اولین ویدئو از داخل زندان رجائی شهر؛ این‌جا محل قتل وحید مرادی است!
پایگاه خبری رکنا نوشت: زندان رجایی شهر تعطیل شد و خبرنگاران با حضور در این زندان قدیمی گزارشی میدانی از این زندان به شرح زیر به تصویر کشیدند.
ساعت ۱۰و ۱۰دقیقه مقابل زندان رجایی شهر در خیابان گوهر دشت کرج 80 خبرنگار و عکاس از رسانه‌های داخلی و خارجی ایستادند تا از داخل این زندان قدیمی بازدید کنند . هوا گرم است و نور مستقیم آفتاب انتظار را برای اصحاب رساند دشوار کرده است طولی نکشید که پس از هماهنگی مرکز رسانه با بخش حفاظت اتوبوس خبرنگاران و عکاسان وارد زندان تعطیل شده رجایی شهر شدند.
صدای شات دوربین عکاسان شنیده می شد
این نخستین بار بود که خبرنگاران به صورت مستقیم وارد محوطه زندان شده بودند. سوال شد زیر زمین رجایی شهر چند طبقه دارد که مسئولیت پاسخ دادند چنین زیر زمینی وجود ندارد ….واین ساخته ذهن شایعه کنان است.
چند دقیقه بعد وارد در ورودی اصلی ساختمان شدیم.
خودروی حمل بار در اطراف محوطه زندان به چشم می‌خورد که برای انتقال وسایل زندان در آنجا مستقر بودند. از گیت مخصوص که رد شدیم به اولین در آهنی کشویی سفید رنگ رسیدیم در آهنی باز شد و سکوت داخل سالن در گوش ها شنیده می شد.
وارد سالن یک شدیم که در سمت راست آن نیز یک سالن دیگر وجود داشت با تعداد زیادی اتاقک های کوچک یا همان سلول بود.
اتاقک ها حدود 6 متر اندازه داشت با یک پنجره توری محکم ، از تخت خبری نبود چون قبلا این وسایل تخلیه شده بود ، دیوار داخل سلول ها سرامیکی به رنگ آبی کمرنگ داشت .رنگی آرامش بخش .
در گوشه و کنار دیوار سالن و حتی سلول ها جملات جالبی نوشته شده بود حتی پوسترهایی هم در داخل سلول های وجود داشت که نشان می شد تعدادی از زندانیان مسیر اصلاح خود را یافته اند.
دریکی از همین سلول ها بود متهم معروف وحید مرادی که به جرم قتل بازداشت شده بود در درگیری با یکی از زندانیان خودش نیز به قتل رسید.
سالنی بلند که از دور نمای خاصی داشت وسوسه ی بسیاری از عکاسان شد و خودش را در دل دوربین ها جا داد.
این سالن را که مشاهده کردیم به ساختمان دیگری رفتیم که مدرسه ی حضرت ابراهیم نام داشت.
این محیط را انگار قبلا دیده بودم اما در خواب …
شاید باورتان نشود که برخی اماکان هستند که قبل از آنکه شما به دیدنشان بروید آنها به استقبال شما می آیند.
وارد ساختمان شدیم اولین چیزی که خودش را نشان می‌داد کتابخانه زندان بود گویا هنوز همان کتاب های زندان جمع آوری نشده بود جعبه هایی مملو از کتاب های مختلف در محوطه بود. رئیس این بخش گفت:در این محل هرزندانی که علاقه به کتابخوانی داشت می‌توانست با عضویت در کتابخانه از این کتای هلی کتابخانه استفاده کند.
طبقه دوم این ساختمان دانشگاه بود دانشگاه علمی وکاربردی که زندانیان می توانستند با ادامه تحصیل در این دانشگاه شرکت کنند.
حتی نهضت سواد آموزی هم برای مددجویان راه اندازی شده است.
کلاس درسش مانند کلاسهای دانشگاه بیرون بود حتی میز وصندلی هایش نو تر از بقیه مراکز آموزشی، نور آفتاب از لابلای پنجره‌ای توری فلزی به چشم می خورد.
طبقه پایین آمدیم تا سالن دیگری برویم .
به محوطه ای باعنوان حیاط خلوت زندانیان رفتیم جایی که زندانیان به آنجا هواخوری می گفتند.
وارد سالن دیگری شدیم که سالن تربیت بدنی بود بیشتر ورزش‌ها درآنجا انجام میشد.
از بخش فرهنگی زندان که عبور کردیم به سالن های دیگری رسیدیم که هر کدام به چندین اندرزگاه تقسیم بندی شده بود سالن دیگری بود که به آن سالن نگهداری زندانیان پیر نام داشت.
بابک خرمدین یادتان می‌آید متهم میانسالی که دست به جنایت خانوادگی زده بود درهمین سالن نگهداری میشد .
برخی سالهای اتاقک های کوچک تری داشت که به آن زندان انفرادی می گفتند از این سالهای هایی که بازدید کردیم سوال کردیم چه نوع محکومانی دراین اتاقک ها بودند که شبیه سوئیت بود که یکی از مسولان زندان گفت بیشتر متهمان زندانیان جرائم خشن چون قتل سرقت مسلحانه آدم ربایی هستند که هر کدام ازآنها به صورت جداگانه در اندرزگاه ها نگهداری می شدند.
تابلوی دار القرآن مقابل سالن ملاقات سوژه دوربین بود جایی که زندانیان متنبه شده سعی می کردند با آموزش قرآن روح معنوی خود را آلایش دهند.
گاهی هم با حفظ قرآن صاحب تخفیف های مجازات می شدند .
سالن ملاقات تلفنی جایی که متهم می‌توانست ساعتی را با خانواده درجه یک خود پشت تلفن و شیشه دو جداره ملاقات کند.
سالن خالی بود چشمانم را که بستم لحظاتی پچ پچ زندانیان زندانیان را ا همسر و فرزندان و پدرو مادرهایشان را دیدم .
درکنار سالن ملاقات جایی بود که خانواده میتوانستند بسته های خود را که شامل خوراک با پوشاک بود را تحویل زندانیان بدهند.
بیرون آمدیم و به راه پله ای رسیدیم که مارا به آشپزخانه زندان هدایت می کرد جایی که خود زندانیان در آنجا مشغول کار بودند درهای وجود داشت که زندانیان ازآنجا غذا تحویل می گرفتند.
در کنارر سالن به بخش بهداری رفتیم. یکی ازمسئولان آنجا در پاسخ گفت: در دوران کرونا در زندان تنها یک نفر دراثر کوئید ۱۹ جانش را ازدست داد .درآن دوران زندانیان به صورت ویدئو کنفرانس در زندان مورد محاکمه قضات کیفری قرار می‌گرفتند.
پس از پایان گزارش های تصویری از محل های مختلف زندان خالی به دادگستری البرز رفتیم.
حسین فاضلی هریکندی رییس دادگستری استان البرز پس از تشکر از استقبال حضور خبرنگاران در برنامه بازید از زندان گفت:پس دستور ریاست قوه قضاییه که ۱۷فرودین اعلام شد کم کم انتقال زندان رجائی شهر، صورت گرفت.
با توجه به انجام مقدمات از سوی سازمان زندانهای کشور و هماهنگی‌های صورت گرفته در این استان، تمامی زندانیان ندامتگاه رجائی‌شهر به ندامتگاه قزلحصار منتقل شدند و این زندان تعطیل شد.
17 فروردین ماه امسال در سفر استانی رئیس قوه قضائیه به استان البرز، موضوع ساماندهی زندانهای مستقر در استان البرز یکی از مصوبات این سفر بود.
در همین راستا مصوبه سفر استانی رئیس دستگاه قضا مبنی بر تعطیلی زندان رجایی شهر که همواره یکی از مطالبات جدی شهروندان و مسئولان استان از دستگاه قضایی در سالهای اخیر بود پس از تلاش و پیگیری‌های کارکنان سازمان زندانها به تدریج و در بازه زمانی کمتر از چهار ماه عملیاتی شد.
به همین منظور، پس از دستور رئیس قوه قضائیه، روند انتقال زندانیان آغاز شد و مددجویان رجایی‌شهر در سایر مراکز اصلاحی و تربیتی منتقل و اسکان یافته‌اند که و در نهایت ۱۳ مرداد ماه به صورت کامل تخلیه و تعطیل شد.
زندان رجائی شهر به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص آن در شهر، همواره یکی از مطالبات جدی شهروندان و مسئولان استان از دستگاه قضایی در سالهای اخیر بود.
گره‌های ترافیکی، نقل و انتقال زندانیان و رفت و آمد خانواده‌های آنها، حاشیه‌نشینی و سکونت خانواده‌های غیر بومی زندانیان در حاشیه شهر‌های استان، معضلات و آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی، از جمله مشکلات ایجاد شده به خاطر وجود این ندامتگاه بود.
انتهای پیام
