خرید تور تابستان ایران بوم گردی

گزارش میزگرد | عضو انجمن: صدای معترضان را بشنوید | عضو بسیج: خود را پشت معترضان پنهان نکنید

/ مناظره نمایندگان انجمن اسلامی دانشکده فنی و بسیج دانشجویی دانشگاه تهران /

سرویس سیاسی، انصاف نیوز: پس از چند هفته تلاش، در نهایت چهارشنبه‌ی گذشته دو عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده فنی و دو عضو بسیج دانشجویی دانشگاه تهران به دفتر انصاف نیوز آمدند، در کنار هم نشستند و از دغدغه‌های خود گفتند. عنوان مناظره «ایده‌های نسل دانشجو برای اصلاح نظام حکم‌رانی» بود اما سایه سنگین حوادث اخیر بر سر جامعه، اجازه نداد بحث اصلاح نظام حکم‌رانی منعقد شود. آن‌چه می‌خوانید شرح تقریبا کاملی است از حرف‌های ردوبدل شده میان نمایندگان دو طیف از دانشجویان دانشگاه تهران. در مناظره، ابتدا هر یک از حضار در پنج دقیقه به طرح بحث خود پرداختند و سپس در نوبت‌های سه دقیقه‌ای، یا بحث‌شان را ادامه دادند یا پاسخ‌های خود به گفته‌های طرف مقابل را بیان کردند. مناظره برای یک‌ساعت برنامه‌ریزی شده بود که حدود 30 دقیقه دیگر هم تمدید شد. [فیلم این میزگرد را در انتهای همین متن ببینید]

پارسا همتی، عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران: در ابتدا بگویم در شرایطی که بسیاری از دوستان و هم‌کلاسی‌ها و هم‌دانشکده‌ای‌های ما در زندان هستند، از خیلی‌ها هیچ خبری نداریم و خیلی‌ها حکم‌های تعلیق دو سه ساله گرفته‌اند، گفت‌وگو کار چندان درستی نیست اما ما به عنوان نمایندگان انجمن فنی این‌جا حاضر شده‌ایم چون تریبون‌های زیادی برای بیان نظرات‌مان در اختیارمان نیست.

الان ما در بن‌بست تاریخی هستیم که از هر نظر قابل بررسی است. راه برون‌رفت از این بن‌بست هم  روآوردن به گفت‌وگوست. این‌که به همه اقشار جامعه اجازه دهیم حرف‌های خود را بزنند. دل سوزان مملکت و دغدغه‌مندان باید فارغ از هر گرایش سیاسی و علاقه‌مندی شخصی، باید بتوانند نظرات خود را بیان کنند. ایده‌های خروج از بن‌بست فعلی، از همین گفت‌وگوها و بیان نظرات استخراج می‌شود.

سید یاسین حسن‌زاده، عضو انجمن اسلامی دانشکده فنی دانشگاه تهران: ابتدای بحث در تکمیل سخنان آقای همتی بگویم وقتی روی پیشانی یک‌طرف مناظره تفنگ است و هر حرفی را که می‌خواهد بزند باید از صدها فیلتر بگذراند، مبادا که برایش مشکلی ایجاد نشود، گفت‌وگو سخت می‌شود نه این‌که معتقد باشیم کار درستی نیست. اجازه گفت‌وگو داده نمی‌شود و همین است که می‌بینید فضای مناظره و بحث حداقلی شده و شرایط به‌گونه‌ای رقم خورده که خیلی راحت نمی‌شود گفت‌وگو کرد. ما هم که این‌جا نشسته‌ایم هدف‌مان اقناع طرف مقابل نیست. وضعیت مشخص و واضح است و بنابراین مواضع خود را اعلام می‌کنیم تا کسانی که باید، صدای ما را بشنوند و روی قشری که هدف گرفته‌ایم تاثیر بگذاریم.

درباره عنوان بحث باید بگویم رسیدن به راه‌کارهای عملی برای اصلاح حکم‌رانی از نظر من یک چالش خیلی بزرگ است. رسیدن به راه‌کارهای عملی که بتوان آن را ارائه کرد کار بسیار سخت و مشکلی است چون حتی اطلاعات لازم را هم در اختیار نداریم. با این حال من یک صورت‌بندی از مسائل کشور آماده کرده‌ام که آنان را در 4 دسته کلی تقسیم بندی کرده‌ام، سپس درباره چالش‌هایی که از این چهار دسته مساله به وجود آمده حرف خواهم زد و در پایان راه‌کارهای پیشنهاد برای حل بحران را ارائه خواهم داد که امیدوارم مفید باشد.

علیرضا صفری، عضو بسیج دانشجویی دانشکده حقوق داشگاه تهران: [آغاز با آیه 25 تا 28  سوره طه] موضوعی که برای بحث انتخاب شده، فرصت طولانی را می‌طلبد اما من قبل از شروع مباحثم، یک‌بار درود می‌فرستم به روح حضرت امام و شهدای وقایع اخیر که به بدترین شکل و به مظلومانه‌ترین شکل، تقاص کاری را پس دادند که هیچ نقشی در آن نداشتند خصوصا شهید بزرگوارمان روح‌اله عجمیان و شهید بزرگوارمان ایمان علی‌وردی، کسانی‌اند که تصاویر محل زندگی‌شان نشان می‌دهد از حداقل‌های زیستی بهره‌ای نداشتند اما وقتی به درجه رفیع شهادت نائل می‌شوند، پدران‌شان می‌گویند ما هنوز خود را بدهکار انقلاب اسلامی می‌دانیم.

بحث دوم، درباره موضوع گفت‌وگوست. اگر ما آمده‌ایم که گفت‌وگو کنیم، باور داریم که گفت‌وگو راه‌حل است و اعتقاد نداریم آن‌طور که مطرح شد، گفت‌وگو کار درستی نیست. به نظر من حضور در این‌جا صرفا برای از دست ندادن تریبون، اجحاف در حق بیت‌المال و وقت دوستان و دست‌اندرکاران برگزاری این برنامه است. بنابراین باز تاکید می‌کنم که ما باور داریم باید برای این‌که از این شرایط به سلامت عبور کنیم، باید گفت‌وگو کنیم و گفت‌وگو راه حل است. چیزی که در دانشگاه تهران هم داشتیم الان بیشتر از 50 روز است که دانشگاه تهران شاهد یک‌سری التهابات است و ما [بسیج] از لحظه اولی که در دانشگاه حاضر شدیم، همه حرف و شعار و عمل‌مان دعوت به گفت‌وگو بر سر همه مسائل، بوده است. ما ترسی از گفت‌وگو نداشته‌ایم چون به نظرم دو گروه از گفت‌وگو فرار می‌کنند؛ اول کسانی که از هوچی‌گری نفع می‌برند و دوم کسانی که منطقی ندارند. لذا ما به این مهم باور داشته و داریم و چند باری هم در دانشگاه، دوستان را به گفت‌وگو دعوت کردیم اما این دعوت از ابتدا با فحاشی و توهین و تهدید مواجه شد و اجابت نشد. من دوست دارم رفقا و هم‌کلاسی‌های ما در دانشگاه تهران پاسخ دهند که مانع گفت‌وگو چیست و چرا وقتی همه تشکل‌های دانشجویی در مقابل رئیس دانشگاه تهران، مطالبات خود را مطرح کردند، چرا انجمن اسلامی نیامد حرفش را بزند و مطالباتش را مطرح کند؟

درباره موضوع بحث، من علاقه دارم یک روایت تاریخی را طرح کنم. انقلاب اسلامی در سال 1357، یک افق پیش‌روی همه ما گشود که از نامش پیداست جمهوری و اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد به تعبیر حضرت امام است. نظامی که به جمهوریت باور دارد نه دموکراسی غربی؛ جمهوریتی که صدای همه مردم است نه صدای کسانی که زور بیشتر و رسانه بیشتری دارند یا به فنون پروپاگاندا و شانتاژ رسانه‌ای مسلط هستند و از آن استفاده می‌کنند. یعنی آن روح‌اله عجمیان و کسانی که در خوزستان و کرمان و کردستان هستند، موضوعیت دارند در جمهوریت اما منطق دموکراسی غربی، پنجاه به اضافه یک است. 49 نفر خاموش و 51 نفر سلطه. این منطق جمهوری اسلامی نیست. منطق جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی این است که افقی بگشاید که همه مردم صاحب صدا باشند. در این مسیر قطعا ضعف داریم اما بعد از سده‌ها و قرن‌ها حضور استبداد و نظام سلطنت و پادشاهی، توانست جمهوریت را به ارمغان بیاورد.

امیرمهدی عبدی، عضو بسیج دانشجویی دانشکده روان شناسی دانشگاه تهران: پیش از ورود به موضوع بحث، چند نکته درباره حرف‌هایی که دوستان مطرح کردند دارم. اول این‌که یک مشکل در سطح دانشگاه وجود دارد که شاید بشود آن را به بخشی از کشور هم تعمیمش داد و آن این است که دوستان، گفت‌وگو را با فرمان اشتباه می‌گیرند. زمانی که گفت‌وگو می‌کنیم، اگر باور داریم گفت‌وگو راه‌گشاست، باید مبنای‌مان اقناع باشد، حالا نه لزوما اقناع طرف مقابل. اقناع کسانی که این مباحث را می‌شنوند باید مبنا باشد. اما در نسبت با حاکمیت یا هر نهاد حاکمیتی، دوستان فکر می‌کنند اگر مطالبه‌ای را مطرح می‌کنند ولی آن مطالبه و درخواست به نقطه انجام نمی‌رسد، گفت‌وگو بلااثر است. اگر ما معتقدیم منطق درستی داریم، باید از این ابزار استفاده کنیم. اگر انسان را دارای تعلق و شعور می‌دانیم، شنوندگان آن صحبت از گفت‌وگو تاثیر می‌پذیرند.

دوستان ناظر به دانشگاه و دانشجویان تعلیق‌شده حرف زدند؛ ببینید ما نمی‌توانیم یک‌طرفه به قاضی برویم. بسیج دانشجویی اولین تشکلی بود که درخواست تشکیل کمیته آزادی را داد و اتفاقا در تعامل با معاونت دانشجویی، عضو بسیار تاثیرگذاری بود. قطعا آن‌قدر که بسیج دانشجویی برای آزادی دانشجوها تلاش کرد، شورای صنفی نتوانست به آن میزان تلاش کند و تاثیر بگذارد.

دو عضو بسیج دانشجویی دانشگاه تهران

موج اول بازداشت‌ها که اتفاق افتاد، بسیج دانشجویی برای آزادی دانشجویان تلاش کرد اما گفتم نمی‌شود یک طرفه به قاضی رفت. پس تکلیف آن دانشجویی که شان دانشگاه را با فحاشی به لجن می‌کشد یا با وحشی‌گری‌هایش قداست دانشگاه را از بین می‌برد، چیست؟ این اتفاقات متعلق به یک روز هم نبود و به قول اقای صفری، 40 روز طول کشید. زمانی که ما این رفتارها را محکوم نمی‌کنیم و مرتبا دنبال مصونیت دانشجو هستیم، داریم عملا می‌گوییم دانشجو یک قیم لازم دارد و خودش خیلی عقلش نمی‌رسد که این رفتارها را انجام می‌دهد و باید چون دانشجو است، مصونیت داشته باشد. نه خیر! دانشجو آگاه است به رفتارهایش، اراده دارد و قطعا باید مسئولیت کنش‌هایش را بپذیرد.

وقتی در یک تجمع در دانشکده فنی بالا، 6 ساعت فحش‌های رکیک داده می‌شود، قطعا باید با این تجمع کمیته انضباطی به شکل قانونی برخورد کند. بنابراین همان‌طور که به دنبال آزادی دانشجویانی هستیم که اتهامات‌شان مشخص نیست یا بی‌گناهند، قطعا باید به اتهامات دانشجویان خاطی هم رسیدگی شود.    

طبقه متوسط نوگرا دائم تحقیر و تهدید می‌شوند

در بخش دوم این مناظره، هر یک از حضار در 3 دقیقه به بیان نظرات خود یا پاسخ به مباحث طرح‌شده طرف مقابل در بخش قبل پرداختند. در ابتدا، همتی به رسمیت‌شناخته‌شدن حق اعتراض دانشجویان را مورد اشاره قرار داد و گفت: وقتی ما از روز اول جلوی اعتراضات مسالمت‌آمیز را می‌گیریم، تجمعات را سرکوب می‌کنیم و اجازه ورود لباس شخصی‌ها به دانشگاه را می‌دهیم، اتفاقی که بارها مشاهده شده است، حراست و انتظامات با کتک و شوکر از دانشجویان پذیرایی می‌کنند یا هر روز شاهد تهدید دانشجویان هستیم و گفته می‌شود ممنوع‌الورودی تازه اول کار است و روز دیگر احکام تعلیق درازمدت صادر می‌شود، در این شرایط است که دانشجو وقتی فرصتی برای اعتراض پیدا می‌کند، به فحش دادن رو می‌آورد.

عضو انجمن اسلامی دانشکده فنی، فحاشی را غیرقابل دفاع دانست و ضمن محکوم‌کردن آن، گفت: باید شرایط را بسنجیم و بعد قضاوت کنیم. وقتی دانشجو سعی می‌کند صدایش را به گوش مسئولان برساند اما دائما سرکوب می‌شود، وقتی حرف‌هایش نادیده گرفته می‌شود، در شرایطی که جو جامعه هم به شدت احساسی است، در فرصتی که برای اعتراض پیدا می‌کند رو به حرکات رادیکال می‌آورد.

همتی یکی از راه حل‌های آرام‌شدن فضای دانشگاه را فراهم‌کردن شرایط برابر برای همه تشکل‌های دانشجویی دانست.

او همچنین ریشه اعتراضات اخیر را در شکاف سنت مدرنیته و تقابل دو دیدگاه سنت‌گرا و نوگرا در طول صد سال اخیر دانست و گفت: مشکل اصلی جامعه، ارتباط نداشتن حاکمیت با طبقه متوسط نوگراست. این قشر همواره از سوی حاکیمت نادیده گرفته شده است.

او با اشاره به افزایش سطح سواد در جامعه ایران، طبقه متوسط را طبقه‌ای پویا خواند و افزود: طبقه متوسط موتور جامعه است اما هر گاه نسبت به شرایط حاکم و نسبت به بی‌عدالتی‌ها اعتراض کرده، حاکمیت بجای گوش سپردن به دغدغه‌های برحق‌شان، آنان را نادیده گرفته است و هر گاه که مردم پای قلعه حاکمیت آمده‌اند تا صدای‌شان را به گوش حاکمان برسانند، با سرب داغ از آنان پذیرایی شده است.

دو عضو انجمن اسلامی دانشکده فنی

این دانشجو، میزان مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری سال گذشته را نشانه‌ای از ناامیدی طبقه متوسط نوگرا از انتخابات و دموکراسی خواند و افزود: قشر بزرگی از مردم انتخابات را تحریم کردند تا نشان دهند به دموکراسی و آزادی در قالب این نظام تن نمی‌دهند.

همتی گفت: فقط نادیده‌گرفته شدن نیست. مردم تحقیر می‌شوند. یک روز آشوبگر و فتنه‌گر خوانده می‌شوند و یک روز تهدید می‌شوند اما اگر می‌خواهیم جامعه را اصلاح کنیم، باید بپذیریم این‌ها مردم معترض ایران هستند. با تکذیب بن‌بست راه باز نمی‌شود ضمن این‌که هر خونی از کسی ریخته شود، چه این‌سوی خیابان باشد چه آن‌سوی خیابان، خون ملت ایران است که ریخته شده و فرقی نمی‌کند از کدام طرف است.  

او افزود: با لجاجت‌ورزیدن و بستن راه گفت‌وگو، آینده روشنی در انتظار ایران نیست. مردم باید در حاکمیت نماینده داشته باشند و شرایطی فراهم شود که حاکمیت، نماینده قشر بزرگی از مردم باشد، نه عده‌ای محدود.

اگر حاکمیت 51 درصد دیکتاتوری است، حکومت 20 درصد چه نام دارد؟

حسن‌زاده، دیگر عضو انجمن اسلامی دانشکده فنی هم سخنان عضو بسیج را نوعی «مغالطه» خواند و گفت: گرچه نمی‌شود هیچ‌کس را تقدیس کرد اما همین مردمی که مذمت‌شان می‌کنید، بیست ساله تقاضای گفت‌وگو می‌کنند و هنوز هم پای حرف‌شان هستند اما وقتی شما فعالان سیاسی را زندانی می‌کنید و با احکام عجیب و غریب آنان را از عرصه حذف می‌کنید، دیگر گفت‌وگو امکان‌پذیر نیست.

او آسیب‌ندیدن را شرط لازم برای شکل‌گرفتن گفت‌وگو خواند و ادامه داد: وقتی یک‌طرف از گفت‌وگو آسیب می‌بیند نباید انتظار داشته باشیم همیشه آماده چنین کاری باشد.

این دانشجو، به بخش دیگری از سخنان عضو بسیج هم واکنش نشان داد و پرسید: اگر می‌گویید حاکمیت 51 درصد بر 49 درصد دیکتاتوری است، این‌که 20 درصد جامعه بر دیگران حکومت کند چه نام دارد؟   

عضو انجمن اسلامی دانشکده فنی دانشگاه تهران، در بخش دوم سخنانش به معرفی بحران‌های جامعه ایران پرداخت و گفت: اولین مورد، قانون است. سوال این است که افعال و اعمال حاکمیت چقدر با قانون سنخیت دارد. مورد دوم فساد فراگیری‌ست که در حاکمیت وجود دارد و به طرقی هم به جامعه سرایت کرده است. مورد سوم، ناتوانی در حل مسائل و مدیریت بحران‌هاست و مورد چهارم بحث رسانه است.

او به فلسفه نوشتن قانون اشاره کرد با بیان این‌که قانون مبنایی برای حل اختلافات اعضای جامعه است، ادامه داد: بحث من این است که مجریان قوانین در کشور ما، برخورد سلیقه‌ای با قانون دارند و خیلی وقت‌ها قانون را کنار می‌گذارند.

حسن‌زاده برای اثبات این ادعا، به ذکر مثالی از حوادث اخیر دانشگاه تهران پرداخت و گفت: حراست، مطالب مندرج در برد دانشکده صنم (صنایع، نقشه‌برداری، مکانیک) را پاره کرد و وقتی پرسیدیم که چرا چنین کرده‌اید، پاسخ دادند که ما صلاح دانسته‌ایم که این مطالب درج نشود و شرایط امنیتی است و قانون هم نداریم! من مانده‌ام که آقایان اصلا فلسفه قانون را درک کرده‌اند؟ قانون اتفاقا برای شرایط نابسامان است. در شرایط بحران قانون به کار می‌آید تا مسائل را حل کند نه این‌که حراست به خود اجازه دهد مطالب یک تشکل قانونی را بدزدد و زحمت دانشجویان را به باد بدهد.

چرا 2500 تجمع را نادیده می‌گیرید؟ کدام تجمع را انعکاس صدای خود می‌دانید؟

صفری، عضو بسیج دانشجویی دانشگاه تهران هم با بیان این‌که از «طبقه متوسط نوگرا» انتظار داریم عمیق‌تر به مسائل بپردازد، عضو انجمن را خطاب قرار داد و از او پرسید: قانون اساسی درباره اعتراضات چه می‌گوید؟ همتی نیز در پاسخ به اصل 27 قانون اساسی اشاره کرد که تجمعات را حق مردم می‌داند.

صفری ادامه داد: مضمون اصل 27 قانون اساسی این است که تجمعات به شرط آن‌که مخل مبانی اسلام و با حمل سلاح نباشد. مخل مبانی اسلام یعنی چه؟ یعنی این‌که روبه‌روی دانشکده فنی به بچه‌های ما چاقو بزند. عضو بسیج در واکنش به ابراز تعجب اعضای انجمن اسلامی، گفت: اگر تعجب کرده‌اید، تصاویرش را نشان‌تان دهم.

همتی پاسخ داد: این افراد دانشجو نبوده‌اند اما عضو بسیج گفت: دانشجو بوده‌اند و هویت‌شان نیز مشخص شده است.

صفری اهانت و توهین و فحش ناموس را مخل مبانی اسلام خواند و گفت: ما از سال 98 دنبال این بودیم که با دوستان انجمن اسلامی حرف بزنیم اما فقط یک بار این اتفاق افتاد و دوستان از انجمن دانشکده پزشکی درخواست ما را اجابت کردند.

او به بخش دیگر سخنان همتی اشاره کرد و ادامه داد: گفتید هر تجمعی با سرب داغ پاسخ داده می‌شود اما عرض می‌کنم که سال گذشته بیش از 2500 تجمع در سراسر این کشور برگزار شده و این‌که چرا به آن اشاره نمی‌کنید یا خود را از آنان نمی‌دانید جای سوال دارد.

عضو بسیج دانشجویی دانشکده حقوق دانشگاه تهران افزود: از این تعداد، بیش از 600 تجمع روبه‌روی مجلس شورای اسلامی برگزار شده و یکی از نتایجش هم طرح رتبه‌بندی معلمان بوده است. بنابراین من سوال می‌کنم که معیارتان برای به رسمیت شناختن یک تجمع چیست و از این 2500 تجمع، کدام را متعلق به خود می‌دانید.

صفری در پاسخ به ادعای عضو انجمن درباره «بحران مدیریت» به گرایشات سیاسی دولت‌های پس از سال 68 اشاره کرد و گفت: بحران مدیریت یعنی 8 سال کشور را در اختیار داشته باشی اما نرخ سرمایه‌گذاری منفی باشد. بحران مدیریت یعنی تورم بالای 40 درصد، بحران مدیریت یعنی رشد اقتصادی صفر درصد. بحران مدیریت یعنی ضریب جینی 36صدم را تحویل بگیری و 42صدم تحویل بدهی. کسانی که  اقتصاد می‌دانند، می‌فهمند معنای هفت هشت درصد افت ضریب جینی و تاثیر آن بر عدالتی که مد نظر شماست، چیست.

او در پایان سخنانش در این بخش، اعضای انجمن اسلامی را خطاب قرار داد و گفت: لطفا شفاف بگویید چه کسانی در دانشگاه حرف زده‌اند و بابت این حرف‌زدن دستگیر شده‌اند.

برای نقد جمهوری اسلامی، باید فهم درستی از ایده‌اش داشت

عبدی، عضو بسیج دانشجویی دانشکده روان‌شناسی دانشگاه تهران هم در نوبت خود به تجمعات معلمان اشاره کرد و گفت: اتفاقا این تجمعات منتج به نتیجه هم بوده است و ما هم با برخی از دوستان در این تجمعات حاضر شدیم و از نزدیک دیدیم که اتفاقا نیروی انتظامی از تجمعات مسالمت‌آمیز و صنفی این بزرگواران صیانت می‌کند. هیچ برخوردی و درگیری‌ای هم روی نداد.

عضو بسیج دانشجویی از حمایت این تشکل از کارگران هفت‌تپه خبر داد و گفت: اتحاد کارگر و دانشجو باعث شد خلع ید از آقای اسدبیگی به نتیجه برسد. آیا این تجمعات مسالمت‌آمیز و نتیجه‌بخش نبوده است؟

عبدی هم ریشه‌های تاریخی تقابل سنت و مدرنیته را مورد اشاره قرار داد و از فعالیت‌های شیخ فضل‌اله نوری در مشروط‌کردن قانون به فتوا سخن گفت. او سنت را فاقد اصالت خواند و ادامه داد: طرح نوی امام در قالب مفهوم جمهوری اسلامی همین بود که اگر شریعت محمدی می‌تواند بسط ید ایجاد کند، سنت هم اصالتی ندارد.

این دانشجو از همتایان خود در انجمن اسلامی پرسید: از کجای سنت، بحث جمهوریت یا حضور اجتماعی بانوان استخراج می‌شود؟ من فکر می کنم اگر می‌خواهیم جمهوری اسلامی را نقد کنیم، باید فهم درستی از ایده امام برای آن داشته باشیم.

از انقلاب 57 فقط خشونتش را می‌شناسیم

در بخش سوم مناظره میان دو نماینده انجمن اسلامی و دو نماینده بسیج دانشجویی دانشگاه تهران، همتی بحث خشونت را به میان کشید. او با اشاره به فضای احساسی حاکم بر جامعه، خشونت از هر دو سمت را محکوم خواند و گفت: قبلا هم گفتم که هر قطره خونی که ریخته شود، خون ملت ایران است.

همتی در تشریح دلایل حضور معترضین در خیابان و اعمال خشونت، آن را ناشی از تبلیغات رسمی دانست و گفت: به ما گفته شده مردم در اعتراض به حکومت ستم شاهی پهلوی، مردم به خیابان ریختند، بانک‌ها را آتش زدند و حاکمان نالایق را پایین کشیدند.

او افزود: از انقلاب سال 57 برای ما فقط از خشونت حرف زده شده و شاید به همین دلیل است که مردم اولین راه حلی که به نظرشان می‌رسد، ریختن در خیابان و اعمال خشونت است.

عضو انجمن دانشکده فنی، همتای بسیجی‌اش را خطاب قرار داد و گفت: اتفاقا ما هم به شیوه‌های حکم‌رانی انتقاد داریم. مثلا کمبود دارو وافزایش قیمت آن یا خیلی از مشکلات دیگر، در همین یک سال اخیر رخ داده است.

او مشکل را نوع مواجهه با روسای جمهور در دهه‌های اخیر خواند گفت: بعد از اتمام دوره کاری هر رئیس‌جمهوری، یک صفت خائن به او می‌چسبانیم چون هیچ منطقی پشت آن نیست. روسای جمهور هیچ ایده مشخصی برای اداره کشور ندارند و بنابراین در ابتدای کار فکر می‌کنیم می‌توانند مشکلات را حل کنند، در طول دوره آنان را می‌کوبیم و بعد از اتمام، او را خائن می‌نامیم.

ایده اصلی جمهوری اسلامی بر هم زدن نظام سلطه است

عبدی، بها دادن رادیکالیسم را یکی از اشکالات فضای رسانه‌ای کشور خواند و گفت: یک جریانی که همواره داعیه تفکر و نواندیشی را داشته‌اند، درست در سال 92، زمانی که کشور می‌توانست روی یک ریل مدیریتی درست حرکت کند، فضا را به‌گونه‌ای صحنه‌آرایی کردند که انگار کشور درون یک سیاه‌چاله قرار دارد و تنها راه نجات، ارتباط با آمریکاست و یک منجی با کلیدش آمده تا ما را از این بن‌بست خارج کند.

او ادامه داد: این رادیکال‌ترین تصویری است که در همه ادوار انتخابات کشور ترسیم شده است که البته در سال 96، موفق نشد. در انتخابات 96 هم تلاش شد که این‌سو یک منجی ترسیم شود و آن‌سو یک جلاد که در سال 67، نمی‌دانم چند هزار نفر را اعدام کرده است!

عضو بسیج دانشجویی گفت: وقتی رادیکالیسم در فضای سیاسی و فکری کشور خلق می‌شود، با کوچک‌ترین بحران مدیریتی و ناکارآمدی، همان رادیکالیسم برمی‌گردد و روی سر دولت آوار می‌شود؛ چیزی که در سال 96 شاهدش بودیم. پس باید به نقاط تولد رادیکالیسم هم توجه کنیم.

او ایده اصلی نظام جمهوری اسلامی را برهم زدن نظام سلطه دانست و با خطاب قراردادن طرف مقابل پرسید: واقعا ایده‌های مدیریتی که به آن قائلید، ایده‌های لیبرالی که سال‌ها در دولت‌های هم‌سوی شما پیگیری شده، در جهت تعمیق نظام سلطه است یا در جهت بر هم زدنش؟

عبدی از فراهم‌شدن فرصت این گفت‌وگو ابراز خوشحالی کرد و گفت: من از وجود بعضی از اشتراکات متعجب شدم و امیدوارم چنین گفت‌وگوهایی در فضای دانشگاه هم ادامه پیدا کند.

مسئولان دانشگاه از کنترل تشنج عاجزند

حسن‌زاده، عضو انجمن اسلامی دانشکده فنی، دوستان طرف مقابلش را به ماندن در فضای بحث دعوت کرد و گفت: اگر بخواهیم حوادث بعد از انقلاب را شخم بزنیم، می‌توانیم ازحوادث سال 58 تا 68 و یا 78 و 88 و 98 هم حرف بزنیم اما بحث ما این است که چه راهکارهایی را می‌توان برای خروج از بحران ارائه داد.

او ادامه داد: من از حوادثی که در مدت اخیر در دانشگاه به چشم دیده‌‌ام حرف می‌زنم تا نشان دهم بحران مدیریت چیست. همین بحران داخل دانشگاه را می‌شود به کل کشور تعمیم داد.

حسن‌زاده به حوادث 7 آبان دانشگاه تهران اشاره کرد و آن را مشابه حوادث دانشگاه شریف خواند: آن روز، دانشجویان حول‌وحوش 5 ساعت تظاهرات کردند و حدود 5 دقیقه هم الفاظ رکیک به کار برده شد. البته استفاده از الفاظ رکیک قابل توجیه نیست اما اجتناب‌ناپذیر هم هست. وقتی می‌گوییم عمیق به مسائل نگاه کنیم، باید همه واقعه را ببینیم نه آن‌چیزی را که دوست داریم.

او فضای دانشگاه در روز هفتم آبان را رادیکال خواند و افزود: وقتی از ضعف مدیریتی حرف می‌زنیم یعنی در آن‌روز حساس، دانشگاه نمی‌تواند کنترل کند که چه کسی وارد می‌شود و چه کسی خارج می‌شود. اعضای بسیج می‌آیند و بچه‌ها را به عنوان لیدر تظاهرات معرفی می‌کنند. ظاهرا یکی از لیدرهای آن جریان موهای بلندی داشته و بنابراین دوستان هر کسی که موی بلند داشت را بازخواست می‌کردند. این سیستم مدیریتی دانشگاه ماست.

او با ذکر مثال دیگری گفت: بارها شاهد بوده‌ایم که مسئولان دانشگاه از کنترل فضای متشنج عاجزند و همین باعث بروز خشونت کلامی یا عملی می‌شود.

خود را پشت معترضان پنهان نکنید

صفری، عضو بسیج دانشجویی که در این دور از مناظره تنها یک دقیقه وقت داشت، از اعضای انجمن خواست این تناقض را پاسخ گویند که چگونه ادعا می‌شود جمهوری اسلامی زنان را سرکوب کرده است و از آن‌سو 60 درصد جامعه دانشگاهی ما را زنان تشکیل می‌دهند.

او گفت: ما هم قائلیم که باید قانون مبنا باشد و روی همین اصل باور داریم شورای انضباطی دانشگاه باید به عنوان فصل‌الخطاب به تخلفات رسیدگی کند اما شما که می‌گویید آن فحاشی‌ها گریزناپذیر است، دارید به‌گونه‌ای خشونت را تئوریزه می‌کنید. در واقع می‌گویید چون فضا متشنج است دانشجو حق دارد هر حرفی بزند یا هر کاری بکند. روز 7 آبان هم که می‌گویید 5 دقیقه فحاشی شد، واقعا 5 دقیقه نبود. این‌جا انصاف نیوز است و خوب است که انصاف داشته باشیم؛ دو ساعت مکرر فحاشی می‌کردند و الفاظی به کار برده شد که هیچ‌جا نمی‌توانیم آن را تشریح کنیم.

او از اعضای انجمن خواست خود را پشت معترضان پنهان نکنند، به صحنه بیایند و با کمک سایر تشکل‌ها، به کمیته انضباطی برای رسیدگی به تخلفات دانشجویان کمک کنند.

تا وقتی معترضان را مردم ندانید، اصلاح ممکن نیست

همتی، دیگر نماینده انجمن دانشکده فنی، تحولات اخیر در ایران را دارای وجوه مختلف جامعه‌شناختی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و جنسیتی خواند و گفت: از هر منظر که به حوادث اخیر نگاه کنیم، متوجه می‌شویم پر از عیب و ایراد و خلأ هستیم. ما در یک بن‌بست تاریخی قرار گرفته‌ایم که راه‌برون رفت از آن، یک تغییر نگرش اساسی در حاکمیت، بهادادن به نسل جوان و شنیدن صدای طبقه متوسط است.

او خانه‌نشین‌کردن معترضان را منوط به شنیدن صدای مردم و تلاش برای حل مشکلات آنان دانست و ادامه داد: حکومت باید دست از نادیده‌گرفتن جوانان بردارد. تا وقتی که این معترضان را مردم ندانیم و اعتراضات را به حق ندانیم، نمی‌توانیم هیچ گامی برای اصلاح وضع موجود و خروج از شرایط حاکم برداریم.

همتی گفت: اگر فرهنگ را بر اسلحه برتری دادیم می‌مانیم و اگر اسلحه را بر فرهنگ برتری دادیم، سقوط حتمی است.

بخشی از معترضین قطعا مردمند

عبدی، آسیب‌شناسی درست فضای سیاسی را لازمه ارائه راه‌حل‌های درست خواند و گفت: دوستان دقیقا در همین نقطه دچار اشکال می‌شوند که بعد در ارائه راه حل‌ها به نقطه مشترک نمی‌رسیم. باید فهم درستی از اعتراضات و اغتشاشات اخیر داشته باشیم چرا که اگر مثلا در حوادث مهاباد، کومله را فاکتور بگیریم، فکر می‌کنیم که الان دارد به سمت مردم تیراندازی می‌شود. اگر حمله آن جمعه زاهدان به پاسگاه نیروی انتظامی را نادیده بگیریم، تحلیل‌مان اشتباه می‌شود و می‌گوییم حاکمیت به مردم دست خالی تیراندازی کرده است.

عضو بسیج، با تایید حرف طرف دیگر مناظره، گفت: بخشی از معترضین قطعا مردم هستند اما من به هیچ‌وجه مردم را در لایه اغتشاش نمی‌بینم اما اگر کسی بر اثر هیجان یا به هر دلیل دیگری، وارد اغتشاش شده باشد این عمل محکوم است و باید جزای سنگینی هم داشته باشد. شوخی که نداریم! این‌همه مامور امنیت کف خیابان کشته شدند و آن وضع شهادت شهید عجمیان و علی‌وردی بود.

عبدی از دوستان دانشجویش خواست همه مسائل را با هم ببینند و یک‌طرفه به قاضی نروند: تحلیل ناقص مسائل و رخ‌دادها باعث عقیم‌ماندن راهکارها می‌شود.

بی‌قانونی را مجریان باب کرده‌اند

حسن‌زاده مجددا بحث قانون و پای‌بندی به آن را به میان کشید و گفت: تعلیق دانشجویان، پاره کردن برد تشکل‌های قانونی، راه دادن لباس‌شخصی‌ها به دانشگاه و ضرب‌وشتم دانشجویان با شوکر عین بی‌قانونی است.

عضو انجمن اسلامی دانشکده فنی ادامه داد: وقتی مجری قانون، قانون را بی‌اعتبار می‌کند و عملا آن رازیر پا می‌گذارد نباید از مردم یا دانشجو انتظار داشته باشد طبق قانون عمل کنند.

او گفت: اگر دانشجو احساس کند که عمل‌کردن در چارچوب قانون باعث ظلم و تضییع حقوقش می‌شود، هیچ گاه قانون را نمی‌پذیرد.

ما از هزینه‌دادن نمی‌ترسیم

صفری، عضو بسیج دانشجویی با اشاره به سخنان همتی که فقدان یک ایده کلی را مسبب شرایط حاکم بر دولت‌‌ها خوانده بود، گفت: اگر به چنین چیزی قادل باشید کل ایده اصلاح طلبان و عملکردشان خصوصا در سیاست خارجی زیر سوال می‌رود.

او همچنین به سخنان حسن‌زاده درباره لزوم پایبندی همگان به قانون اشاره کرد و گفت: ما هم قائل به قانون هستیم و من به شخصه و به عنوان یک دانشجو، همه بدسلیقگی‌ها و خظاها و اشتباهات را محکوم می‌کنم ولی از شما می‌خواهم بیایید در کنار هم، احیای کمیته انضباطی را پیگیری کنیم.

عضو بسیج دانشجویی ادامه داد: نتیجه بحث ما این باشد که کمیته انضباطی را به عنوان فصل‌الخطاب احیا کنیم و هر حکمی که بر اساس آیین‌نامه صادر کرد را بپذیریم.

حسن‌زاده پاسخ داد: همه مسئولان دانشگاه، از حراست گرفته تا رئیس دانشگاه باید مشمول رسیدگی شوند.

صفری هم گفت: مشکلی ندارد؛ همه، هرکس را شما بگویید باید نسبت به عملکردش پاسخ‌گو باشد.

او ادامه داد: ما از هزینه دادن نمی‌ترسیم. زمانی که رفقای ما مقابل هفت تپه یا سازمان خصوصی‌سازی تجمع می‌کردند یعنی ما از هزینه‌دادن نمی‌ترسیم.

عضو بسیج دانشجویی گفت: الحمدلله نتیجه بحث‌مان این شد که با کمک هم، کمیته انضباطی را احیا کنیم و از هر حکمی که صادر کرد، به شرط مطابقت با قانون، شما هم دفاع کنید.

[پایان بخش اول]


فیلم کامل این نشست را ببینید:


انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا