خرید تور نوروزی

ماجرای «‌آرای باطله‌»‌ | تحلیل علی باقری

علی باقری، فعال سیاسی میانه‌رو، در روزنامه سازندگی نوشت: «آرای باطله، ماجرایی پرفرازونشیب به قدمت برگزاری انتخابات در جمهوری اسلامی ایران یا حتی شاید پیش‌تر از آن، دهه آخر رژیم گذشته داشته باشد. به‌ وجود ‌آورنده این پدیده‌ انتخاباتی، کسانی بودند که یا به هر دلیلی تمایلی به شرکت در انتخابات نداشتند اما به‌ دلیل وجود احساس واقعی یا بلاوجه از تهدید به اجبار برای شرکت در انتخابات و جهت پرهیز از عواقب سوء‌عدم شرکت و ممهور نشدن شناسنامه یا به منظور نشان دادن اعتراض خود یا اساساً از سر هجو انتخابات در آن شرکت می‌کردند. آرای باطله در انتخابات دو‌ونیم دهه‌ ابتدای جمهوری اسلامی، بدان سبب که درصد قابل توجهی از مجموع آراء را به خود اختصاص نمی‌داد و نمایندگی از جانب قشر، گروه یا جمعیت مشخصی نمی‌کرد، چندان توجه و تحلیل خاصی را نیز موجب نمی‌شد و برنمی‌انگیخت.

شاید نخستین مرتبه در انتخابات مجلس هفتم در سال 1382 بود که آرای باطله و اهمیت و کارکرد آن ازجمله در ابراز توامان تقویت اساس و پایه قدرت و امنیت ملی همچنین اعتراض نسبت به شرایط برگزاری انتخابات و وضعیت اداره کشور مورد توجه قرار گرفت. انتخاباتی که در آن، ردصلاحیت‌های گسترده و تا آن زمان بی‌سابقه موجب شد تا جمعیت قابل توجهی از رای‌دهندگان همیشگی ادوار مختلف انتخابات، گزینه‌های اصلی مورد علاقه خود را در بین نامزدهای تایید صلاحیت شده، نیابند.

در آن انتخابات در حوزه انتخابیه تهران به گواه اعلام رسمی سخنگوی هیات اجرایی وقت، قریب به 190 هزار رای باطله به صندوق‌ها ریخته شد که معادل 5/9 درصد از آرای مأخوذه بود. این آرا نسبتاً پرشمار ضمن القای رویکردی اعتراضی موجب شد که در آن انتخابات فاقد رقابت جدی، چند کرسی از تهران به دلیل عدم تامین نصاب رای لازم در مرحله اول پر نشوند و حتی با شمارش مجدد آراء برای برطرف شدن کسری رای غیرمنتخبان، نهایتاً سرنوشت کرسی آخر تهران در مجلس به مرحله دوم کشیده شود. این تجربه موجب شد که مجلس هفتم، در آستانه برگزاری انتخابات مجلس هشتم با تغییر قانون انتخابات، آرای مأخوذه باطله را یعنی آرای سفید، ناخوانا و به نام اشخاصی غیر از نامزدهای تایید صلاحیت شده از مبنای محاسبه نصاب مورد نیاز برای برگزیده شدن در مرحله اول انتخابات مجلس خارج کند و بدین‌ترتیب از انتخابات مجلس هشتم مبنای انتخاب در مرحله اول به جای آرای مأخوذه، آرای صحیح مأخوذه قرار گرفت و قانوناً از قدرت و تاثیر آرای باطله کاسته شد.

با این وجود در انتخابات مجلس هشتم در حوزه انتخابیه تهران که به نظر می‌رسید رقابت، جدی‌تر از دوره هفتم است، میزان آرای باطله حدود 170 هزار معادل نزدیک به 9 درصد آرای مأخوذه شد. همچنین در انتخابات مجلس نهم تهران که انتخاباتی تقریباً بدون رقابت بود بر مبنای نتایج رسمی آراء که صحت فراوانی آن محل تردید است، اعلام شد که حدود 215 هزار رای باطله، معادل بیش از 9 درصد آرای مأخوذه ثبت شده است. در انتخابات مجلس دهم که رقابتی‌ترین انتخابات مجلس در دو دهه اخیر است، تعداد آرای باطله در حوزه انتخابیه تهران حدود 194 هزار بود که معادل 5/5 درصد آرای مأخوذه آن انتخابات است.

در انتخابات دو دوره اخیر مجلس که ازجمله کم‌رقابتی‌ترین و به تصریح آمار رسمی، کم‌‌مشارکت‌ترین انتخابات ادوار مجلس بوده است، متاسفانه هیچ‌گونه آمار رسمی از تعداد آرای باطله در حوزه انتخابیه تهران منتشر نشده است. اما براساس برخی اخبار غیررسمی و بر پایه مقایسه آمار رسمی منتشر شده از این دو انتخابات، که شیوه محاسبه و استدلال آن از حوصله این نوشته خارج است، به احتمال قوی می‌توان ادعا کرد در انتخابات ادوار یازدهم و دوازدهم مجلس در حوزه انتخابیه تهران، فراوانی آرای باطله، قریب 300 هزار و نسبت آن به آرای مأخوذه حداقل 15 درصد است.

بر مبنای آنچه آمد، نکات زیر قابل توجه است:
در انتخابات ادوار هفتم تا دهم مجلس در حوزه انتخابیه تهران، فراوانی آرای باطله (با فرض صحت فراوانی آمار رسمی مربوط به مجلس نهم) بین 170 تا 215 هزار، با میانگین حدود 192 هزار بوده و افزایش چشمگیر رقابت توام با مشارکت در انتخابات مجلس دهم نیز تفاوت معنی‌داری در فراوانی آن ایجاد نکرده است. لذا می‌توان نتیجه گرفت که طی این دوره 12 ساله، صرف‌نظر از میزان رقابتی و مشارکتی بودن انتخابات تقریباً تعداد ثابتی در تهران، رای باطله داده‌اند. این گروه قاعدتاً افرادی هستند که از طرفی نسبت به شرایط جامعه معترض‌اند و در عین حال یا به سبب احساس وجود اجبار به شرکت در انتخابات یا با انگیزه دادن رای اعتراضی در انتخابات شرکت کرده‌اند.

در انتخابات سه دوره هفتم تا نهم مجلس در تهران (دهه 80)، که مشارکت و رقابت در سطح بالایی وجود نداشته است، به طور ثابت حدود 9 درصد رای باطله داده شده است، حال آنکه در انتخابات مجلس دهم که رقابت و مشارکت در آن توأمان اوج گرفته است به‌رغم عدم تغییری معنادار در فراوانی آرای باطله به نسبت انتخابات سه دوره قبل، درصد آرای باطله نسبت به آرای مأخوذه به عدد 5/5 درصد کاهش یافته است. یعنی افرادی که در انتخابات رقابتی مجلس دهم، میل به مشارکت پیدا کرده و به تعداد رای‌دهندگان افزوده ‌شده‌اند نوعاً کسانی بودند که آرای صحیح به صندوق ‌ریخته‌اند.

در انتخابات دو دوره اخیر مجلس در تهران که شاهد کاهش چشمگیر رقابت و افت مشارکت تا حدود 40 درصد بوده‌ایم، رفتار آرای باطله به کلی تغییر کرده است. بدین‌ترتیب که هم فراوانی آرای باطله نسبت به متوسط فراوانی آرای باطله در چهار دوره انتخابات ماقبل از آن تقریباً حدود 100 هزار افزایش داشته و هم درصد این آرا نسبت به آرای مأخوذه نسبت به متوسط چهار دوره قبل از آن حدود دو برابر شده و به بالای 15 درصد رسیده است.

توجه دقیق و جدی به پیام واقعی آرای باطله و پرهیز از مصادره به مطلوب آن، صحیح‌ترین مواجهه‌ای است که می‌توان در قبال این پدیده انتخاباتی داشت. باید توجه داشت که آرای باطله، نماینده اشخاصی است که در هر حال، مشارکت در انتخابات را برگزیده‌اند لذا صاحبان آن را از تحریم‌کنندگان انتخابات جدا می‌کند. همچنان که آرای باطله به روشنی حامل اعتراض نسبت به وضعیت موجود است بنابراین صاحبان آن به بخشی از رای‌دهندگان که برای تایید مناسبات حاکم بر کشور در انتخابات شرکت کرده‌اند، تعلق ندارند. فرآیند تبدیل آرای باطله به آرای صحیح و اجتناب از تبدیل آن و آرای اعتراضی مثبت به آرای غایب در انتخابات، مستلزم ایجاد رقابت واقعی در انتخابات و بازگشت مجلس به جایگاه رفیع و کارآمد خود است.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا