معرفی و بررسی کتاب فراز و فرود ملتها | جعفر خیرخواهان و علی حسین صمدی [+ فیلم]
سایت صدانت نوشت: «مَنسِر اولسون در سال ۱۹۳۳ در گراند فورکس داکوتای شمالی متولد شد. والدین او کشاورزانی مهاجر از نروژ بودند. طی این دوران، سرمایهگذاریهای عمومی دولت در مؤسسات آموزشی از قبیل دانشگاه داکوتای شمالی در گراند فورکس و کالج کشاورزی داکوتای شمالی (محل تحصیلات کارشناسی اولسون) امکان تحرک اجتماعی را برای همگان فراهم میآورد.
دستاوردهای دانشگاهی درخشان اولسون و هیجان جوشانش نسبت به اندیشههای نو، او را از گمنامی داکوتای شمالی بیرون کشید. اولسون برنده بورس تحصیلی معروف رودِز برای ادامه تحصیل در دانشگاه آکسفورد شد، در ۱۹۶۳ دکترای اقتصادش را از هاروارد گرفت و در دانشگاه پرینستون استادیار شد. چهار سال بعد او به معاونت و دستیاری وزیر سلامت، آموزش و رفاه آمریکا رسید. او در سال ۱۹۶۷ نخستین شاهکارش کتاب “منطق کنش جمعی” را منتشر کرد. در هجده سال بین انتشار کتابهای “منطق کنش جمعی” و “فراز و فرود ملتها” اولسون به دانشگاه مریلند نقل مکان کرد و به شخصیتی مهم در میان اقتصاددانان بدل شد. سرانجام اولسون در فوریه ۱۹۹۸ پس از بنیان نهادنِ رویکردی نو در اقتصاد سیاسی در گذشت.
اینک پس از ۴۰ سال از نگارش کتاب “فراز و فرود ملتها”، این اثر مهم منسر اولسون به زبان فارسی برگردانده شده است. محمد فاضلی و جعفر خیرخواهان، مترجمان این کتاب هستند و انتشارات روزنه آن را عرضه کرده است.
نیمه اسفند ماه ۱۴۰۲ ، هفتاد و چهارمین جلسه از نشستهای گفتار و اندیشه (شیراز) به همت حزب اتحاد ملت ایران اسلامی (فارس) به معرفی و بررسی این کتاب با حضور دکتر جعفر خیرخواهان (مترجم کتاب) و دکتر علی حسین صمدی (عضو هیات علمی دانشگاه شیراز) اختصاص یافت.
جعفر خیرخواهان: منسر اولسون را بیش از اینکه یک اقتصاددان بدانیم باید دانشمند اجتماعی نامید، کسی که با تلفیق علوم اقتصادی، سیاسی و جامعهشناسی و بهرهگیری گسترده از دانش تاریخ تلاش کرد تا شناخت و فهم ما را از ریشهها و علل مشکلات اصلی جوامع بشری بهتر و واقعیتر کند. مهمترین میرات و اثر فکری اولسون در این زمینه کتاب «فراز و فرود ملتها: رشد اقتصادی، تورم رکودی و تصلب اجتماعی» است که علتالعلل مشکلات جوامع بشری و انگشت اتهام را متوجه شکلگیری و نقشآفرینی «گروههای منافع خاص» میکند و آثار و تبعات منفی آنها بر رشد اقتصادی و نابرابری جوامع را به خوبی نشان میدهد.
طبق مطالعات تاریخی تطبیقی که اولسون درون برخی کشورها و در مقاطع زمانی گوناگون انجام داد، هنگامی که کشوری برای مدتی رونق و شکوفایی اقتصادی پیدا میکند و به ثبات و عمر بیشتری میرسد، اصطلاحا چرخه اولسون شروع میشود به طوری که خواهناخواه تعداد گروههای منافع خاص افزایش مییابد که هر چه بیشتر به سمت منافع محدود و تنگنظرانه صنفی و باندی و جناحی میل میکنند و باعث کاهش پویایی، نوآوری و بهرهوری اقتصادی میشوند. این گروهها در نهایت امر بسترساز افول و سقوط کشورها خواهند شد. به عبارت دیگر تکثیر و ازدیاد چنین گروههایی که به تبانی و توطئهچینی علیه منافع عمومی و ایجاد کارتل و تشکیل انحصارات از طریق لابیگری و دخالت و اعمال نفوذ در مجامع سیاستگذاری و مراکز مقرراتگذاری میپردازند تا در خدمت منافع گروهی و صنفی حقیرانهشان درآیند باعث اخلال و انحراف در اهداف عمومی و خیر جمعی شده و به فلج نهادی ارگانهای حکومتی و سازمانهای دولتی و تصلب اجتماعی و انشقاق و تفرق سیاسی میانجامند.
از آنجایی که این گروهها دارای قدرت نسبی بیشتری هستند و موفقیتهایی که بهتدریج در کنش جمعی کسب میکنند مانع هرگونه حرکت اصلاحی میشوند و نقش انگلها و زالوهایی را پیدا میکنند که شیره جان اقتصاد را میمکند. در واقع آنها در بالاترین سطوح حکومتداری، قواعد بازی حکمرانی را از حالت عادلانه و منصفانه یعنی بازی برد-برد به سمت بازی حاصلجمع صفر و سپس منفی تغییر میدهند. البته که در هر جامعه گروههای منافع عام و دامنگستر هم وجود دارند و میتوانند شکل بگیرند اما طبق تحلیل اولسون، افسوس که اکثریت این گروهها، حتی در صورت وجود، معمولا در حالت نهفته و خفته بسر میبرند و بسیار کم پیش میآید که از قوه به فعل درآیند.
در رابطه با جامعه ایران میتوان ادعا کرد بخش زیادی از کاهش رشد اقتصادی کشور طی دهه گذشته و سالهای آتی، حاصل و دستپخت تزاید و قدرتیابی چنین گروههای منافع خاصی بوده است و خواهد بود که مانع توزیع عادلانه پستها و مناصب سیاسی و فرصتها و موهبتهای اقتصادی میشوند و همچون بختک گلوی اقتصاد، سیاست، اجتماع و فرهنگ ایران را میفشارند و تنفس و تحرک را از بازیگران و گروههای رشدافزا و در خدمت رفاه عمومی سلب میکنند.»
دکتر علی حسین صمدی، بخش اقتصاد دانشگاه شیراز: منسر اولسون دانشآموخته اقتصاد دانشگاههای داکوتای شمالی آمریکا (کارشناسی)، اکسفورد (کارشناسی ارشد) و هاروارد ( دکتری) بوده و رساله دکتری ایشان در سال ۱۹۶۵ در قالب کتابی با عنوان “منطق کنش جمعی: کالاهای عمومی و نظریه گروه” به چاپ رسید. وی در این کتاب به دو سوال اساسی پاسخ میدهد: عوامل موثر بر کنش جمعی چیست؟ و رابطه بین اندازه گروه و اثربخشی کنش جمعی چیست؟ پاسخ به این سوال ها منجر به ارایه اولین نظریه توسط ایشان می شود: “ابعاد گروه هرچقدر کمتر، احتمال اتفاق آرا برای تدارک کالای جمعی بیشتر”. مباحث مطرح شده در این کتاب ایده تدوین کتاب “فراز و فرود ملتها: رکود تورمی، رشد اقتصادی و تصلب [اینرسی] اجتماعی” را فراهم کرد و در واقع منجر به ارایه نظریه دوم اولسون شد: “ابعاد زمانی گروه هر قدر طولانیتر باشد، فرصت انباشت سرمایه و تغییر شیوههای فنی و ابداع روشهای تولید نوظهور بیشتر در اختیار گروههای اجتماعی قرار می گیرد.”
اولسون در کتاب فراز و فرود ملتها دنبال کشف راز معجزههای اقتصادی کشورهایی مانند آلمان و ژاپن پس از جنگ جهانی دوم است. این راز، براساس بسط منطق ارایه شده در کتاب منطق کنش جمعی کشف شده است.
وجه مشترک هر دو کتاب یاد شده این است که نشان میدهد که چگونه در اغلب موارد بین ترجیحات افراد و گروه تفاوت وجود دارد؟ و عملکرد گروههای فشار چگونه مانع پیشرفت اقتصادی می شود؟ او در این راستا مفهوم ائتلافهای توزیعی (و سایر مفاهیمی مانند منافع فراگیر، دولت تحکیم بخش بازار و اسکلروز یا همان اینرسی اقتصادی و اجتماعی) را معرفیمی کند و پایه تحلیلهای خویش قرار میدهد. هرچند اولسون کتاب های دیگری نیز دارد، اما کتاب قدرت و رونق (۲۰۰۰) کتاب مهم دیگری است که پس از فوتش چاپ شده است. اندیشه روشن این کتاب تلفیق موضوعات اساسی علوم سیاسی و علم اقتصاد بوده است: قدرت و رونق. با نگاهی به اشتراکات این سه کتاب روشن است که دستاورد اصلی اولسون در علم اقتصاد، وارد کردن سیاست به علم اقتصاد و تبدیل آن به بخش جداییناپذیر تفکر اقتصادی و فرمولبندی سیاستهای اقتصادی بوده است. هر چند در روزهای آخر عمر خود درباره منشاء دولتهای تامین کننده کالاهای عمومی، سیاستهای مالی دولتهای دموکراتیک و سلطنتی، و به طور برجسته روی نقش حقوق مالکیت و قراردادها در توسعه اقتصادی کار کرده است که تم اصلی کتاب قدرت و رونق بوده است.
تم اصلی کتاب فراز و فرود ملتها این است که توضیح میدهد که چگونه افزایش گروههای فشار و کارتلها در جوامع مردم سالار، منجر به کاهش پویایی آن جوامع میشود. اولسون دنبال تشریح “بیماری بریتانیا” -کند شدن اقتصاد بریتانیا و افزونگی- و رشد شگفتانگیز ژاپن و آلمان پس از جنگ بوده است. در این کتاب به شیوهای نظاموار تشریح میکند که چگونه ملت ها تحت تأثیر پویایی های درونی جامعه قرار میگیرند؟ چگونه کشورها ممکن است به عنوان غولهای اقتصادی به دلیل رقابت بین بازیگران مختلف، رشد و نزول کنند؟ ایشان نظر سایر اقتصاددانان در مورد چگونگی رشد کشورها، تجربه رکود تورمی و زوال را این گونه بیان می کند: «آنها آب رودخانه را در مسیرش تا جویبارها/نهرها و دریاچههایی که از آنها میآیند، دنبال میکنند ، اما باران را تبیین نمیکنند. اینها گل و لای موجود در مجاری پیشرفت اقتصادی ( به تعبیر اولسون: کُند کنندههای رشد growth retardants ) را توضیح نمیدهند». (ص ۴۶). دستاورد بنیادین و اساسی این کتاب این است که درباره آناتومی «اسکلروز یا اینرسی اقتصادی»’economic sclerosis’ صحبت می کند. همچنین دنبال تشریح این است که این بیماری اقتصادی چگونه رشد میکند و چرا این احتمال وجود دارد که به هر جامعه دموکراتیکی که دارای رفاه پایدار است حمله کند؟
اولسون این کتاب را در دو بخش تنظیم می پکند: نظری و کاربردها. در بخش نظری (شامل سه فصل اول کتاب)، در دو فصل اول به بررسی استدلال اساسی کتاب قبلی خود( منطق کنش جمعی) پرداخته، اما فصل سوم را دنباله نظری منطق کنش جمعی قرار میدهد. یکی از بحثهای مهم اولسون این است که از آنجایی که بیشتر رقابت درباره بازتوزیع در بخش سیاسی رخ میدهد، دولت نقش بزرگتری در اقتصاد بازی میکند. همانطور که گروهها رشد میکنند و بخش سیاسی گسترش مییابد، روند تصمیمگیری سختتر میشود و اقتصاد به شرایط در حال تغییر، واکنش کندتری نشان میدهد. اقتصاد نوعی اینرسی نهادی institutional sclerosis را ایجاد میکند. نتیجه آن رکود و افول است.
همچنین تعداد ائتلافها در طول زمان انباشته میشود و با آنها مجموعهای درهم تنیده از ترتیبات نهادی (طراحی شده برای بازتوزیع به جای افزایش درآمد) رشد میکند. در فصل ۹ دلالت نظریه خود را بررسی و ارایه میکند. در دلالت هفتم میخوانیم: ائتلافهای توزیعی، ظرفیت جامعه را برای استفاده از فناوری های نو و بازتوزیع منابع در واکنش به شرایط متغیر، کُند کرده و بدین ترتیب از نرخ رشد اقتصادی می کاهند. (ص ۱۲۳)
اما در بخش دوم کتاب، به کاربردهایی در زمینههای زیر اشاره میکند.
– رشد دموکراسیهای توسعهیافته در دوره پس از جنگ،
– بازارهای یکپارچه و موانع تجارت،
– نابرابری و تبعیض، و
– اقتصاد کلان.
این کتاب، هرچند کتاب بسیار ارزشمندی است، اما به برخی مسایل توجه نکرده است. در ادامه به سه مورد اشاره می شود:
۱- اولسون در تحلیلهای موجود در این کتاب به نقش حکومت و نقش زمان توجه نمیکند. در واقع اولسون هیچ نظریهای در مورد رفتار دولت ارائه نمیدهد و توضیح نمیدهد که چه زمانی یا چرا دولت به تشکیل این گروهها کمک میکند یا آنها را متلاشی میکند؟ همچنین هیچ توجه جدی به مسئله تعداد تعادل گروه ها یا میزان بازتوزیع نکرده است.
۲- در مورد نحوه تصمیمگیری جوامع برای پاسخ به چالشها و فرصتها و تخصیص منابع خود چیزهای زیادی وجود دارد که گزارههای اولسون آنها را در نظر نمیگیرد.
۳- ایده کلی مطرح شده در این کتاب تفاوت چندانی با نظریه انحطاط ابن خلدون (عصبیت و بذر انحطاط) ندارد.
نشستهای گفتار و اندیشه | جلسه ۷۴
معرفی و بررسی کتاب فراز و فرود ملتها
نویسنده: منسر اولسون | انتشارات روزنه
با حضور:
دکتر جعفر خیرخواهان (مترجم کتاب)
دکتر علی حسین صمدی (استاد تمام دانشگاه شیراز)
اسفند ۱۴۰۲
حزب اتحاد ملت ایران اسلامی|شعبه فارس
انتهای پیام