از سوگ بزرگ تا کار بزرگ | علی ربیعی
علی ربیعی، سخنگوی دولت حسن روحانی، در یادداشتی نوشت:
همزمان با ۱۳ اسفند و روز نیکوکاری، اولین همایش مادران و پدران فرزندان آسمانی در جامعه خیرین مدرسه ساز کشور برگزار شد.
هدف این از این همایش که با شعار «تبدیل غم گرانسنگ به فعل گرانقدر» برگزار شد ایجاد بهانه ای برای تقدیر و قدردانی از پدران و مادران دارای فرزند آسمانی بود که درپی از دست دادن عزیز خود سعی نمودند تا این سوگ را به اقدامی بزرگ و التیام بخش تبدیل نمایند و با فعالیت در راستای خیر جمعی یاد و خاطره فرزند آسمانی خود را زنده نگاه دارند.
در این مراسم، من نیز با بیان چند نکته از تجربه زیسته شخصی بیان و برنامههایی را که در راستای خیر جمعی با همکاری مجمع خیرین مدرسهساز پیشرو است، تشریح کردم:
همه انسانها سوگ و مفهوم مشترک از دست دادن را تجربه میکنند، بنابراین تنها امری که در این رابطه، انسانها را متمایز میکند نسبتی است که هر فرد با داغ خود برقرار ساخته و شیوهی مواجهه با سوگ است. درمرحله بعدی، مرور خاطرات با عزیز از دست رفته شکل میگیرد.
در زلزله قصر شیرین با مادری مواجه شدم که علاوه بر ۸ فرزند خود، ۳ فرزند فاقد والدین را سرپرستی میکرد. او در کنار مخروبههای خانه خود نشسته و منتظر بود تا پسرش را از زیر آوار بیرون بیاورند.
در آن روز یادداشتی تحتعنوان دیوارهای فروریخته پر از خاطره را نوشتم که پس از دست دادن عزیزی، آدم با دیوارهایی از خاطره تنها میماند، حال اینکه خانه این مادر عزیز دیواری هم نداشت تا با آن خاطرات عزیز از دست رفتهاش را یادآوری کند.
پس از سوگ، مراحلی دیگر نیز طی میشود از جمله: انکار، خشم، مجادله (حتی با خداوند)، افسردگی و در مرحله آخر، چگونگی پذیرش است که انسانها را از هم متمایز میکند.
گاهی انسانها در حین پذیرش، معرفتی به دست میآورند که میتواند غم و سوگ بزرگ را به کاری بزرگ تبدیل کند. سوگ وسیلهای میشود برای رشد انسان. در این مرحله است که انسانها با هم متفاوت شده و این سوگ تبدیل به یک موهبت میشود، تناقضنمایی که در پی سوگ پدید میآید.
انسانها پس از مواجهه با رنج به سه دسته تقسیم میشوند: دسته اول انسانهایی هستند که رنج میبینند و دیگران را نیز رنج میدهند، دسته دوم در رنج غوطهور و منفعل میشوند و دسته سوم از رنج خود دستمایهای میسازند تا از درد دیگران بکاهند. امروز شاهد دسته سوم از این آدمها هستیم که گرچه اتفاقات تلخی را تجربه کردهاند اما رنجشان منجر به کاری بزرگ شد ضمن قدردانی از شما عزیزان امیدوارم، این راه ادامه داشته باشد.
و اما بعد؛ بیعدالتی و نابرابری همواره وجود دارد اما خشنترین وجه نابرابری و بیعدالتی در مورد انسانهای کمتوانی است که تقصیری در شکل به دنیا آمدن خود ندارند و وجه غمانگیز آن تولد در خانواده های فقیر است که چهره ای مضاعف از بیعدالتی و نابرابری را به آنها تحمیل میکند.
آماری درست از آمار معلولان وجود ندارد اما بر اساس مستندات موجود، ۱۵۰ هزار کودک محروم ازز تحصیل هستند که از این تعداد ۳۰ هزار نفر انها معلول میباشند و ۴۶۰ هزار نفر از معلولان ما در سنین مختلف، بیسواد و کمسواد هستند.
هرچند رابطه ای بین ناتوانی و معلولیت با رشد و پیشرفت وجود نداشت. در بین افراد دارای معلولیت، ۱۱ هزار نخبه و فرد دارای تحصیلات عالیه هستند.
دانش روز نشان میدهد تحصیل توامان افراد دارای معلولیت با افراد عادی، آثار فرهنگی مثبتی برای جامعهپذیری بچههای عادی و همچنین افزایش خودباوری و اعتماد به نفس برای کودکان دارای معلولیت خواهد داشت.
بر همین اساس این مجال را فرصتی میدانم برای دعوت از شما عزیزان برای پیوستن به این خیر جمعی. برای کمک به فرزندان معلولی که به دلیل فقر از تحصیل باز میمانند. به همین منظور از شما عزیزان تقاضا دارم که در کنار کار خیر بزرگ مدرسه سازی، مناسب سازی این مدارس را نیز به منظور تحصیل این عزیزان فراهم آورید گرچه این مناسب سازی در در حد جایگذاری توالت فرهنگی یا یک رمپ باشد. تا معلولان در کنار سایر فرزندان به تحصیل بپردازند و زیست در کنار آنها را فرا بگیرند.
انتهای پیام