سرمایه اجتماعی روحانیت
حجت الاسلام مجتبی لطفی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «سرمایه اجتماعی روحانیت» نوشت:
عضوی از شورای نگهبان گفته: هنوز هم روحانیت محترمترین، مکرمترین و مطمئنترین صنف و قشر در نظر مردم است.
به عنوان یک طلبه، دوست دارم که این اوصاف چنان فراگیر شود که تمام صنوف و اقشار جامعه را شامل شود. اما اینکه روحانیت را در احترام و اطمینان”ترین” توصیف کنیم؛ نیاز با بررسی و شکافتن و نیاز به پیمایش دارد.
اولا باید این برتری روحانیت را با نظرسنجی علمی و آکادمیک سنجید و با ادعای شیک، زیبا و تریبونی نمیتوان در کار جامعه شناسان مستقل دخالت کرد. محله و دوستان و آشنایان و محافظان و افراد اداره و مانند آن ملاک و متر درستی برای اندازه گیری نیست.
دوما احترام و اطمینان مردم به روحانیت در چه زمینهای مورد قضاوت است؟ اگر مراد از احترام، احترام ظاهری است نمیتواند کلیت داشته باشد زیرا حتی در شهرهای مذهبی به ویژه قم بیحرمتی زیادی گزارش شده و دیده میشود.
این وضعیت که روز به روز بدتر میشود علتهای زیادی دارد که مهمترین آن حضور روحانیت در برخی مصادر است که لیاقت و تخصص آنرا ندارند و نتیجه آن فرصت سوزی و هوا کردن هزینه مادی و معنوی و حرمت روحانیت است و ترکشهای آن به تمام روحانیت اصابت میکند.
از جهتی نیز برخی روحانیون به هر دلیلی در حوادث گوناگون نتوانستند پناهی برای مردم و جامعه باشند و تلقی جامعه از این قشر توجیهگری و رنگ دینی زدن به عملکردهای نادرست است.
از احترام که بگذریم، اینکه مردم به روحانیت بیش از دیگران اعتماد دارند نیز نیاز شکافتن و بررسی دارد. قطعا مراد، اعتماد به امور شخصی و خرد نیست و مراد گوینده اعتماد در سطح کلان است که یکی از مصادیق آن واگذاری مدیریت جامعه بهدست این قشر است. در این صورت آیا روحانیت توانست به قول و قرارهایی که دوران مبارزه و پس از پیروزی انقلاب ۵۷ به مردم داد لباس عمل بپوشاند
رسالت اصلی روحانیت تبلیغ دین بود اما نرمهای دینی چه آمار صعودی را نشان میدهد؟ جامعه دینی بنا شده چه نسبتی با شاخصهای اخلاقی دارد؟ و پرسشهای بی شمار در این حوزه که به سادگی نباید بدان پاسخ داد. در حوزه تبلیغ دین کم نیست مواردی که مردم به جای روحانی از افراد مکلا استقبال کردهاند.
اینها تازه مربوط به رسالت روحانیت است که باید متخصص آن این قشر باشد؛ چه برسد به حوزههای دیگر اقتصادی، امنیتی و سیاسی و حوزههای دیگر داخلی و خارجی.
با وجود ابر مشکلاتی که با آن درگیر هستیم و حاکمیت از منظر مردم آخوندی است، چه انتظاری از اعتماد وجود دارد؟ ۴۵ سال کم نیست!
باید گفت در طول تاریخ ایران پس از اسلام تا این حد گسست میان مردم و روحانیت به لحاظ عدم اعتماد به مدیریت همه جانبه جامعه وجود نداشته است و با این دست فرمان وضعیت حادتر خواهد شد.
با این حال میتوان از احترام و تکریم مردم نسبت روحانیتی یاد کرد که در کشاکش دهر در کنار جامعه ایستاده و منتقد ضایع کردن حقوق مردمند و در این مسیر شجاعت داشته و از محدودیت و محرومیتها نهراسیدند.
انتهای پیام
زمان شاه که تو هیچ مصدری نبودند بهشون توهین نمی شد کیست بین مردم روحانیت مستقیما ربطی به در حکومت بودنشون نداره والا در عراق که اقای سیستانی در حکومت نیست هیچ وقتم نبوده توی اون اعتراضات خشن ژوکریشون مگه به ایشون هم توهین نکردند در سیاست نیست والا این حرفها چیه که به خاطر حضورشان در حکومته هیچ ربطی نداره در حکومت هم نبودند همین بود در دوره پهلوی در حکومت نبودند