خاطرات هاشمی ۱۱ بهمن سال ۷۹ | گزارشی از نیروی هوایی سپاه و پیشرفت مترو
انصاف نیوز: خاطرات روزنوشت آیتالله اکبر هاشمی در ۱۱ بهمن سال ۱۳۷۹ را در ادامه میخوانید:
سهشنبه 11 بهمن 1379 | 5 ذيعقده 1421 30 ژانويه 2001
جمعي از مسئولان مركز مطالعات [و پژوهشهاى فرهنگى] حوزه [علمیه] قم آمدند. گزارشي از نحوه كار مركز و پاسخگويي به سئوالات مردم و تشكيل جلسات پرسش و پاسخ و تهيه برنامههاي اينترنتي براي پاسخ به سايتهاي دشمن و شبههافكن دادند. درخواست كردند كه هفته آينده در جلسه پاسخ به سئوالات طلاب شركت كنم. براي بهتركردن كار مشورت كردند. گفتند، تاكنون 3800 سئوال دريافتكردهاند.
آقاي احمد كاظمي[1]، فرمانده نيروي هوايي سپاه آمد. وضع نيرو و نيازها را گفت و براي تهيه نيازهاي ويژه، استمداد كرد. خواست، از يكي از پايگاهها بازديد كنم. از خرابشدن وضع فرهنگي و سياسي شهرستانها انتقاد كرد؛ به خصوص شهرهاي كردستان كه خودش براي نجات آنها از دست ضدانقلاب، خيلي زحمتكشيده است.
آقاي محسن رضايي، [دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام]، براي تشكر از همدردي در مرگ مادرش آمد. در مورد نحوه انعكاس سياستهاي كلي مصوب [مجمع]، صحبت شد. محسن، [رئیس هیأتمدیره و مدیرعامل شرکت متروی تهران]، هنگام ناهار آمد و گفت پيشرفت ساخت خط يك مترو، خوب است و پله برقيها را هم بالاخره خريدهاند؛ با قيمتي ارزانتر و نزديك به نصف قيمت سابق. عصر، خانوادههاي شهداي شهرستان بهار همدان آمدند. آقايان [رضا] طلايي[نیک]، نماينده و [آقای چرچی]، فرماندارشان صحبتكردند؛ 600 شهيد دادهاند. من هم دربارة مقام شهيد و اهميت دفاع مقدس، مطالب دلگرمكنندهاي براي بازماندگان شهدا گفتم.[2]
امروز گفته شد كه تعداد كشتههاي زلزله هند از 100 هزار نفر گذشته است. از چندصد نفر شروع كردند و به اينجا رساندند، ولي مقامات رسمي اين عدد را نگفتهاند. در مجلس و رسانهها، مشاجره بين گروهها و مجلس و قوه قضایيه ادامه دارد.
[1] – سردار احمد کاظمی (1338- 1384)، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همراه با گروهی به مسئولیت شهید محمد منتظری به سوریه رفت و دوره آموزشی جنگهای نامنظم را زیرنظر سازمان الفتح گذراند و به جنوب لبنان اعزام شد. وی در سال 1359 به ایران بازگشت و به کردستان رفت. با آغاز جنگ، با همراهی گروهی پنجاه نفره در جبهه آبادان حضور یافت. سردار کاظمی فرماندهی لشکر 8 نجف را برعهده داشت. سپس فرماندهی قرارگاه حمزه، فرماندهی لشکر 14 امام حسین (ع)، فرماندهی نیروی هوایی سپاه و فرماندهی نیروی زمینی سپاه را عهدهدار شد. او در 19 دی 1384 در سانحه سقوط هواپیما در نزیکی ارومیه به شهادت رسید.
[2] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «جوانان در مقاطع مختلف جنگ، جانشان را كف دست مىگرفتند. پدران و مادران تا لحظات آخر حركت به سوى جبهه، او را بدرقه مىكردند و همه مردم در حق آنان دعا مىكردند و آنها با دادن جان خود خطر را از دين، انقلاب و مملكت دور مىكردند. اين كار چقدر عظمت داشت. چه از دست داديم؛ جانهاى جوان عزيز خود را كه به حكم جان بودن، سرانجام روزى از كالبد بيرون مىرود. همه ما چند سال ديگر در اين دنيا نخواهيم بود. يك جان داريم كه يكبار هم گرفته مىشود. سرانجام در رختخواب يا جاهاى ديگر مىميريم. اگر جدايى جان از بدن در راه خدا باشد، براى انسان درجه بياورد، انسان را به خداوند نزديك كند و رضايت خداوند را جلب كند، به تعبير روايات جان از همان نقطه جدايى، به طرف بهشت پرواز مىكند و روح انسانى محاكمه و مجادله نخواهد داشت. از همان قتلگاه پرواز مىكند و مثل فرشتگان در جوار رحمت الهى حضور پيدا مىكند و با انبياء و اوليا محشور مىشود.» رجوع کنید ←كتاب «هاشمي رفسنجاني، سخنرانیهای 1379»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1401.
منبع: کتاب خاطرات هاشمی در سال ۱۳۷۹؛ «اصلاحات در بحران»
انتهای پیام