اخلاق فردی در تقابل با اخلاق سیاسی | ابوالفضل نجیب
ابوالفضل نجیب، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
تکرار اتهاماتی از جمله خائن و وطن فروش علیه محمد خاتمی از سوی حسین شریعتمداری به بهانه عدم حضور او در انتخابات مجلس و خبرگان رهبری و تکرار اتهام سخیف زدوبند و روابط مخفیانه با آمریکا و اسرائیل و عربستان بهانه این یادداشت است. با این توضیح که ابتدا با توجه به مشاهدات حقیر، اشاراتی درباره مختصات اخلاق فردی مدیرمسئول کیهان در هیبت فردی ظاهرا مسلمان و متشرع و متعبد به آموزه های اخلاق دینی ضروری میدانم.
به یقین کسانی که با حسین شریعتمداری به ضرورت و یا در موسسه کیهان و به طور روزمره و به خصوص وقت نماز جماعت ظهر شاهد رفتار و سلوک فردی ایشان بوده و هستند، ( تا آنجا که بسیاری کارمندان و کارگران و… در موسسه می توانند شهادت بدهند
ایشان اغلب آخرین نفری بود که بعد از به جا آوردن مستحبات نمازخانه را ترک می کرد) می توانند بر این که ایشان فردی متواضع و فروتن و ملتزم به اخلاقیات و خلاصه موجه و ظاهرالصلاح هستند، با حقیر هم عقیده باشند. حتی برای کسانی که ایشان را با آن برآمدگی پیشانی و فروتنی و مظلومیت و خداترسی در برنامه های سیما مشاهده میکنند، چنین برداشت و ذهنیتی از ایشان دور از انتظار نیست.
با چنین اوصافی آنچه به ذهن خطور نمیکند این که آدمی این چنین ظاهرالصلاح و ملتزم به اخلاقیات فردی چگونه در مقام مدیر مسئولی رسانه و فعال و کنشگر سیاسی مسلمان به سهولت و اطمینان خاطر، و… بدون کمترین هراس و نگرانی از تبعات قانونی و اخلاقی و شرعی و اجتماعی هر گونه اتهام اخلاقی، سیاسی، و… به هر که اراده کند روا و مباح میداند.
این ادعا ناظر بر کارنامه ایشان طی چند دهه مدیر مسئولی در روزنامه کیهان است. کارنامه ای مملو از شکایت و رنجیدگی و در خوشبینانهترین حالت گلایه مندی بعضن افراد حقیقی و حقوقی است که همواره در سرمقاله های کیهان یا ستون های خاص چون گفت و شنود و… روزنامه به صراحت یا به تلویح مورد هتاکی و اقسام تهمت های زشت سیاسی و اخلاقی قرار گرفته اند.
اینها منهای مطالب کذب و طرح اتهامات رنگارنگ و ریز و درشت در متهم کردن افراد حقیقی و حقوقی به عنوان مسبب شرایط اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی است. اینها همه محصول عملکرد مدیر مسئول روزنامه ای است که در سال های ابتدایی حضور در کیهان مدعی بود که خط مشی کیهان در دفاع از طبقه محروم و محرومیت زدایی و افشای فساد و رانت و سوءاستفاده از موقعیت های دولتی و علیه هر گونه تبعیض و بند و بست و فساد هدفگذاری شده است. مهمتر اینکه ادعا داشت با هیچ دولتی عقد اخوت نبسته و به هیچ قیمتی حاضر به سکوت در قبال هیچ دولت و دولتمرد نیست و نخواهد بود.
اتهاماتی از جمله خائن و وطن فروش به خاتمی از جانب شریعتمداری اگر چه تازگی ندارد و طی سال های اخیر به تناوب و تلویح و صراحت مطرح شده و علیرغم پیگیری های قانونی خاتمی و وکلای او متاسفانه دستگاه قضایی هیچ وقعی به آن نگذاشته است، و موضع برخی همچنان بی اعتنایی و گاه مشروعیزه کردن این اتهامات بوده، آنچه اما جای پرسش و چالش دارد، مسئولیت اخلاقی، دینی و وجدانی شریعتمداری در قبال تنظیم رابطه با منتقدین و مخالفین درون حاکمیت است.
به نظر می رسد شریعتمداری تکلیف خود را در قبال دوگانگی اخلاق فردی و سیاسی با دیدگاهی که آشکارا حکم به نسبت دروغ دادن و تهمت زدن ناروا به مخالفین حاکمیت صادر کرده، حل و فصل کرده باشد. با توجه به آنچه از ظواهر شخصیتی و تعبد و التزام ایشان به مبانی اخلاق دینی اشاره شد، علی القاعده رویه سیاسی ایشان در تنظیم رابطه با غیر خودی ها و با چنین فراغت بال و اطمینان خاطر و فارغ از هر ترس و هراس اخروی و بی اعتنا به معیارهای عرفی و رسانه ای جز در چارچوب چنان معیارهایی که در دادن هر نسبت ناروا به مخالفین نه تنها کمترین تردیدی به خود راه نداده که ایضن به فعل اخلاقی و فراتر حتی تکلیف و فضیلت تعبیر می شود، بتوان چه بسا از این هم سادهتر ارزیابی کرد.
نکته قابل تامل اینکه شریعتمداری از جایگاه مدیر رسانهای گاه بسیار صریحتر و به اصطلاح کاسه داغتر از آش و در حالی که برخی مسئولین بر اتفاقات ناگواری از جمله کشته شدن شهروندان در اعتراضات خیابانی اذعان و به صراحت شمار آن ها را اعلام می دارند، شریعتمداری یک گام از ادعای مسخره کشته سازی عقب نشینی نمی کند. واقعیت این است بازخوانی کارنامه شریعتمداری در طی چند دهه اخیر حکایت مثنوی است و واکاوی آن نه دردی از مظلومیت قربانیان این رویه دوا می کند و نه فریادرسی برای جلوگیری از چنین رویهای است.
انتهای پیام