خاطرات هاشمی ۲۸ بهمن سال 79 | ماجرای عذرخواهی خطیب معروف مسجدالنبی از رفسنجانی
انصاف نیوز: خاطرات روزنوشت آیت‌الله اکبر هاشمی در ۲۸ بهمن سال ۱۳۷۹ را در ادامه می‌خوانید:
جمعه 28 بهمن 1379 | 22 ذيعقده 1421 16 فوريه 2001
در نمازجمعه امروز، در خطبه اول از انسان‌دوستي و خيرخواهي نسبت به ديگران، در مقابل حَسَد و در خطبه دوم، در مورد مصوبه اخير مجمع [تشخیص مصلحت] و اجلاسيه [مجلس] خبرگان و طرح دادن مجوز براي ترور رهبران كشورهاي مخالف آمريكا در کنگره آمريكا، صحبت كردم.[1] پيش ازظهر براي نمازجمعه و بعد از ظهر، بولتن‌ها را مطالعه كردم.
امروز قرار بود، ايستگاه فضايي مير، توسط روسيه منهدم شود، ولي با پيشنهاد پارلمان، يك هفته به تأخير افتاد. گويا پارلمان، درصدد است كه ايستگاه را حفظ كند. ايستگاه بين‌المللي مهم‌تر و كامل‌تري با رهبري آمريكا و بعضي كشورهاي ديگر، درحال تكميل است. پريروز اعلان شد كه يك قمر مصنوعي آمريكا، بر سطح يك سياره كوچك در فضا فرود آمده و مشغول مطالعه و گردش در سطح سياره است. اعلان شد كه پلاستيك جديدي ساخته شده كه مثل بدن موجودات زنده، خود را ترميم مي‌كند و اگر به توليد انبوه برسد، تحول مهمي در صنايع است.
[شيخ علی] الحذيفي، امام‌جمعه و جماعت مسجد مدينه، دو روز است، به‌كار خودش برگشته است. در سفر من به عربستان، به خاطر سخنراني بد او هنگام حضور من در مسجد مدينه، از سوي حكومت سعودي بركنار شده بود.[2] امشب 50 فروند هواپيماي آمريكا و انگليس، به مراكز رادارهاي عراق حمله كردند و دو كشته و 20 مجروح به جاي گذاشتند. اعلان شد كه حمله به دستور شخص [جرج] بوش، رئيس‌جمهور آمريكا و در شمال مدار 33 درجه بوده كه منطقه پرواز ممنوع براي عراق هم هست. اين اقدام به تغيير سياست آمريكا در دولت بوش نسبت به عراق تفسير شده و حتي ناو هواپيمابر ترومن در خليج فارس، در حمله شركت داشته است. صدام [حسین، رئیس‌جمهور عراق]، فرماندهان نظامي را به اجلاس فوري دعوت كرده و گفته است، تلافي مي‌كنند.
[1] – در بخشی از این خطبه دوم آمده است: «مسأله‌اى كه هم در جلسه خبرگان و هم در اظهارات رهبرى اين روزها مهم است و براى خنثى كردن توطئه به هوشيارى نياز داريم. ديديد رهبری، روى تنش‌زدايى و جلوگيرى از التهاب‌هاى سياسى چه تأكيد مهمى كردند. اين مسایل جزو مهم‌ترين بحث‌هاى خبرگان، بود. آمريكايى‌ها، دنبال تنش در ايران و ناامنى هستند و با نزاع‌ها و التهاب‌ها، نيروهاى ضدانقلاب را چه در داخل و چه در خارج تقويت می‌كنند. تلطيف برخوردهاى جناحى در كشور هم جزو نصايح رهبر و هم خواست جدى خبرگان بود تا اين توطئه خنثى شود. حادثه تلخ ديگر، رسوايى و افتضاحى براى كاخ سفيد و كنگره آمريكا است و آن طرحى است كه به ریيس‌جمهور آمريكا اجازه بدهند تا بتوانند رهبران كشورهايى را كه مخاصم با آمريكا هستند، ترور كند؛ با همين لفظ. اين ديگر تحريم و محاصره نيست، لفظ ترور است. واقعاً كسى فكر نمى‌كرد دنياى يك قطبى، كارش به اين افتضاح برسد كه آنها در مقابل خودشان نفس‌كش نبينند كه با گستاخى چنين اقدامى كنند و بهانه‌شان هم اين است كه رهبران كشورهايى را كه تروريست‌پرور هستند، ترور كنند. اگر آمريكا خودش ترور را قانونى كند، مصداق همين قانون مى‌شود. يعنى رئيس‌جمهور آمريكا بايد خودش را هم ترور كند، چون رهبر كشورى مى‌شود كه تروريست‌پرور است. نمى‌دانم مردم و كنگره آمريكا، چگونه مى‌خواهند اين افتضاح را از خودشان دور كنند.» رجوع کنید ←كتاب «هاشمي رفسنجاني، خطبه‌های جمعه 1379»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1401.
[2] – آقای هاشمی در مصاحبه‌ای دربارة این ماجرا چنین گفته است: «در سفر به عربستان سعودی، در مسجدالنبی برای شرکت در نمازجمعه رفته بودیم که خطیب معروف مسجدالنبی که حذیفی – قاری معروف مدینه- نام داشت در خطبه خود مطالبی را تعمداً علیه تشیع مطرح کرد و به تمسخر گفت که اینها قبلاً دوازده امام داشتند، حالا با وجود خمینی، سیزده امام دارند. ایشان به دلیل این تمسخر از عدالت خارج شد و ما به نشانه اعتراض برخاستیم و به اتاقی برای نماز رفتیم و نمازجمعه را ترک کرده و پس از اقامه نماز فرادا به سمت محل استقرار حرکت کردیم. وقتی حرم پیامبر را به علامت اعتراض به بیانات حذیفی ترک کردیم، هنوز به هتل نرسیده بودیم که شخص ملک عبدالله- درآن زمان ولیعهد بود- به من تلفن زد و با عبارت «واخجلتاه» و «وا اسفاه» نسبت به این پیشامد تلخ از من عذرخواهی کرد. ملک عبدالله، بعد از این تلفن و عذرخواهی، بلافاصله دستور عزل حذیفی را هم از امامت جمعه مسجدالنبی که عنوان مهمی است، شخصاً صادر کردکه سه سال وی از این سمت محروم بود. گویا ایشان به دلیل این بی‌احترامی به میهمانان ایرانی مدتی ناچار به ترک مدینه هم شد. این برخورد ملک عبدالله در عربستان و جهان عرب، با توجه به موقعیت ویژه‌ای که حذیفی داشت و نوارهای ترتیل قرآن او در جهان اسلام مشهور بوده و هست، بازتاب وسیعی داشت و همه دریافتند که به خاطر برخورد ناشایست حذیفی با اعتقادات شیعه و ایران شیعی، وی را از سمتش برکنار نموده است.»
منبع: کتاب خاطرات هاشمی در سال ۱۳۷۹؛ «اصلاحات در بحران»
انتهای پیام
