سناریو ننویسید، شکست را بپذیرید، کمی بشنوید
محمد توکلی، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی نوشت:
انتخابات ۱۱ اسفند هم گذشت و حالا ما ماندهایم و کمترین مشارکت در انتخابات مجلس در تاریخ جمهوری اسلامی. رسانههای رسمی از دقایقی پس از پایان اعلام رایگیری از شکست کمپین تحریم انتخابات گفتند و دربارهی حضور پر شور حماسهسرایی کردند. این هم روشیست، روشی که در آن سر را مثل کبک در برف فرو میبریم!
میتوان به حماسهسرایی ادامه داد و در انتخابات بعدی هم مشارکت زیر پنجاه درصد را شاهد بود تا این اتفاق تلخ آنقدر تکرار شود که دیگر به آن عادت کنیم اما راه دیگری هم هست که امتحان کردن آن اگر سودی هم نداشته باشد دستکم ضرر کمتری از انکار واقعیت خواهد داشت.
۱. سناریو ننویسید
هنگامی که مشارکت مردم در انتخابات ۹۸ به زیر ۵۰ درصد رسید سناریونویسان از اثر کرونا بر کاهش مشارکت نوشتند. و آنقد این دلیل را تکرار و تکرار کردند که تبدیل به روایت رسمی از دلیل کاهش مشارکت در سال ۹۸ شد. در این سناریو نه فاجعهی آبان ۹۸ و نه زخم پروندهی هواپیمای اوکراینی بر پیکر جامعه و نه ردصلاحیتها هیچ تاثیری بر مشارکت نداشت و هر چه بود زیر سر کرونا بود و کارشکنی دولت روحانی!
مقصر عدم مشارکت اکثریت در انتخابات ۱۴۰۰ هم که در آن ابراهیم رئیسی به کرسی ریاست دولت تکیه زد عملکرد هشتسالهی دولت روحانی دانسته شد و بی توجه به اینکه ۱۴ کاندیدای جریان اصلاحات و اعتدال امکان رقابت پیدا نکرده بودند و به قول آقای رئیسی کاندیداهای تاییدشده در حد رقابت با او نبودند مقصر عدم مشارکت مردم، حسن روحانی و همکارانش در دولت معرفی شدند.
این بار نه از کرونا خبری هست و نه از روحانی اثری؛ سناریوی تازه پیروزینمایی از شکست است. سناریونویسها میگویند بزرگترین کمپین تحریم انتخابات در تاریخ را شکست دادهایم و مشارکت ۴۰ درصدی همان حضور پر شور انتخاباتی است که به دنبال آن بودیم. شاید سناریوی دیگری هم در دستور کار قرار بگیرد که از این هم ناامیدکنندهتر است و آن آغاز برخوردهای امنیتی و قضایی با چهرهها و جریانهاییست که در این دورهی انتخابات تمایلی به استفاده از حق رای خود نداشتند. این سناریو که امید است عقلایی از اجرایی شدن آن جلوگیری کنند نتایج فاجعهبارتری از حماسهسرایی از مشارکت چهل درصدی در پی دارد.
اما میتوان این بار سناریو ننوشت و دلایل واقعی آنچه رخ داده را پیدا کرد. شاید در بررسی دلایل واقعی مشخص شود که آنچه مردم را از مشارکت در انتخابات دلسرد کردهاست نه عملکرد این مسئول فعلی و آن مسئول سابق است و نه تبلیغ مخالفان نظام و امثال آن. شاید این بار از بررسیها این نتیجه حاصل شود که وقتی در میان کاندیداهای عبورکرده از سد شورای نگهبان صدای بخش گستردهای از جامعه یافت نشود طبیعیست که میلی هم به مشارکت در انتخابات ایجاد نمیشود، شاید در بررسیها مشخص شود وقتی منتخبان ملت در دولت و مجلس امکان و اختیار کافی برای اجرای برنامههای خود نداشته باشند طبیعیست که رایدهندگان هم رای خود را بی اثر بدانند و کنار بکشند.
۲. شکست را بپذیرید
«من باختم، بد هم باختم»؛ این دیالوگ معروف سریال پایتخت و آن سکانس تماشایی در اهمیت پذیرش شکست است. شکست را پلی برای پیروزی میخوانند اما این پل زمانی احداث میشود و به کار میآید که شکست و ناکامی پذیرفته شود. قصهی سه انتخابات اخیر و نگاه رسمی به آن حکایت همین سکانس سریال پایتخت است. تبلیغگران و رسانههای مدعی حمایت از نظام مشغول «صحنهسازی» هستند تا تصمیمگیران کشور در حوزههای مختلف باخت را نپذیرند.
هنگامی میتوان به دنبال دلایل واقعی شکست رفت و آنها را پیدا کرد که اصل شکست را بپذیریم. هیچ سیستمی همیشه برنده نیست و نظام جمهوری اسلامی ایران هم از این قاعده مستثنی نیست، در نتیجه نباید از پذیرش شکست واهمه داشت.
برای سیستمی که مشروعیت خود را – به درست یا غلط – به درصد مشارکت در انتخابات گره زدهاست سه انتخابات پی در پی با مشارکت کمتر از پنجاه درصد با هر قرائتی از آن یعنی ناکامی. راه مواجههی صحیح با ناکامیها و شکستها هم در گام نخست و پیش از بررسی دلایل آن، عدم انکار شکست و پذیرش واقعیت تلخ باختن است.
۳. کمی بشنوید
هنگامی که شکست پذیرفته شد و دلایل واقعی وقوع آن شکست پیدا شد نوبت یافتن راهحلهاست. اینجا همان نقطهایست که باید آنها که با راهحلهای خود نظام سیاسی را به این نقطه رساندهاند چند صباحی زبان در کام بگیرند و اجازه دهند صداهایی که از دور میآید از سوی تصمیمگیران کشور شنیده شود.
راه حل عبور از بحران سه انتخابات پیاپی با مشارکت کمتر از پنجاه درصد بارها گفته شد اما تکرار آن لازم است. مرحوم هاشمی رفسنجانی، میرحسین موسوی، سیدمحمد خاتمی و سیدمصطفی تاجزاده سالهاست که راهحلهایی را برای نرسیدن به چنین بحرانی مطرح کردهاند که به آنها توجهی نشد. راهحل عبور از این بحران هم همچنان همان راهحلهاست:
- اجرای بدون تنازل همهی اصول قانون اساسی
- ایجاد فضای آزاد برای گفتوگو و آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی
- آشتی ملی
- انتخابات آزاد
این ۴ مورد شعار نیست و به سادگی قابل تحقق هستند به شرط آنکه بحران به رسمیت شناخته شده و دلایل وقوع آن هم به درستی تشخیص دادهشود. این درد را دوا اینجاست!
انتهای پیام
شما هم شکست را بپذیرید که فقط به فکر قدرتید و هیچ فکری برای مسائل اساسی مردم ندارید. لذا پایگاهی هم در بین مردم ندارید.
انصاف اینست آنکه پایگاهی ذر میان اکثریت ندارد دست از سر مردم بردارد امر را به اکثریت بسپارد
همین جمله”سناریو ننویسید،شکست را بپذیرید و کمی بشنوید” را باید خطاب به تحریمی ها هم بنویسید.تحریمی هایی که با ایده بی حاصل و چندبار شکست خورده تحریم انتخابات فقط کمک کردند تا رسایی و رفقاش وارد مجلس شوند!از قبل انتخابات هم نظرسنجی های معتبر نشون میداد که مشارکت حول و حوش 40 درصده و البته پایداری چی ها با 20 درصد مشارکت هم خوشحالی میکنن و دور افتخار میزنن اما باز به رای ندادن اصرار داشتن که هیچ بلکه هرکی دم از رای دادن میزد خفه اش میکردن!دلیل برای رای دادن به همین مخالفهای نیم بند وضع موجود از این واضح تر؟!حالا بیاید و لایحه های رسایی و رفقا رو تو این چهارسال تو زندگی تون احساس کنید و همین الانش هم تبدیل به آرزو بشه تا چهارسال دیگه مجبور شید بدو بدو برید ایندفعه به قالیباف رای بدید تا با گازانبر براتون امید و آزادی و تدبیر بیاره!
۶مثلن قبلنا که به اون یکی ها رای میدادیم چه تغییری حاصل میشد
تا زمانیکه نپذیریم سیاست های کلی نظام بزرگترین مانع در توسعه و آبادانی کشور هستند ره به جایی نمیبریم
همین توسعه فعلیمون هم مدیون سیاستهای کلی همین نظامیم. سیاست های کلی ما خیلی جاها واکنش بوده و مجبور به انجام اون بودیم چون بهترین گزینه موجود بوده
آخه دوست عزیز شما طوری میفرمایید که انگار اگر همه می آمدند و رای میدادند شرایط فرق می کرد. وقتی در بین کاندیداها کسی را نمیتوان یافت که در حد و اندازه نمایندگی مجلس باشد دیگر چه فرقی دارد که منتخب اصولگرا باشد، اصلاح طلب باشد، پایداری باشد، یا ناپایداری؟ مشکل اینجاست که روش کار دوستان باعث شده است که افراد ذیصلاح و کارآمد نمیتوانند نامزد نمایندگی شوند.
انصاف توهم زبون بی بی سی و اینترنشال و وی او ای و مخالفتی خارج نشست شدی، از اولش معلوم بود.
چون جناحت اصلا رای نیاورد این جبهه رو گرفتی
جناح هیچکس رای نیاورد رای آورندگان نماینده اکثریت نیستند لذا نا مشروعند جایگاشان غصبی است
تهران بیست درصد اصولگرا و انقلابی داره و هشتاددرصد ضدانقلاب ،اصلاح طلبان دغلباز هم دستشون روشده و نقش چوب هردوسرنجس رابازی می کنن
داری میسوزی از آرن همه مشارکت در رای بی رای
باختید بد هم باختید تازه اگه آمار راست باشه در نظر بگیرید میلیونها کارمند و ارگانی که از ترس گزینش میان .حرف ملت کاملا واضح و روشنه
از این توهم ها بیاین بیرون که هر کی رای نده از گزینش رد میشه ….یه خورده سمت نگاهتونو از اینترنشنال و بی بی سی گاهی اوقات به بقیه رسانه ها هم برگردونید….. من خودم کارمندم و حداقل ده تا همکارمو میشناسم که شناسنامه هاشون مثل شناسنامه یه بچه شش ماهه سفید و بدون مهر انتخاباته …..
اگر همین بقول شما اکثریت فقط و فقط با زدودن اخلاق و ناموس و شرف و استقلال و تن دادن به هرزگی و ولنگاری راضی شوند باز هم باید حرف اکثریت را پذیرفت؟
منظورت از هرزگی و ولنگاری ماجرای باجناق هاست؟!
حرف مردم ایران برهنگی نیست بی حجابی نمادی است در نتیجه رفتار …
آزاد، که علیرغم اسمت، هیچ نشانی از آزادی و آزادگی نداری!! فعلا که همه دیده اند که زدودن اخلاق و ناموس و شرف و استقلال و تن دادن به هرزگی و ولنگاری به کرات توسط شماها مدعیان دروغین صورت گرفته و میگیرد؛ داستان باجناق ها رو که حتما دیدی، اختلاس ها هم توسط چفیه به گردن ها صورت میگیرد نه مردم عادی، دروغ و دروغگویی هم در میان مسئولان مملکت الی ماشاءالله تا دلت بخواهد رواج دارد! و … پس خودت را تکانی بده و از خواب مصنوعی بیدار کن!
اولین شرط اینه که بیان آمار واقعی رو اعلام کنن نه اینکه اعلام آمار واقعی انتخابات رو هم امنیتی کنند!
اونا که ممفی دادن قشنگ معلومه میدونن چه خبره و اگر آمار حقیقی لو بره حیره خوردشون به هر میفته
انصاف بی انصاف! مشارکت بالای ۲۵ میلیون انسان بالغ خوب است! جامعه ایران سواد سیاسی و حیات سیاسی فعال ندارد! اخص بعد ضربه سنگین دولت روحانی! حال تو هم زخم اصلی که شکست اصلاحات و اعتدال بود را قبول کن! عیبی نداره!!
سهم دلسرد کردن مردم وسیاه نمایی از طرف انصاف نمایان بی انصاف در کاهش مشارکت چقدره؟
همیشه ودر همه انتخابات بین ۲۰ تا ۴۰ و۴۵ در صد مردم بنا بدلایلی شرکت نمیکردند مانند همه کشورهای دنیا،در این انتخابات اخیر فقط ۱۰ تا ۱۵ درصد شرکت نکردن که آنها هم نمیتواند مدعی اکثریت بودن را داشته باشد پس بهتر است شما هم شکست را بپذیرید که با عدم مشارکت۱۰ تا ۱۵ درصدی با اندازه سهمشان حرف بزنین.برکسی پوشیده نیست که شما دنبال مشارکت ۱۰ تا ۲۰ درصدی بودین پس باختند بد هم باختند!!!!!!.
اگه صاحب انصاف هستی مطلب منو چاپ کن.
ان کس که نداند و خواهد که بداند
حیف است چنین جانوری زنده بماند
متأسفانه حاکمیت به دلیل نفوذ جریانهای خود برانداز ، بدترین مسیر را انتخاب کرده است. چنین تبلیغاتی در مورد مشارکت باشکوه مردم تنها موجب شکاف بیشتر در بحران مشروعیت نظام و عصبانی تر شدن مردم می شود.
در مورد همین 40 درصد که البته آمار درستی نیست، به فهرست میزان مشارکت در استانهای کشور نگاه کنید! مناطقی که رأی مردم در آنها بر اساس هنجارهای قومی و خویشاوندی است در رتبه های نخست قرار دارند، آنها رأی می دهند نه به این خاطر که با سیاستهای فعلی موافق هستند ، رأی می دهند چون باید از قوم و خویش و تبارشان محافظت کنند. اگر در همین حوزه ها یک صندوق رأی در مورد تأیید یا عدم تأیید سیاستهای فعلی و وضعیت اجتماعی و اقتصادی و سیاسی جاری گذاشته شود مطئمن باشید همین حوزه ها بالاترین میزان رأی عدم تأیید را دارند!
کهگیلویه و بویر احمد از جمله بویر احمد و گچساران و دهدشت..،…
کاری به این کارا ندارم.اصلا مجلس هم اهمیتی ندارد.
آقا راست میگفتن روی کارت عروسی تاجزاده و خانومش عکس مقام معظم رهبری بود
واقعا نمیشه چیزی گفت!
مشارکت پایین نه به خاطر اصل نظام بلکه به دروغ پردازی حقه بازی نمایندگان که به فکر جیب و اطرافیان خود هستند می باشد اصلاً از عملکرد کاندیداها راضی نیستم فقط به خاطر امنیت ورهبری رای دادم شما هم سخنگوی خارجی ها در ایران هستید
آفرین بچه خوب
شما که به خاطر رهبری رای دادید فرض کنید کل ملت می رفتند و به خاطر رهبری رای می دادند، اون وقت رهبری میومد فکری برای ناکارامدی مجلس کنه؟
من می تونستم جواب و راهی را بگم چیزی که در مشرق می گم اونجا گوش نمی دهند و اینجا اعتماد ندارم که بگم چون شما واهمه ای از همکاری ب صد جمهوری اسلامی حتی در سطح تروریست بمبگدار و توجیهش و طرف اسراییل بودن را ندارید به مشرق کفتم امید به گوش دادن اما جواب سوال اساسا این حرفهو نیست این انتخابات هم شکست نبود اما مسلما نشون دهنده اینکه نیاز به فکر عمیق هست بود البته نه شما که اپوزیسیونید و با مسیح علینزاد و ایران اینترنشنال هم کار میکنید متاسفانه صادق نیستید ولی من به مشرق گفتم در کل انتخابات شکست نبود ولی این به معنیه این نیست که فکر نیاز نیست.
وای… نویسنده انصاف نیوز چه فشاری رو تحمل کردید! یادداشت ها و تحلیل هایی که آماده کرده بودید رو ریختید دور؟ خخ… بله. با وجود شما و با اینهمه مشکلات و… مشارکت ۴۲ درصدی یک پیروزی بزرگ است! چرا؟ فقط یک دلیل: خود شما و رهبرانتان در رسانه های معاند پیش بینی می کردید مشارکت زیر ۱۵ درصد خواهد بود! پس از مشارکت ۴۲ درصدی تو دهنی به شما نیست، پس چیست؟ اگر مشارکت زیر ۵۰ شکست است، سالهاست آمریکا و انگلیس و فرانسه شکست خورده اند!! خخ. بنابراین مثل مرد شکست را قبول کنید و به آغوش وزن و انقلاب برگردید.
یادشبخیرزمانیدرروستامعلمبودمودرشیفتشبانهبهپدراندانشآموزانمکلاسپیکاربابیسوادیداشتمحقالزحمهبراساستعدادقبولیهادادهمیشدواینبیچارههاکههمیشهازکارزیادخستهبودنددرکلاسخوابشانمیبردومادرامتحانازدانشآموزاندورهراهنماییودبیرستاناستفادهمیکردیمیکراهنمایتعلیماتیهمداشتیمکههموارهگوشزدمیکردمباداتعدادکسانیکهدرکلاسهایشماباسوادمیشوندازنصفجمعیتروستابیشترباشدچونگندشدرمیایدظاهرافرمانداربعضیازشهرهاراهنمایتعلیماتیباتجربهنداشتندکهآماررایدهندههایشان۱۲۰درصدواجدینشرایطشدهاست
نبویان در انتخابات قبلی با مشارکت ۴۷ درصدی ۸۲۹۹۰۰ رای داشته و الان ۱۱۹۰۰۰رای
توخود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
آرای باطله باطل است و رأی به حساب نمی آ ید , تعداد واقعی شرکت کنندگان در انتخابات برابر است با ۲۵ میلیون منهای آرای باطله بنابرین مشارکت به مراتب کمتر از ۴۰ در صد است
شکستی اتفاق نیفتاد مشارکت خوبی بود برای اینده اما باید راه درست را جلو رفت
آقایان هاشمی وموسوی وخاتمی دیکتاتورهایی بودند که ادای مردم سالاری ودمکراسی رو در می آوردند خیانتی که این جماعت عمروعاص به کشور و ملت کردند قابل جبران نیست درضمن کسانیکه برده رسانه های بیگانه بودند در این انتخابات شرکت نکردند اینان نه تنها در این انتخابات بلکه در هیچ انتخابی نیستند چون اختیاری از خود ندارند
مرگ بر خود فروختگان واجنبی پرستان وکسانی که باقلم خود یاس آفرینی میکنند
ببین آب و بریز همونجایی که می سوزه
ما آمادگی داریم برای اصلاح طلبایی که انتخابات را تحریم کردند و انتظار حضور 15 درصدی داشتند پماد سوختگی بفرستیم
فشاری که از ملت خوردید خیلی سنگینه تا ماهها جاش درد میکنه یه کم تحمل کنید خوب میشه