ملاهادی سبزواری؛ شارح و مروج بیبدیل مکتب صدرایی
«ملاهادی سبزواری» حکیم، عارف و شاعر شیعه عصر قاجار، متخلص به اسرار، یکی از عالمان میراثدار بزرگ فکر، اندیشه و حکمت اسلامی و از چهرههای حکمت متعالیه بود.
الهه سادات بدیعزادگان در سایت اصفهان زیبا نوشت: «ملاهادی سبزواری، حکیم، عارف و شاعر شیعه عصر قاجار، متخلص به اسرار، یکی از عالمان میراثدار بزرگ فکر، اندیشه و حکمت اسلامی و از چهرههای حکمت متعالیه بود.
حکیم سبزواری در سال ۱۲۱۲ هجری قمری در سبزوار به دنیا آمد. پدرش میرزا مهدی ملقب به «تاجر»از خیران سبزوار بود که مسجد و آبانبار متصل به آن در این شهر، یکی از آثار بهجامانده از موقوفات اوست.
میرزا مهدی تاجر سهمی از اموال خود را وقف مسلمانان کرده بود تا همه ساله درآمد آن صرف اطعام مردم شود. مادر ملاهادی، زینته الحاجیه نیز زنی از خانوادههای متدین سبزوار بود. مسجد حاج محمد بیک سبزوار از آثار بهجامانده برادر او است.
تحصیل علوم دینی
ملاهادی هشت سال داشت که به جمع محصلان علوم مقدماتی پیوست و در اواخر نوجوانی ادبیات عرب را فرا گرفت. در ۱۰ سالگی بههمراه ملاحسین سبزواری راهی مشهد شد و در حوزه علمیه مشهد مشغول به تحصیل شد و ۱۰ سال در کنار بارگاه امام رضا (ع) به تحصیل پرداخت. سپس شهرت حکمای اصفهان او را برای تحصیل عرفان و فلسفه به آن دیار کشاند.
در حوزه پررونق اصفهان آن زمان، اساتیدی همچون حاج شیخ محمدتقی مؤلف کتاب هدایته المسترشدین و حاجمحمد ابراهیم کلباسی، نگارنده کتاب «اشارات الاصول» و آیتالله ملااسماعیل کوشکی، درس و بحث علمی داشتند. پساز مدتی اقامت در مشهد به سبزوار بازگشت و در آنجا به تدریس و تألیف و تربیت شاگردان پرداخت و در اندک مدتی چنان شهرتی یافت که اهل دانش از اقصی نقاط جهان اسلام برای تحصیل نزد او میشتافتند. شمار شاگردان فاضل او به بیشاز ۷۰ تن میرسید. از مهمترین خصایص اخلاقی او اعراض کامل از دنیا، توجه تام بهحق، انجام طاعات، تهجد، توسل، تفکر، نشستوبرخاست با فقرا و پیگیری احوال آنان و استفاده از وقت بود.
زیست زاهدانه
ملاهادی زندگی زاهدانهای داشت. نقل است باآنکه از سهم آب و زمینهای مزروعی کافی برخوردار بود، اما خود به زراعت مشغول بوده و نان سالیانه خود را با زراعت مهیا میکرد و حاصل دسترنج خویش را با فقرا و طلاب تقسیم میکرد. نقل است که حاج ملاهادی سبزواری مدتی برای تهذیب نفس و ریاضت به صورت ناشناس، مستخدم مدرسه علمیهای در کرمان میشود.
او حتی به اشراف و شخص شاه نیز بیتوجه بود. روزی ناصرالدینشاه در سبزوار به خانه وی آمد و او با غذایی ساده از شاه پذیرایی کرد و در مقابل اصرار شاه هیچ خواستهای از وی نداشت. او باغ انگوری داشت که با دسترنج خود از آن محصول برمیداشت. ملاهادی در دوران زندگی خود همواره کار میکرد و هیچگاه از بیتالمال ارتزاق نمیکرد.
عارف ربانی حاج ملاهادی سبزواری علاوهبر تمرکز و تبحر در حکمت و عرفان و استیلا بر علوم اسلامی و آگاهی بر ابعاد گوناگون دانش و معرفت ازلحاظ زهد و مقام معنوی و وصول به مرتبه تحقق نیز جایگاه شامخی داشت. او با ۷۸ سال سن، در زمره مردان روشنضمیر، ساده و بیآلایشی بود که علاوهبر آنکه به لطف و عنایت الهی از هوش و استعداد ذاتی، فهم و زیرکی، اصالت و نجابت خانوادگی برخوردار بود، صاحبقلمی روان، تقریری لطیف و بیانی بینظیر بود. او با پرهیز از تجمل و روی آوردن به قناعت و دوری از خودنمایی در زندگی بهجایی رسیده بود که خود میگفت: «الله هدانی و علمنی و ربانی».
ملاهادی و ترویج فلسفه صدرایی
ملاهادی اگرچه مکتب مستقلی در فلسفه نداشته و بیشتر نظریه فلسفی صدر المتألهین را شرح میداد، کتاب منظومه او دوره کامل منطق و فلسفه بوده است و جایگاه مهمی در فهم مکتب صدرایی دارد. توضیح اینکه فلاسفه اسلامی به دو گروه تقسیم میشوند؛ دستهای صاحبفکر، ایده و آیین جدید در قلمرو فلسفه بوده و در این عرصه ابتکار و نوآوری داشتهاند. شیخ اشراق و صدرالمتألهین شیرازی و… از جمله این فلاسفه هستند. دسته دوم عالمان فرهیخته و وارستهای بودند که مروجان و مفسران ایده و افکار فیلسوفان نوآور و شارحان آثار آنها هستند. یکی از حکمای طراز اول این گروه، حاج ملاهادی سبزواری است که بهحق یکی از شارحان مکتب بیبدیل صدرایی و از بزرگترین مروجان اسلوب فکری و فلسفی ملاصدراست.
کوشش و تلاش ملاهادی سبزواری در شرح و بست مکتب صدرالمتألهین، رنسانس علمی و فلسفی بزرگی در ایران به وجود آورد. لازم به ذکر است که اگرچه نمیتوان ملاهادی سبزواری را در شمار پایهگذاران مکتب و مرام بدیع فلسفی دانست، اما مقلد محض و تابع بیکموکاست خواندن او نیز بهدور از انصاف است؛ زیرا او هیچگاه بدون تجزیهوتحلیل عقلایی و بدون تأمل و تدبیر به استفاده از فناوریهای علمی و ذهنی یا التزام و اعتقاد به باورهای علمی گذشتگان مبادرت نمیورزید.
زمانه ملاهادی سبزواری
حکیم سبزواری در شرایط دشوار فرهنگی و علمی و در روزگار بیخبری، عمر شریف خود را یکسره وقف تحصیل و کسب دانش، فرهنگ و نشر معارف حقه و اشاعه معرفت و فضیلت کرد. ملاهادی پساز دوره فتنه، آشوب و اغتشاشی که پساز حمله افغانها در ایران به وجود آمد، تصمیم به احیای مجدد فلسفه و حکمت در حوزههای علمیه ایران گرفت. حکیم بزرگ عهد قاجار، فلسفه صدرایی را از خمود و عزلت بیرون آورد و بار دیگر انوار دانش آن فیلسوف شیرازی را شعلهور کرد.
در عهدی که فلسفه مشایی رونق داشت و حتی شاگردان برجسته ملاصدرا همچون عبدالرزاق لاهیجی و فیض کاشانی هم در پی ترویج اندیشههای استاد خود نبودند و ظهور شیخیه و مخالفتهای شیخ احمد احسایی و طرح آرا و افکار مخالف، فروغ اندیشههای ملاصدرا را در محاق غفلت فرو برده بود، حقیقتا جهد و تلاش ملاهادی سبزواری در شرح و بسط مکتب صدرالمتألهین، تحول علمی و فلسفی بزرگی در ایران به وجود آورد و روحی تازه در کالبد بیجان فلسفه و حکمت ملاصدرا دمید.
جایگاه او در فلسفه و در عهد ناصرالدینشاه قاجار بهمثابه منزلت ملاصدرا در زمان شاهعباس صفوی بود. به عقیده برخی ملاهادی سبزواری بیشتر عارفی متبحر در فلسفه و حکمت الهی بهنظر میرسید تا حکیمی علاقهمند به عرفان و اصول عرفانی و از همین روست که حسین نصر او را از چهرههای برجسته اهل حکمت و عرفان در عهد قاجار و یک قدیس فیلسوف معرفی میکند.
قرآن و سنت در اندیشه فلسفی ملاهادی
تفکرات فلسفی ملاهادی سبزواری با دین، معارف و آموزههای اسلامی درآمیخته بود. او به شیوه محققانی همچون ملاصدرا و میرداماد در تأیید ادله حکمی از عرفان محمد (ع) و آلمحمد (ع) اعم از مضامین آیات قرآن و احادیث حضرات معصومین بهرههای فراوان میبرد و در استفاده از اصطلاحات و تعابیر، نگاهی خاص به شرعیات و آیات الهی داشت. میزان بهرهگیری از مؤیدات شرعی، قرآنی و روایی او در مباحث فلسفی در آثارش کاملا مشهود و قابللمس است. او حتی گاهی برای اثبات برخی از اصول فلسفی و عرفانی صراحتا به دلایل نقلی و نص کلام حضرت علی (ع) نیز تمسک میجست.
تألیفات
آثار ملاهادی سبزواری، خصوصا منظومه حکمت، مجموعهای از تعالیم ناب فلسفی و عرفانی بزرگانی همچون شهابالدین سهروردی، ابنعربی، ابنسینا، فارابی و دیگر فلاسفه و عرفای نامی است. عمده منابع تألیفات او را کتابهای اسفار ملاصدرا، قبسات میرداماد، شرح خواجه نصیرالدین طوسی و حکمتالاشراق سهروردی تشکیل داده است. البته تعمق و تأمل عمیق او در آیات الهی، احادیث و ادعیه مأثوره و توجه خاص او به تعالیم پرمحتوای دینی به فلسفه او رنگوبوی تقدس و الهی بخشیده است.
ذکر این نکته نیز ضروری است که اندیشه کلامی بزرگان اهل حکمت همچون علامه حلی، شیخ مفید و شیخ طوسی در آثار و افکار سبزواری تأثیر خود را بر جای گذاشته است. خدمات ارزشمند و ابداع روش مبتکرانه او در بیان دقیق مطالب سخت و دشوار فلسفی و تدوین یک دوره فشرده فلسفه اسلامی که تا آن زمان، بدین شکل و محتوا وجود نداشت، همه مؤید دقت فلسفی ملاهادی سبزواری است.
«منظومه حکیم ملاهادی سبزواری» مهمترین کتاب حکمی فلاسفه متأخر پساز «اسفار» ملاصدراست که شامل یک دوره موجز از فلسفه و حکمت متعالی است. تلخیص، مرتبسازی و بیان موجز از متن مشوش و نامرتب «اسفار» با نثر مسجع و موزون، همراه با نظمی بلیغ با ذکر مثال و عبارات لطیف از خصوصیات این اثر سبزواری است. ملاهادی بهمنظور آمادگی نوآموزان حکمت و فلسفه و ورود آنها به عرصه مسائل غامض و پیچیده «اسفار» به تألیف و تدوین این منظومه پرداخت که برخی بههمین جهت آن را «کلید اسفار» نامیدهاند.
وفات
مرحوم حکیم سبزواری در عصر روز ۲۸ ذیالحجه سال ۱۲۸۹ قمری دار فانی را وداع گفت و پیکر مطهر آن عالم فرزانه با حضور مردم سبزوار تشییع و در بیرون دروازه سبزوار بهنام «دروازه نیشابور» به خاک سپرده شد. بعدها در سال ۱۳۰۰ قمری مرحوم میرزا یوسف، فرزند میرزا حسن مستوفی الممالک، وزیر اعظم ایران، آرامگاه و زائرسرایی در آنجا احداث کرد.»
انتهای پیام