نوروز در ادب عربی!

صابر گل‌عنبری، مترجم در کانال تلگرامی خود مطلبی با عنوان نوشته‌است که متن کامل‌ آن را در ادامه می‌خوانید.


آوازه نوروز، این کهن آیین باستانی، فراتر از حوزه تمدنی تاریخی ایران و در پهنای گیتی است. در ادبیات عرب جایگاهی نکو دارد و شاعران نامدار عرب آن را ستوده و در وصفش چنان گفته‌اند که گویی رسمی کهن در میان مردمان عرب بوده است.
ابو طیب متنبی در قصیده‌ای نوروز را روز زایش شادی و سرور می‌داند که تمام روزهای سال بر آن رشک و حسرت می‌برند.

متنبی می‌گوید: 
جَاءَ نَـیرُوزُنَا وَأنتَ مُرَادُهْ
وَوَرَتْ بالـذی أرَادَ زِنادُهْ
نوروز ما آمد و تو مقصود و مرادش هستی
نوروز به خواسته‌اش یعنی وصال تو رسید
نحنُ فـی أرْضِ فـارِسٍ فـی سُـرُورٍ
ذا الصّـبَـاحُ الـــذی نـــرَى مـیــلادُهْ
ما در سرزمین ایران در جشن و سروریم
در بامدادی که شادی در آن متولد شده است
عَظّمَـتْـهُ مَمَـالِـکُ الـفُـرْسِ حـتــى
کُـــــلُّ أیّـــــامِ عَــامِـــهِ حُــسّـــادُهْ
همه بلاد فارس چنان نوروز را گرامی‌ دارند
که همه روزهای سال به آن رشک می‌برند

ابونواس دیگر شاعر بزرگ عرب می‌گوید:
یُباکِرُنا النَوروزُ فی غَلَسِ الدُجى
بِنَورٍ عَلى الأَغصانِ کَالأَنجُمِ الزُهرِ
پگاه نوروز از دل تاریکی آخر شب بر ما دمید
و نور بر بلندای شاخساران همچون ستارگان درخشان تابید

ویا بحتری دیگر شاعر عرب می‌سراید:
أتَاکَ الرّبیعُ الطّلقُ یَختالُ ضَاحِکا
منَ الحُسنِ حتّى کادَ أنْ یَتَکَلّمَا
بهار با انبساط خاطر و گشادرویی، خندان آمد
چنان زیبا و جلوه‌گر است که نزدیک است لب به سخن گشاید
وَقَد نَبّهَ النّوْرُوزُ فی غَلَسِ الدّجَى
أوائِلَ وَرْدٍ کُنّ بالأمْسِ نُوَّمَا
نوروز از دل تاریکی شب برآمده است
تا گل‌های به خواب رفته دیروز را بیدار کند

و احمد شوقی در قصیده‌ای به نعت نوروز پرداخته که در مطلعش آمده است:
آذارُ أَقبَلَ قُم بِنا یا صاحِ
حَیِّ الرَبیعَ حَدیقَهَ الأَرواحِ
ماه آذار (فروردین) فرا رسید، برخیز ای همدم من
با ما به بهار که باغ جان‌هاست سلام کن

برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا