خرید تور تابستان

معنویت گرایی و سه پرسش‌

«رضا بابایی»، پژوهشگر فرهنگی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «معنویت گرایی و سه پرسش‌» نوشت:

معنویت‌، با هر رنگ‌وبویی و در هر فرم و قالبی، زندگی انسان را معنادار می‌کند و لنگری نجات‌بخش است برای کشتی روح آدمی در شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل. آری؛ معنویت، نجات‌بخش است، اما نخست باید گریبان خود را از دست سه پرسش بیرون بیاورد:

1. آیا معنویت‌گرایی، سرگرمی روح‌‌‌‌های ساده‌لوح و پناه‌جو در صحرای توهمات نیست؟ به عبارت دیگر، نسبت معنویت با عقلانیت چیست؟

2. با نظرداشت آسیب‌پذیری معنویت و خطر آفت‌هایی ویرانگر همچون خرافات و قالب‌پرستی، بهتر نیست عطای آن را به لقای آن ببخشیم، و در پی جایگزینی برای آن باشیم که این همه آفت‌پذیر و مستعد سوء‌استفاده نباشد؟

3. معنویت یا معنویت‌ها؟

دربارۀ سؤال اول:
اگر انسان، غیر از حواس ظاهری و عقل، به منبع معرفتی دیگری باور نداشته باشد، هرگز نمی‌تواند در معنویت‌گرایی صادق و كوشا باشد. عقل و حتی عقلانیت، کمکی شایان و گره‌گشا به معنویت‌گرایی نمی‌کنند. این را بهتر از همه مولوی فهمیده بود که در دفتر اول مثنوی، خطاب به فلسفه‌ورزان می‌گوید: از دستگاه فکری شما ایمان نمی‌روید؛ بلکه ایمان شما، همچون برگ لرزان و بی‌مقدار است، نه همچون سرو تناور و استوار.

هر که او را برگ این ایمان بود
همچون برگ از بیم این، لرزان بود

پیش از این بیت هم می‌گوید: گیاه ایمان در سرزمینی می‌روید که آب و آفتابش دیگر است.

الحذر ای مؤمنان کان در شماست
در شما بس عالم بی‌منتهاست
عالم بی‌منتها، یعنی عالمی ورای جهان محسوسات و معقولات.

اما آن منبع معرفتی دیگر چیست که اولا ورای عالم محسوسات و معقولات است و ثانیا می‌تواند پشتیبان معنویت باشد؟ هر چه هست، چون از جنس حواس ظاهری و عقل بشری نیست، ریسک‌پذیر است و خالی از یقین‌های معرفت‌شناختی. از همین رو است که ایمان‌گرایان(فیدیئست‌ها) ایمان را بدون ترس و لرز و یأس نمی‌دانند. به باور آنان، شک و تردید در ماهیت ایمان است و مؤمنان را از آن گزیری نیست؛ چنانکه پیامبران نیز گه‌‌گاه آماج بیم و یأس می‌شدند: حَتَّی إِذَا اسْتَیأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ کذِبُوا(یوسف/ 110)

در گمان افتاد جان انبیا
ز اتّفاق منکری اشقیا
(مثنوی، دفتر سوم، بیت 2034)

بنابراین، مؤمن کسی است که خطر می‌کند، و ارزش ایمان او نیز در همین است؛ اما این‌خطرپذیری و ترجیح یقین روان‌شناختی بر یقین معرفت‌شناختی، در علوم تجربی و عقلی هم کم‌وبیش هست. ما حتی به «علیت» که بدیهی‌ترین قانون طبیعی و عقلی به نظر می‌آید، یقین معرفت‌شناختی نداریم. پس ریسک مؤمنان بیش از ریسک ملحدان نیست.

دربارۀ سؤال دوم:
مصونیت معنویت از آفاتی همچون خرافات ممکن نیست مگر اینکه معنویت‌گرایی در جامعه هم‌پا و هم‌دوش دانشوری و خردگرایی در سایر حوزه‌ها، رشد کند و گسترش یابد. در جامعه‌ای که خرد و دانش‌های روز در حاشیه می‌نشینند و قدر نمی‌بینند، آلودگی معنویت‌گرایی به خرافات و سوء‌استفاده‌ها ناگزیر است.

دربارۀ سؤال سوم:
معنویت، قالب‌های گوناگون می‌پذیرد و از این رو به شکل‌های گوناگون مجال ظهور می‌یابد. آنچه معنویت‌ها را در برابر هم قرار می‌دهد و میان آنها نقار و نزاع می‌افکند، قالب‌پرستی است؛ وگرنه:

با صدهزار جلوه برون آمدی که من
باصدهزار دیده تماشا کنم تو را

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. ایشان می فرماید “به باور ایمان گرایان، شک و تردید در ماهیت ایمان است و مؤمنان را از آن گزیری نیست”

    مصداقی ایشان برای این ادعا، ارتباط با یاس دارد نه شک!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا