تخریب و نمزدگی در قسمتهایی از منارههای ساربان و چهلدختران اصفهان
منارهها یکی از سازههای اصلی معماری ایرانی هستند که در دورههای مختلف تاریخی از آنها بهعنوان برج آتش یا برج نشانه یا رهنما برای راهنمایی کاروانها در مسیر جادهها و نشاندادن مکانهای اصلی بافت شهری یا بهعنوان محل خبررسانی یا اذانگویی استفاده میشده است.
فائزه سراجان در سایت اصفهان زیبا نوشت: «منارهها یکی از سازههای اصلی معماری ایرانی هستند که در دورههای مختلف تاریخی از آنها بهعنوان برج آتش یا برج نشانه یا رهنما برای راهنمایی کاروانها در مسیر جادهها و نشاندادن مکانهای اصلی بافت شهری یا بهعنوان محل خبررسانی یا اذانگویی استفاده میشده است.
منارههای سلجوقی ایران از عناصر مهم معماری اسلامی از نظر حکمی، فرم معماری، سازه و تزیینات هستند که در این چهار حوزه به تحقیق و بررسی نیاز دارند.
احداث مناره در ایران بهعنوان راهنما و هدایت معنوی و مادی، از دوره پیش از اسلام شروع شد و در دوره سلجوقی به اوج خود رسید. آنها ابتدا بهصورت منفرد در دشتها، کنار راههای مهم و مسیر کاروانها و سپس در نزدیکی مساجد و مدارس، بهعنوان یک عنصر مهم و نشانه قرار گرفتند.
بر اساس یک پژوهش دانشگاهی و طبق بررسی روند تاریخی برجهای آتش (مناره) در ایران، بیشتر آتشدانهای کشفشده مربوط به دوره پیش از اسلام و با سطح مقطع مربع یا چلیپا بوده که دو نمونه آن در پاسارگاد و نقش رستم است؛ اما در دوره اسلامی حرکت از مربع بهطرف چندضلعی و درنهایت به دایره ختم میشود.
«هیلن براند»، شرقشناس اهل انگلستان، درباره منارههای استوانهای به نظریات مختلفی اشاره کرده است؛ ازجمله: «در دنیای شرق اسلام، ایران کانون توجه به شمار میآمده است. در این کشور، فرم کاملا متفاوتی از مناره در گونههای رفیع، باریک و استوانهای ایجاد شد.» ازنظر هیلن براند، برجها و معابد استوانهای، درخت اولیه دین را جاودانه کرده و نماد فلسفیای را که با آیین مذهبی سروکار پیدا میکند، قوت بخشیده است.
ازجمله این منارهها میتوان به منارههای ساربان و چهلدختران در اصفهان اشاره کرد. واژه ساربان در زبان فارسی به معنای شتربان یا نگهبان شتر است و ازآنجاکه مناره ساربان بهعنوان یک سازه منفرد، بلند و شاخص از بیشتر نواحی و جوانب بیرون و درون شهر بهخوبی قابلمشاهده بوده است به نظر میرسد کاربری اصلی آن راهنمایی و جهتیابی کاروانها برای دسترسی به مرکز شهر بوده است. مناره ساربان در شمال محله جوباره و دارای تزیینات آجر و کاشی است. قطر تحتانی این مناره، 4.2 متر است.
مناره چهلدختران نیز که در محله جویباره اصفهان قرار دارد، یکی از پنج مناره قدیمی ایران است. این بنا در دوره پادشاهی سلطان محمدبن ملکشاه سلجوقی ساخته شد که بانی آن ابیالفتحابن محمد ابن عبدالواحد الهوجی بوده است.
ازنظر هرتسفلد، باستانشناس و ایرانشناس آلمانی، این مناره کنار یک مدرسه علوم دینی قرار داشته است که اکنون اثری از آن مدرسه نیست. خاکبرداری شمال مناره حدود سه و نیم متر از پی مناره را که از سنگ لاشه و ملات آهک و خاکستر ساختهشده، نشان میدهد. زیربنای مناره، چهارگوش است و فقط گوشه جنوبی آن مدور شده است. بخش مدور مناره 21 متر ارتفاع دارد و حدود یک متر از ارتفاع مناره، از بالا تخریب شده است. اضلاع جنوبی و جنوبغربی مناره با کتیبههایی از آجرکاری تزیینشده است. مناره چهلدختران هویتدارترین مناره و تنها مناره کتیبهدار منفرد اصفهان شناخته میشود که دربرگیرنده ارزشهای هنری و تاریخی است.
مناره چهلدختران، به شماره ۲۳۱ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است. این مناره آجری است و به سه کتیبه مزین شده که دو تا به خط کوفی و یکی به خط نسخ نگاشته شده است. اولین کتیبه که به خط کوفی است، شامل آیات دو، سه و چهار سوره طه است. کتیبه دیگر که به خط نسخ است، شامل عبارات مذهبی است که قسمتهایی از آن محو شده است. سومین قسمت که به خط کوفی است، تاریخ ۵۰۱ هجری را بر خود دارد. اکثر پژوهشگران ارزش اصلی کتیبههای این مناره را در خط نسخ آن میدانند؛ چراکه این ویژگی مناره چهلدختران را منحصربهفرد کرده است.
منارههای مرتفع
برخلاف سایر منارههای تاریخی موجود در اصفهان که اطلاعات دقیقی از سازندگان و سال ساخت آنها در دسترس نیست، نام سازنده و سال ساخت مناره چهلدختران بهروشنی روی آن ثبت شده است؛ ازاینرو در شهر منارههای تاریخی، مناره چهلدختران با هویتترین مناره و تنها مناره کتیبه دار منفرد شناخته میشود که دربرگیرنده ارزشهای هنری و تاریخی است؛ بهگونهای که مهدی فقیهی، کارشناس میراثفرهنگی، به «اصفهانزیبا» میگوید: «بیشتر منارهها پیش از اسلام ساخته میشدند و در قسمت بیرونی خود پله داشتند؛ مرتفع، منظم و شکیل نبودند و بر فرازش آتش روشن میکردند؛ اما بعد از اسلام، منارهها تغییرشکل میدهند. اغلب منارههای ساختهشده بعد از اسلام، مرتفع هستند. این موضوع از قرن چهارم هجری به بعد نمود بیشتری پیدا میکند و مواد استفادهشده در ساختش اغلب آجر است. شکل ظاهری منارهها استوانهای است که هرچه به سمت ارتفاع نزدیکتر میشده، شعاع دایره کمتر میشود. علت این کاهش شعاع آن است که برای مرتفع ساختن، باید این کاهش شعاع بهسمت ارتفاع اتفاق بیفتد تا مناره ایستایی بهتری داشته باشد؛ برای همین هرچه به سمت بالا برود، از شعاع استوانه کمتر و باریک میشود.»
به گفته او، تا پیش از دوره ایلخانان، منارهها بهصورت تکی و در کنار مساجد و مکانهای مذهبی ساخته میشد؛ ولی از دوره ایلخانان به بعد بهصورت جفتی در دو طرف ایوانها یا سردرها ساخته شد که به استحکام سردر و ایوان هم کمک میکرد و با تزیینات بیشتری مثل کاشیکاری همراه بود.
فقیهی درخصوص اجزای مختلف مناره توضیح میدهد: «پی، دکل یا ساقه، پلهها، نورگیرهایی که بهصورت شیار داخل مناره هست و تاج ازجمله قسمتهای مختلف مناره است. تاج یا نعلبکی از دوره سلجوقی به بعد رایج شد. سوای ایجاد تفاوت در ساختار مناره، وجود تاج باعث میشود کتیبههایی که زیرش نوشتهشده، بهتر خوانده شود؛ علاوه بر این، کتیبه را از عوامل جوی مانند باد و باران حفظ میکرد و حتی باعث میشد نور آفتاب، چشم را برای خواندن کتیبه اذیت نکند، کتیبهای که هنوز هم هست و رویش آیهای از سوره قران نوشته شده است. از دوره ایلخانان به بعد حتی بدنه کاشیها را با کاشی منقوش میکردند و برای نوشتن روی آنها از خطوط ثلث و بنایی بهره میبردند؛ حتی سعی میشد رنگ نوشته با رنگ پسزمینه متضاد باشد تا متن روی بدنه مناره، خوانایی لازم را داشته باشد؛ برای مثال، اگر رنگ کاشی پسزمینه لاجوردی بود، از رنگ سفید برای نوشته استفاده میشد. با گذشت زمان، کمکم تاجها به اتاقکهایی تبدیل شد که بعدها اسم گلدسته به خود گرفت و فقط برای گفتن اذان مورداستفاده قرار نمیگرفت و بیشتر حالت نمادین داشت.»
بیشتر منارهها در محدوده حکومت سلجوقیان
این کارشناس میراث فرهنگی میگوید: «از دوره ایلخانان به بعد، منارهها صرفا بیانگر بناهای مذهبی نبودند و میتوانستند برای دارالضیافه یا خانقاهها و مراکز عبادی و حتی چندمنظوره باشند؛ برخی منارهها مثل منارجنبان بهعنوان مقبره نیز مورداستفاده قرار میگرفته است؛ ولی تعدد منارهها در محدوده میدان امامعلی (ع) یا میدان عتیق سابق به دلیل حضور دولتمردان سلجوقی در این محدوده بوده است؛ ازجمله اینکه در آن زمان فرقهگرایی وجود داشته است.
اختلافهایی میان خواجه نظامالملک طوسی و ملکشاه سلجوقی وجود داشت. شافعیها در محله دردشت بودند و حنفیها در محله جوباره و چون هر دو مسلمان بودند، اطراف مسجد منارههایی میساختند و ما بیشترین منارهها را در این محدوده که محدوده حکومت سلجوقیان بوده است، میبینیم.» او در ادامه خاطرنشان میکند: «مناره ساربان دومین مناره بلند ایران بعد از منارههای مسجدجامع یزد است و مناره چهلدختران دارای تاریخ ۵۰۱ هجری و دومین مناره تاریخدار ایران است که به همت یکی از سپهسالاران دوره سلجوقی ساخته شده است. هرچند ارتفاع کمتری نسبت به مناره ساربان دارد، تزیینات آجریاش قویتر است. مناره چهلدختران به مناره گارلند نیز معروف است. یک مبلغ مسیحی مردم آن محدوده را به دین مسیحیت دعوت میکرده که به دلیل مجاورت با این محدوده، به گارلند معروف شده است.»
سقوط مناره ساربان
با وجود ارزش تاریخی دو مناره ساربان و چهلدختران، حتی بسیاری از اصفهانیها این دو مناره را آنطور که باید، نمیشناسند؛ علاوه بر آن، آثاری از تخریب و نمزدگی در قسمتهایی از منارههای ساربان و چهلدختران بهچشم میآید که نگرانیهای کارشناسان میراث فرهنگی را بیشتر کرده است؛ بهگونهای که علیرضا جعفریزند، باستانشناس، به «اصفهانزیبا» میگوید: «رطوبت در حال سرایت به قسمتهای فوقانی مناره ساربان است و اگر به این موضوع رسیدگی نشود، مناره ساربان واژگون میشود و با توجه به خانههای اطراف این مناره، خسارت و تلفات جانی نیز به بار میآورد. رطوبت بالارونده حتی در قسمتهای پایینی مناره هم قابلمشاهده است و این رطوبت تا یک متر و نیم بالا آمده و برای مناره خطرناک است.»
او معتقد است که وقتی جایی مرمت میشود، به بازنگری سالانه نیاز دارد و در این خصوص میگوید: «دورتادور مناره، ناکش و رطوبتگیر وجود ندارد؛ علاوه بر این، در کنار این مناره، فضای سبزی است که پارکبان مرتب آنجا را آب میدهد که برای مناره خطرناک است. با فرونشستی که اصفهان درگیر آن است، وضعیت مناره بدتر خواهد شد؛ بهخصوص که در این منطقه، فرونشست روی آثار تاریخی اثر خود را گذاشته است. این نگرانیها برای مناره هزار ساله چهلدختران نیز وجود دارد؛ بهخصوص که این تکمناره، بدون حفاظ است. حتما باید فاجعه اتفاق بیفتد تا به فکر باشیم؟»
با این تفاصیل، آسمانخراشهای تاریخی اصفهان که سالها میان باد و باران، پابرجا ماندهاند، نیازمند رسیدگی هستند؛ منارههایی که امروزه نهتنها بهدرستی به مردم و جهانیان معرفی نشده، بلکه رطوبت به جانش نفوذ کرده و حتی ممکن است تا چند سال آینده اثری از آنها نباشد.»
انتهای پیام