اهمیت نمادین اولین ایرباس
دکتر محمد فاضلی، استاد دانشگاه در یادداشتی تلگرامی درباره ی تحویل اولین هواپیمای ایرباس به ایران از قرارداد خرید بزرگ پس از برجام [لینک]، نوشت:
اولین هواپیمای ایرباس خریداریشده از فرانسه امروز تحویل ایران شد و قرار است فردا در فرودگاه مهرآباد به زمین بنشیند. یک فروند هواپیما تحولی در صنعت هوایی ایران ایجاد نمیکند و بنابراین ارزش اقتصادی آن به اندازه سایر ارزشهای این هواپیما نیست. من تصور میکنم ارزش نمادین این هواپیما بسیار بیشتر از ارزش اقتصادی آن است، لیکن پیش از شرح ارزش نمادین آن، باید بگویم که بسیار متأسفم که وزارت راه و شهرسازی در کل بیش از یکسال گذشته یک گزارش توجیهی منسجم، دقیق، با آمار و ارقام، و استدلالهای روشن درباره ضرورت نوسازی ناوگان حمل و نقل هوایی ایران و اهمیت راهبردی آن منتشر نکرد. این کوتاهی به کنار، اما اولین ایرباس به جهات زیر اهمیت دارد:
1. برجام اگر فقط یک دستآورد میداشت و آن هم غیرامنیتی کردن پرونده هستهای ایران و لغو شش قطعنامه شورای امنیت علیه ایران بود، ارزشمند بود؛ لیکن دستآوردهای دیگری داشته و فردا که اولین ایرباس بر زمین بنشیند، این دستآوردها بیشتر عینی و ملموس میشود. واژه «هیچ» که درباره برجام بهکار میبرند «پوچ» خواهد شد.
2. اولین ایرباس نشان میدهد راهبرد تعامل سازنده، بهواقع سازنده است. این پرنده آهنی، پرنده زیبای امید به «عقلانیت تعامل سازنده» را در آسمان ایران به پرواز درمیآورد. مردم خواهند دید که دو سال و نیم مذاکره و یکسال ایستادگی بر سر اجرای توافق برجام، ثمر داده است.
3. اولین ایرباس نشان میدهد که میتوان با عقلانیت تعامل سازنده، از شرایط تحقیرآمیز 40 سال اجبار به استفاده از هواپیماهای دست چندم بیرون آمد. ناوگان فرسودهای که میانگین سن آن بالای 25 سال است، در شأن ملت ایران نیست.
4. اولین ایرباس، شکافی بر دیوار «بیحاصل دانستن تعامل اقتصادی با جهان» وارد میآورد. این شکاف، محصول رویکردی متفاوت به جهان است.
من آنقدر سادهلوح نیستم که بگویم اگر هزار مشکل حلنشده داریم، دلمان را به یک ایرباس نو خوش کنیم؛ بلکه کاملاً برعکس، معتقدم آنقدر مشکلات بنیادین داریم که ده ایرباس نو هم ذرهای از مشکلات ما را حل نمیکند. مشکل نداشتن ناوگان هواپیمایی کارآمد و نو هم برآمده از همان مشکلات بنیادین اقتصاد و سیاست جامعه ایرانی است. ایرباس نو لیکن به شکلی نمادین، اهمیت رویکرد و نگاه نو به تعامل با جهان را آشکار میسازد. اولین ایرباس نشان میدهد که تن دادن به منطق گفتوگو، کارساز است. مهمتر اما آن است که بپرسیم: چه زمانی منطق گفتوگوی صریح درباره مشکلات داخلی در دستور کار قرار میگیرد؟ و آیا در عصر «پساهاشمی» این گفتوگو دشوارتر خواهد شد؟
انتهای پیام