محمد فاضلی: ملی مذهبی ها را حذف کردید حالا نوبت خودتان است
بارها با خود زمزمه کردهاید «ملک را سیاستی دیگر باید.» آن سیاست دیگر، سیاستورزی برای ساختن توافقی است که رقابت را به جای حذف بنشاند. به این دستور کار بیندیشید، همه تلاشهای خود برای حذف کردن دیگران و تکثر را به یاد آورید، و به سهم خویش در این تباهی نظاره کنید. شاید آن «سیاست دیگر» از میانه این چشم دوختن در پوچی حاضر، سر برآوَرَد.
به گزارش خبرآنلاین ، مساله خالص سازی، نتیجه سال ها حذف نیروهای دیگر بوده که تا به امروز ادامه داشته و منتهی حذف کسانی شده که خود اقدام به حذف به دیگر نیروها کرده بودند. اما برای اجتناب از این وضعیت که قوای هاضمه کشور را به سوی سستی و ضعف و بحران های گسترده می برد راه حل چیست؟ دکتر محمد فاضلی اندیشمند و محقق حوزه جامعه شناسی در این باره با نگارش یادداشتی، به مهترین عوارض حذف و طرح یک راه جایگزین برای برون رفت از آن پرداخته است.
او سپس به «یکی از واقعیتهای تاریخی چند دهه حاکمیت جمهوری اسلامی،» یعنی « حضور پررنگ «حذفکنندگان» اشاره کرده و می نویسد: «اینها کسانی هستند که در دورانهای مختلف، خودشان کمر به حذف دیگران از سپهر سیاست بستهاند، یا حذف کردن را همراهی کرده یا در مقابل آن سکوت توأم با رضایت داشتهاند. بگذارید مصداقیتر بنویسم. وقتی ملی-مذهبیها و نهضت آزادی از جریان سیاست ایران حذف شدند، بسیاری همراهی کردند. بعدها وقتی جریان اصلاحطلب از سپهر سیاست حذف شد، بسیاری یاری و همرانی کردند. و حالا کار به حذف بخش جریانهایی از اصولگرایی انجامیده است. افرادی نظیر اکبر هاشمی رفسنجانی، علیاکثر ناطق نوری، حسن روحانی، علی لاریجانی، صادق لاریجانی، محمود احمدینژاد، باقر قالیباف و اشخاصی در میان اصلاحطلبان در دورههای مختلف با حذف کردن سایر افراد و جریانها، به شیوههای مختلف همراهی کردهاند. دست آخر، همه خود در زمره حذفشدهها یا در معرض حذف قرار گرفتهاند. اینها «حذفکنندگان محذوف» شدهاند.»
او در تبیین وضعیت حذف و این که در نهایت حذف کنندگان خود قربانی شیوه های خودشان می شوند با توجه به نظریه علمی روز تبیین می کند و می نویسد: «اگر این واقعیت را به زبان نظریه «خشونت و نظمهای اجتماعی» نورث، والیس و وینگاست بیان کنم، میتوان آنرا مرحله توسعهنیافته «نظم دسترسی محدود پایه» دانست که در آن هنوز فرادستان بین خود درباره «حاکمیت قانون بین خودشان» (نه حتی تعمیم حاکمیت قانون به غیرفرادستان) توافق نکردهاند. فرادستان چهار دهه است برای حذف یکدیگر تلاش میکنند. عبارت «پیاده شدن از قطار انقلاب» دقیقاً همین روند را نشان میدهد.وضعیت به گونهای شده که کمیت و کیفیت «حذفکنندگان محذوف» که زمانی خود در شمار سینهچاکان حذف کردن بودند و اکنون در لشکر محذوفان قرار گرفتهاند، خیلی زیاد شده است. این منطق «حکومت طبیعی نظم دسترسی محدود» است که دسترسی افراد و گروههای بیرون از «ائتلاف مسلط» به سازمان سیاسی و اقتصادی را دائم محدود میکند. این آسیاب به نوبت است و حذفکنندگان فعلی نیز دیری نمیگذرد که به شمار محذوفان درمیآیند.»
او می افزاید: «کشورهایی که بالاخره توانستهاند از نظم دسترسی محدود حکومت طبیعی گذر کنند، به توافق نخبگان برای دست کشیدن از این روند حذفی دست یافتهاند و توافقی (ابتدا بین فرادستان) برای تن دادن به قاعده بازی مبتنی بر قانونی که حقوق برابر همگان را لحاظ کند، به دست آمده است.»
این محقق حوزه جامعه شناسی می افزاید: «آی «فرادستان محذوف»! شمار همین دو سه دهه یا چند سال قبل، خودتان در شمار حذفکنندگان بودید و امروز حذف شدهاید. امروز آرزو میکنید کاش هیچگاه روند حذف را یاری نکرده و همراهی نکرده بودید. آرزو میکنید کاش به رقابت مبتنی بر قانون بدون سازوکار حذف تن داده بودید. حسرتی جانسوز برای شماست و حتماً حرصتان درآمده است اما این آشی است که خود پختهاید.»
فاضلی با تاکید بر اینکه وضعیت مذکور «امروز و آینده میلیونها ایرانی را تباه کرده» به عاملان حذف توصیه اکید می کند: « اما تا عمر باقی است و نفسی میآید و میرود، تلاش کنید تا توافقی میان فرادستان شکل دهید که رویه تباه و کشورسوز حذف و رقابتگریزی را پایان دهید. اگر رقابتی غیرحذف، در سیاست و به تبع آن در اقتصاد، جریان داشته باشد، گاه رقیبان میبرند و گاه میبازند، اما حذف نمیشوند. در رقابت عادلانه، بازندگان نیز خشنود نیستند اما باخت را عادلانه میدانند. رویه حذف کردن، خشم، استیصال و تحقیر به بار میآورد.»
او ادامه می دهد: «بارها با خود زمزمه کردهاید «ملک را سیاستی دیگر باید.» آن سیاست دیگر، سیاستورزی برای ساختن توافقی است که رقابت را به جای حذف بنشاند. به این دستور کار بیندیشید، همه تلاشهای خود برای حذف کردن دیگران و تکثر را به یاد آورید، و به سهم خویش در این تباهی نظاره کنید. شاید آن «سیاست دیگر» از میانه این چشم دوختن در پوچی حاضر، سر برآوَرَد. آی «حذفکنندگان محذوف» به سهمتان در تهی ساختن زمین سیاست از مغز و سخنان نغز، بیندیشید و برای جبران مافات کاری کنید: ساختن توافقی برای نشاندن رقابت به جای حذف کردن.»
متأسفانه از ماست که بر ماست. آقای فاضلی، شما خودتان هم سالها معاون حسامالدین آشنا در مرکز بررسیهای استراتژیک بودید؛ همان کسی که به گواه خاطرات آیتالله هاشمی رفسنجانی، در دیدارهایش با آیتالله زیرآب مصطفی تاجزاده را میزده است. به نوعی در کار حذف تاجزاده از وزارت کشور بوده است.
در حال حاضر چین و روسیه و ایران در حال بیرون راندن آمریکاییها از خاور میانه هستند.
و آرایش سیاسی کشور بر این مبنا شکل می گیرد.
نیروهای غربگرا و یا خواهان سازش با غرب جایی
در افق سیاسی کشور ندارند.
سیاست غرب هم این است که با تحریم ها
و تحت تاثیر قرار دادن جوانها و زن ها در
این روند اخلال ایجاد کند.