خرید تور نوروزی

راز مگوی صدیقی‌ها

جلال چنور، وکیل دادگستری در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:

پس از انتشار اسناد انتقال باغ ازگل از ناحیه تولیت حوزه علمیه امام خمینی(ره) به موسسه غیر تجاری پیروان اندیشه قائم و پافشاری ضربتی رسانه ها و افراد و حتی دوستان منبری ایشان نسبت به روشنگری در این خصوص، شیخ موصوف در اقدامی شتاب زده سعی کرد افکار عمومی را تا حدودی آرام و قانع سازد امّا از بخت بد ایشان «سرکنگبین صفرا فزود!» و رئیس اسبق دادگاه انتظامی قضات بی اعتناء به تعریف جعل در جرائم کیفری (فقدان رکن ضرری) و حتی مفاهیم عرفی آن مطالبی نوشت که دوستان و همسنگران خود را نیز خلع سلاح نمود و بر پیچیدگی ماجرا افزود!
بیانیه بعدی حوزه علمیه نیز این کلاف را سردرگم تر ساخت و نشان داد او در دفاع از خود و حوزه تحت تولیتش فاقد تیم دفاعی و حقوقی کارکشته است!

در این وانفساه نیز نویسندگان و سیاسیون و احزاب و حتی شماری از حقوقدانان مجال را غنیمت شمرده و با تعابیری غیر مستدل او را متهم به «انتقال مال غیر» و «زمین خواری» و… نمودند که نویسنده با شرحی که درسطور آتی تقدیم میدارد این مطالب را خارج از دایره انصاف و حتی خارج از دایره جرم و اتهام میداند و در صورت لزوم به قصد تنویر افکار عمومی حاضر به مناظره با افرادی ست که قائل به مجرمانه بودن موضوع می باشند.

و امّا آنچه صدیقی در دفاع نتوانست (بنا به معاذیری)بدان اذعان و احتجاج کند رویّه ای است که در حوزه های علمیه و بیوت مراجع معظم تقلید مسبوق به سابقه هست و از دهه های گذشته این روش رو به تزاید گذاشته است.

بعنوان مقدمه بدنیست خوانندگان عزیز بدانند که در زمان های گذشته هر کدام از علماء و مراجع معظم تقلید دار فانی را وداع میگفتند تمام وجوهات و اموال شرعی که در نزد ایشان بود به مرجع اعلم بعد از خود تحویل میدادند و اداره امور مربوط به این وجوه و اموال به مرجع جدید واگذار میشد لکن پس از تعدد مراجع تقلید و اتفاقاتی که در مورد نابودی بعضی از موقوفات و اموال تحت اشراف علما واقع گردید به تدریج فکر حفظ اموال و بقای مدیریت ( تولیت) تحت نظر عالم یا مرجع متوفی «تأسیس و راه اندازی نهادی حقوقی را در ذهن متولیان ایجاد کرد» و در دهه های اخیر مؤسسات فراوانی در بیوت مراجع و علماء ثبت گردید که بیشتر اعضای آن از فرزندان و نزدیکان مورد وثوق مرجع یا عالم متولی میباشند و بجای وقف اموال و قرار گرفتن املاک زیر نظر سازمان اوقاف ترجیح داده شد به نام این مؤسسات منتقل و اداره گردد.

از مراجع متوفای اخیر بیت آیة الله بهجت به روش علمای سابق اموال و وجوه شرعی را به آیة الله محفوظی تحویل دادند لکن اکثر مراجع قبلی و فعلی اموال تحت تولیت خود را به موسسه ثبت شده یا هیأت امناء متولی بعد از خود (با ثبت وقف اموال) واگذار نموده اند که از آن جمله از مؤسسات ذیل می توان نام برد:

۱- موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی تحت تولیت آیة الله مصباح یزدی به شناسه ملی ۱۰۵۹۰۰۰۰۴۷۶ که در زمان حیات ایشان در سال ۸۲ تأسیس و پس از رحلت ایشان طبق آخرین آگهی تغییرات در مورخ ۱۴۰۰/۰۲/۱۸ آیة الله رجبی به عنوان مدیر مؤسسه انتخاب و به کار خود ادامه داد. عمده اموال و املاکی که از طرف دولت یا مریدان آیة الله مصباح به ایشان داده شده به نام این مؤسسه ثبت و جزء اموال آن است.

۲- مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی اسراء به شناسه ملی ۱۰۵۹۰۰۰۴۷۰۰ که در سال ۸۴ تحت تولیت آیة الله جوادی آملی تأسیس و طبق آخرین آگهی تغییرات در مورخ ۱۴۰۰/۱۲/۱۷ مدیرعاملی این مؤسسه را فرزند ایشان عهده دار شده اند و تمام املاک و اموال تحت تولیت به نام این مؤسسه ثبت و اداره می شود.

۳- موسسه غیرتجاری مرکز فقهی ائمه اطهار با شناسه ملی ۱۰۵۹۰۰۰۱۸۵۷ که تحت تولیت مرجع تقلید آیة الله فاضل لنکرانی در سال ۸۰ تأسیس گردید که پس از ارتحال ایشان توسط فرزند ایشان و افراد مورد وثوق اداره میشود.

۴- موسسه خیریه برادران همدانیان اصفهان – که از زمان زعامت آیة الله مظاهری در حوزه علمیه اصفهان تحت تولیت ایشان و توسط فرزند معظم له اداره میگردد -نیز یکی از این مؤسسات متعلق به حوزه میباشد که دارای چندین کارخانه بزرگ و املاک بسیاری است و همچون سایر مؤسسات ذکر شده اداره میگردد.

دهها نمونه دیگر از این مؤسسات ثبت شده یا وقف شده وجود دارند که با تشخیص مرجع یا عالِم متولی به نحوه فوق و در قالب مؤسسه یا نهاد حقوقی ثبت شده اداره میگردد و از دید بسیاری ناظران و مطلعین خدمات زیادی را در سطح جامعه (مخصوصاً طلاب)ارائه داده و می‌دهند لکن این امر بطور طبیعی دارای نقاط ضعف زیادی هست که زمینه فساد و نابودی اموال شرعی را بالقوه و بالفعل داراست مخصوصاً اینکه هیچ نهاد نظارتی بر اینگونه مؤسسات نظارت ندارد و اگر خدای نخواسته فرد یا افراد فاسدی درون این مؤسسات رخنه کنند آن را بهترین حیاط خلوت مقاصد و مفاسد خود قرار خواهند داد.

ناگفته نماند این سیاست صرفاً مورد استفاده‌ی علمای حوزوی قرار نگرفته و افراد و احزاب ‌حتی اساتید دانشگاه نیز از این روش استفاده کرده اند که نمونه بارز آن تأسیس دانشگاه توسط آقای رحیم مشائی و تلاش برای انتقال اموال به نام آن بود.

با توضیحی که در فوق داده شد نگارنده بر خلاف جنجال های چند روزه در مورد مؤسسه آقای صدیقی نقل و انتقال باغ موصوف را از حوزه علمیه به مؤسسه مذکور، مصداق «از این جیب به آن جیب» دانسته و آنچه در حقیقت اتفاق افتاده انتقال زمین باغ از مؤسسه آموزشی پژوهشی اندیشه های امام خمینی که دارنده حق امضای این موسسه جناب کاظم صدیقی است به مؤسسه پیروان اندیشه های قائم با امضای جناب کاظم صدیقی که با توجه به عنوان تولیت و حق امضای جناب صدیقی در هر دو نهاد اساس انتقال را فاقد موضوع دانسته و بحث و ایراد اساسی روشی است که در تمام بیوت و حوزه ها رواج یافته و بعنوان یک حقوقدان مطلع از اینگونه موارد پیشنهاد میکنم برای جلوگیری از تضییع اموال شرعی و عمومی و جلوگیری از فساد مالی در اینگونه مؤسسات؛

۱- از سوی مقام معظم رهبری و نهادهای ذیربط تدبیری اندیشیده شود تا هیچگونه اهمال و تضییعی در اینگونه اموال اتفاق نیفتد و مانند موضوع آقای صدیقی افکار عمومی درگیر شبهات و بدبینی به مروّجان دین و عالمان نگردد.

۲- از سوی قوه مقننه یا قضاییه طرح یا لایحه ای برای ساماندهی و نحوه نظارت و رسیدگی به اینگونه مؤسسات ارائه و با نظر کارشناسانه تصویب گردد که هم موجب اعتماد عمومی و هم بازدارندگی افراد متصدی از ارتکاب افعال مجرمانه گردد.

۳- برای بازسازی اعتماد مردم از طریق معاونت بازرسی دفتر رهبری یا شورای عالی حوزه علمیه بازرسانی تعیین که بصورت دوره ای از مؤسسات مذکور بازرسی و مخصوصاً امور مالی مربوط به این مؤسسات را رصد و پایش و نهایتاً گزارش نمایند.

۴- شناسایی و تجمیع تمامی املاک و اموال موضوع بحث که مربوط به حوزه علمیه می باشد شاید بتواند تمام نیازهای معیشتی و آموزشی طلاب را مرتفع ساخته و در جذب طلبه – که دغدغه اصلی متولیان مدارس علمیه است -موفق تر عمل گردد.

در پایان باید متذکر شد آنچه بعنوان فساد در انتقال باغ ازگل منتشر گردیده حتی اگر با نیت تخریب شخص یا وهن حوزه و دین صورت گرفته باشد (که دلیلی بر این مدعا کشف نگردیده) باید آنرا به فال نیک گرفت زیرا متصدیان حوزه را به این واقعیت رهنمون میسازد که دنیای جدید چنان که توصیف کرده اند به مثابه «اتاق شیشه ای» است و همه فعل و رفتارهای آنان قابل مشاهده و رهگیری است پس باید قبل از افشاگری خود چاره ای برای رفع و دفع زمینه های فساد بیاندیشند.
بقول مولانا:
اول ای جان دفع شرّ موش کن
بعد ازآن در جمع گندم کوش کن

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. جناب چنور، احیانا نظری در رابطه با واریز ماهانه یک میلیارد تومان بحساب جناب صدیقی بابت … ندارید!!؟ اگر در این مورد هم روشنگری بفرمایید ممنون خواهیم شد.

    140
    12
    1. آیا این کار اساسا درست است ؟
      آیا بیوت اعظام همان تقوی و درستی عالم را دارند
      وجایگاه اداره اوقاف اینجا کجاست ؟
      چرا بایستی فقط مردم عادی اموال خود را وقف نمایند و خود علما به این کار اعتقاد و اعتمادی ندارند

      35
      1
  2. ضمنا جناب چنور، اساسا تشکیلاتی بنام و بهانه «پیش حوزوی» مفهوم و معنایش چیست!؟ فلسفه و ضرورت آن کدام است!؟ در این مورد هم روشنگری بفرمایید لطفاً.

    102
    7
    1. پاسخ اجمالی:اشکال کار اینه که در مورد حوزه و مخارج طلاب و مدارس علمیه خوب توضیح داده نشده . الان هر کدام از مراجع به کل طلاب سراسر کشور ماهانه مبلغی از ۵۰ هزار تا ۲۰۰ هزار تومن بعنوان شهریه پرداخت میکنند منابع ماهانه هر مرجع عمدتاً از محل وجوهاتی است که وکلا و نمایندگان مرجع از مراجعین دریافت میکنند و به دفتر مرجع تحویل می‌دهند. بعضی از تجار یا کارخانه دار ها وجوهات خود را از طریق ساخت یا اهداء مراکز درآمدزا مثل هتل ومغازه و معدن و… پرداخت میکنند مانند ماجرای هتل جهان مشهد که شخص منتشر کننده این موضوع هم اذعان نموده که هتل توسط خیرین اهدا شده و وجه ماهیانه به حساب موسسه که بنام جناب صدیقی بوده واریز میشده و شما اگه تعداد طلاب کشور را در رقم متوسط ۱۰۰ هزار تومن ماهانه ضرب کنید متوجه می‌شوید ماهیانه یک میلیاردتومن در جمع کل عددی حساب نمی‌شود . حتما قضایای عباس پالیزدار خاطرتون هست عمده مواردی که ایشان بعنوان افشاگری حدود ۲۰ سال پیش گفت و معادن و کارخانه ها را ذکر کرد همه در همین قالب تعریف میشد ولی متاسفانه قضیه تبیین نشد و باعث بدبینی شد بطور کلی آسیب اصلی فقد نظارت هست که خودبخود امکان فساد را محتمل میسازد

      15
      54
      1. سلام بر جناب چنور گرامی، از توضیحات تان متشکرم، گرچه پاسخ پرسش دوم را هنوز دریافت نکرده ام که اساسأ فلسفه پیش حوزه چیست و ضرورت آن کدام است!؟ و اما : الف) در مورد شهریه طلاب که فرمایش کردید، رقم پرداختی بیش از اینهاست، لااقل در شهرستان های مختلف از آشنایان و اقوام خودم بسیاری هستند که در حوزه ها مشغول تحصیل علوم دینی هستند و میدانم که درآمدشان از محل وجوهات بیش از این ارقامی است که فرمایش کرده اید گرچه بهیچ وجه با توجه به وضعیت گرانی ها تکافوی یک زندگی زیر عادی را هم نمی دهد؛ ب) بسیاری از علما و فضلا حتی در شهرستان ها هستند که بمراتب از آقایان علمای سیاسی کارمان، درجه سواد و دانش فقهی و علوم اسلامی آنها بالاتر است، یا حتی در خود قم و تهران، چرا اینگونه امکانات مثل هتل و معدن و… برای تامین وجوهات طلاب شان، به این دست علما و مجتهدین واگذار نمی شود!!؟ این امکانات همواره در اختیار علمای حکومتی قرار داده شده و میشود، آیا این موضوع برای جنابعالی شائبه ایجاد نمی کند!؟ حالا به ایشان واگذار شده، خب چرا در این منطقه!؟ آیا در مناطق مناسب تر و ارزانتر امکان واگذاری نبود!!؟

        20
        1. سلام بر شما و عزیزانی که اظهارنظر فرموده اند –
          در مورد شهریه اگر دقت بفرمایید مبلغ پرداختی از سوی هر مرجع رو عرض کرده ام و نه سر جمع کل پرداختی مراجع تقلید که جمع کل شهریه مراجع همانست که میفرمایید
          در مورد فلسفه پیش حوزوی عرض کنم از حدود ۱۰ سال پیش ورودی طلاب کاهش پیدا کرده و اکثر مدیران حوزه دنبال جذب طلبه هستند و در خیلی از شهرستان ها از جمله اصفهان این مدرسه پیش حوزوی راه اندازی شده نمونه آن مدرسه امام هادی اصفهان که ترکیب دروس دینی و دروس جدید را دارد و از بین نخبگان دانش آموزان اونها که مایلند جذب حوزه می‌شوند
          آقای صدیقی اولین نفر نبوده که دنبال پیش حوزوی باشد و اولین نفر هم در اینگونه نقل و انتقالات نبوده و غرض از نوشته حقیر توضیح این مطلب هست که طبق روش غلطی که در حوزه رایج شده اینگونه موارد زیاده و طبق آخر نوشته پیشنهاد تعیین ناظر خودش دلیل بر اینه که باید این روش اصلاح بشه وگرنه در آینده مشکل بزرگتر خواهد شد ضمنا در نوشته کاملا معلومه که نقد اساسی به این روش کردم پس نمیتونم ذینفع باشم ( طبق فرموده یکی از دوستان عزیز خواننده) معمولا ذینفع نمیگه بیایید نظارت کنید اونیکه میگه ناظر نباشه قطعا نفع میبره
          و اینکه دیدید بعد از ۱۰ روز هیچ نهاد مسوول یا حوزه علمیه تهران واکنشی نشان ندادند خودش دلیل اینه که آقایان از واقعیتی که در مقاله بهش اشاره شد مطلع هستند و بنده این واقعیت پنهان را در قالب این نوشته بعرض طالبان حقیقت رساندم و قصد ماستمالی یا تطهیر کسی را ندارم ولی بقول معروف « گر حکم شود ..»
          اگر قرار به حساب کشی باشه تمام این مؤسسات باید نظارت و حساب کشی بشن تا اموال شرعی که مردم با خلوص وقف کردند حیف و میل نشوند
          اگر واقعا رسانه ملی برنامه مناظره ای میذاشت میشد ابعاد این قضیه را باز کرد ولی حیف که ارداه ای برای تبیین نیست !

  3. کسی که رییس دادگاه قضات بوده و قوانین رو (ولو به صورت شکلی) رعایت نکنه، باید باهاش چی کار کرد؟
    لطفا پای رهبر و حکومت رو هم به این مسائل باز نکنین!
    بهترین کار، حسابرسی این شرکتها زیر نظر سازمان‌های یا شرکتهای حسابرسی گریددار و اعلام عمومی به مردم است.
    روحانیت نباید از شفاف سازی بترسه. طلایی که پاکه چه منتش به خاکه.

    74
    10
    1. با سلام
      جناب با این رویه ای که در تفسیری که میکنید از رفتارها و اعمال حقوقی که اشخاص حقیقی و حقوقی انجام می‌دهند،هرگونه فسادی را می‌توان توجیه کرد.
      التماس فهمیدن اگر خودت سودی از اینگونه تفسیرهای صد من یه قاز نمی‌برید. اگرم سود داره براتون که دیگه حرفی نیست

      26
      2
  4. با سلام..در مورد فروش زمین به مبلغ تقریباً ۶.۶ میلیارد هم روشنگری می‌فرمودید و البته ذکر این مطلب که امام علی که عالم فدای ع نام وعدالتش به دختر بزرگوار خود فرمود اگر آن زینت را بدون ضمانت گرفته بودی دستت را به عنوان سارق قطع میکردم….

    17
  5. جناب وکیل
    آنچه در خصوص وجوهات شرعیه و موارد مربوط به مراجع تقلید هست درست فرمودید ولی در خصوص آقای صدیقی ایشان نه مرجع تقلید هستند و نه باغ موصوف مربوط به وجوهات شرعیه. این حوزه و باغ مربوط به اموال عمومی و بیت المال است و فرق دارد با آنچه شما فرمودید.

    27
  6. آخی چقدر معصوم دلم واستون سوخت ، خدایا مارو ببخش ، و از گناهان ما مردم ایران بگذر که اینقدر در حق اینا ظلم کردیم.

    22
    1
  7. کلام آخر این که این خانه از پای بست ویران است این همه وجوهات این همه عالم پس چرا این همه فقیر درکشور با این همه در آمد سرشار

    23
  8. آقای حقوق دان موسسه ای که ۴۲۰۰متر زمین به آن منتقل شده تجاری است و صاحبان آن افراد حقیقی هستند.در عین حال آقای صدیقی در این مورد رسما دروغ گفت و خود حوزه علمیه اعتراف نمود که امضای ایشان جعل نشده است.
    دفاع از ناصواب و ظلم و تعدی گناه نابخشودنی است.

    32
  9. جناب چنور اولا واریز مبلغ یک میلیارد به حساب شخص ،نه موسسه،قطعا اشتباه است.دوما مگر این حوزه به تمام طلاب ایران کمک هزینه پرداخت می‌کند که میفرمایید در مقایسه با تعداد طلاب رقم زیادی نیست.اگر اینطور هست بقیه علما و منابع مالی دیگر چه می‌شود.سوما فرق یک طلبه با دانشجو را بفرمایید که چرا طلبه باید ماهیانه کمک هزینه هرچند به مقدار کم بگیرد و یک دانشجو تمام هزینه اش را خودش پرداخت کند و کمکی هم دریافت نکند.
    در آخر هم از این همه روشنگری شما سپاسگزارم چون واقعا تاکنون نمی‌دانستم کسانیکه مردم را به وقوف اموال تشویق می‌کنند خودشان بابت ضایع نشدن اموالی که از مردم می‌گیرند آنها را به اوقاف واگذار نمی‌کنند و به معتمدین و گاها فرزندانشان واگذار می‌کنند.التماس دعا مومن

    32
    1. کل بودجه حوزه‌های علمیه سراسر کشور کمتر از بودجه جاری ۵ دانشگاه است
      روی اینترنت یه سرچ بفرمایید فقط کافیه بودجه دانشگاه تهران رو با بودجه کل حوزه های علمیه مقایسه بفرماید مراجع در حوزه به جای اینکه به حوزه های علمیه کمک کنند مستقیما به طلاب شهریه میدند جالبه که بخش اعظم بودجه مرکز خدمات حوزه در قالب پرداختی سهم بیمه مرکز خدمات دوباره برمیگرده به دست دولت

  10. هر کسی مرتکب جرمی بشه توشط ضابط دادگستری دستگیر و محاکمه ودر صورت اثبات ، محکوم و مجازات میشود اینهمه جار جنجال برای چی ؟شما که مدافع بی حجابی و شرابخوری وفحشا حتی ار فحشا خانه های شاه فاسد تحت عنوان نهاد مدنی نام بردید یعنی شما که اسراییل و آمریکا قبله آمالتون و رضا پهلوی چهارکلاسی محبوبتون هست شما دلتون برای ایران میسوزه؟

    5
    32
  11. جناب،شما میخواسنید از صدیقی دفاع کنید ولی عمدا یا سهوا بقیه علماء را هم …..
    هیچ فرقی نمیکندصدیقی یا هر کس دیگر،کار غلط غلطه ،دزدی دزدیه و شما هم بجای دفاع از امثال صدیقی، از حقوق حقه مردم مظلوم ایران دفاع کنید و اگر نمیتوانید همراه مردم باشید، لطفا سکوت کنید و کار را خرابتر و اعتقادات مردم را ویرانتر نکنید

    32
  12. در عجبم که دستگاه قضا قراره کی لب به سخن بگشاید…

    آقایون الان مومنانه دارید برخوردی میکنید با این مورد…

    نکنید با این مردم و باورهاشون…
    ضربه ایی که شما به این مردم و باورهاشون زدید در تاریخ ثبت و هرگز جبران نخواهد شد….

    ای کاش و ای کاش…..

    25
  13. لطفن صورت را پاک نکنیم .اگه مشکلی نداشته باشه مو به مو شفاف سازی کنید حتی یک نقطه سوزنم هم در کار ایشان یک خلاف کاملن بزرگه مثله کسی که تموم شرعیاتو میدونه ولی عمل نمیکنه .

    19
  14. خدارو شکر ! پس سوتفاهمی بیش نبوده !!!!
    تازه قیمت باغ هم کلا ۶/۵ میلیارد بوده !! که تو این دوره زمونه اصلا عددی نیست‌
    ما یه خونه کلنگی تو شهرستان داریم قیمتش دوبرابر این باغ چهار هزار متری تو شمال تهرانه !!

    21
  15. کلا جدیدا مدیریت روحانیون در حوزه و دانشگاه موروثی شده،طرف باباش حوزه داره پس از مرگش میشه جانشین باباهه،دانشگاه امام صادق که بعد از مرگ آیت الله کنی رسید به پسرش….

    25
  16. از این جیب به آن جیب وقتی مفهوم پیدا میکند که مال در جیب اول از اموال شخصی و ملکی خود باشد ، اما وقتی مال جیب سمت راست متعلق به بیت المال و صاحب جیب ، امانت دار اموال دیگران باشد و مال دیگران را بردارد و به جیب سمت چپ که اموال شخصی اش است بگذارد ، معنی از این جیب به آن جیب معنی برداشت مال دیگران تحت مدیریت خود و از جیب صندوق امانت خود به جیب تحت مالکیت اموال شخصی خود است.
    تفاوت فهم اداره و مدیریت بیت المال با اموال شخصی خیلی سخته !؟ فهم اداره بیت المال توسط حضرت علی علیه السلام و خاموش کردن شمع بیت المال هنگام مراجعه ارباب رجوع برای کار شخصی خیلی سخته !؟

    26
  17. ماست مالی نکنین، همه چی مشخص هستش! وای از روزی که بگندد نمک!! انصاف داشته باشین!
    راستی دادستان ممکت کجاست؟ از حق بیت المال نمی خواد دفاع کنه؟
    می دونم انتشار نمیدی، ولی خودت بخون و کلاهت رو قاضی کن.

    19
  18. جناب چنور خود آقای صدیقی با افشاگری این موضوع یکه خورد و با دست پاچگی بطور ناشيانه ای شروع به دفاع از خود شد و با هر بیانیه ای خود را بیشتر در باتلاق فرو برد . نمی دانم شما چطور با این خونسردی که مثلا هیچ اتفاق خاصی نیفتاده از ایشان دفاع میکنید

    26
  19. مثلی که این آقا متوجه نیست که صدیقی با مراجع تقلید یکی دانسته هر چه بخواهید ماست مالی کنید بدتر میشه دفعه اول که نیست ماجرای چای دبش به کجا رسید….

    26
  20. وقتی سازمان اوقاف و امور خیریه هست اصلا چه نیازی به صد تا موسسه از این قبیل هست مملکت باید حساب و کتاب ب داشته باشه چقدر با هم این عناوین پولشویی به راحتی میکنن
    به هر صورت مملکت با این فرمون به منزل مقصود نخواهد رسید نمونش هم این همه ریا و دروغی هست که سیستم مدیریت رو در بر گرفته و به شدت ناکارآمد هست

    27
  21. جناب انور اگه قصد سوئی در کار نبوده چرا ثمن معامله با مبلغ بسیار ناچیزی تعیین شده و از آن مهمتر چرا طبق قرارداد نوشته نقدا پرداخت گردید؟ به نظرت این مواد مصادیق دروغ نیستند و به نوعی رد گم کردن محسوب نمیشن؟

    25
  22. مواردی که اشاره کردی مصادیقی از مراجع عزام بود که منطقی هم هست ولی جناب صدیقی اولا مرجع تقلید نیستند که صلاحیت دریافت وجوهات شرعیه را داشته باشد و ثانیاً چرا در همان اول کار به حیل غیر اخلاقی مثل جعل امضا توسط دیگران و یا عدم اطلاع ایشان از امضای سندی با این درجه از اهمیت در جایگاه یک قاضی کارکشته متوسل شد؟ چرا برای بیان یک حقیقت ساده باید در پاسخ افکار عمومی چنین موارد خلاف واقعی را مطرح کند؟

    21
  23. اگه مورد خلافی صورت نگرفته پس چرا جناب صدیقی به پت پت افتاد وهربار واسه فرار ازچنگ افکارعمومی چیز تازه‌تری میگفت..ایکاش واسه خلاف افرادعادی هم روشنفکران وبزرگان مینشستن یه لایحه طرح میکردن که طرف پاک جلوه بدن.چرا این روشنگری فقط توایران واونهم فقط واسه خواص اتفاق میفته

    20
  24. ان شاء الله امام عصر تشریف بیارن و تمام این دکان و دستک ها تعطیل بشه.
    به جایی رسوندید که هیچکس رقبت به دادن خمس و زکات نداره و اکثر مردم خودشون مستقیم به فقراء کمک میکنن.

    21
  25. اداره امور کشور باید بر معیار قانون و شفاف باشد دیگر افکار عموی و بخصوص نسل جدید این موارد را نمی پذیرد و بنظرم هم باید نپذیرد . انگونه که برداشت می شود هر کدام از صاحب منصبان و افراد با نفود بدلایل مختلف برای خود تشکیلاتی می زنند و در این راه از منابع دولتی و غیر دولتی بدلیل ماهیت و قدرت نفوذشان بهره می برند که البته شاید هم کار خیر باشد ولی این سبک و سیاق را نسل جدید و افکار عمومی نخواهد پذیرفت . چرا چیزی که با اداره شخصی ایشان و نزدیکانش اداره می شود از بیت المال استفاده نماید؟؟؟ اشکال کار همین است .

    16
  26. جناب چنور نوشتن متنی به این پیچیدگی فقط در راستای پیچاندن است
    حرف راست و درست را بدون پیچاندن و اضافه کردن لغات عربی پی در پی بگویید

    19
    1
  27. ترک دنیا به مردم آموزند سیم وزر خود اندوزند. عجبا!! چه روزگاری شده، ازما که گذشت، دین وایمان جوانان این مرز وبوم رو نابود کردید، بترسید از روز حساب!

    26
    1
  28. اول اینکه در موارد مثال مالکیت به اوقاف سپرده نشده بود و اختیار اداره اموال و موسسات با خود یا فرزندانشان بوده ولی در مورد جناب صدیقی ایشان ملکی که توسط فرد دیگری وقف شده را بنام خودشون کردن
    دوم اینکه اگر مروجان و روحانیون تا این حد به سازمان اوقاف بی اعتماد هستند که مخالف بخشش اموال به این اداره هستند و مدیریت خود را کارامدتر میدانند امت چگونه میتوانند اعتماد کنند!

    19
  29. سلام نکات آقای چنور جالب بود علمای تراز اول ومراجع شیعی این صلاحیت را داشتند ودارند لیکن خارج از مقام مرجعیت نگهداری وانتقال اینگونه اموال بدون مشخص شدن وضعیت مالیات وحقوق قانونی مترتب برآن جای تردیدوشبه قانون گریزی را دارداساسا فرزند عالمی بودن دال بر امانت داری است؟؟آنهم در حوزه علمیه تشیع؟آیا صلاح جمهوری اسلامی درادامه روش ریش سفیدی و موردوثوق بودن است؟؟این بدعت را هاشمی برخلاف نظر امام ره به راه انداخت ومرقدمطهرامام ره را محل ارتزاقی برای بازماندگان کرد که حضرتدآقا جز ضرورت به آن مکان لوکس نمی روند این باعث سهم خواهی بقیه شده است و دیگر اینکه علت اینگونه رویه ها که زمان طاغوت لازم بود ولی درزمان دولت اسلامی چه جای ادامه این رویه است (غیر ازمراجع عظام شیعه ) ؟؟ بودجه دولتی هم که بعیداست ممیزی شود…و اینکه این اموال به چه منظوری وتوسط چه کسانی هبه وهدیه میشود(دوستات ورفیقانی که حاضرند کارخانه وبرج هبه کنند؟؟) وقف برای عتبات یا آستانهای مقدس با حساب وکتاب ولو بدون اطلاع عموم وجوددارد اما این موضوع مشابه قائله فسادبرانگیز طبری وامثالهم نیست؟اینطورباشد ایشان هم باید که مبرا شوند!!!جل الخالق از رویه عرفی به تبرئه طبری رسیدیم.. پس هرکاری باهرتوجیهی بلاشکال است ….بهرحال آقای صدیقی غیرازگروه سیاسی شان بنظرحقیر فرد خوبی بنظر میرسدو امیدوارم از این بحران خارج شوند وابرویشان بیش لزلین به خطر نیافتدبهرحال اینگونه بذل وبخششها ورویه ها اولا گسترش نیابد دوما قانونمندشود سوما از وثوق پدرفرزندی به انتقال از شخصیت حقوقی استاد به جایگزین حقوقی استاد صورت گیرد چهارما سرمایه گذاری عام المنفعه درجهت رفع بخشی از مشکلات مردم هم بشود….. الهم عجل لولیک الفرج

    7
    2
  30. اولا ایشان مجتهد نیستن و حتی آیت اله خم نیستن فقط جهت احترام ایشان آیت اله صدا می کنن وگرنه دوره اجتهاد نگذرانده و برای همین نتونستن در امتحان خبرگان رهبری شرکت کرده و نمره قبولی بیارن …ایشان حجت الاسلام هستن مثل سایر آخوندها که ملقب به حجه الاسلام هستن پس نمی تونن از امتیاز مراجع تقلید یا علمای رده بالا مثل ایه اله ها استفاده کنن دوما شغل و مقام ایشان نه بر اساس علم و جایگاه و مرتبه علمی ایشان است بلکه بر اساس وابستگی سیاسی و گروهی است سوما ایشان بیت ندارن که امور بیت بخواهند واگذار کنن به فرزندشان چهارما شما مطمئن باشید اگر ایشان قانونا و شرعا اجازه چنین کاری را داشتن قبل شما اعلام می کردن و متوسل به پنهان‌کاری و دروغ نمی شدن پنجم واگذاری اموال و دارایی مراجع عموما به یک فرد روحانی سپرده میشه حال فرزند یا شخص مورد اعتماد دیگر ولی پسران ایشان اصلا روحانی نیستن که بخواهند مطابق شرعیات و قوانین حوزه امانت داری کنن

    20
    1
  31. سلام جناب استاد. اینها که مطرح فرمودید توجیه اقدامات نابخردانه ایشان نخواهد بود و وقتی صحبت از جعل امضا می‌شود همه این توجیهات را باطل میکند. قیمت واگذار شده از همه بدتر. وقتی ایشان در بیانات خود ، مشکلات را با دعا و استغاثه در می‌آمیزد و دقیقا برخلاف سخنان گهربار شهید بهشتی ، فقر را ناشی از گناه میداند، بر باطل بودن اقدامات ایشان و….. پی میبریم. بنابراین سکوت ایشان و نظام به منزله عدم وجود دلیل قانع کننده است و باید فکری به حال فساد رسوخ کرده در نظام شود که کشور را به نابودی کشانده. فساد از زمان پهلوی هم…..

    15
  32. چرا این حقوق دانهای خبره در برابر برداشت غیر قانونی مدیر اسبق دولت قبلی بیمارستان میلاد به مبلغ ۴۰۰ میلیارد تا امروز حرفی نگفته اند

  33. یکی ازفرماندهان جنگ درمشهدمقدس به صدیقی گفت حق مراخوردند و۵۰میلیون تومن مرابالاکشیدند رفتم به قوه قضائیه شکایت کردم ترتیب اثرندادندصدیقی به این فرمانده گفت دروغ میگویی این درحالی است که سرقضیه زمین ۴۰۰۰متری دروغ گفته ومال بیت المال راخورده وبایدبه اشدمجازات محکوم شود

  34. بله معلوم شد که ما مردم مقصر هستیم
    با دو ساعت بارندگی تو اهواز سیل آمد
    هیچ صدای از کسی درنمیاد
    همه جوانان بیکار و معتاد
    روی طلا راه میریم فقط گرما هوای آلوده و فقر داریم

  35. سلام میدونم مطلبم را نمی گذارید،با این حا ل آنقدر ناراحتم که می نویسم،می‌دانم نه از پول خاوری ،نه ازاختلاس فولاد و چای دبش وزمین ازگل وهزاران مورد دیگر سهمی به من وامثال من نمی رسید ونمی رسد،اما طلبکارم،،،،من اعتقادات فرزند بزرگم راازشما طلبکارم! تا قبل از این افتخار می کردم که یک روز روزه‌ی قضا ویا نماز قضا ندارد.و واجبات خود را انجام میدهد!اما مدتی است که……چه بگویم ؟چه کردید با اعتقادات جوانها؟تا بیش از این دور نشده فکری کنید

  36. از کی ایشون مرجع تقلید شدن که وجوهات شرعی داشته باشند؟
    همچنین باغ جزء وجوهات شرعی نبوده.

    در ضمن ظاهرا فرزندان ایشان روحانی نیستند که بعد از پدر اداره کننده حوزه باشند.

    نکته بعد اینکه چرا حرف های متناقض می زنن.

    عیبی نداره همین توجیهات شما را تشریف بیاره دادگاه توضیح بدهند. بابا اگه کسی غیر خودشون بود تا الان …. در آورده بودن.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا