گذر از فساد سیستماتیک
محمدرضا يوسفی، مدرس دوره خارج فقه در حوزهی علمیهی قم در کانال تلگرامی خود مطلبی با عنوان «گذر از فساد سیستماتیک» نوشتهاست که متن کامل آن را در ادامه میخوانید.
«یکی از موانع جدی جهش تولید، فساد اقتصادی است. هر چقدر فساد گستردهتر باشد، توسعه امکان ناپذیرتر خواهد شد. شاید بتوان گفت، مهمترین مانع توسعه برای کشورهایی نظیر ما همین فساد است.
فساد از سطوح مختلفی برخوردار است که شامل فساد فردی، فساد سازمان یافته، فساد سیستماتیک، فساد ساختاری و در نهایت فساد سیستمی می شود. فساد به ویژه در دوران معاصر، سازمان یافته است که به صورت باندی هماهنگ، انجام می شود. وقتی در مواجهه با فساد سازمان یافته، برخورد لازم صورت نگیرد، این باندها گسترش می یابند و در سطح کشور سایه خود را پهن می کنند. در این صورت بستر فساد سیتماتیک فراهم شده است.
در فساد سیستماتیک، دیگر بحث از باندهای سازمان یافته و فاسد نیست. در این نوع فساد، سیستم دچار کارکرد معیوب شده و به صورت خودکار نمی تواند فساد را از میان بردارد. از این رو، فساد در حال انتشار و گسترش خواهد بود، به گونه ای که مواجهه با آن، به صورت فردی ممکن نبوده و باید عزمی استوار از سوی نظام، در برخورد با آن صورت گیرد.
فساد سیستماتیک چهار نشانه دارد. اول، تکرار دائمی فساد؛ دوم، جابجایی دائمی فساد از جایی به جایی دیگر یا از زمانی به زمان دیگر یعنی فساد را در سازمان ها و در زمانهای مختلف می توان مشاهده کرد؛ سوم، بروز فساد در کل سیستم بدون مشاهده آن در تک تک افراد. این امر بدین معناست که هنوز فساد به اکثر یا تمامی سیستم سرایت نکرده است و انسانهای سالم در سیستم وجود دارند. چهارم، فقدان سازوکار خوداصلاحی در سیستم و به جای آن، مبارزه با فساد در شکل برخورد با فرد رسواشده خود را نشان می دهد.
هر گاه نظام اراده جدی برای مبارزه با فساد سیستماتیک نداشته باشد، فساد از این مرحله عبور کرده و مبارزه با آن بسیار سخت تر و خطرناک تر می شود. دادگاه های غیر علنی، اطلاعات غیرشفاف و قطره چکانی از دادگاه ها، عدم تمایل به شفافیت در توزیع قدرت و ثروت در جامعه، حکایت از عدم عزم برای مبارزه با فساد می کند.
نورث به مرحله ای از فساد اشاره می کند که به آن فساد ساختاری می گوید. در این مرحله، فساد به یک نهاد تبدیل شده و قواعد بازی سیاست، آلوده شده است. رشوه جزیی لاینفک از نظام اداری می شود. شرط ارتقاء و ورود به عرصه سیاست؛ آلودگی، وابستگی و حامیگری است. در این مرحله لایه های مختلف حکومت از گروههای فاسد حمایت کرده و چشمان خود را بر آنان می بندد.
آخرین نوع فساد، فساد سیستمی است که علاوه بر سازوکارها، آدمها هم فاسد می شوند.
🔹 ما در کدام مرحله قرار داریم؟ هر چند برخی مقامات منکرند، اما مدتی است که نشانه های فساد سیستماتیک در ایران آشکار شده است. از آنجا که متاسفانه هیچ اراده و عزمی در مبارزه با آن حس نشده و نمی شود. اکنون، نشانه های گذر از فساد سیتماتیک نیز ظاهر شده و ایران در حال گذر از این نوع فساد است.
🔹 مصاحبه برخی نمایندگان از درخواست رشوه برای تایید صلاحیت گرفته تا پیشنهاد 150 تا 200 میلیاردی جهت انجام یک مصاحبه برای توقف اتومبیل های وارداتی، اتهام های فساد مالی افراد شاخص سیاسی و عدم انکار و پیگیری قضایی و…. حکایت از عبور می کند.
🔹 بی حسی نظام قدرت نسبت به پدیده فساد نیز نشانه دیگری است. کافی است به مواردی مانند نحوه مواجهه با جریان موسوم به سیسمونی، موسسات خیریه و عمومی رانت خوار، فولاد مبارکه، دبش، و همین مورد اخیر ازگل و موارد مشابه نگاهی شود و نحوه واکنش حکومت به آن مورد توجه و تامل قرار گیرد. دیگر نمی توان نام این را فساد سیستماتیک گذارد، این ورود به مرحله پسا فساد سیتماتیک است و نشانه آن بی حسی و بی اهمیتی فسادهای آشکار شده برای حاکمیت است. بی حسی نشانگر دنیای متفاوت و ارزشهای جابجا شده در میان مقامات نسبت به مردم است.
🔹 در همین ایام سفرهای نوروزی، ملاحظه می شود که کشوری با منابع ارزی معدود به دلیل تحریم، اقدام به ارز مسافرتی هزار دلاری می کند و این در حالی است که مقامات بانک مرکزی مطلع ترین افراد از محدودیت منابع ارزی هستند.
🔹 مبارزه با فساد یک فرایند چند مرحله ای است. یکی از مهمترین سیاست گذاری ها در این زمینه، ایجاد شفافیت در تمامی عرصه ها که مهمترین آنها، شفافیت در جریان تخصیص منابع ثروت و قدرت در کشور است.
درست است در این مملکت هیچ عزم و اراده ای برای مبارزه با فساد دیده نمی شود و بیشتر شعار داده می شود
به ایشون توصیه میکنم کمی درباره فساد اقتصادی در کشورهای توسعه یافته تحقیق کنند بعد ….
باسواد شما که تحقیق کردی بفرمایید …
شما ظاهراً با برخورد با عوامل سیستماتیک فساد مشکل داری؟!
مشکلت چیه؟
کاملا درسته فساد اقتصادی در کشورهای جهان سوم و نیز کشورهای در حال رشد مانند ایران سیستماتیک و نهادینه شده است و باندهای فساد به صورت عنکبوتی در مراکز مختلف بر منابع مالی و اقتصادی و تجاری چنبره زده و راه را بر متولیان مبارزه با فساد و ناظران بسته اند و بسیاری از آن ها را با تطمیع همراه خود کرده اند. در مراجع بالای سیاسی و اداری نیز هیچ اراده ای برای مبارزه با فساد دیده نمی شود. در واقع اکنون در کشور نمک گندیده است و دیگر کاربردی برای رفع گندیدگی اقتصاد ندارد.
بهترین و عادلانه ترین روش تامین مالی دولت دریافت مالیات از ثروتمندان است که سازوکار ان هنوز در کشور ما مشخص نشده است و به اصطلاح جا نیفتاده است بعنوان مثال افرادی با ثروت های افسانه ای که در خارج از کشورهم زندگی می کنند مالیات دریافت می کنند
اگه من کاریه ای تو این مملکت بودم میدونستم که چطوره ریشه فساد و دزدی را بخوشکونم تا برای همه درس عبرتی بشه یکی پول پارو نکنه یکی اشک جاری
متاسفانه تمام نشانه هایی که گفته شد در کشور قابل مشاهده است و باید در این خصوص کاری کرد، داریم میبینیم کسانی که در حال پیگیری موضوع شفافیت هستند و دارند تلاش میکنند کشور و مقامات به سمت شفافیت بروند چطوری مورد حجمه قرار میگیرند و این خیلی خطرناکه ، مقامات مسئول مثل رییس قوه قضائیه کشور باید شخصا ورود کنه و ترتیباتی را اتخاذ کنه که کسی نه بتونه و نه جرات پیدا یکنه در مقابل اینجور مسائل قد علم کنه و یا کاری بکنه که مبارزه با فساد سخت بشه . متاسفانه وقتی کسی مثل رییس قوه مقننه خودش در مضان اتحام قرار داره و هیچ عکس العملی نشون نمیده و به جای اینکه روشنگری کنه ، سکوت کرده ، دیگه از چه کسی میشه انتظار داشت ،
بهترین درمان برای فساد فقط اعدامه بدون هیچ ملاحظه. اونموقع همه حالشون خوب میشه و دیگه غلط میکنه کسی فساد یا رانت و یا حق بیت المال رو بخوره.
مطالبی بسیار شنیدنی و عالی♡♡♡♡
واقعا گذر از فساد سیستماتیک در نظام اداری و سیاسی امروز ایران برای هر کدوم از ما که مراجعه کردیم بر حسب کاری که داشتیم، قابل لمس و رویت هست.
به امید ایرانی خالی از بازی های سیاسی و، بر پایه وجدان و شرف انسانی
مشکل فساد سیستماتیک در ایران این است که کسی جرات برخورد با فسادگر رو ندارد و میروند سراغ کسی که فساد رو برملا کرده است ،نمونه اش سیسمونی گیت و شاسی بلندها ،چای دبش ،ححت السلام صدیقی و…..
متن خیلی خوبی این روحانی باسواد نوشتند و امیدوارم حکمرانی کشور تا این حد خود را به تجاهل و تغافل نزند مخصوصا اینکه یکی از روحانیون انگشت اشارت به آنها داشته است!؟ «غرقه در مشروطه هستیم و دریغ از مشروطه »
بسیار کامل و عالی بود به نظر من فساد اقتصادی از فساد سیاسی و باند باز شروع شده و ب فسادها چشم پوشی میشود و همچنانکه گفتند اراده ای قوی برای برخورد وجود ندارد به خاطر همون فساد سیاسی . و باندی.
وقتی که وزیر میگه ما الان میدانیم چی کسی از کجا چند تا نون میگیره ، چه لزومی به تبلیغ اعدام و ترسوندن اختلاس گران نورچشمی است.
آقایون اصلاً وجود فساد سیستمی را منکرند؛ تا انکار میکنند آیا کاری میتوان کرد؟ شرط آول دانستن و پذیرفتن است. یاد شعر ملا احمد نراقی افتادم:
آنکس که بداند و بخواهد که بداند
خود را به بلندای سعادت برساند
آنکس که بداند و بداند که بداند
اسب شرف از گنبد گردون بجهاند
آنکس که بداند و نداند که بداند
با کوزه ی آب است ولی تشنه بماند
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خَرَک خویش به مقصد برساند
آنکس که نداند و بخواهدکه بداند
جان و تن خود را ز جهالت برهاند
آنکس که نداند و نداندکه نداند
در جهل مرکّب ابدالدهر بماند
آنکس که نداند و نخواهد که بداند
حیف است چنین جانوری زنده بماند
مبارزه با فساد در کشور به صورت شکلی و نمادین است در بسیاری از موارد دزد واقعی آزاد است و دزد صوری مجازات می شود.
گنه کرد در بلخ آهنگری زدند به شوشتر گردن مسگری