نسبت دینداری و شادمانی در کتاب «دین و شادی»
بهرام انجم روز در سایت دین آنلاین نوشت: «نشست بررسی کتاب «نظریهای در باب دین و شادی؛ دین تاریخی و مهار دوگانه شادی» چهارم دی ماه در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. حسن محدّثی گیلوایی و الهام قربانی ساوجی نویسندگان این کتاب بودهاند.
حسن محدثی نویسنده کتاب «نظریهای در باب دین و شادی؛ دین تاریخی و مهار دوگانه شادی» گرایشهای دینی در ایران امروزین را در سه گرایش کلان دسته بندی میکند:
1- گرایش محافظت گرایی دینی
2- گرایشترمیم گرایی دینی
3- گرایش بازسازی گرایی دینی
در گزارشِ حاضر، ابتدا فشردهای از ویژگیهای این گرایشها را -که از متن کتاب استخراج شده- اشاره وار میآوریم:
گرایش محافظت گرایی دینی
بخش اعظمی از کتاب «دین و شادی» را نقد جامعه شناختی گرایش محافظت گرایانه در چهار دهه اخیر کشورمان شکل میدهد و نویسنده میکوشد تا نشان دهد که چیرگی و تسلط یک نوع خوانش واحد از دین و تنگ نمودن عرصه و ندادن مجال به سایر خوانشها چگونه توانسته است پرنده خوش آواز و رنگارنگ شادی را از این دیار کوچ دهد و جامعهای غالباً غم زده و اندوه گرا برجای بگذارد. تمرکز عمده مؤلف کتاب بر نتایج عملکرد این گرایش در مقوله شادی و نشاط اجتماعی پس از انقلاب اسلامی استوار است:
□ عقل نقش مهمّی ندارد و صرفاً خادم دین است.
□ بیشتر به میراث مَدرسی رجوع میکند تا قرآن.
□ پاس داری از دین را بر عهدهٔ سازمان روحانیت میداند.
□ انسان را ذاتاً پاک و دین دار میداند و در عین حال مستعد انحراف.
□ وظیفه مومنان و دولت دینی، حفاظت از ایمان مردم است.
□ بی اعتقادی به تغییر دین و سازگاری با جهان مدرن.
□ اعتقاد به قرائت واحد و رسمی از دین.
□کنترل و تهذیب اخلاقی با معیارهای سنّتی.
□ نظارت بر شیوهٔ زندگی خصوصی مردم.
□ حمله به سنّت روشنفکری مدرن.
□ یکسان سازی شیوه فکر افراد.
□ ترویج شیوه خاص از هنجارهای ظاهری (پوشش، رنگ،..)
□ پدرسالاری سیاسی و روحانی در نهادهای مختلف.
□ تقبیح اندیشهٔ ناسیونالیسم مدرن.
□ سلطه ایدئولوژیک بر رسانهها و آموزش عمومی.
□ احیای فرهنگ دینی سنّتی و مبارزه با مظاهر تجدّد غرب.
در ادامه به ترویج فرهنگ غم و سوگواری توسط این گرایش اشاره دارد و در انتها این گونه نتیجه میگیرد که وقتی حکومت با اقتضائات عادی زندگیِ انسانی در می افتد، واکنشهایی را در مردم برمی انگیزد و مقاومت آشکار و پنهان مردم را در پی دارد که منجر به از دست رفتن اعتبار حکومت دینی و چه بسا اعتبار دین نزد مردم میشود.
گرایشترمیم گرایی دینی
نویسنده میگوید که گرایشترمیم گرایی دینی در مبانی دینی با گرایش محافظت گرایانه مشترک است و سپس به ویژگیهای ترمیم گرایان میپردازد:
□ در این گرایش، عقل عملی فعّال است و دین را با شرایط متغیّر اجتماعی سازگار میخواهد.
□ تاکید بر تقسیم احکام به اولیه و ثانویه (احکام اولیه را تغییر ناپذیر و احکام ثانویه را تغییر پذیر میداند).
□ در احکام ثانویه به اجتهاد درون دینی، استنباطهای تازه وکارآمدی دین با مقتضیات زمان نظردارد.
□ مواجهه سطحی با مدرنیته (برخی عناصر مدرن را میپذیرند) و به اعتقاد نویسنده ترکیبهای متضادّی مانند دموکراسی اسلامی و… میسازند.
□ در انسان شناسی شباهت زیادی با محافظت گرایان دارند (انسانها فطرتاً دین دارند ولی…)
□ میکوشد تا تجدّد را اسلامی کرده و در چهارچوب آموزههای دینی درآورد.
□ همانند بازسازی گرایان به آزادی و انتخاب معتقدند ولی انتخابی که منجر به خیر شود و نه گمراهی.
□ مهّم ترین مسأله متفکر دینی را اسلام و مقتضیات زمان میداند.
□ از سازگاری درونی و بیرونی عقل و وحی دفاع میکند و عقل خود بنیاد را به مثابه مبنا نمیپذیرد.
□ شادی را به صورت نسبی میپذیرند. نه نگاهی منفی به شادی دارند و نه نگاهی کاملاً مثبت، بلکه دیدگاهی مشروط (مطابق شرع و عرف) دارد.
□ شادی را امری ضروری میداند؛ به شرط همخوانی با شوونات اسلامی و با قیودی مبهم هم چون لهوی نبودن.
□ ترمیم گرایان در مقایسه با محافظت گرایان، فقط در مقاطع محدودی در مناصب کلیدی نقش داشتند.
گرایش بازسازی گرایی دینی
□ خواهان سازگاری دین و عقل است و میکوشد تصویری عقلانی از دین، حکومت و آزادی ارائه دهد.
□ احکام را دو نوع میداند: بیشتر متغیر و معدودی غیر متغیر و ابدی.
□ انتقاد جدّی به فقه دارد (فقه اسلامی دچار تأخر است و باید اجتهاد کند).
□ تفکّر دین سنّتی را در حل مسائل روز ناتوان میداند.
□ خواهان تجدید بنای اساسی اسلام است.
□ تغییرات مورد نظرترمیم گرایان را کافی نمیداند.
□ معتقد به گذار از سنّت به مدرنیته هستند.
□ مبانی مدرنیته را میپذیرند؛ اما برخی را به نحو انتقادی و برخی را به نحو غیرانتقادی.
□ اغلب فقه را برای رویارویی با ضرورتهای جدید زندگی ناتوان میدانند و خواهان تجدید نظرند.
□ دین باید بر اساس بنیانهای فرا زمینهایاش بازسازی شود تا با جامعه مدرن زیست کند.
□ ثابتات دین را حداقلی تعریف میکند.
□ حقوق بشر، دموکراسی وآزادی را آرمانهایی مترقی میداند.
□ با تفکّر دینی سنّتی به مبارزه برخاستهاند و اصلاح دینی را در اولویت قرار دادهاند.
□ معتقدند که میتوان آموزههای دینی را روزآمد کرد و قرائتی جدید از دین ارائه داد که با زندگی امروز در تضاد نباشد.
□ شادی را امری ضروری میداند و برخلاف محافظت گرایان و ترمیم گرایان، بر شادی و به ویژه رفتار جمعی شادمانه تاکید دارد.
□ برخلاف محافظت گرایان، شادی را فقط از درون چهار چوبهای دینی بیرون نمیآورند و آن را در منابع مستقل دیگر نیز میجویند.
□ بازسازی گرایان از نظر مشارکت در تاریخ جمهوری اسلامی، کمترین سهم را داشتهاند.
در کل بازسازی گرایی دینی برابر است با پذیرش تجدید نظر در تفکّر سنّتی و شکستن قالبهای قدیمی دین و ارائه طرحی نو در چارچوبهای جدید به طوری که محتوای دین محفوظ بماند.
بحث جدید (انضباط دینی و شادی)
دکتر محدثی در این نشست علاوه بر پرداختن به مطالبِ کتابش به اجمال و اختصار، به طرح مبحث جدیدی تحت عنوان «انضباط دینی» و شادی نیز به عنوان «یک فرضیه جدید» پرداختند و گفتند هر دینی که شریعت سِتَبرتری داشته باشد، آن دین با شادی مشکل بیشتری دارد. شریعتمداری حداکثری میخواهد در کلِّ حیاتِ انسان انضباط ایجاد کند. انضباط دینی به میزانی که حداکثری میشود به همان میزان همه امور انسانیِ پیش بینی ناپذیر را نامطلوب بر میشمرد و ما مصادیق آن را در نگاه به مقولاتی مانند جشنها و شادیهایی مثل رقص و … میبینیم. آن شوریده سری و سیالیّت که ویژگی هنرمند و شاعر است نمیتواند او را در چارچوب انضباطی خاصی قرار دهد. هنرمند انضباط را تحمّل نمیکند و به تعبیر اخوان] ثالث [، شاعر نمیتواند کارمندِ خوبی باشد. مقولاتی همچون عشق و هنر در رده مقولات ناعقلانیاند که ذاتی سیّال و خودجوش دارند.
نویسنده به کتاب «وجدان بیدار»]1936 [اثر استفان تسوایگ (نویسنده اتریشی) اشاره کرده وکالون] ژان کالون؛ فیلسوف و متألّه فرانسوی [و مذهب کالونی و انضباط شدیدی که دنبال میشد و نتایج مربوطه را نمونهای از این نوع انضباط افراطی و همه جانبه گرایانه برشمرد. (1)
انضباط و انضباطِ دینی لزوماً بد نیست اما انضباط وقتی افراطی میشود غیر انسانی میشود. انضباط دینیِ حداقلی میتواند انسان منضبط، آفریننده و مؤثر تربیت کند. درباره غم و اندوه هم باید گفت که البته اَشکالی از غم هم وجود دارد که ضدّ شادی نیستند و غِنابخشند و انسان را متوجه ساحات متعالیتری میکنند؛ چه دینی باشند و چه غیر دینی. شادی و غم را باید طیفی دید و نه قطبی.
انضباط افراطی و همه جانبه غیر انسانی است ولی در تاریخِ دین وجود دارد. حتی انضباطِ آموزشیِ افراطی نیز به نتایج خوبی منجر نمیشود. (2) البته این انضباط ِدینی که از آن سخن می گویم فعلاً یک فرضیه پژوهشی است و نیاز به کار تجربی دارد.
مؤلفِ کتاب در این نشست نیز سوء تفاهمهای احتمالی را حدس زده و لذا به دین موجود و دین آرمانی اشاره کرده و مجدداً خاطر نشان میکند که جامعه شناس از دینِ موجود سخن میگوید. وی این مهم را در کتابِ «دین وشادی» اینگونه نوشته است: «جامعه شناس دین هرگز از دین آرمانی سخن نمیگوید، بلکه از دین واقعی یا دین در جامعه و تاریخ سخن میگوید.» (ص 222). وی در جایی دیگر از سخنان خود اینگونه میگوید: دین همه جا با هنر مشکل دارد مگر آن هنر تحتِ لوای دین قرار بگیرد. خروجی این کتاب یک جمله است: «دینِ موجود ضدّ شادی است.»
انتقاد دکتر فرح ترکمان (مدیر جلسه) به دکتر محدثی
دکتر ترکمان در ادامه به موضوع از دیدگاه «جامعه شناسی احساسات» نگاه کرد و اظهار داشت که شادی تنها یکی از اَشکال بروز احساسات است و ما صورتهای دیگری از احساس همچون غم، خشنودی و شور و شوق جمعی را نیز لحاظ میکنیم. وی افزود که قطبی اندیشی در جامعه شناسی احساسات جایی ندارد. وی «حزن» را از دست دادن روابط ارزشمند تعریف نمود و در ادامه مخالفت خود را با اصطلاح به کار رفته توسط دکتر محدثی اعلام کرد و گفت اصطلاح «پتانسیلِ ضدِّ شادیِ دین» به همان میزان قطبی است که شما میخواستید از آن] میزان قطبی نگری[بگریزید. بسیاری از شادیها هستند که بعدش به آرامش منجر نمیشوند (شادیهایی که بعدش شخص میگوید عجب غلطی کردم!) همان طور که شادیهایی وجود دارند که بعدِ آنها احساس آرامش به فرد دست میدهد. دین با کدام یک از اینها مشکل دارد؟ شور و شوق جمعی مطلوب جامعه است. مترادف کردن خنده با شادی از نظر جامعه شناسی احساسات درست نیست. خانم ترکمان اضافه کرد که دین با هنر مشکل ندارد و در تأیید این نکته به عبارتی از دکتر علی شریعتی استناد کرد که میگوید «اگر دین در است، هنر پنجره است» و افزود که آیا منظور سخنران در اینجا تفسیرِ دین است یا اصلِ دین.
پاسخ دکتر محدثی به انتقاد دکتر ترکمان
دکتر محدثی در پاسخ گفت:
الف – دکتر شریعتی یک دیندار مدرن بود که سایر کارگزاران دینی درباره دین داریاش تشکیک داشتند و ما نمیتوانیم او را نماینده دینداری بدانیم بلکه نماینده دینداری کسانی مانند آیت الله خمینی، آیت الله مکارم شیرازی و علامه طباطبائی هستند.
ب- دینِ موجود به دو نحو ضدّ شادی عمل میکند: 1- میگوید خنده بد است و در ما خویگانِ ضدّ شادی میسازد.2-در احکامش یک سری از کارها را حرام تلقی میکند. مانند رقص یا کنسرت.
ترجیح دینی بر حزن است و دین سوگِ قومی را تقویت میکند. وی سپس به تحقیقی درباره شیوه سوگواری در یکی از اقوام لُر اشاره کرده و بخشهای مربوطه را از روی کتاب «دین و شادی» خواند.
دکتر محدثی در انتها به نکتهای اشاره داشت که چندی است در مصاحبهها و نوشتارهای خود اظهار میدارد. اینکه ایرانِ معاصر وارد عصرِ پسادینی شده است و بخش زیادی از نسل حاضر از ذیلِ فرهنگ دینی عبور کردهاند.
ارجاعات:
[ژان کالون در کتابِ «وجدان بیدار» شخصیتی منفی است که برداشتی خشک و متصلّب از دیانت دارد و میخواهد تحولات و اصلاحاتی پدید آورد ولی رفته رفته همین ایدئولوژی او – به لحاظ تصلب و آمریتی که در خود نهفته داشت – به وسیلهای برای به بند کشیدن دیگران تبدیل شده و دیکتاتوری سیاهی را پایه گذاری میکند.]
[نمونه خوبی از نمایشِ نتایج نامطلوب افراط در انضباطِ آموزشی را میتوان در فیلم «انجمن شاعران مرده» (1989) اثر پیتر ویر مشاهده کرد.]
انتهای پیام