافته جدا بافته» شدن و اعتماد به امثال باهنر ممکن است در تمامی انتخابات پس از اسفند ۱۴۰۲ نیز برای آنها هزینههای سنگینی در بر داشته باشد.
ج: اعتدال و توسعه؛ یارگیری از اصلاحات
و اصولگرایان میانه رو!
اعتدال و توسعه همانند دورانی که سکان پاستور را در اختیار داشت، نه وارد دعواهای اصلاحطلبانه میشود و نه در موضعگیریها چنان رفتار میکند که به اصطلاح دست خود را رو کند اما مشی اعتدال و توسعه همچنان ثابت باقی مانده و همانند دوران پاستور نشینی، هم وزیر کشور خیلی اصولگرا به کارش میآید هم اصلاحطلبانی که خیال میکنند با دوری گزینی از اصلاحاتیهای شناسنامه دار، صدمات کمتری خواهند خورد. این حزب سیاسی که سر لیست آنان نیز مشخص شده (محمدباقر نوبخت) راه کناره گرفتن و آهسته آمدن و رفتن را در دستور کار قرار داده، به همین میزانی که نامزدهای مورد نظرش تأیید شدهاند کار خود را با نیم نگاهی به یارگیری از اصلاحطلبان و اصولگرایان میانه آغاز کرده است. در این مشی، اعتدال و توسعه و کارگزاران سازندگی تقریباً شبیه به هم هستند اما در جاهایی با یکدیگر اختلافاتی دارند من جمله آن که؛ نمیخواهند عنان و اختیار خود را به دست طرف مقابل به خصوص کارگزارانیها که در این فقره خُبره هستند، بسپارند!
بررسی حال و هوای احزاب سیاسی
د: احزاب نوظهور و تلاش برای سهم خواهی
احزاب نوظهور (اصلاحطلب و اصولگرا) هرچند میدانند شانسی ندارند اما در تلاش هستند از بعد برگزاری انتخابات، سهم خواهی را آغاز کنند. این گروه البته ادعایی نیز ندارند و بیشتر برای شناساندن خود گام بر میدارند آن هم فارغ از هر نتیجهی برد و باختی!
بررسی حال و هوای احزاب سیاسی
ه: اصولگرایان منهای جبههی پایداری
اصولگرایان (منهای جبهه پایداری که در اردوی اصولگرایان دقیقاً مانند کارگزاران سازندگی در اردوی اصلاحطلبان عمل میکنند)، همچنان اوضاع آشفتهای دارند؛ از یک سو میدانند در نهایت بازی را به جبهه پایداری واگذار خواهند کرد و از دیگر سو میخواهند این واگذاری با کمترین هزینه انجام شود.
در واقع باید گفت آن قدری که تنور انتخابات بین اصولگرایان گرم است اگر در جامعه هم گرم بود میشد مشارکتی بالای ۸۰ درصد را امید داشت اما این داغی تنور انتخابات دو ایراد اساسی دارد:
اول این که: دعواهای انتخاباتی که منتهی به گرمی تنور مشارکت میشود به جای جامعه به پستوها و اتاقهای در بسته منتقل
شده است.
دو دیگر این که: اصولگرایان کاری به انتخابات و مشارکت و میزان آراء ندارند آنها چند گام جلوتر، دعواهای پساانتخاباتی را آغاز کرده اند؛ از دعوا بر سر کرسی ریاست مجلس که گمان میرود در نهایت روی «قالیباف» به توافق برسند تا دعوا بر سر فراکسیونها و کمیسیونها.
بررسی اخبار انتخاباتی نشان میدهد داخل اصولگرایان رقابت به قدری شدید شده که یحتمل پس از اعلام نظرنهایی شورای نگهبان و معلوم شدن میزان تایید صلاحیت شدههای غیر اصولگرا (اصلاحطلبان و غیره)، حرف و حدیثهایی آغاز شود که کار را به جاهای باریک بکشاند. شوراهای مختلف، گعدههای متعدد، احزابی با شانس پایین اما با ادعاهایی بزرگ (مؤتلفه اسلامی)، مدعیانی که اصولگرایان دیگر از آنها حرف شنوی ندارند (حدادعادل و باهنر) و شاخ و شانه کشیدنهای تمام نشدنی جبههی پایداری؛ همه و همه، حکایت از رقابت سخت و شدید درون جناحی دارد حال سر و صداها کی به بیرون درز کند و تریبونهای برای افشاگری از چه زمانی روشن شود را موکول به بعد از ۱۹ بهمن باید کرد.
سر نخواستن قالیباف دعوا است ولی…
ضد و نقیض گوییها حکایت از آن دارد که علی رغم همهی مخالفتها و این که، سر نخواستن «قالیباف» دعواها است اما سرلیستی او در تهران تقریبا مسجل شده است. میرسلیم که رابطهی چندان خوبی با رئیس فعلی مجلس ندارد و ان را کتمان نیز نمیکند در جایی گفته: «رقابت کاملا طبیعی است اما به دلیل اینکه رقابت اصلی با جبهه اصلاحطلبان است، احتمال این که اصولگرایان سهمخواهی را کنار بگذارند و بر مبنای شاخصهای ارزشی به فهرست واحدی برسند، وجود دارد.» این گفته در بطن خود چند نکتهی مهم دارد:
الف: اصولگرایان همچنان برای ائتلاف و وحدت از حربه قدیمی «اصلاحطلب هراسی» استفاده خواهند کرد
ب: هنوز و همچنان بر سر لیست واحد هیچ توافقی انجام نشده است
ج: سر نخواستن قالیباف دعوا است ولی ترجیح مرجح آن است که با این یکی مورد کنار بیایند
منتظر زیر میز زدن جبهه پایداری هستیم
اصولگرایان که سالها است «یکدست شدگی قدرت» را دنبال میکنند این بار از درون با یکدست شدگی دیگری رو در رو شده اند. این جناح سیاسی متوجه شدهاند جبهه پایداری پس از قبضهی تمام و کمال «پاستور»، این بار به دنبال هر ۲۹۰ کرسی مجلس است با این تفاوت که در این یکدست شدگی درونی، هیچ گذشت و اغماضی قرار نیست صورت بپذیرد.
دولت سیزدهم که بارها و به انحاء مختلف، لیست دادن و حمایت از نامزدهای مجلس را قویاً رد کرده، این وظیفه را غیر مستقیم به جبهه پایداری واگذار کرده است تا خیال خود را از بهارستان و مدت زمان باقی مانده از عمر دولت راحت کند و یک سال و چند ماه دوران چهارساله پاستور نشینی را به دور از تنش با مجلس سپری کند زیرا میداند تنش و چالش با مجلس دوازدهم مساوی است با از دست دادن انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۴. در مجموع باید گفت اگر از این منظر به انتخابات مجلس دوازدهم بنگریم، هر لحظه میتواند منتظر زیر میز زدن جبههی پایداری (که مسبوق به سابقه نیز هست) باشیم. نشانههایی از این زیر میز زدنها از هم اکنون نیز آغاز شده و دوری و نزدیکی نحلهی سیاسی غالباً اصولگرا به جبهه پایداری میتواند روی سرنوشت نهایی انتخابات، ترکیب فراکسیونها و کمیسیونها و حتی هیئت رئیسه مجلس آتی مؤثر باشد.
شورای نگهبان میتواند به تنهایی به اندازه تمامی احزاب مشارکت را بالا ببرد
این ادعا که؛ «شورای نگهبان میتواند به تنهایی به اندازه تمامی احزاب مشارکت را بالا ببرد»، موافقان و مخالفانی دارد. مخالفان که عمدتاً نزدیک به جبههی پایداری هستند؛ شورای اسلامی شهر تهران، دور دوم را مثال میزنند (علی خضریان در مناظره با زیدآبادی) و موافقان که عمدتاً اصلاحطلبان هستند استدلالاتی دارند محکم و تغییر ناپذیر اما نظری که در جامعه پذیرفته شده است بیشک بر این اعتقاد پای میفشارد: شورای نگهبان میتواند به تنهایی به اندازه تمامی احزاب مشارکت را بالا ببرد حال تا چه اندازه؛ یک: شورای نگهبان با این عقیده موافق باشد و دو: در صورت موافقت تا چه اندازه حاضر به کوتاه آمدن باشد را باید ۱۹ بهمن برسد تا قضاوت کنیم.
انتخابات برگزار میشود و مجلس هم تشکیل اما…
هر اتفاقی رخ بدهد، انتخابات در موعد مقرر برگزار خواهد شد و ترکیب نهایی مجلس نیز معلوم همه خواهد شد آن چه باقی میماند، واکنش مردم به این انتخابات است و میزان پذیرش مجلس از سوی آراء و اندیشهی احزاب سیاسی و افکار عمومی کما این که حال و هوای انتخابات مجلس یازدهم نیز شبیه به دوران فعلی بود البته با این تأکید که وضعیت به این سردی نبود. دیدیم که انتخابات برگزار شد و کسانی وارد مجلس شدند که جمع آراء آنها به اندازهی یکی از مجتمعهای مسکونی پایتخت نیز نبود اما آب از آب تکان نخورد نزدیک به چهار سال نیز گذشت اما آن چه باقی ماند به گواه اصلاحطلب و اصولگرا، مشارکت پایین باعث شد یکی از ضعیفترین مجالس پس از انقلاب با کارنامهای بسیار ضعیف روی کار بیاید با انواع حاشیه ها، تنش ها، چالشها و مصوباتی که بعضاً تمام ایران را دچار کرد.»
انتهای پیام
عکس مرتبط با خبر آقای واعظ آشتیانی اصولگرای استقلالی نیست؟؟؟؟