بنیامین خزایی، رفیق شفیق یا هیولای رپ فارسی
متین مهرنو، سردبیر سابق یک مجله در حوزه موسیقی رپ(ماه رپ)، در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نقدی بر یک آلبوم رپ نوشته است؛ آلبوم افسون از رپری به نام رفیق. مهرنو در مصاحبهی دیگری با عنوان «همنشینی یاس و فروغ فرخزاد» نیز از اهمیت رپ در دوران ما گفته است.
کاور آلبوم افسون
کاور اصلی آلبوم افسون که نشانگر ۱۳ جعبه به مثابه ۱۳ آهنگ آلبوم می باشد و احتمالا هریک از جبعه ها درگاه ورودیست به دنیای تداعی شده در آهنگها. راستی برداشت شما از جبعه ای که شعله ور شده چیست؟ روایتگر مفهوم کدام یک از آهنگهاست؟
بخش اول
میگن وقتی اولین زمستون تاریخ سر رسیده با خودش کلی سرما و تنهایی آورده و آدما رو کشونده به گوشه ای و یک سیلی محکم به مغز یخ زدشون نواخته که بشر به خودت بیا و قبول کن تا ابد قراره تنها باشی. بشر هم مغموم رفته کنج غارش نشسته و جناب زمستون که دلش سوخته به حال آدم تنهای قرن منفی ۲۱.
رفته پیشش و گفته غصه نخور، حالا از تو که گذشت. ولی خیلی سال بعد یه گونهی جدیدی از آدما میان که اون موقع بهشون میگن هنرمند و نویسنده و روشن فکر، هرموقع هوا سرد شد و آدما تنهاتر، اینا لباس ابرقهرمانیشون رو میپوشن و به کمکتون میان. حالا پاشو بیا این قندیلو بگیر و برو یکی دوتا ماموت شکار کن که شب درازه.
بله، زمستون رسیده و دوباره هنرمندا دست به کار شدن. اونا با تولید آثار مختلف هنری باعث شدن جمع رفقا دوباره جمع شه و منم الان اینجام که براتون درباره آلبوم افسون از رپری به نام رفیق بگم.
بنیامین خزایی ملقب به رفیق که حدود سال ۹۴ باهاش آشنا شدم با گذشت تقریبا ده سال و انتشار سه آلبوم به نام های «این اولاشه»، «جاده های فرعی» و «دوریا» و همکاری با برجستهترین شخصیت های رپی ایران، حالا نوبت به بلندترین و جاهطلبانهترین اثرش رسیده.
هنوز که هنوزه با خودم میگم یعنی این همه استعداد و تکنیک رپی و درک ادبی اصلا از کجا اومده؟! خودش که همیشه میگه بیشتر حاصل تلاش و پشتکاره تا استعداد. ولی خب قضاوتش از اینجا به بعد دیگه با شماست. من از آلبوم جدیدش براتون میگم و بعدش زحمتو کم میکنم.
درباره فضای کلی و درونمایه ی کارهای رفیق باید اینطور بگم که رفیق از اون دسته رپرهایی حساب میشه که به شدت محتوا محوره و همیشه سعی بر ارائه تصاویر پویا و قابل لمس در اشعارش داره. اگر بخوام به رویکرد ادبی و دغدغه مندیهای هنریش و کلا مضامین آثارش جهت خاصی بدم باید اشاره کنم به جریان رپ زیرزمینی فارسی و سکان دارانی مثل سورنا، بهرام و بامداد و… . یا رپرهای صاحب سبک دیگهای که سالهای طولانی با تولید آثار جذاب رسالت آگاهی بخشی و به فکر واداشتن مخاطب رو به دوش کشیدن و در قامت روشنفکرین پیشگام و جریان ساز، هم موضوعات تازهای برای گفتن داشتن و هم این موضوعات رو در نهایت زیبایی عرضه کردن. دیگه بریم سراغ آلبوم…
آلبوم از ۱۳ آهنگ تشکیل شده و داستان فردی رو روایت میکنه که متوجه حضور یک موجود بیگانه درون اتاقش میشه و با گذشت زمان بیشتر و بیشتر باهم آشنا میشن. هرچقدر در طول داستان جلوتر برید، تشخیص اینکه الان کدوم شخصیته که داره خودنمایی میکنه براتون هیجان انگیز تر و جالب تر میشه.
روایتی متحد و یکپارچه در طول آلبوم از هم صحبتی و بحث و جدال رفیق با موجودی بیگانه که در ادامه با نام جن یا هیولا ازش یاد میشه و بعدها می فهمیم شاید اونقدرا هم غریبه نیست ….
بعضی وقتا کاردشون برای تیکه پاره کردن همدیگه تیز تیزه بعضی وقتا انقدر میرن تو پوست همدیگه که شک میکنید الان اینی که داره صحبت میکنه رفیقه یا هیولا!؟ اون لحظهست که با خودتون میگید ای بابا حواسم کجاست انگار باید برم ترک های قبلی رو یکبار دیگه گوش کنم.
داستان روایت میشه. با تصاویری گویا و سینمایی هر دو شخصیت از تیپ و دکور در میان و با جزییات کامل ساخته میشن و لباس تیره یا روشن بر تن می کنن. مخاطب میتونه با شخصی سازی های متناسب با روحیات خودش تصمیم بگیره که با کدوم یک از شخصیت ها همدل و همراه بشه. فضایی قابل باور و صادقانه، سرشار از اندیشههای ژرفی که دنیای تیره و تار انسان حال حاضر رو تداعی میکنه و صدالبته روزنه های امیدی که از فردای روشن تر حکایت می کنن و درسته :
#از جنگ درون همیشه به شکوفایی راهی هست # خالق از سزاوار و رفیق
#من طلوع خیلی روزارو دیدم ولی شک دارم به طلوع خورشید
من به صلح به صداقت دستات شک دارم ولی شدم به گلوله خوشبین# جن از آلبوم افسون
شخصیت اول، فردی که در مسیر پرتلاطم زندگیش، تجارب و عواطف زیادی رو پشت سر گذاشته و حالا حاصل این مسیر پرفراز و نشیب همراه با پیروزی و شکست های گوناگون، فردی سرگشته و انزوا طلب که انگار باور های عمیقش به شدت تغییر کردن و دچار شک و تردید، حتی در اساسی ترین مفاهیم زندگیش شده و حالا در نقطه ای قرار گرفته که پیچیدگی های ذهنیش باعث به سطح اومدن لایه هایی از اعماق ضمیر ناخوداگاهش و خلق شخصیت هیولا شده و همین رویکرد روانشناختی و خودشناسی جاری در طول داستان، جذابیت اثر رو دو چندان کرده و طبیعتا تداعی این فضای ذهنی دو قطبی و اسکیزوفرنیک نیازمند قلم و ذهنی بسیار تواناست.
#من عادتمه نخوابیدن چرا که بی گناهی ام که باید حلالیت بخوام
اون چیزی که روزا ندیدی شبا دیدم راه درستو میدونم چون همیشه خطا میرم#
چند وقت پیش که بعد مدت ها بنیامین رو دیدم و در پیرامون تولید آلبوم و ایده پردازی های اولیه صحبت کردیم، ازش پرسیدم که برای اولین بار چطور ایده این داستان به ذهنت خطور کرد و پاسخ جالبی بهم داد، اما قبل از این که بهتون بگم چی گفت، بیاید گریزی بزنیم به شکاف هایی عمیق تر…
راستی براتون پیش اومده وقتی تنها تو اتاق نشستید از خودتون بپرسید که #آیا کسی تو این اتاق هست؟#
بخش دوم
ضمیر ناخودآگاه، در هم تنیدگی هایی معماگونه در اعماق گستره ی پهناور ذهن و روان هر انسانی و تصمیم گیرنده نهایی دربارهی حاکمیت هر یک از قلمرو های جوانب مختلف آدمیزادی ما. عشق، منطق، اخلاق وهرچه که در زمره عمیق ترین مفاهیم ذهنی جای می گیرند. مفاهیمی که به راحتی در قالب کلمات نمی گنجند و این ضمیر ناخوداگاه ماست که به صورت کاملا هوشمندانه درقالب یک همکاری دوطرفه با رخداد های جهان درونی و بیرونیمان به این مفاهیم رنگ و بو می بخشد و به آنها فرصت عرض اندام می دهد.
ضمیر ناخودآگاه منبع اصلی رفتار انسان است. به تعبیر فروید همچون یک کوه یخ، مهم ترین قسمت ذهن بخشی است که نمی توانید ببینید. احساسات، انگیزه ها، و تصمیمات ما در واقع به شدت تحت تاثیر تجارب گذشته ما قرار می گیرند و در ضمیر ناخودآگاه ذخیره می شوند.
تمام تمایلات ما و نیاکانمان به قدم نهادن در قلمروی تخیل و در هم شکستن تمامی تناسبات ساختاری جهانی که باعث ایجاد تصاویر مبهمی از هزاران سال گذشته و یا میل به پیش بینی آینده های دور را در ما نهایدنه کرده است و پیشرفت های همه جانبه ی سرسام آور که بیشتر از دستاورد های علمی وجود خود را وامدار تخیلات و افسارگسیختگی های ذهنی نسل های قبلی هستند.
هیچ کلمه ای به خودی خود دارای رنگ و تصویر و معنای خاصی نیست و بلکه این فقط ذهن ماست که بهشون هویت می بخشه. با توجه به ردپای کلی مفاهیمی مثل خدا و مذهب در آلبوم افسون، کلمه خدا رو مثال میزنم. صرف کنار هم قرار گرفتن خ و د و الف اصلا چطور میتونه دارای مفهوم خاصی باشه؟ا حتمالا الان که دارم اینارو میگم، جدای از باور و اعتقادی که دارید، همگی تو ذهنتون به تصویری که سالهای طولانی از خدا برای خودتون ساختید و رنگ و لعابی که براش متصور شدید فکر میکنید.
این میل ذاتی هر انسانیه به تصور فرا و ماورای وجود خودش و این یعنی در تمامی فاصله های جغرافیایی و تفاوت های زبانی و فرهنگی، همگی ما از یک زبان مشترک با عنوان ضمیرناخوداگاه برخورداریم که می تونیم جهت سفر به دنیای نادیده ها ازش استفاده کنیم و حالا به نظر شما چه چیزی بیشتر از آثار هنری میتونه ابزاری باشه برای ابراز احساسات و عواطف غیر قابل بیان در جهت ارتباط گرفتن انسان های مختلف از هر کشور و نژاد و فرهنگی؟ و چه کسی بهتر از یک نویسنده یا هنرمند متعهد و توانا میتونه با آثارش، تداعی گر این سفر های ذهنی برای مخاطبین باشه
گریزی به آلبوم افسون
درآهنگ فقط نگو خدا، هیولای تاریکیها به سخن میاد و از شخصیت اول دعوت میکنه تا به تیمش بپیونده و در مسیر ویرانی و تهی ساختن دنیای پیش رو از هر نوع ارزش و اعتبار، باهم قدم بردارن.
یک نمود دیگر از تجربه های مشترک بشری، خواب و رویاست؛ دنیایی مملو ناشناخته ها، بدون مکان و زمانی خاص و سرشار از احساسات غیر قابل تجربه در دنیای مادی و صد البته الهام بخش. نگرش های متفاوتی در قبالش وجود داره: پنجره ای به مقدسات، نمودی از گذشته حال یا آینده و ….. . زیگموند فروید رویا را سرآغازی بر نگرش تداعی آزاد میدانست و کارل یونگ هم خواب را افشاگر اصلی ضمیر ناخوداگاه انسان می دید و چکیده پاسخ رفیق به سوالم این بود که آلبوم افسون حاصل هماوردی ضمیر ناخودآگاه و رویا های شبانه نویسنده می باشد.
#رفاقت ما از خواب شروع شد# فقط نگو خدا
همگی ما در سنین کودکی ، هنگام خواب تصوراتی از هیولای پنهان در زیر تخت یا داخل کمد ، داشته ایم و با کشیدن پتو به روی خود سپر دفاعی رو فعال می کردیم. آلبوم افسون حاصل گذشته نمایی رفیق در سنین بزرگسالی به فانتزی های یک کودک تنها در اتاقی با همزیستی یک هیولای مخفیست. فروید معتقد است یک اثر هنری به شکل رویا، اساطیر و قصه ها، زوایای پنهان ضمیر ناخودآگاه هنرمند را به نحوی نمادین بیان می کند. خاطرات دوران کودکی در ناخودآگاهی بزرگسالان حیات دارند. کافی است هنرمند توجهش رو بر ضمیر ناخودآگاهش متمرکز کنه، به همه موجودیت های بالقوه خودش توجه کنه در عوض اینکه در جهت سرکوب اونا اقدام بهشون بیانی هنری ببخشه و این دقیقا کاریه که رفیق در افسون بسیار هنرمندانه انجام داده است. راستی براتون پیش اومده وقتی تنها تو اتاق نشستید از خودتون بپرسید که #آیا کسی تو این اتاق هست؟# افسون از آلبوم افسون
اگر بخوام درمورد کارکردهای ادبی افسون دقیق تر شم باید بگم که رفیق با توجه به پیشینه ادبی و هنری خاصی که داره، با انتخاب کلمات بجا و تعابیر ادبی نو با لطافت بیانی ظریف، به انتقال هرچه بیشتر مفهوم کمک میکنه. توصیفات مملو از شاعرانگیست و سیر تحول شخصیت اصلی داستان با استعارات مختلف به خوبی روایت میشه.
زبان تمثیلی و نمادگرایانه ابزار مناسبی برای ابراز اندیشه های انتقادی و همچنین خودنگاری های فردیست و نکته جالب افسون، نماد شدن یک سری از رخداد ها به جای کلمات می باشد که در نوع خود خلاقیت جالبیست. در زمانه ای که اکثر زمینه های هنری آلوده به احساسات سطحی و نقاب های رنگارنگ می باشد، چنین آثار فاخری که مخاطب را به تفکر و تعمل دعوت میکند باید توسط مخاطب آگاه قدردانی شود.
موسیقی و ادبیات رپ حوزه ای ساختارشکنانه و پر از انعطافات ذهنی در برخورد با مسائل گوناگونه و نکته جالب آثار رفیق نمودار شدن این انعطاف در بافت بیان و کلامشه. کوتاه و بلند شدن مصراع و ابیات و حتی کوتاه و بلند شدن هجای کلمات به طرز متفاوتی از گویش روزمره یکی از پررنگ ترین نکات اجرایی رفیق هست و واژگان و جملات، مانند گره هایی همگن در تار و پود موسیقی پس زمینه( بیت) به خوبی حل شدن و در نهایت شاهد پیوند مناسبی بین شعر و موسیقی هستیم.
همچنین یکی دیگر از نقاط قوت پررنگ آلبوم افسون، شاکله کلی موسیقی-ادبی آثاره، به این صورت که شاهد تعداد قابل توجهی تک نوازی گیتار هستیم که در مقایسه با دیگر آثار رپی، این تلفیق گزاره ای با سبک راک که قبلا نمونش رو نداشتیم، قابل توجهه و از طرف دیگر، رد پای پررنگی از همنشینی ادبیات غنایی و نمایشی به چشم میخوره و تمامی این کالبد بر سازه ای موسیقی محور تشکیل شده از انواع ساز های مختلف همانند گیتار الکتریک و گیتار بیس و کیبورد و پیانو و درامز، قرار گرفته و از پتانسیل بالقوه ی اجرای زنده به صورت تئاتر های نمایشی در سبک های رمانتیسم و سمبولیسم برخورداره و به راستی که چقدر جای خالی چنین آثار غنی و سازنده ای در عرصه موسیقی و نمایش کشور به چشم می خوره.
در انتهای یادداشت مروری می کنیم بر اسامی افرادی که باعث خلق این آلبوم شدن:
شعر و خوانندگی: رفیق
آهنگساز و تهیه کننده موسیقی: رفیق، علیرضا مطلق، نیما صدات، سینا سیفی
نوازندگی قطعات و تک نوازی گیتار الکتریک: علیرضا مطلق
خواننده همراه(متال): سهیل آوخ
صدابرداری، میکس و مستر: رفیق
کارگردان و تهیه کننده هنری: محمد امین هاشمی
طراح گرافیک: محمدامین هاشمی
تدوین و جلوه های ویژه: همایون همدانی
تصویربرداری: علیرضا رضایی، علی رفیعی، محمد امین هاشمی
طراح لباس: محمد جواد سامی
بازیگر: علی اسدی
متین مهرنو
بهمن ماه ۱۴۰۲
انتهای پیام
آلبومش فوقالعادهست، من ترک های این آلبوم(افسون) و آلبوم «دوریا» رو با چند تا از تک آهنگ های «رفیق» گوش دادم، نگرشش نسبت به رپ و دریچه ای که ازش به زندگی نگاه میکنه برام جالبه