حاکمیتِ یکدست و چالشها
عبدالحکیم سالارزهی، روزنامهنگار در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «حاکمیتِ یکدست و چالشها» نوشت:
رفتارهای عجیب هیئتهای اجرایی و نظارت و ردصلاحیتهای گستردهٔ نامزدهای انتخاباتی مجلس دوازدهم توسط شورای نگهبان، خارج از تصور بخش بزرگی از جامعهٔ ایرانی بود.
عدهای چنین رفتارهایی را «رادیکالی» و البته به عنوان «فرآیندی سیاسی» در راستای «یکدستسازی» عنوان کردهاند. این موضوع در رسانهها و محافل سیاسی و عمومی بازتاب گستردهای داشته است.
برخی معتقدند که بعد از روی کار آمدن دولت سيزدهم و «یکدستسازی»، «نواصولگرایان» و به تعبیری «تندروهای خالصگرا» که بانیان وضع موجود شناخته میشوند، با یک «آرایش سیاسی» جامعه را به دو دسته تقسیم نمودهاند. کارشناسان تصریح دارند که جریان «خالصسازی» تمام حوزهها را تحتتأثیر قرار داده و شکاف بین ملت و دولت را عمیقتر کرده است. عدهای اذعان دارند: «ممنوع التدریس کردن اساتید برجستۀ دانشگاه ایدهٔ قطببندی و آرایش سیاسی را تقویت میکند».
به عقیدهٔ برخی دیگر، «یکدستسازی» نظام مديريتی و ارگانهای حاكميتی بسترساز یک «قطببندی و انسداد سیاسی» است که جامعه را رویاروی حکومت قرار میدهد.
از سویی دیگر، عدمموفقیت دولت سیزدهم به ویژه در بهبود وضع اقتصاد، و عملکرد ضعیف «مجلسانقلابی» در حوزهٔ نظارت بر عملکرد دولت، دو عامل مؤثر بیاعتمادی نسبت به انتخابات پیشرو تلقی میشوند.
در حوزهٔ اقتصاد و معیشت، نه تنها وعدههای ابراهیم رئیسی دربارهی «تک رقمی شدن تورم» محقق نشد، بلکه افزايش لحظهای قیمتها، افزایش نرخ اجارهها، کابوس مسکن، کابوس «تورم تکرقمی» و افت «تولید ناخالص داخلی»، ستون فقرات مردم را شکست و گوشت و برنج و حتی نانخشک را از سفرهٔ مردم برچید. تورم خوراکیها در تیر ماه سال جاری ۶۷ درصد بوده، گوشت قرمز با تورم ۸۶ درصد و روغن با تورم ۱۴۵ درصدی رکورد تورم را شکسته است.
گرچه حسب معمول همزمان با نزدیک شدن به عرصههای انتخابات، سیاستها تغییر میکند، لحن مسوولان نرمتر میشود و حوزههای علمیه و طیفهای مذهبی مشارکت حداکثری مردم را در انتخابات، یک «عبادت برتر» عنوان میکنند اما این واقعیت را نیز باید پذیرفت که برگزاری انتخابات موفق، مستلزم رقابت سالم و آزاد بین جناحها، دیدگاهها و اقشار مختلف است. آیا تعیین سرنوشت انتخابات توسط یک جناح یا تفکر، پيامدهای خوشایندی برای نسلهای آینده دارد یا موجب سرخوردگی ملت بزرگ ایران میشود؟
برگزاری انتخابات پرشور در صورتی امکانپذیر است که مردم روحیهٔ مشارکت را داشته باشند و امیدوار باشند که میتوانند در «تعیین سرنوشت» خود دخیل و در ساختار کشور ایفای نقش کنند. در غیر این صورت، با انتخاباتی با مشارکت و رقابت ضعیف مواجه خواهیم خواهیم بود؛ مشارکت ضعیف باعث تشکیل مجلسی ضعیف میشود. آیا مجلس ضعیف میتواند نظارتی قوی بر عملکرد دولت داشته باشد؟ حاشا و کلا!
در حالی که ناکامی جماعت اصولگرا در دورهٔ «حاکمیت یکدست» در حوزههای مختلف اقتصادی و سیاسی، چالشها را مضاعف کرده است، کارشناسان بر این باورند که در چنین شرایطی نمیتوان تنها از طریق تبلیغات پای اکثریت مردم را به صندوقهای رأی کشاند، بلکه واگذاری کار به کاردان و تغییر در سیاستها و تصمیمگیریها میتواند ملت را نسبت به آینده امیدوار کند.
در این میان، زنان و اقلیتهای قومی نیز خواستههایی را مطرح میکنند. مثلا مردم بلوچستان در آستانهٔ انتخابات خواستار اجرای عدالت در خصوص پروندهٔ «جمعهی خونین» هستند و از تبعیض، فقر و مشکلات معیشتی و اقتصادی شکایت دارند. زنان نیز نسبت به برخی رفتارها معترضاند و به حفظ کرامت و جایگاه واقعی خود اصرار دارند. زنان و اقلیتها میتوانند «نقش سرنوشتسازی» در ساختار یک «جامعهٔ پویا و معتدل» ایفا کنند. پاسخگو بودن به خواستههای اقلیتها، طیفهای سیاسی و دیگر اقشار جامعه موجب تقویتِ «انسجام ملی» میشود.
هنوز این معما برای بخش بزرگی از جامعه ایرانی حل نشده است که چرا ایران با وجود برخورداری از نیروی انسانی توانمند و منابع دستاول در تمام حوزهها، تاکنون با چالشهای اقتصادی دستوپنجه نرم میکند؟ آیا جناحبندی و واگذاری مسوولیتها براساس گرایشهای فکری مانع پیشرفت و توسعهٔ کشور شده است؟ در صورتی که «تغییری بنیادین در سیاستها» و عملکرد مسئولان ایجاد نشود، عاقبت چالشهای پیشرو به کجا منتهی میشود؟
انتهای پیام