هویت ایرانی و پژوهشهای بینرشتهای ادبیات و هنر
دومین پیشنشست همایش ملی «بازتاب فرهنگ و هویت ایرانی در زبان و ادبیات فارسی» برگزار شد
متأسفانه ما از معدود کشورهای کهن هستیم که تئاتر ملیمان را تاکنون تعریف نکردهایم. مفهوم تئاتر ملی را میتوان از کوچه تعزیه تعریف کرد که قدری باریک است اما تاریک نیست.
سایت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نوشت: «دومین پیشنشست همایش ملی «بازتاب فرهنگ و هویت ایرانی در زبان و ادبیات فارسی» با عنوان «هویت ایرانی و پژوهشهای بینرشتهای ادبیات و هنر» بیستوچهارم بهمنماه ۱۴۰۲ به اهتمام پژوهشکده زبان و ادبیات در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به صورت حضوری و برخط برگزار شد. سخنرانان این پیشنشست، دکتر احمد جولایی (دبیر جشنواره بینالمللی تئاتر آئینی و سنتی)؛ دکترمحمد عارف (دانشیار انسانشناسی هنر) و دکتر محمد نجاری (معاون مرکز نوآوری و توسعه فناوری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و مطالعات فرهنگی) سخنرانی کردند. دبیر این نشست نیز دکتر زهرا حیاتی، دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، بود.
مهر به ایران
در ابتدای جلسه، دکتر زهرا حیاتی، با قرائت ابیاتی پیرامون مهر به ایران، گفت: هویت ایرانی پیوسته در حیات فرهنگی و تمدنی خود، بازیابی یا بازنمایی شده است، مانند دورهای که ترکان غزنوی بر ایران حاکم شدند و در بحرانِ پیشآمده، حکیم ابوالقاسم فردوسی، هویت یکپارچه را در جهان مجازی شاهنامه بازتولید کرد. یا در دوره صفویه که قهرمان ملی به قهرمان دینی دگردیسی یافت و هویت ملی با دو آبشخور فرهنگی اسلام و ایران بازنمایی شد و ادوار دیگری چون عصر مشروطه، دوران انقلاب اسلامی و دوره کنونی رقم خورد. در ادامه دکتر حیاتی با معرفی سخنرانان نشست تأکید کرد: مطالعات هویت را میتوان با رویکرد پژوهشهای بینرشتهای بهویژه در پیوند دو حوزه ادبیات و هنر، پیگرفت.
شاهنامه، ادبیات نمایشی و هویت ایرانی
سپس نخستین سخنران نشست، دکتر احمد جولایی سخنرانی خود را با عنوان «شاهنامه، ادبیات نمایشی و هویت ایرانی» ارائه کرد و با اشاره به اینکه ادب هیچ نیست مگر تأثیر چینش واژگان بر مخاطب، گفت: فردوسی با بیش از 60 هزار بیتی که سرود، بزرگترین خدمت را به جامعه ایرانی کرد و اگرچه جُربُزههای نمایشی شاهنامه بسیار درخور توجه است و میتوان آن را در هنر نمایش بازآفرینی کرد، بهجاست که شاهنامه را بیواسطه بخوانیم. باید توجه داشت که زبان یکی از مؤلفههای مهم هویت و فرهنگ است و هر ملتی سه زبان دارد: زبان دینی، زبان علمی و زبان هنری؛ و هویت میتواند در این مسیر خود را حفظ کند. احمد جولایی درباره تئاتر ملی نیز سخن گفت و اشاره کرد: متأسفانه ما از معدود کشورهای کهن هستیم که تئاتر ملیمان را تاکنون تعریف نکردهایم. مفهوم تئاتر ملی را میتوان از کوچه تعزیه تعریف کرد که قدری باریک است اما تاریک نیست.
ریختشناسی کهنالگوهای فرهنگی و اجتماعیِ زن با شاخصهای هویت ایرانی در ادبیات کهن
در ادامه، دکتر محمد عارف، دومین سخنران نشست، درباره «ریخت شناسی کهنالگوهای فرهنگی و اجتماعیِ زن با شاخصهای هویت ایرانی در ادبیات کهن» به ارائه سخنرانی خود پرداخت و گفت: سابقه حضور موثر زن در فرهنگ و جامعهی ایرانِ مبتنی بر 30 قوم گونهگون و صدها قبیله، ایل، تبار، مذاهب، زبانهای متعدد، و سبکهای مختلف زندگی، به هزاره پنجم پیش از میلاد برمیگردد. در این میان 24 شخصیت زن در شاهنامه فردوسی نیز، نقشآفرینیهای زنانه ماندگاری دارند. تحولات فرهنگی جوامع بومی ایران از عصرِ پیشاهخامنشی، همواره در جهت تکاملگرایی و توسعه مدنی بوده و بههمین نسبت، زنان ایران در زندگی رسمی و فرهنگعامه، سیاست، اقتصاد، ورزش، سلسلهمراتب نظامی، هنر، صنایع دستی، مدیریت خانه (کدبانویی)، درجات علمی، هنری، نظامی و فرهنگی، نقشآفرین بودهاند و گاهی نیز پیشتر از مردان، به بالاترین درجه اجتماعی، کهنالگویی و اسطورهای رسیدهاند.
دکتر عارف پس از این مقدمه، فهرست زنان نقشآفرین را برشمرد و به شرح دستاوردهای آنان در تقویت فرهنگ و هویت ایران باستان پرداخت.
بازتاب هویت ایرانی در نقالی دوره صفوی
دکتر محمد نجاری، سومین سخنران نشست، دربارۀ «بازتاب هویت ایرانی در نقالی دوره صفوی» سخن گفت و با این پرسش آغاز کرد که منظومههای پهلوانی و نقالی چه نقش و تأثیری در گفتمان فرهنگ دینی عصر صفوی داشتهاند؟ وی در ادامه به این مطلب اشاره کرد که در دوره صفوی، نقالی راهی برای تبلیغ و ترویج مذهب بوده است و تاریخ نقالی در ایران نشان میدهد، نقالی همیشه پیشهای تأثیرگذار بر گفتمان دینی عصر خود بوده است، مانند قرن سوم هجری که ایرانیان به نقالی داستانها و حکایتهای حماسی میپرداختند تا با نفوذ اعراب مبارزه کنند؛ یا زمانی که گرایش شیعه و سنی دو گروه مناقبخوان و فضایلخوان را دربرابر هم قرار داد و دوره صفوی که عصر رونق شاهنامهخوانان و نقالان است و گاه میان روایتهای حماسی یلان و پهلوانان با مذهب رایج احساس تعارض ایجاد میشد.
دکتر نجاری در پایان سخنانش به متن زرینقبانامه اشاره کرد و گفت: زرینقبانامه یکی از نمونههای منظومههای پهلوانی است که در گفتمان فرهنگ دینی عصر صفوی نقشآفرین بوده است. زرینقبانامه از سرایندهای ناشناس، یکی از متون منظوم پهلوانیِ نقالی/عامیانه در دوره صفوی در نوع ملّی/مذهبی حماسهها قرار دارد. ناظم زرینقبانامه، گاهی از داستانهای متن را از زبان پیرگوهرفروش و ترجمان نقل کرده است.
بخش پایانی نشست نیز با برخوانی این ابیات توسط دکتر حیاتب اختصاص داشت:
تو را ای گرانمایه، دیرینه ایران
تو را ای گرامیگهر، دوست دارم
تو را ای کهن زادبوم بزرگان
بزرگآفرین نامور دوست دارم
هنروار اندیشهات رخشد و من
هم اندیشهات هم هنر دوست دارم»
انتهای پیام