آقای خاتمی! سکوت سرشار از سخنان ناگفته است
ابوالفضل نجیب، روزنامه‌نگار در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده‌است، نوشت:
خاتمی در اظهار نظر اخیر خود درباره شرایط پیش رو گفته است؛ «براندازی نه ممکن است و نه مطلوب، تنها راه برگزاری انتخاب مطلوب است.» به نظر می رسد حضور خاتمی در روند تحولات فرضی همچنان بر مدار کج دار و مریز مبتنی است. بی آن که توضیح سرراست در خصوص حضور یا عدم حضور خود و مشارکت مردم ارائه کند. خاتمی بهتر از هر کس می داند برگزاری انتخابات مطلوب فعلا غیر ممکن است.
در واقع توصیه و اصرار او بر یک امرناشدنی است. اتفاقی که اگر شدنی بود حال و روز کشور به امروز نمی رسید. می شود محدودیت ها و ملاحظات سید اصلاحات را در مراحل حساس و بخصوص حساسیت مضاعف موجود را درک کرد. با علم به این که بدنه و اغلب رهبران جناح های اصلاح طلب هر کدام و به نوعی امیدشان را از جریان اصلاح طلبی از دست داده و به گونه ای نانوشته و میدانی تکلیف خود را با صندوق رای و تحرکات مدنی روشن کرده اند، اما به نظر می رسد خاتمی همچنان اصرار دارد از موضع رهبری این جریان سخن بگوید. اظهارات خاتمی هر چند مبتنی بر دو گزاره یکی نفی براندازی و دیگری مشروط کردن انتخابات به مطلوبیت آن است، اما از آنجا که هیچ نشان و امیدی بر برگزاری مطلوب انتخابات یافت نمی شود، گزاره دوم به‌خودی خود بر نفی انتخابات اشاره و تاکید دارد. رهنمود مسبوق به تمامی موضع گیری های گذشته ایشان در مقاطعی اینچنین حساس.
به نظر می رسد خاتمی راه حل دیگری برای برون رفت از بن بست موجود و محدودیت های ناگزیر و به تعبیر حقیر دلبستگی های رمانتیستی و علقه های شخصی به جمهوری اسلامی در پیش دارد، راه حلی که همزمان می تواند موقعیت فرضی او را در مقام یک مخالف و یا حداقل منتقد جدی وضع موجود حفظ کند و همزمان تکلیف هواداران فرضی خود را با شرایطی اینچنین روشن کند. آنچه به نظر حقیر در این میانه ناگزیری مطلوب به نظر می رسد نه نفی مطلوبیت براندازی و نه برگزاری انتخابات مطلوب، بلکه روزه سکوت گرفتن جناب خاتمی است.
فرض این که خاتمی با فشار و اجبار یا تلویحن با چنین پالس هایی ناگزیر به اظهار نظر شده باشد، به دلایل عدیده منتفی است. مضاعف بر این که اتخاذ مواضع اینگونه چه بسا بیشتر از سکوت ایشان برای حاکمیت هزینه بردار است. از این روی به نظر می رسد ترجیح خاتمی پیش از دخالت هر عامل بیرونی همچنان حضور در متن رویدادهای سیاسی باشد. و لابد هزینه های تحمیل شده بر خود و پایگاه اجتماعی از دست رفته را نیز به جان و دل خریدار شده اند.
خاتمی اگر قرارش بر حضور و نقش آفرینی در روند موجود و آینده است، به نظر می رسد با سکوت کردن و به تعبیر سرراست تر روزه سکوت گرفتن نقش به مراتب مؤثرتری در حال و آینده ایفا خواهد کرد. اگر قائل به این حقیقت باشد که سکوت سرشار از سخنان ناگفته باشد.
انتهای پیام
شما دیگه بسه لطفا
خاتمی خاتمی است
هیچکدام به گرد پاش نمیرسید
الکی توی پر و پاش نپیچید
شماها برای شهرت دائم به خاتمی حمله میکنید
ولی ذره ای از هنر خاتمی را ندارید
و ذره ای از عملکرد او را هم…
واقعا آدم هنرمندی هستن ایشون سال۷۶ با اون پشتوانه عظیم مردمی کاری که نکرد هیچ فجایعی مثل قتل افراد سرشناس و کشتار دانشجوها رو با بی خردی و بزدلی رقم زد.با حرف و سکوت نمی شه یه تفکر اصلاحی رو پیش برد.
خاتمی و امثال او مثل خیلی از بازیگران و فوتبالیستها دنبال منفعت خودشون هستن و دغدغه مردم رو ندارن.
سلام – من از علاقمندان جدی آقای خاتمی بوده ام که گاهی منجر به تعصب به ایشان هم شده است ! اما دیگر روشن شده است که عافیت طلبی های جنابشان بر هر علقه دیگری می چربد . این بزرگوار ، مسئولیت بسیا بسیار سنگینی در قبال ملت ایران داشته و دارند که شاید ۱۰٪ آنرا هم ایفاء نکرده اند !؟ اعتمادی که مردم ایران در هر نقطه از کشور با آن رآی حداکثری به ایشان نشان دادند و احترام و حرمتی که قلبآ نثار ایشان کردیم ، با سکوت و پا پس کشیدن علاج نمی شود – اگر ایشان الان که مملکت در سراشیب فقر و فساد و پوسیدگی قرار گرفته ، نخواهند پشت ملت باشند ، چه پاسخی برای تاریخ و وجدان تاریخی خواهند داشت ؟ آقای خاتمی ! ما مردم ایران بدجوری به گرفتاری و پریشان حالی دچار شده ایم – معتمدین کشور در این برهه هاست که سکان غرق شدن را هدایت میکنند !
بنده از حاکمیت ایران مشروعیت زدایی نمی کنم هیچ وقت اما جبهه اصلاحات منحل بشه لطفا بعدشم حزب اتحاد ملت احزاب اصلاحطلبی هم که میخواهند شرکت کنند خوب شرکت کنند جبهه اصلاحات منحل بشه بعدم حزب اتحاد ملت .همین
انحلال جبهه اصلاحات
نظر می رسد حضور خاتمی در روند تحولات فرضی همچنان بر مدار کج دار و مریز مبتنی است!!!!!
غلط املایی دارید عزیزان مریض درسته نه مریز
نه عزیزم، کج دار و مریز درسته
یعنی ظرف رو کج دار و در عین حال مواظب باش نریزه، معنای ضمنی و تلویحی ش اینه که با مدارا و آسانی رفتار کن ، سخت نگیر
اولاً، «مضاعف بر این» غلط است، آقای روزنامه نگار! «مضاف براین» باید نوشته می شد. ثانیا، شما که با نگار کلمات عربی مخالف هستید و مثلا هنر فرموده، تنوین عربی تلویحا را برداشته، قاعده درست نویسی را بهم ریخته و «تلویحن» را جایگزین کرده اید، چرا بقیه کلمات عربی غیر لازم و دارای معادل فارسی را تبدیل نکردید؟!شاید. کسی فکر کند که نگارش یک کلمه، به ان شکل یا به این شکل که مهم نیست! شاید! ولی نه برای یک روزنامه نگار که حرفه اش نوشتن است و در یک نوشته کوتاه، چندین کلمه زهردار برای عقده گشایی سیاسی بکار می برد. اشکال من هم به آن یک کلمه نیست، به ادای «عربی زدایی» در آوردن است. و اما اصل مطلب! اگر همه چیز در باره اقای خاتمی فرضی است، از جمله پایگاه اجتماعی ایشان، چرا شما و امثال شما، با هر حرف جناب خاتمی به تلاطم گرفتار می شوید و از در تهمت و اهانت وارد می شوید و در جایی که جولانگاه شما نیست، عرض خود می برید و زحمت ما می دارید؟! گیریم که خاتمی بنابر ادعای واهی جناب عالی، اصرار درد از موضع رهبری اصلاحات سخن بگوید، شما به چه چیزی اصرار دارید؟! سلب حق نفس کشیدن خاتمی و هرکس که باب میل تان رفتار نکند؟! شماها چرا به جای نسخه پیچیدن برای خاتمی، هنر خط دهی و جریان سازی خود را نشان نمی دهید؟!نه که ندارید!
سلام – و درود بر سه خط اول که خوب نوشتی .
شما اصلاً معنی این اصطلاح یا ضرب‌المثل را نفهمیده ایدکه چرا و در چه زمانی می‌گویند « کج دار و مریز » یا به قول شما « کج دار و مریض!! »
کج دار و مریز یعنی یک نفر ظرف نیمه پر از آب یا مایع دیگر را به صورتی کج نگه دارد که آماده ریخته شدن باشد ولی نه بریزد و نه آن را صاف نگه دارد که نریزد و کنایه از این است که معلوم نیست چه کار خواهد کرد و این جمله در مورد رفتار آقای خاتمی کاملاً درست است و به نظر من این رفتار ایشان هم کاملاً درست است.
حالا شما بگویید کج دار و مریض!!! یعنی چه ؟
انخلال جبهه اصلاحات