خرید تور نوروزی

10 راز اصرار زاکانی و رفقا بر ساخت مسجد در پارک قیطریه | مهرداد خدیر

مهرداد خدیر طی یادداشتی در عصرایران نوشت:

امثال آقای زاکانی در معرض انتقاد که قرار گیرند در تصمیم خود مصمم‌تر می‌شوند چون به تعریف «وبر»ی قدرت باور دارند و آن همانا تحمیل قدرت است. همین که حس می‌کند دیگران مخالف اند ولی او اعتنا نمی‌کند به لحاظ روحی برای او لذت‌بخش است.

 آیا شهردار اصول‌گرای تهران نمی‌داند منطقه قیطریه به مسجد جدید نیاز ندارد و اگر داشته باشد محل احداث آن پارک قیطریه نیست که به گفته اولین شهردار تهران بعد از انقلاب مالک باغ برای احداث بوستان به شهرداری اهدا کرده بود؟ می‌داند و این فقره اخیر را هم اگر نمی‌دانست آگاه شده است.

   آیا آقای زاکانی نمی‌داند مهم‌تر از تعداد مسجد شمار  نماز خوانان است که مطابق تازه ترین پیمایش مرکز رصد رو به کاهش گذاشته؟ این را هم می‌داند.

    آیا آقای زاکانی نمی‌داند با گودبرداری ممکن است به برخی از گنجینه‌های تمدنی زیر خاک که باید به قصد دیگری مورد کاوش قرار گیرند آسیب برسد؟ این را هم می‌دانست و اگر نمی‌دانست مطلع شده است.  اما چرا اصرار دارد این کار انجام شود و لجاجت می‌ورزد؟

پارک قیطریه

۱. نمایندگان اقلیت/ چون او برآمده از شورای شهری است که به خاطر غیبت اکثریت شهروندان در انتخابات 1400 ( همراه ریاست جمهوری) اکثریت مردم تهران را نمایندگی نمی‌کنند و طبعا نظر او با اکثریت منطبق و مطابق نیست. 

۲. ایدیولوژی به مثابه فرهنگ/ تلقی نواصول‌گرایان از کار فرهنگی همان کار تبلیغاتی ایدیولوژیک است و به همین خاطر می‌توان قاطعانه گفت که اگر در سال‌های 68 تا 77 به جای غلامحسین کرباسچی او شهردار تهران بود قطعا فرهنگ‌سرا نمی‌ساخت مسجد می‌ساخت.

3. در چشم کردن/ این که شهروندان در پارک قدم بزنند و فضای متفاوتی را تجربه کنند یا به نمابش گذارند خوشایند این جماعت نیست که مایل اند همه در قالب های آنان تعریف شوند و دوست دارند حضور آنان همه جا احساس شود و ساخت مسجد نه تنها برای عبادت و نماز که به قصد این نشان دادن و در چشم کردن هم هست.زیرا متعاقب آن افرادی مستقر و متولی می‌شوند.

  4.قدرت به معنی تحمیل/ امثال آقای زاکانی در معرض انتقاد که قرار گیرند به جای عقب نشینی و تجدید نظر احساس می کنند از شدت درستی، درشتی می‌شود و در تصمیم خود مصمم‌تر می‌شوند چون به تعریف «وِبِر»ی قدرت باور دارند که همانا تحمیل اراده به دیگران است. همین که حس می‌کند دیگران مخالف‌اند ولی می‌تواند بتاراند و اسب خود را بتازاند به لحاظ روحی می‌تواند لذت‌بخش باشد. کما این‌که لحن و خنده‌های او در پاسخ به پرسش در این باره و توأم با نگاهی تحقیر‌آمیز و عاقل اندر سفیه مؤید همین مدّعاست. به یاد آوریم احمدی‌نژادِ متقدّم -و نه متأخّر- یعنی اوایل دهۀ 80 در قامت و هیأت شهردار تهران در 20 سال قبل هم این‌گونه بود و می‌خواست در میدان‌های شهید گمنام دفن کند که مخالفت رییس مجلس وقت – مهدی کروبی- و دیگران را در پی داشت.

5. جلب توجه/ کرباسچی در آن 9 سال بزرگراه، پارک، فروشگاه شهروند و فرهنگ‌سرا ساخت و چهرۀ تهران را مدرن کرد، گل کاشت و نرده‌های  پارک‌ها را برداشت. قالیباف هم در آن 12 سال چند تونل مهم و زیرگذر و اتوبوس‌های تندرو راه انداخت و پیاده‌روها را اصلاح کرد و و حناچی در وضعیت تحریمی و محروم از منابع مالی قبلی‌ها کوشید شهر را از حالت کارگاهی به درآورد و فرهنگ دوچرخه‌سواری را رواج دهد ولی زاکانی آدمِ این کارها نیست و به دنیای دیگری تعلق دارد و تازه بیشتر بودجه را هم باید حقوق و دستمزد بدهد اما می‌خواهد کاری کند که به نام او ثبت شود. اصلاح مهندسی و تعبیه چهار تا جدول که قابل قیاس با حجم کار دو شهردار سلف (کرباسچی و قالیباف) نیست. پس به یک کار پر سر‌و‌صدا روی آورده و البته همین که درختان قیطریه را هنوز از جا نکنده‌اند جای شکر دارد.

مساجد اطراف پارک قیطریه

6. غیظ شمال شهر/ نواصول‌گرایان هر چند دیگر اغلب جنوب شهر نشین نیستند و بالانشین شده‌اند اما تهِ ذهنِ آنان  خشم به شمال شهر تهران رسوب کرده است. در انتخابات هم از این که مشارکت شمال شهر را می‌دیدند عصبانی بودند و کاری کردند آنها دیگر پای صندوق نیایند و خودشان دورهمی برگزار کنند. قیطریه یکی از نمادهای شمال شهر است و باید نشانی در آن حک کنند.

7. رقابت با استانبول/ زاکانی و رفقا احتمالا دیده یا شنیده‌اند در استانبول در پارک هم نماز می‌خوانند. در استانبول اما مسلمانیِ اختیاری رواج دارد مثل حجابِ اختیاری. جماعت مورد بحث ما می‌خواهند با بودجه و از بالا این وضع را حاکم کنند. ضمن این که در آنجا وقتی در مسجدی جا نشدند به ناچار پارک آمدند یا هنگامی که مسجد در دست تعمیر بود و در پاک مسجد نمی‌سازند.

8. ظاهرسازی‌/ این که تهران به شهری اسلامی شباهت ندارد برای آنها آزارنده است. معماری‌ها غربی است و دختران و زنان هم مانند قبل لباس نمی‌پوشند و می‌کوشند با تابلو و نصب تصویر و ساخت مسجد این چهره را تغییر دهند. غافل از این که شهر نه در دست اینها که در دست بساز‌و‌بفروش ها و در چنبرۀ سرمایه‌داری مستغلات است ولی دست‌کم می‌خواهند ظاهر را درست کنند یا خیال کنیم که چنین دغدغه‌ای دارند.

9. ترمیم زخم باغ ازگل/ ماجرای کاظم صدیقی (‌واگذاری ملک تحت تولیت حوزه به موسسه خانوادگی) اقشار مذهبی را هم ناخرسند کرده و چون اختصاص صفحه اول و تمام قد روزنامۀ شهرداری و توصیه و تأکید بر برخورد مؤمنانه کافی نبوده و بیم اعتراض در شب قدر موجب حذف نام تولیت حوزۀ ازگل و ریاست عالیۀ ستاد امر به معروف از فهرست سخن‌رانان دانشگاه امام صادق شده چه بسا با این کار بخواهند رضایت اقشار مذهبی را جلب کنند. فقط آقای زاکانی مراقب باشند یکی در این وسط بخشی از پارک را به نام موسسۀ فرهنگی به دیگری و در واقع خودش منتقل نکند!سرمایه گذاری با سود علی الحساب ماهانه با ضمانت نامه تعهد پرداخت بانکی

  (به این نکته هم باید توجه داشت که با یک دست شدن حکومت خودی‌ترها استخدام و طبعا از تمکن مالی بیشتر برخوردار می‌شوند و چون برای اسکان به شمال شهر منتقل می‌شوند پیشاپیش باید شمال شهر را مطابق ذوق و سلیقه آنان آماده کنند).

10. بیرونی نه درونی‌/ جلوه‌های بیرونی زیستِ مسلمانی مانند حجاب زنان و صدای اذان و ساخت مسجد برای اصول‌گرایی ایرانی مهم‌تر است از خود زیستِ مسلمانی و مؤمنانه که در رفتار و مناسبات و آرامش و معنویت جلوه کند و جوری رفتار می‌کنند که انگار قبلی‌ها مسلمان نبودند در حالی که قبلا هم مسجد ساخته می‌شده منتها در جایی که لازم بوده و گاه با معماری چشم‌نواز مثل مسجد ابراهیم در محل دایمی نمایشگاه‌های بین‌المللی تهران و کسی هم معترض و متعرض نبود چون کارهای دیگر هم انجام می‌دادند.

   راستی! در نمایشگاه مطبوعات در مصلای تهران آقایی پرسید: نمازخانه کجاست و در نظر نداشت در شبستانی برای نمازخواندن در جست‌و‌جوی نمازخانه است! گفتم مصلا یعنی جایی برای اقامۀ نماز و قرار بود کل همین مصلا به نمازخواندن و اقامۀ صلات اختصاص یابد ولی حالا در آن نمایشگاه برگزار می‌کنند. وقتی مصلا به نمایشگاه بدل شود و ساخت آن 45 سال به طول انجامد، عجیب نیست اگر در پارک هم مسجد بسازند.

   جان کلام اما این است هر چه اعتراض‌ها بیشتر شود آقای زاکانی و رفقا اتفاقا مُصرّتر و مُصمّم‌تر می‌شوند چون احساس می‌کنند ارادۀ خود را به اکثریت شهروندانی که می داند در انتخاباتی آزاد هرگز او رانمی‌گزینند، تحمیل کرده‌اند.

    این شهردار با عینک قدرت و سیاست به شهر می‌نگرد. ماکس وبر قدرت را در تحمیل اراده به دیگران می‌داند. دکارت می‌گفت می‌اندیشم پس هستم. زاکانی هم با بی اعتنایی به انتقادات می‌گوید: اراده‌ام را تحمیل می‌کنم پس قدرت دارم. یک بار دیگر ویدیوی پاسخ او را ببینید که چه کیفی دارد می‌‌‌کند!

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا