عواقب احتمالی حمله تنف
صابر گل عنبری کارشناس روابط بینالملل در یادداشتی تلگرامی با عنوان «حمله تنف و چند نکته!» به بهانهی ماجرای حمله به تنف نوشت:
دولت آمریکا از کشته شدن 3 نظامی خود در حمله پهبادی به منطقه مرزی اردن و سوریه خبر داده است و منابع آمریکایی هم گفتهاند 30 نفر دیگر زخمی شدهاند. در حالی که آمریکاییها مکان وقوع حمله را در شمال شرقی اردن در نزدیکی مرز سوریه اعلام کردهاند، اما دولت اردن تاکید میکند که این حمله علیه پایگاه تنف و در خارج از خاک اردن و داخل سوریه رخ داده است. در عین اهمیت روشن شدن دقیق مکان حمله به ویژه اگر داخل اردن اتفاق افتاده باشد، اما آنچه فعلا مهمتر به نظر میرسد، نوع واکنش آمریکا به آن است؛ به ویژه که از زمان شروع جنگ غزه این اولین بار است که دولت آمریکا اعلام میکند که تعدادی از نیروهایش در منطقه کشته میشوند.
دولت آمریکا کلا نسبت به کشته شدن نیروهای خود حساس است؛ به ویژه اگر این اتفاق در شرایطی رخ دهد که آمریکا مثل دوران حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان در حالت جنگی مستقیم نباشد. بایدن در بیانیه خود آشکارا از ایران نام برده و گفته که این حمله از طرف گروههای تحت حمایت ایران انجام شده و تاکید کرده است که همه طرفهای مسئول حمله مجازات خواهند شد.
در کنار آن هم برخی سناتورهای آمریکایی خواستار انجام حملاتی علیه تهران شدهاند.
اما چند نکته:
1- آنچه مسلم است، این که آمریکا نسبت به این حمله واکنش نشان خواهد داد.
2 – احتمالا دولت بایدن تحت فشار جمهوریخواهان و این فضای انتخاباتی تلاش کند که واکنشی نشان دهد که حمل بر ضعف و متهم به بیعملی در مقابل تهران نشود.
3 – اما دولت آمریکا به دنبال خروج اوضاع منطقه از کنترل و گسترش جنگ در منطقه نیست و علی رغم تقویت حضور نظامی آمریکا در منطقه در سه ماه اخیر، ولی به گونهای نیست که منعکس کننده تمایل و یا پیشبینی و نگرانی جدی آمریکا نسبت به وقوع جنگی بزرگ در منطقه در امتداد جنگ غزه باشد.
از این رو، نوع واکنش هم هر چند شاید شدید باشد، اما احتمالا در چارچوب همین سیاست باشد و به نحوی نباشد که اوضاع را از کنترل خارج کند.
4 – بنا به آنچه گفته شد، بعید است که آمریکا در پی رویاروی نظامی مستقیم با ایران باشد و انجام حمله یا حملاتی مشخص به داخل ایران نیز فعلا دور از ذهن است، از این جهت که ممکن است که به کنش واکنشها و تشدید بحران در منطقه بینجامد که احتمال خروج اوضاع از کنترل و همان رویاروی مستقیم را گریزناپذیر کند؛ مگر این که آمریکا قبل از هر حملهای این اطمینان خاطر را داشته باشد که به واکنش قوی منجر به جنگی از طرف تهران مواجه نخواهد شد. در کل، انجام حملهای مستقیم به ایران در این شرایط چندان محتمل نیست.
5 – آنچه بیشتر محتمل است انجام حملاتی هماهنگ و نسبتا شدید علیه نیروهای همسو با ایران در عراق و سوریه و منطقه و چه بسا حملاتی به مراکز نظامی ایران در سوریه میباشد.
6 – در کنار آن، بعید نیست که آمریکا در چارچوب این تنش فزاینده دست به اقدامات ایذایی غیر مستقیمی در ایران از جمله برخی خرابکاریها در آینده بزند. همچنین احتمالا سختگیریها در اعمال تحریمها را تشدید و حتی از دسترسی ایران به منابع آزاد شده خود جلوگیری کند. از این جهت که این مساله و هر نوع تعاملی با تهران در این شرایط تنش، دولت بایدن را در داخل در تنگنا قرار خواهد داد.
7 – بعد از انجام حملاتی هماهنگ و نسبتا شدید در منطقه، بعید نیست که آمریکا برای کنترل وضعیت کنونی و جلوگیری از شکلگیری وضعیتی ناخواسته در جهت گسترش جنگ به سمت ایجاد راه حلی برای پایان جنگ غزه حرکت کند و تشدید تقابل غیر مستقیم با تهران را به بعد از آن موکول کند.
انتهای پیام
مسئله را می توان بدین صورت عنوان کرد که از نظر
ساختار ایدئولوژیک آمریکا بسیار ضعیف است.
و از این منظر هست که جمله معروف امام راحل
” آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند” در شرایط
فعلی هم مصداق پیدا می کند.