خرید تور نوروزی

تناسب‌نداشتن سیاست‌ها با ملاحظات آبی اصفهان

بر کسی پوشیده نیست که بحران آب یکی از بحران‌های جدی است که کشورمان در دوران حاضر به آن مبتلاست. بر اساس ارزیابی‌های جاری، ایران یکی از 12 کشور منطقه خاورمیانه است که با تنش‌های جدی آبی دست‌به‌گریبان است.

سامان سفالگر در سایت اصفهان زیبا نوشت: «بر کسی پوشیده نیست که بحران آب یکی از بحران‌های جدی است که کشورمان در دوران حاضر به آن مبتلاست. بر اساس ارزیابی‌های جاری، ایران یکی از 12 کشور منطقه خاورمیانه است که با تنش‌های جدی آبی دست‌به‌گریبان است و البته که بر اساس پیش‌بینی اندیشکده منابع آب جهان، در سال‌های آتی ایران جزو 40 کشوری خواهد بود که در وضعیت حاد آبی قرار خواهد داشت.

در این میان، استان اصفهان ازجمله استان‌ها و مناطقی است که سال‌هاست بحران آب جلوه‌های عینی‌تری از خود در آن به نمایش گذاشته است. کاهش قابل‌توجه ریزش‌های جوی سال‌های اخیر در این استان و شکل‌گیری برخی اعتراضات با محوریت مسائل آبی و مدیریت توزیع آب، همه و همه از جدی بودن بحران آب در استان اصفهان خبر می‌دهد.

بحرانی که به گفته کارشناسان این حوزه به برخی چالش‌ها درزمینه حکمرانی آب برمی‌گردد که عدم تناسب میان سیاست‌های کلی آب با واقعیت‌ها و ملاحظات آبی استان اصفهان ازجمله آن‌هاست.

ازاین‌رو، «اصفهان‌زیبا» در گفت‌وگو با انوش نوری اسفندیاری، عضو اندیشکده تدبیر آب ایران به واکاوی چند سؤال و نکته محوری در رابطه با سیاست‌گذاری و حکمرانی آب در ایران پرداخته است.

به گفته اسفندیاری اصلی‌ترین چالش در حوزه مذکور، برهم خوردن تعادل‌های پیشین در حوزه حکمرانی آب و ظهور عدم تعادل‌هایی است که در سازوکارهای جدید بروز می‌کنند. او معتقد است تأخر میان توسعه اصفهان و حکمرانی آب استان، سیاست‌گذاری و مدیریت منابع آب این استان را دچار چالش کرده است. در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید.

به‌عنوان سؤال نخست، اصلی‌ترین چالش‌های حکمرانی آب در ایران را چه می‌دانید؟

به نظر من چالش‌های مختلفی را درزمینه حکمرانی آب در کشورمان می‌توانیم مورد شناسایی قرار دهیم. به‌عنوان‌مثال، نظام حکمرانی آب در کشورمان در دستان دولت محدودشده و حالتی انحصاری را به خود گرفته است.

در این چهارچوب، دولت، قواعد و قوانین را وضع می‌کند و مردم هم صرفا تماشاگر هستند. این در حالی است که بایستی درزمینه حکمرانی آبی، میان مردم و دولت نوعی همکاری و تعاملِ فعال وجود داشته باشد و مردم نیز نسبت به مسئله مذکور، به سهم خود مسئولیت‌پذیری داشته باشند. درعین‌حال، نباید فراموش کنیم که کمرنگ بودن نقش مردم در حکمرانی آب، خود می‌تواند در عدم درک درست چالش‌ها و بحران‌های مرتبط با مسئله کمبود آب از سوی آن‌ها نقشی محوری بازی کند.

موضوعی که خود بحران آب در ایران را تعمیق می‌کند. دوم اینکه در بحث حکمرانی آب در کشورمان، تا حد زیادی استفاده از قوانین ترجمه‌ای و تقلیدی را در دستورکار داشته‌ایم. قوانینی که عمدتا ریشه در کشورهای غربی داشته‌اند و البته تناسبی با واقعیت‌های آبی ایران نیز ندارند. این مسئله به‌زعم من سبب شده تا تلفات آبی زیادی داشته باشیم.

سوم اینکه در حوزه حکمرانی آب، توجه کمی به استفاده از فناوری‌های روز و مدرن نیز شده است. مسئله‌ای که خود چالش‌های جدی را در عرصه حکمرانی آب سبب شده است. در کنار این‌ها، برخی قوانین و سنت‌های نانوشته در عرصه حکمرانی آب کشورمان را نیز به حاشیه رانده‌ایم که این مسئله هم در عرصه حکمرانی آب چالش‌زا بوده است.

بحث تبخیر آب در ایران جدی است؛ اما تلاش و اقدام مؤثری را جهت هماهنگ شدن با این وضعیت و اصلاح رویه‌های غلط در کشورمان مشاهده نمی‌کنم. البته که این‌ها تنها چند بخش مهم از چالش‌هایی هستند که حکمرانی آب در کشورمان با آن‌ها دست‌به‌گریبان است.

برخی این نقد را مطرح می‌کنند که ما در ایران چیزی به اسم حکمرانی محلی و منطقه‌ای آب نداریم و این مفهوم صرفا در قالب مسائل تئوریک محصور شده است. دیدگاه شما در این رابطه چیست؟

به‌هرحال ما نمی‌توانیم حکمرانی محلی نداشته باشیم چون وقتی قرار است سیاست‌ها و برنامه‌ها در رابطه با مزارع و دیگر مصرف‌کنندگان آب اجرایی شوند، ناچار بایستی ترتیبات و ضوابطی وجود داشته باشد.

البته اینکه حکمرانی محلی چه ظرفیت‌ها و کاستی‌هایی دارد و تا چه حد از ظرفیت‌های محلی بهره می‌برد، نیز بایستی به نحوی ویژه موردتوجه باشد. در این چهارچوب، این کیفیت حکمرانی است که مهم است. توجه داشته باشیم که چون نظام حکمرانی و سیاست‌گذاری آبی ما در ایران متمرکز است، طبیعتا چالش‌ها و نقطه‌ضعف‌ها در محیط محلی، خود را به نحو ویژه‌تری به نمایش می‌گذارند. گاهی امکان دارد که هدف‌گذاری‌های ملی، در سطح محلی نتایج خوبی نداشته باشند.

استان اصفهان ازجمله استان‌هایی بوده که سال‌هاست در مورد بحران آب و مدیریت منابع آبی در آن، تحلیل و تفسیرها و مباحث زیادی مطرح می‌شود. اصلی‌ترین چالش حکمرانی و سیاست‌گذاری آبی در این استان را چه می‌دانید؟

به نظر من اصلی‌ترین چالش در حوزه مذکور، برهم خوردن تعادل‌های پیشین در حوزه حکمرانی آب و ظهور عدم تعادل‌هایی است که در سازوکارهای جدید بروز می‌کنند. توجه داشته باشیم که در سال‌ها و دهه‌های اخیر، سیاست‌های توسعه‌ای و ضرورت ایجاد اشتغال و تقویت فضای کسب‌وکار ازجمله موضوعاتی بوده‌اند که به نحو قابل‌توجهی در کشورمان موردتوجه بوده‌اند.

استان اصفهان نیز از این معادله مستثنا نبوده است. بااین‌حال، مشکل اصلی کار آنجایی است که سیاست‌ها و روندهای توسعه‌ای در استانی نظیر اصفهان، تناسب کمی را با واقعیت‌ها و ملاحظات آبی این استان دارد.

در این چهارچوب شاهدیم که نه تکلیف توسعه استان اصفهان مشخص شده و نه در حوزه مدیریت و حکمرانی آب شاهد حرکتی روبه‌جلو هستیم و البته بعضا مشکلات در این عرصه تشدید و تعمیق هم شده‌اند. البته که در این فضا گرایش قابل‌توجهی نسبت به ارائه پاسخ‌های موقت به بحران‌ها و چالش‌های آبی هم وجود دارد. از این منظر، نوعی تأخر میان توسعه اصفهان و حکمرانی آب این استان وجود دارد که این مسئله همان‌طور که گفتم درزمینه سیاست‌گذاری و مدیریت منابع آب این استان ایجاد چالش می‌کند.

یکی از چالش‌های محوری در حوزه حکمرانی آب در کشورمان و البته استان اصفهان، بحث نظارت بر حُسن اجرای قوانین است. کمی در این رابطه توضیح دهید.

با توجه به استانی‌شدن مدیریت آب، از حالت یکپارچگی مدیریت حوزه آبریز اصفهان دور شده‌ایم و یکپارچگی حوزه آبریز شدیدا مخدوش شده است. در این راستا، رابطه میان پایین‌دست و بالادست، شکل ناهنجاری را به خود گرفته است. در سال‌های اخیر این نقد مطرح بوده که تصمیمات در حوزه حکمرانی و سیاست‌گذاری آبی با جامع‌نگری گرفته نمی‌شود و وقتی هم که تصمیم‌گیری صورت می‌گیرد، به‌خوبی اجرا نمی‌شود.

این نشان می‌دهد که ما بایستی در مورد سطوح حوزه آبریز به‌ویژه در رابطه با استان اصفهان شاهد تحولات مهمی باشیم. البته که در مورد حوزه آبریز استان اصفهان سعی شده تحولاتی مثبت ایجاد شود. بااین‌حال، این تحولات در جهت معکوس بوده‌اند. یعنی به‌جای اینکه جوامع محلی، بیشتر در مدیریت حوزه مذکور دخالت داده شوند، در عرصه میدانی، آن‌ها بیشتر به حاشیه رانده‌شده‌اند.

روند اصلاح امور در حوزه حکمرانی و مدیریت آب استان اصفهان را چگونه می‌بینید؟

به نظر من جهت‌گیری‌های خوبی را شاهد بوده‌ایم؛ بااین‌حال، توجه داشته باشیم که مسائل آبی اصفهان صرفا با ظرفیت‌های خودِ این استان حل‌وفصل نمی‌شود و باید حوزه‌های کلان‌تر نیز به کمک بیایند. در حقیقت در این حوزه نمی‌توانیم صرفا نگاه محلی و نقطه‌ای داشته باشیم. استان اصفهان هم با حوزه آبریز در استان یزد و هم برخی استان‌های مجاور دیگر شراکت دارد که هم منافع استان اصفهان و هم دیگر جوامع در دیگر استان‌ها باید موردتوجه قرار بگیرند.

توجه داشته باشیم که بحران آب اصفهان صرفا مسئله کشاورزان شرق این استان نیست و البته مسائل این کشاورزان نیز بدون توجه به کلیت معادله بحران آب در استان اصفهان حل نمی‌شود. همه‌چیز در این رابطه به هم متصل است.

در کنار همه این‌ها باید این نکته را نیز در نظر داشته باشیم که جهت‌گیری توسعه در مورد آینده اصفهان نباید صرفا با تکیه‌بر «صنایع آب‌بَر» نظیر فولاد و کشاورزی باشد. بایستی دریچه‌های تازه‌ای به روی توسعه استان باز شود که محور آن‌ها لزوما آب نباشد. به‌عنوان‌مثال باید حوزه‌های جدید، دانش‌بنیان تَر باشند و از منابع طبیعی پایدارتر بهره گیرند.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا