انتخابات مشروعیتساز یا انتخابات «مشروعیتسوز»!
آیتالله محمد سروش محلاتی، استاد دروس خارج فقه حوزه علمیه در کانال تلگرامی خود مطلبی با عنوان انتخابات مشروعیتساز یا انتخابات مشروعیتسوز!» نوشتهاست که متن کامل آن را در ادامه میخوانید.
طرح یک سوال:
مشارکت در انتخابات خبرگان اول ۷۷٪ و خبرگان اخیر (پنجم) ۶۱٪ و خبرگان فعلی ۴۱٪ میباشد. آیا این کاهش چشمگیر مشارکت که به تقلیل آراء به کمتر از نصف انجامیده و با کسر آراء سفید و مخدوش در حدود ۳۰٪ میباشد، تاثیری در اعتبار فقهی و حقوقی مجلس خبرگان دارد؟ آیا اگر خبرگان ۷۷ درصدی توانست به انتخاب رهبری پس از رحلت امام مبادرت نماید، خبرگان ۳۰ درصدی هم میتواند در آینده چنین نقشی داشته باشد؟
خلاصه دیدگاه:
در میان چند انتخاباتی که در جمهوری اسلامی برگزار میشود مثل انتخابات مجلس و ریاست جمهوری، فقط یک انتخابات است که با مشروعیت نظام ارتباط مستقیم دارد و کاهش آراء در آن، خلل در ارکان مشروعیت نظام پدید میآورد و آن انتخابات خبرگان است. رئیس جمهور با انتخابات ۴۰٪ میتواند در راس قوه مجریه قرار بگیرد و به تمشیت امور بپردازد ولی فقیهی که منتخب یک خبرگان ۴۰٪ باشد، نمیتواند در جایگاه ولایت، تصدی امور کشور و مسئولیتهای رهبری را بعهده گیرد.
استدلال این دیدگاه آن است که بر اساس مبانی فقهی، نظام ولایت با بیعت مردم تحقق مییابد و اگر بپذیریم که مردم با آراء خود در انتخاب خبرگان، بهطور غیر مستقیم با ولی فقیه بیعت میکنند، آنگاه نتیجه این میشود که کاهش رای مردم، بمعنی کاهش بیعت کنندگان است و وقتی این کاهش بیشتر از نصف باشد یعنی اکثریت مردم پذیرش و قبول خود را اعلام نکنند، تصمیم خبرگان بدون پشتوانه و اعتبار شرعی و بلکه قانونی خواهد بود. در قانون اساسی سال ۵۸ تصریح شده بود که:
ولایت امر بر عهده فقیه عادل و… است که اکثریت مردم او را به رهبری شناخته و پذیرفته باشند (اصل پنجم)
از نظر فقهی هم بر اساس مبنای امام خمینی که بنیانگذار این نظام است، تصدی قدرت به رأی اکثریت مسلمانان نیاز دارد:
تولی امور مسلمین و تشکیل حکومت بستگی دارد به آرای اکثریت مسلمین که در قانون اساسی هم از آن یاد شده است و در صدر اسلام تعبیر میشده به بیعت با ولی مسلمین (صحیفه امام، ج۲۰، ص ۴۵۹)
و قهرا وقتی خبرگان منتخب اکثریت جامعه نباشند، تصمیم آنان در انتخاب رهبر، رأی اکثریت مردم و بیعت آنان را همراه ندارد و تصدی بدون بیعت خواهد بود!
بعلاوه نباید فراموش کنیم که امام نیز صرفا به اتکای حق شرعی رهبری را بدست نگرفت. او به آراء اکثریت ملت استناد میکرد:
این جانب به واسطه رهبری مبتنی بر حکم شرع و آراء اکثریت قریب به اتفاق ملت، دولت موقت را معرفی میکنم (صحیفه امام، ج۶، ص۲۰)
بر اساس این تلقی اگر جمهوری اسلامی پشتوانه اکثریت را در این انتخابات مشروعیت ساز از دست دهد، آنگاه باز هم جمهوری و اسلامی خواهد بود؟!
اگر مسئولیت اصلی مجلس خبرگان، آمادگی این نهاد برای تصمیم گیری در لحظه حساس خلاء رهبری است، چگونه مجلسی بر خاسته از اقلیت، صلاحیت تصمیم گيری درباره رهبری در چنان شرایطی داشته و نظرش حکایت از پذیرش و بیعت اکثر مردم دارد؟
آیا جمهوری اسلامی به مبنای خود برمیگردد یا با اصرار بر نظریه آیه الله مصباح یزدی، همین مسیر را ادامه میدهد؟»
انتهای پیام