«سر و صدای بی سر و تهی درباره کاظم از بزرگواران تهرانی راه افتاده است غربیها و اذنابشان میخواهند حاشیه درست کنند و خدمات یکی از بزرگواران بیادعا را زیر سوال ببرند» | امضای دکتر ابراهیم و فرامرز محترم
دیدارنیوز هر هفته وقایع مهم هفته را با زبان طنازانهی دوره ناصری مینویسد در ادامه این یادداشت از زبان «عوام الملک» میآید:
عوامالملک در روزهای پایانی ۱۴۰۲ به ماجرای عجیب جعل امضا و باغ چند هزار متری ورود کرده و البته خوشحال است که در عصر ابراهیم هنوز میتواند نفس بکشد.
دیدارنیوز ـ عوامالملک:
جمعه ۲۵ اسفند ۱۴۰۲
سر و صدای بی سر وتهی درباره کاظم از بزرگواران تهرانی راه افتاده است. طبق معمول غربیها و اذنابشان میخواهند حاشیه درست کنند و خدمات یکی از بزرگواران بیادعا را زیر سوال ببرند. باید بترسند از اشکهای کاظم. چهل و چند سال گریه نکرده که امروز عدهای بتوانند با جنجال به وجههاش آسیب بزنند. صحبتهای فاطمه، خواصالمله قزوین درباره برنامههایش برای دوره جدید خواصالملکی را شنیدم. خیالم راحت شد. مثل همین دوره فعلی برای همه چیز برنامه دارند و حتی قرار است نظام اقتصادی جدیدی برای جهان ایجاد کنند. ظاهرا در روسیه عوام به پای صندوقهای رای رفتهاند تا بار دیگر با رفیقمان ولادیمیر بیعت کنند. شنیدم خوشبختانه برای رفاه حال عوام اعلام کردهاند کافیست کد شناسایی خود را در پای صندوقهای رای اعلام کنند تا “بله” آنها ثبت شود. کار خوبیست. کمک میکند عوام معطل نشوند و حتی کسانی هم که نمیتوانند در مناسک مربوطه شرکت کنند “بله” گفتنشان ثبت شود. باید متن پیام تبریکم به ولادیمیر را از حالا اعلام کنم. چون قطعا از خواص ما و من که عوامالملکم به شکل خاص انتظار دارد که نشان بدهیم از تجدید بیعت عوام روسیه با او خوشحالیم. خوشحال هم هستیم. غیر از این نمیتواند باشد.
شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲
گزارشی به دستم رسید که نوشته بود روزانه ۱۱۰ نفر از عوام از ایران مهاجرت میکنند. آمار خوبیست. باعث میشود نفوذمان در همه جای دنیا زیاد شود. در داخل کشور هم جا برای اولاد جدید باز میشود. باید به عوامالنسا خبر بدهم. چون وظیفه پر کردن جای خالی این ۱۱۰ نفر در روز بر عهده ماست که ماندهایم. اگر نمیخواهیم یا نمیتوانیم یا سرمان درد میکند یا به هر دلیلی نمیتوانیم دل به کار بدهیم باید جمع کنیم برویم. اصلا این ۱۱۰ نفر در روز هم به همین دلایل جمع میکنند میروند. تصاویری از دیدار صمیمی دکتر ابراهیم با یکی از عمله طرب، به نام عباس دیدم. ظاهرا در حال برنامهریزی برای رفتن دستهجمعی به جایی بودند و احتمالا در تمام این مدت یا دکتر ابراهیم مشغله داشته یا عباس لب رود جاجرود نشسته بوده و جور نشده. چون عباس به دکتر ابراهیم گفت ۴۵ سال منتظر این لحظه بوده است. خدا را شکر که این آخر سالی همه چیز جور شد. دکتر ابراهیم قبلا هم به عمله طرب توجه کرده بود و یکیشان به نام امیرحسین خیلی هم او را دوست داشت. طوری که خودش را توی فرودگاه به دکتر ابراهیم رسانده بود.
یکشنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۲
متن شکایت کاظم، بزرگوار تهرانی، به خاطر این جنجالهای اخیری که غربیها و اذناب داخلیشان درباره زمینهای بیارزش ازگل درست کردهاند را خواندم. حدسم درست بود. همهاش بیاساس است. ظاهرا امضای کاظم را جعل کردهاند و به اسمش زمین خریدهاند. اگر با عوامل این توطئه برخورد نشود ممکن است به زودی به نام بقیه خواص هم املاک و دارایی خریداری کنند یا حتی به نام اولادشان بروند مثلا گذرنامه کانادایی یا سیسمونی ترکیهای بگیرند و این خیلی بد است. امضای کاظم را پای نامه شکایتش دیدم. واقعا هم امضای سادهای دارد. باید به طریقی به او بگویم مراقب باشد یک وقت به اسمش شکایت نکرده باشند. عصر هم تلاش کردند جنجال جدیدی علیه کاظم و اولادش راه بیندازند و وانمود کنند که ماهانه یک میلیارد تومان به عنوان اجارهبهای یک هتل در مشهد به حسابشان واریز میشود که خوشبختانه شکایتنامه صبح کاظم این جنجال را در نطفه خفه کرد. چون همه فهمیده بودند که آن کسانی که با جعل امضای کاظم، به اسمش زمین خریدهاند احتمالا برای انجام کارهای بانکی به اسمش حساب هم باز کردهاند. خوشبختانه همه چیز تحت کنترل است و به خیر گذشته. اشکهای کاظم در این سالها بینتیجه نمانده است. شب خیلی به ارتباط بین میزان پیچیدگی امضا و عواقب جعل آن فکر کردم. باید کمی باهوش باشم. بالاخره من که عوامالملکم باید بتوانم شرایطی را فراهم کنم که کمی با عوام فرق داشته باشم.
دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲
بخشی از صحبتهای دکتر ابراهیم را شنیدم. گفت: “نقش مسکن در هزینه زندگی و در سبد مصرف بالاترین میزان سبد مصرف زندگی یعنی مصرف روزانه و مصرف ماهانه و سالانه… ” سنگین بود. به فکر فرو رفتم. خوبی این نوع صحبتها این است که کسی نمیتواند جعلشان کند و ادای دکتر ابراهیم را درآورد. امیدوارم امضایش هم همین قدر پیچیده باشد که مشکلی برایش به وجود نیاید. امروز آخرین روز کاری سال بود. با توجه به فکرهای دیشب قبل از خواب، با یک چاپخانه تماس گرفتم و خواهش کردم فورا چندهزار عدد کارت ویزیت با ذکر نام و امضای من چاپ کند و تا آخر وقت برایم بفرستد. میخواهم در ایام تعطیلات سال نو در همه مکانهای شلوغ کارتها را پخش کنم تا اگر احیانا افرادی به دنبال اسم و امضا برای جعل به منظور انتقال زمین و املاک یا واریز وجه به حساب میگشتند بتوانند از امکانات من استفاده کنند. بالاخره در این روزهای آخر سال باید به فکر نیکوکاری بود. قبل از عصر ابراهیم که وضع عوام خوب نبود در اواسط اسفند جشن نیکوکاری برگزار میکردند. اما بعد از شروع عصر ابراهیم نیاز به برگزاری این نوع برنامهها نیست. ولی من که عوامالملکم نباید مسوولیت خودم در قبال دغدغههای عوام یا حتی خواصی را که ممکن است هزاران متر زمین و ملک در گلویشان گیر کرده باشد و نمیدانند کجا بریزند فراموش کنم. غروب تصاویری از افتتاح یک دوربرگردان در مشهد به دستم رسید. باشکوه بود. تعدادی عروس و داماد در دوربرگردان راه میرفتند تا افتتاح شود. البته خوشبختانه دوربرگردان را تا وسطش رفتند و ایستادند. اگر تا آخر دور میزدند ممکن بود استعاره از این شود که میخواهند به همان جایی برگردند که قبل از ازدواج بودهاند و بد میشد. خیلی خوب است که کارکرد عروس و دامادها از راهپیمایی و انتخابات به پروژههای شهری هم افزایش پیدا کرده است. امیدوارم علیرضا هم برای افتتاح آن همه تاکسی و ون و اتوبوسی که خریده و قرار است با کمکشان مشکل ترافیک تهران را حل کند از عروس و دامادهای مناسب استفاده کند.
سهشنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲
تعطیلات نوروزی شروع شد. برای خرید چند باری از خانه خارج شدم. هر بار که در بقالی یا میوهفروشی یا سایر مغازههای محل کارت کشیدم کمتر از چهارصد یا پانصدهزار تومان از حسابم خارج نشد. نشانه رونق اقتصادیست. دستاوردهای عصر ابراهیم را نباید دست کم گرفت. فکر کنم بهتر باشد بقیه تعطیلات را در خانه بمانیم و کتاب بخوانیم و فیلم ببینیم. البته راه رفتن در کوه و پارک هم احتمالا هنوز خرجی ندارد. باید در این روزها بروم و ببینم و مطمین بشوم. شاید هم کارتهای امضایم را در کوه و طبیعت پخش کردم و کسی پیدا شد که امضایم را جعل کند و گرهای از مشکلاتش در نگهداری سرمایه و دارایی در سال جدید باز شود.
چهارشنبه ۱ فروردین ۱۴۰۳
نمردم و سال ۱۴۰۳ را هم دیدم. برای خودم جالب بود. پیام نوروزی دکتر ابراهیم را شنیدم. بار دیگر به خاطر اینکه هنوز در عصر ابراهیم میتوانم نفس بکشم خوشحال شدم. اعلام کرد که سه سال متوالیست که کشور رشد اقتصادی بالای ۴ درصد را تجربه میکند. راست میگوید. خودم هم دیروز هر خریدی که کردم متوجه رشد اقتصادی شدم. تازه اینطور که دکتر ابراهیم گفت برخیها مدعی بودند تورم در کشور سه رقمی خواهد شد، اما نشده و در حدود ۴۰ درصد مانده است. واقعا جای تشکر دارد. هنوز تا سه رقمی شدن تورم ۶۰ درصد فاصله است. یعنی دکتر ابراهیم ممکن است بتواند همین کار را در سال ۱۴۰۳ هم تکرار کند و این دستاورد بزرگیست. اگر هم نتوانست عیبی ندارد. چون ادعای آن افراد در آن سالی که گفتند محقق نشد.
پنجشنبه ۲ فروردین ۱۴۰۳
این که کسی یک روز برود سفر، و بعد هم بیخبر از پیشمان برود خیلی بد است. مخصوصا اگر در غربت باشد. امورز بیشتر ترانههای یکی از عمله طرب به نام فرامرز را گوش دادم. قشنگ است. میگویند خیلی هم محترم بوده، اما غربیها نمیگذاشتند به ایران بیاید.
انتهای پیام