جذابترین و بامزهترین زن و شوهرهای سریالهای تلویزیونی به بهانه پخش سریال «زیرخاکی» | عاشقانِ شوخ و شنگ
فیلم نیوز نوشت:
این شبها، سریال «زیر خاکی» در حال پخش است و مخاطب دوباره همراهِ فریبرز و پری شده است؛ زوجی عاشق که با وجود اختلافنظرهایشان، بیش از اندازه همدیگر را دوست دارند و همین زندگی را برایشان آسان کرده است. گرهخوردن زندگی خانواده باغپیشه به دردسرهای مداومی که فریبرز برای یافتنِ گنج ایجاد میکند، ماجراهای دلنشینی را برای مخاطب شکل داده است. زوج فریبرز و پریچهر در سریال «زیر خاکی» یادآور تعدادی زوج جذاب و بامزه در دیگر سریالهای تلویزیونی است که خاطراتی جالب از خود به یادگار گذاشته اند.
به گزارش فیلمنیوز ، سریال «زیرخاکی» در کنار فیلمنامه و کارگردانی خوب جلیلِ سامان، یک نقطه قوت اساسی دارد. نقطه قوتی که عامل اصلی موفقیت سریال از همان ابتدای مسیر بوده و هنوز هم پررنگ به نظر میرسد؛ بازیگران توانمند سریال جلیل سامان به بهترین شکل ممکن در نقشهای خود بازی کردهاند و به همین دلیل شخصیتهایی بهیادماندنی از خود به یادگار میگذارند. به بهانهی پخشِ سریال زیرخاکی نگاهی داشتهایم به زوجهای ماندگارِ سریالهای تلویزیونی.
زیرخاکی | فریبرز و پریچهر | پژمان جمشیدی و ژاله صامتی | 1403 – 1399
فریبرز و پری، تازهترین زوجِ تلویزیون هستند که تا این اندازه به دل نشستهاند. این زوج در سریالِ جلیل سامان، تفاوتهای بسیار با هم دارند. فریبزر مردی بلندپرواز و در عینِ حال خونسرد و بیخیال است که تمام فکر و ذکرش پیدا کردنِ گنج است؛ اما پری، پُر از احساس است و مُدام نگران است که بیخیالیهای شوهرش دردسرِ تازهای برای زندگیشان درست کند. او هیچوقت ماجرای پیدا کردنِ گنج را جدی نگرفته است؛ اما از آنجا که شوهرش را بسیار دوست دارد، او را در ایدههای خامدستانهاش همراهی میکند. فریبرز و پری، چالشها و اختلاف نظرهای بسیاری با هم دارند؛ اما هر دو عاشقِ یکدیگر هستند و همین تمامِ مشکلاتشان را حل میکند. در این میان بازی پژمان جمشیدی و ژاله صبوری نقشِ مهمی در دلنشین کردنِ این زوج ایفا میکند. جمشیدی اگرچه تاکنون سریالهای طنزِ بسیاری بازی کرده است؛ اما در این سریال شخصیتی متفاوتی از آنچه تاکنون از او دیدهایم، به وجود آورده است و ژاله صامتی نیز که همواره بازیهای درخشان از او دیدهایم، بارِ دیگر تواناییهای خود در عرصهی بازیگری را به اثبات رسانده است. ارتباط او به عنوان یک مادر با فرزند کوچکش، رابطهاش با همسایهها و جدلهایش با فریبزر، یکی از جذابترین بخشهای این سریال است. زندگی فریبرز و پری در دههی 50 و 60 میگذرد و همین حسِ نوستالژیک (لباسها، خودروها، وسایلِ خانه و ارتباط با دیگران) به شیرینی کار نزدِ مخاطب افزوده است.
پایتخت | نقی معمولی و هما | محسن تنابنده و ریما رامین فر | 1399-1390
نقی معمولی و هما سعادت یکی از ماندگارترین و دوستداشتنیترین زوجهای تلویزیونِ ایران هستند. نقی معمولی آدمی است کاملا معمولی. مردی کمسواد، بیفکر اما مغرور و دلش میخواهد تواناییهای خود را بسیار بیش از آنچه هست، نشان دهد و نقشِ بزرگِ خانواده را به دوش بکشد؛ همین مسئله مشکلاتی بسیار به وجود میآورد، او اما در عینِ حال، عاشقِ خانواده و به خصوص همسرش است و حاضر است برای آنان هر کاری که در توان دارد را انجام دهد. نقی در عین معمولی بودن هر جا که لازم باشد، شجاعت به خرج میدهد و خستگیناپذیر برای اهدافِ خانوادهاش تلاش میکند. در این میان هما سعادت تلاش میکند تا حسِ اعتماد بهنفسِ نقی را تقویت کند و در پی نادانیهای گاهوبیگاهِ نقی، زندگی را به مدارِ درست هدایت میکند. او یک زن و مادر نمونه است و همیشه خانواده در اولویتش قرار دارد و هر کار که میکند، جهتِ حفظِ منافعِ آنان است. هیجانات نقی و آرامش هما مایهی ثبات و آرامشِ خانواده است. آنچه در رابطهی میانِ نقی و هما به چشم میخورد، حسِ احترامی است که نسبت به یکدیگر دارند و همواره هم را با پیشوندِ «جان» خطاب میکنند. به هر حال این محسن تنابنده و ریما رامینفر هستند که یکی از دوستداشتنیترین شخصیتهای تلویزیون ایران را شکل دادهاند. پایتخت حالا چند سالی است که بعد از آن همه حاشیهای که برایش درست کردند، دیگر پخش نمیشود؛ اما امیدواریم که دوباره هما و نقی را در صفحهی تلویزیون ببینیم.
ساختمان پزشکان | دکتر نیما افشار و نازنین | بهنام تشکر و فرناز رهنما | 1390
ساختمان پزشکان داستانِ چند پزشک است؛ اما رابطهی میانِ نیما و نازنین از مهمترین امتیازهای این سریال است. نازنین زنی که قبلاً بیمار روانپریش همسر فعلیاش بوده و شخصیتی ملایم، آسیبپذیر و تحت قیود خانوادهی همسرش است و در اوج اعتراض و ابراز نارضایتی، توان دستیابی به خواستههای خود را ندارد. رابطهی او با دکتر نیما افشار، رابطهای پرچالشی است که البته مهمترین دلیلِ آن، خانوادهی افشار هستند. در این میان کتایون (همسر سابق افشار) نیز یکی از معضلاتِ جدی نازنین به حساب میآید. کتی که خود روانپزشک است و از دکتر افشار جدا شده، انگار هنوز دل در گروِ نیما افشار دارد. نیما در این سریال، محور قصهها و ماجراها و نقطه تلاقی شخصیتهای این مجموعه است، او در کنار ضعفهای شخصیتی امتیازهایی هم دارد و بهخصوص عاشقِ همسرش است. هر چند این زوج گاهی سعی میکنند از ضعفهای همدیگر برای رسیدن به اهدافشان بهره بگیرند.
آشپزباشی | اکبر و مینو | پرویز پرستویی و فاطمه معتمدآریا | 1388
داستان این سریال دربارهی اکبر و میناست که با داشتن چهار فرزند بزرگسال قصد جدایی دارند؛ ماجرا از یک سوء تفام شکل میگیرد. اکبر گمان میکند همسرش زنی خودخواه، خود بزرگ بین وزیاده خواه است که در مصاحبهی تلویزیونی، همسرش را نادیده گرفته است و از طرفی اکبر هم آدم کاملی نیست و مدام اشتباه میکند. این سریال اگرچه چندان مورد استقبال منتقدان و همچنین مردم قرار نگرفت، اما اکبر و مینو یکی از زوجهای به یادماندنی سریالهای تلویزیونی شدند که البته بازی درخشان پرویز پرستویی و فاطمه معتمدآریا در آن بسیار دخیل بود. به یاد بیاورید صحنهی دادگاه خانواده را که قاضی لحظهای زن و شوهر را ترک میکند و سپس هنگامی که برمیگردد، با آنها روبهرو میشود که با حالتی متفاوت روبهروی هم ایستادهاند. طرح مضمون برترجویی زنانه در شرایط اجتماعی ایران، در آن سالها یکی از مهمترین ابعادِ این سریال بود.
چارخونه | منصور جمالی و شکوه | حمید لولایی و مریم امیرجلالی | 1386
در «چارخونه» که اولین سریال سروش صحت در تلویزیون بود، حمید لولایی و مریم امیرجلالی بار دیگر با هم، بازی کردند و نقش زوج میانسالی بهنام منصور جمالی و شکوه را بازی میکنند که با دو دختر و دامادهایشان در مجتمعی آپارتمانی زندگی میکنند و هر بار درگیر اتفاقات تازهای میشوند.ذبیح و منظر آخرین تجربه همکاری مشترک حمید لولایی و مریم امیرجلالی بهعنوان یک زوج هنری بود که در «چهارچرخ» جواد مزدآبادی رقم خورد. این مجموعه داستان مردی به نام ذبیح را روایت میکند که علاقه عجیبی به ماشین دارد و برای رسیدن به این آرزو از هیچ تلاشی فروگذار نمیکند. ذبیح که با این آرزو عمری به چایفروشی لبخط اقدام کرده، درست در زمانی که پول خرید یک ماشین را به دست آورده است؛ در شب خواستگاری دخترش به واسطه سرقت پولها به خاک سیاه مینشیند و این آغاز درگیریها و دردسرهای بعدی او و خانوادهاش است.
متهم گریخت | هاشم آقا و سرور | سیروس گرجستانی و مریم امیر جلالی | 1384
مریم امیرجلالی و سیاوش گرجستانی یکی دیگر از زوجهای محبوب سریالهای تلویزیونی هستند. سرور و آقا هاشم در سریال «متهم گریخت» که از اولین تجربههای کارگردانی سعید آقاخانی بود، نقش زن و شوهری را ایفا میکردند که بنا به شرایطی ناچار به مهاجرت به تهران شده بودند و همین مسئله، مصایب بسیاری را برای آنها و فرزندانشان به وجود آورده بود.سرور، زنی به ظاهر عصبی بود اما هم او و هم شوهرش عاشقانه هم را دوست داشتند و تمام تلاش خود را صرف عبور از بحرانی میکردند که خانواده با آن درگیر شده بود. حالا سالها از پخش این سریال میگذرد؛ اما هنوز هم یکی از محبوبترین زوجهای تلویزیون ایران هستند.
خانه به دوش | آقا ماشاالله و ناهید | حمید لولایی و مریم امیرجلالی | 1383
سالها از تصویر آقا ماشاالله و ناهید در تلویزیون میگذرد و این دو هنوز جزو محبوبترین زوجهای سینمای ایران هستند. ماشاالله مردی خانوادهدوست و زحمتکش است که تمام تلاش خود را برای کسب روزی حلال میکند؛ اما باز هم با شرایط بد اقتصادی روبهروست. او میخواهد تا زندگی بهتری را برای همسر و فرزندانش رقم بزند، هرچند در این مسیر موفق نیست. از سوی دیگر در این میان ناهید نیز دوشادوش همسر در تلاش است که مشکلات خانه را رفع کند. آنان همسرانی پا به سن گذاشته هستند؛ اما هنوز عشق میانشان موج میزند و این اتفاقِ مهمی است که شخصیتِ آنان را جذاب میکند. تقابلِ این دو که گاه به خاطر حسادتهای عاشقانهی ناهید شکل میگیرد، جز بهترین بخشهای این سریال است. ناهید هنوز در مواجهه با شوهرش، حجب و حیای بسیار دارد؛ وقتی قربان صدقهی شوهرش میرود، سریع دیالوگش را عوض میکند، حتی وقتی ماشاالله به خارج از کشور رفته و ناهید با عکساش داخل حیاط صحبت میکند، دوست ندارد فرزندانش حرفهایش را بشنوند. به هر حال دعواهای خانوادگی هم در این سریال نه تنها منجر به صحنههای تلخ نشده بود، بلکه سریال را کمدیتر کرده بود؛ بهویژه وقتی ناهید (امیرجلالی) سر موضوعات مختلف خانواده با فرزندانش بحث میکند. اما «خانهبه دوش» نمیتوانست به این موفقیت دست پیدا کند اگر بازیگرانش (حمید لولایی و مریم امیر جلالی) تا این اندازه بازی روانی از خود به نمایش نمیگذاشتند. شاید به همین دلیل است که در ترش و شیرین و چارخونه نیز به عنوان زوج همبازی شدند.
پاورچین | فرهاد و مهتاب | مهران مدیری و سحر ذکریا | 1381
مهتاب و فرهادِ سریال پاورچین نیز یکی دیگر از زوجهای ماندگارِ تلویزیون ایران هستند. فرهاد برره (مهران مدیری) یک بررهای است که سالها پیش برای تحصیل از برره به تهران آمده و با مهتاب مهتابی (سحر زکریا) ازدواج کرده و داماد سرخانه است. او که ذاتاً فردی چاپلوس است با همین روش همسر و خانوادهی او را در چنتهی خود دارد. او در یک شرکت مهندسی ساختمان مشغول کار معماری شده و به تدریج، جای مدیر بخش پیشین را اشغال میکند. طُغرُل (محمدرضا هدایتی) سرایدار خانه آقای مهتابی (ابراهیم آبادی) و خانم مهتابی (هایده حائری) خانواده مهتاب است.