وقتی روشنفکری «اُور ـ دوز» می کند! (+توضبح)
داریوش سجادی، ایرانی مقیم آریزونا در آمریکا در یادداشتی وبلاگ خود با تیتر «وقتی روشنفکری «اُور ـ دوز» می کند!» نوشت:
ماجرای شنیع تعرض جنسی به دو نوجوان ایرانی در بازگشت از حج عمره توسط ماموران امنیتی فرودگاه جده را هر چند بصورت طبیعی نباید و نمی توان از «دولت تعامل سازنده با جهان» و «کوشنده برای اعاده اعتبار پاسپورت ایرانی» متوقع برخورد یا واکنشی در خور و بایسته بود اما معلوم نیست روشنفکر بازی جماعتی بی غیرت را باید چه نامید!؟
برادر بزرگواری در سایت انصاف نیوز با اشاره به موارد متعددی از تعرضات جنسی در گذشته و در ایران ضمن همسان سازی آن موارد با مورد جده افاضه فضل فرموده اند که:
مورد اخیر را نیز مانند موارد گذشته باید زیر سبیلی رد کرده و بجای «الم شنگه» کردن در این مورد(!) منطق و صلح دوستی و ایمان را جایگزین هیجان های ملتهب و کینه ورزی بنمائیم! [لینک]
حکایت آن بی غیرتی است که در واکنش به گریستن همسرش بابت متلک لات محله، خونش بجوش آمد بر سر آن شرور فریاد زد:
ناموس نداری اگه نری ببوسیش و از دلش درنیآری!
نویسنده متوجه نیست تمامی مواردی را که مثال زده اولا مساله ای داخلی بود و ثانیاً و نهایتاً منجر به با تادیب و برخورد قانونی با مرتکبین شد.
اما چیزی که ایشان و امثال ایشان از دیدن آن غفلت ورزیده یا خود را به غفلت زده اند (!) سناریو بودن ماجرای فرودگاه جده است.
آیا برای فهم این مساله لزوماً باید برخوردار از آی کیوئی بالا بود که در بحبوحه ی بحران یمن و اولدوروم و بُلدوروم حکام ریاض علیه ایران و عصبانیت شان بابت موفقیت های شیعیان در یمن و ایستادگی و پایمردی ایران در کنار انقلابیون حوثی و مضافاً وحشت شان از احتمال مفاهمه ایران و غرب در ماجرای اتمی اکنون متوسل به چنین شناعتی بمنظور تحقیر و تخفیف ایرانیان نزد افکار عمومی ملت خود شده اند!؟
آیا چنان روشنفکرانی نمی توانند تصور کنند در حال حاضر و از کنار چنین شناعتی اکنون چه گفتمان و ادبیات و سخافت های کلامی نزد عامه شهروندان سعودی نسبت به ایرانیان ظهور کرده!؟
آیا چنان روشنفکرانی ناتوان از فهم این واقعیت اند که حکام کثیف و جنایتکار سعودی می کوشند از این طریق ناتوانی و استیصال خود در برابر ایران را تلافی کرده و برای خود و عوام کالانعام در عربستان و دیگر جوامع عرب با توسل به چنین اعمال شنیعی دست به لطیفه سازی جنسی علیه ایرانیان بزنند!؟
وقتی دو مامور امنیتی هر دو به صورت هم زمان و در یک شیفت کاری و در روز روشن بالاتفاق «هورنی» شوند (!) و هم زمان هوس دو نوجوان ایرانی کنند و در همان محل و با علم به این که این ماجرا به اعتبار الزامات موجود در محل قطعاً خبری خواهد شد دست به چنان خباثتی بزنند در آن صورت آیا فهم این مساله خیلی دشوار است که چنین سیاه کاری چیزی نیست جز «بفرموده»!؟
علی ایحال شخصاً قبل از آنکه از چنین روشنفکر نمایان و چنان اولترا روشنفکر بازی هایی متعجب باشم همه ی حیرتم از ملت عربستان در داخل و خارج از این کشور است!
آیا در میان شهروندان سعودی حتی یک فاضل و فرزانه وجود ندارد تا لب به اعتراض بابت چنین شناعتی بگشاید و فریادش را بر سر حکام خود بلند کند که چرا با آبروی اعراب بازی می کنید!؟
چرا حرمت میهمان را شکسته و اعتبار میزبانی ما را مخدوش می کنید!؟
چرا با توسل به چنین اعمال کثیفی اسباب سرافکندگی و شرمساری قاطبه ی شهروندان عرب شبه جزیره را در مقام ملتی بدوی و حیوان صفت و فاسد و منحرف فراهم می کنید!؟
اعراب ضرب المثلی دارند مبنی بر آنکه:
دستی را که نمی توانی گاز بگیری، ببوس!
کاش دولت تدبیر و امید لااقل به صورت تعامل سازنده به دولتمردان ریاض تفهیم می کرد:
دستی که شایسته ی بوسیدن است را نباید گاز گرفت!
توضیح:
یکی از اعضای تحریریه ی انصاف نیوز در این باره نوشت:
آقای سجادی دقت نکرده است که آن مطلب همانطور که در ابتدای آن درج شده بود، نوشته ای بود که در شبکه های اجتماعی منتشر شده، نویسنده ی آن مشخص نیست و صرفا به خاطر متفاوت بودن آن بازنشر شده است.
بازنشر دیدگاه های مختلف در انصاف نیوز اتفاقی کاملا معمولی و روزانه است و دلیل بر تایید و رد آنها نیست؛ در حالی که آقای سجادی آن را نوشته ی «یک برادری در انصاف نیوز» خوانده است. این اشاره، مخاطب وبلاگ نویس را به اشتباه می اندازد که شاید آن یادداشت، تحلیل سایت است.
اما درباره ی محتوای آن یادداشت، نویسنده گویا وبلاگ نویسی را با حکومت داری اشتباه گرفته و اتفاقا خود با نگاهی روشنفکری در پی بزرگنمایی اتفاقی است که می تواند رابطه ی دو کشور و به تبع آن مناسبات منطقه را نیز تحت تاثیر قرار دهد.
موضع او بی شباهت به کسانی نیست که کشته شدن چند نفر را حوادث چند سال قبل را دلیلی بر نامشرع شدن حکومت خوانده و دیگران را بی غیرت می خواندند. این دو از یک منطق پیروی می کنند؛ حال یا هر دو صحیح یا ناصحیح است!
البته ادبیات آقای سجادی که در سالهای اخیر حامی دولت احمدی نژاد بود و در حال حاضر با روزنامه ی کیهان همدل و همزبان است، در مواجهه با عربستان طبیعی به نظر می رسد.
یادآوری این نکته جالب به نظر می رسد که دولت احمدی نژاد پس از رسوایی دیپلماتش با چند دختر بچه در برزیل، در بیانیه ای رسمی آن را حاصل تفاوت فرهنگی خواند. همچنین آقای احمدی نژاد پس از تجاوز چند انگلیسی با ناوچه به حریم ایران، آنان را با کت و شلواری به عنوان هدیه، لبخند زنان شخصا بدرقه کرد!
انتهای پیام