روزنههايی كه گشوده شد
حميدرضا جلايیپور درباره نتایج انتخابات توضیح میدهد
حمیدرضا جلاییپور در روزنامه اعتماد نوشت: «شرايط استانهاي نظم دسترسي باز، شرايط حركت در دالان باريك آزادي، لزوم تقويت حد وسط سياسي و جريان ميانه و توافقساز، لزوم تدريجيگرايي و ائتلافسازيهاي مسالهمحور ميان اقليتها، لزوم مسيرانديشي در جهت اهداف، لزوم همكاري توسعهآفرينِ جامعه و حاكميت، تفاوتهاي كاركرد انتخابات در نظامهاي هيبريدي و دموكراتيك، لزوم توجه بيشتر به شرايط منطقه و جهان و ملاحظات كلان مربوط به امنيت ملي در انتخابهاي سياسي، لزوم گشايش در ائتلاف مسلط براي ممكن شدن فعاليتهاي جامعهمحور متشكل، رهزن بودنِ دوگانه جامعهمحوري و انتخاباتمحوري و اينكه آزادي انتخابات و توسعه و مردمسالاري بايد هدف ممارستهاي مصلحانه و انتخاباتي باشد و نه پيششرط آن، بسيار بيش از گذشته در گفتوگوهاي نيروهاي سياسي به گوش ميرسد. ميتوان اميد داشت راهبرد متناسب با مباني تجربي و نظري بيانيه در ميان نيروهاي مصلح و توسعهگرا در سالهاي پيش رو حاميان افزونتري بيابد و توسط نهادهاي بيشتري پي گرفته شود. نتايج انتخابات هم مويدي تجربي بر يكايك محورهاي بيانيه شد.
امروز روشنتر شده است كه همه جريانهاي متكثرِ حامي مشاركتِ انتخاباتي و همه جريانهاي متكثر حامي تحريم و عدم مشاركت انتخاباتي در اقليتند، بحران نمايندگيشان حاد است و اگر اسير توهم خوداكثريتپنداري نشوند تنها با ساختن ائتلافها و توافقهاي حل مسالهاي و تقويت ميانه است كه ميتوان از واپسروي و خشونت و بحرانهاي بزرگتر ملي پيشگيري كرد، گامبهگام اصلاحگري كرد، از ضعف قدرت متشكل جامعه و ضعف قدرت زيرساختي حاكميت كاست و براي توسعه پايدار و دموكراسي ماندگار زمينه ساخت.
2- تقويت ميانه در مجلس دوازدهم: امضاكنندگان متكثرِ بيانيه تحليلي روزنهگشايي يك ستاد و حزب نبودند و ليستي هم پيشنهاد نكردند. پيشنهادشان هم براي تلاش جهت روزنهگشايي در انتخابات ۱۴۰۲ توسط اغلب نهادها و رهبران سياسي ميانه و اصلاحگرا اجابت نشد. اقليتي از احزاب و نيروهاي اصلاحگرا و ميانهرو اما براي روزنهگشايي در شرايط سرد و سخت انتخابات ۱۴۰۲ فعال شدند و عجيب اينكه به هدفي فراتر از انتظار اوليه رسيدند. مفروض اغلب امضاكنندگان اين بود كه ميزان مشاركت در انتخابات ۱۴۰۲ نزديك به ۱۳۹۸ ميشود و حتي با همين ميزان كم مشاركت و رقابت ميتوان در سطح كشور بين ۱۵ تا ۳۰ نماينده توسعهگرا و اصلاحگرا به مجلس فرستاد و اقليتي ميانه تشكيل داد. پيشبيني مشاركت دقيق بود و برخلاف فرض بسياري از حاميان تحريم و عدم مشاركت نه زير ۳۰ درصد كه بيش از ۴0 درصد شد. نامزدهايي كه از طريق يكي از ليستهاي ميانه (عليه تندروي) در سراسر كشور وارد مجلس خواهند شد بيش از ۴۰ نفر خواهند بود و لااقل ۲۵ نفر آنها براي تشكيل يك فراكسيون ميانه موثر ميتوانند سازماندهي و تغذيه شوند. برخلاف آنچه در بعضي تحليلهاي سوگيرانه گفته ميشود نتايج انتخابات نشان ميدهد كه حتي اگر ليست صداي ملت در تهران توسط علي مطهري ارايه نشده بود با همين سطح بسيار پايين مشاركت در تهران هم همه نامزدهاي نزديك به پايداري كه در انتخابات پيروز شدهاند به مجلس راه مييافتند. اما خارج از تهران، تعدادي از نامزدهاي مورد حمايت ليستهاي ميانه در شرايطي پيروز شدند كه رقيب اصليشان نزديك به پايداري بود و در واقع همين نامزدهاي ميانه از شمار نامزدهاي تندرو پايداري در مجلس كاستند (از جمله در حوزههاي انتخابيه انار و رفسنجان، سبزوار، كازرون و كوهچنار، ايلام، مهران و بابل).
در دهها حوزه هم نامزد ميانه/ توسعهگرا/ اصلاحگرايي كه راي آورده مانع ورود يك رقيب اصولگرا به مجلس شده است. نمونه فريد موسوي در مراغه به ويژه درسآموز است. او كه يك نامزد شناسنامهدار و تواناي اصلاحجو است و براي اولينبار از مراغه نامزد ميشد در همين شرايط عسرت سياست و با يك پويش انتخاباتي فعال و قوي رقباي توانمندش را شكست داد، ۳۲ هزار راي بسيج كرد و حتي بخشي از تحريميها را به مشاركت در انتخابات سوق داد. اگر نامزدهاي باكيفيت بيشتري ثبتنام ميكردند، اگر نامزدهاي تاييد صلاحيت شده توسط احزاب پايش بهتري ميشدند و اگر نيروهاي بيشتري فعالانه و روزنهگشايانه فعاليت انتخاباتي ميكردند آنچه فريد موسوي در مراغه انجام داد در بسياري از حوزههاي ديگر قابل تحقق بود. با اين حال، بهرغم همه موانع و ردصلاحيتهاي ناعادلانه و گسترده، در همين فضاي سرد دهها نامزد توسعهگرا و ميانه وارد مجلس شدند. برخلاف نتايج انتخابات در تهران كه نشانگر توفيق نامزدهاي تندرو نزديك به پايداري با استفاده از مشاركت بسيار پايين است، در سطح كشور نامزدهاي تندرو توفيق كمتري داشتهاند و نامزدهاي اصولگراي ميانه و نامزدهاي ليستهاي ميانهروها (عليه تندروي) يك بلوك موثر در مجلس آتي خواهند بود. نتايج انتخابات نشان ميدهد كه در خارج از تهران پايداري تنها ۱۹ نامزد اختصاصي و شريان ۲۳ نامزد اختصاصي به مجلس فرستادهاند. اگر اين اعداد را با نتايج تهران كه ميتوان پيشبيني كرد ۲۵ نامزد پايداري و شريان پيروزش شوند، جمع كنيم بلوك راست تندرو (پايداري و شريان) در مجلس دوازدهم حداقل ۶۷ نفره خواهد بود.
حدود ۵۰ نامزد مشترك شريان با ائتلاف شانا (قاليباف) هم وارد مجلس ميشوند. ۱۵۹ نامزد باقيمانده تركيبي از نامزدهاي اختصاصي ائتلاف شانا (قاليبافيها و اصولگرايان توسعهگراتر)، نامزدهاي احزاب اصلاحطلب و ليستهاي ميانهروها (عليه تندروي) و مستقلها هستند كه گرچه جريان دولت و شريان بخشي از آن را جذب خواهد كرد، يك بلوك بزرگند (بسيار بزرگتر از مجلس ۹۸) كه ميتوانند جهتگيري ميانه در برآيند مجلس آينده را تقويت و تندروها را تا حدي مهار كنند. به تعبير ديگر دو بلوك بزرگ شريان (نزديك به دولت) و بلوك ميانهتر در مجلس بعدي رقابت اصلي را خواهند داشت و همين چند ده نامزد توسعهگرا و اصلاحگرا و ميانهرو ميتوانند با بازيگري مناسب در كاهش مصوبات مخرب و افزايش مصوبات خوب مجلس نقش مهمي ايفا كنند.
3- افزايش توجه به راي اعتراضي و روزنهگشا: قبل از انتشار بيانيه روزنهگشايي اغلب گفتوگوها حول دوگانه عدمشركت/تحريم و مشاركت ايجابي شكل ميگرفت. اما در بند دوم بيانيه آمده بود كه «حق راي ظرفيتهاي زيادي براي كنش خلاق و موثر دارد. «راي روزنهگشا» با اهداف و انتظارات حداقلي، «راي اعتراضي مثبت» (شامل «راي به ليست جايگزين»، «راي به ليست ناقص» و «تك راي») و «راي اعتراضي منفي» (شامل «راي منفي تاكتيكي» و «راي باطله» از جمله «راي سفيد») نيز در انتخاباتي كه كاملا آزاد نيست و بخش بزرگي از شهروندان فاقد نامزدهاي باكيفيتند، ميتواند در جعبه ابزار سياسي ما مصداقهاي حضور با پرنسيب اصلاحگرانه باشد.» نتيجه انتخابات ۱۴۰۲ نشان داد كه هم راي روزنهگشا (كه به ورود دهها نامزد توسعهگرا به مجلس انجاميد)، هم راي اعتراضي منفي (ميليونها راي سفيد و باطله) ميتواند در عمل هم مورد استفاده ميليونها شهروند قرار گيرد و ضمن اظهار رساي اعتراضشان يا بهبود تركيب مجلس، مانع كاهش مشاركت انتخاباتي در حدي شود كه نهاد انتخابات را بلاموضوع كند و مخاطرات امنيت ملي را افزايش دهد. در انتخاباتهاي آينده شايد طيف گستردهتري از نيروهاي سياسي و شهروندان به استفاده مسوولانه و فرصتساز از ظرفيتهاي متعدد حق راي (از جمله براي روزنهگشايي و اعتراض) متمايل شوند.
4- پذيرش تكثر راهبردي: بخشي از نيروهاي دموكراسيخواه و اصلاحطلب، در اين دوره سوداي تكصدايي در اين جريان وسيع را داشتند و تفاوتهاي تحليلي و راهبردي مهمي كه از جمله به تصميمهاي انتخاباتي متفاوت و مسيرهاي متفاوت ميانجاميد را انكار ميكردند. تصميم اكثريت جبهه اجرا شد و هيچ نيرويي به نام جبهه و هيچ ائتلافي به نام اصلاحطلبي در انتخابات ليست نداد. اما امروز در پي تعين گفتماني بيشتري كه با بيانيه روزنهگشايي تقويت شد و روشنتر شدن اينكه هر دو راهبرد در سطح رهبران و احزاب و رسانهها و نيروهاي فكري مصلح حاميان قابل اعتنايي دارد، جريان اصلاحجو به پذيرش اين تكثر راهبردي نزديكتر شده است و حاميان هر يك از اين دو گرايش ميتوانند در قالب فراكسيونهاي درونجبههاي يا ائتلافها و تشكلهاي ديگر متعينتر بشوند و به جاي انكار و تخفيف يكديگر به گفتوگو و به رسميت شناختن ديگري و همافزايي نزديك شوند.
جهت حركت نيرويي كه ميخواهد قطب سياسي را تقويت كند با جهت نيرويي كه در پي تقويت حد وسط و ميانه سياسي است، متفاوت است. مسير نيرويي كه انتخابات آزاد و مواد ۱۵گانه بيانيه سيدمحمد خاتمي را هدف اصلاحات تدريجي ميداند با مسير نيرويي كه آن را پيششرط اصلاحات ميداند، تفاوتهايي دارد. در بسياري از زمينهها ولي امكان همكاري و همافزايي در جهت اهداف مشترك فراهم است. بدون پذيرش تكثر راهبردي در اين جريان، نيروها همديگر را ميفرسايند و خنثي ميكنند. امروز بيش از يك ماه پيش به پذيرش اين تكثر نزديك شدهايم. ارزيابي من اين است كه در ماههاي آينده و در انتخابات ۱۴۰۴ هم طيف گستردهتري از نيروهاي اصلاحطلب، برخلاف سال ۱۴۰۲، انتخابات و ضرورت بازيگري اصلاحگرانه براي افزايش رقابت و مشاركت و تاثير نهادهاي انتخاباتي را جدي ميگيرند و كنارهگيري از ميدان انتخابات كمتر از امروز در ميان اصلاحطلبان حامي خواهد داشت. در سمت ديگر هم كساني كه حامي كنارهگيري انتخاباتي يا نااميد از اصلاح تدريجي و نزديكتر به گرايشهاي فرااصلاحطلبانه و دفعيگراترند هم متعينتر ميشوند.
5- روزنهگشايي رسانهاي و گفتوگويي: بخشي از نيروهاي ميانه اصولگرا در رسانههايشان و صداوسيما و حاميان ساير نيروهاي سياسي در محافل و انجمنها و پلتفرمهاي آنلاين از انعكاس صدا و راهبرد روزنهگشايي و گفتوگو با حاميانش استقبال كردند. امروز تعدادي از حاميان راهبرد بيانيه و استدلالهايشان در عرصه عمومي بيشتر شناخته شدهاند. تقويت ميانه و حد وسط سياسي، ساختن ائتلافهاي حلمسالهاي ملي، اصلاحگري تدريجي و قانوني و باز كردن ميدانها به روي طيف گستردهتر و متكثرتري از ايرانيان، بدون اينكه صداي مصلحان امكان انعكاس در رسانههاي رسمي داشته باشد، تهديد محسوب نشوند، امكان فعاليت متشكل داشته باشند و گفتوگو با آنها پذيرفته شود ممكن نيست، درست به همان معنا كه بدون گفتوگو و مذاكره رسمي توافقهاي بينالمللي (از جمله برجام) ناممكن است. در هفتههاي گذشته صداوسيما و بسياري از نيروها و رسانههاي اصولگرا حاضر به انعكاس صداي حاميان راهبرد بيانيه شدند و روزنهاي رسانهاي و گفتوگويي با مخاطب وسيع گشوده شد كه ميتواند به ترويج راهبرد بيانيه، گفتوگوي ملي و نزديك شدن به اقتضائات حصول نوعي توافق ملي جديد و گشايشآفرين ميان حاكميت و نيروهاي اجتماعي كمك كند.
براي ارزيابي هر تحليلي بايد به قوت استدلالها و مباني تجربي و نظري آن توجه كرد و نه تعداد حاميانش. براي ارزيابي اثربخشي هر راهبردي هم سالها زمان نياز است. با اين حال در همين گام اول، هم حاميان اين راهبرد نيرويي قابل اعتنا شدهاند و هم روزنههاي پنجگانه بالا ميتواند زمينهساز گامهاي بعدي در مسير بسط خير همگاني ايرانيان شود. افزايش حاميان اين راهبرد توافقگرا و تدريجيگرا در ميان نيروها و نهادهاي جديد و موجود، تغذيه بهتر اقليت ميانه مجلس دوازدهم و تداوم گفتوگوهاي ثمربخش با ساير نيروها ميتواند جوانهاي كه با اين بيانيه زده شد را طي ساليان به نهالي بدل كند كه ثمراتش براي زندگي ايرانيان ملموس شود و همه كشتيسوارانِ ايران، از جمله آنها كه اكنون منتقد بيانيهاند، ذينفعش شوند.»
انتهای پیام
با سلام برادر محترم و جامعه شناس عزیز.بنظر همه دلایل ۵ گانه جنابعالی بیشتر حالت توجیه و فرار از نتایج رقت بار و فاجعه آمیز حرکت شما در بیانیه ۱۱۰ نفری می باشد.رفتار و افکار جنابعالی بیشتر شبیه ستون پنجم های زمان کارزار می باشد.آخر شما چه جامعه شناسی هستی که دم از تحزب و حرکت جمعی میزنی ولی خودت پایبند به برنامه ها و اهداف آن نیستید!وقتی نخبه جامعه, تحزب و همبستگی و اتحاد در جبهه اصلاحات را با حرکات خود تهی از معنی می کند از مردم عادی چه انتظاری میرود.به باور من رفتار قبل انتخاباتی جنابعالی با هیج عقل سیاسی و بشری قابل دفاع نمی باشد و شما استحقاق روشنگری برای مردم را ندارید.ضروری هست جنابعالی و تیم 110نفره نتایج انتخابات را بصورت موشکافانه مورد تحلیل قرار بدن .از نظر من که سواد سیاسی آنچنانی ندارم از نتایج انتخابات میشه دهها مقاله و رساله دکترا استخراج کرد.
بعد از این همه نشست و برخاست با امثال شما و سفید شدن در میان شماها ، لازم نیست این همه آسمون و ریسمون ببافی ما فقط بلدیم خیلی حرف بزنیم و قمپز در کنیم و هیاهوی رسانه ای براه اندازیم هیچ غلطی نکنیم که به نفع مردم باشد