خرید تور تابستان

چرا آهستگی خصلتی مؤمنانه است

صدیق قطبی، نویسنده، در کانال تلگرامی‌اش (عقل آبی) نوشت: «میان کُندی و حافظه و نیز میان شتاب و فراموشی پیوند مرموزی وجود دارد. به عنوان مثال به یک مورد بسیار ساده و معمولی توجه می‌کنیم: مردی در خیابان می‌رود. ناگهان می‌خواهد چیزی را به یاد بیاورد، اما حافظه‌اش یاری نمی‌کند. او بی‌آن‌که خود بداند قدم‌هایش را کُند می‌کند. یک نفر که می‌خواهد اتفاق ناگواری را که تازه برایش پیش‌آمده فراموش کند، بر عکس، بی‌آن‌که خود متوجه باشد، سرعتش را زیاد می‌کند تا شاید از چیزی که از نظر زمانی به او هنوز نزدیک است، دوری جوید. در ریاضیاتِ هستی، چنین تجربه‌ای به شکل دو معادلهٔ ساده درمی‌آید: درجهٔ کُندی تناسب مستقیم با حضور ذهن دارد و درجهٔ شتاب تناسب مستقیم با شدت فراموشی.»(آهستگی، میلان کوندرا، ترجمه دریا نیامی، ص۳۷)

پیامبران در نگاه قرآن بیش از هر چیز «مُذَکِّر / به یادآورنده» بودند. می‌کوشیدند چیزی را به یاد انسان‌ها بیاورند که غبارِ سنگین غفلت بر آن نشسته است. شمس تبریزی می‌گفت: «این نبی چیزی ننهد در امت خود که نیست، بلکه آنچه هست و در پیش آن حجابی هست، افسون می‌گوید و می‌کوشد تا آن حجاب برخیزد.»(مقالات، ص۹۳)

به نظر می‌رسد ایمان و رستگاری معنوی ارتباط تنگاتنگی با «به یاد آوردن» دارد. و به یادآوردن در گروِ حضور قلب، آهستگی و توجّه باطنی است. می‌توان مواردی را برشمرد که یادآوری آنها رسالت انبیا و دوستان خدا بوده است:

۱. یادکردنِ خدا.

به یادآوردنِ خداوند با باور به او متفاوت است. یادکردنِ خدا، افروختنِ چراغ خدا در دل است. باور و اعتقاد، آگاهی از وجودِ چراغ است و ذکر و توجّه قلبی، افروختن و روشن داشتنِ چراغ. در قرآن کریم تنها عملی که خواسته شده بسیار انجام گیرد یادکردِ اوست:

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا»(احزاب، ۴۱)؛ «اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد خدا را ياد كنيد يادى بسيار.»

«فَاذْكُرُوا اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِكُمْ»(نساء، ۱۰۳)؛ «خدا را [در همه حال] ايستاده و نشسته و بر پهلوآرميده ياد كنيد.»

۲. یادکردنِ مواهب خداوند.

غالباً از مواهبی که خداوند در اختیار ما قرار داده است اطلاع داریم. اما این اطلاع و دانش، به ذکر قلبی تبدیل نشده است. ذکر و یادآوردن مواهب خداوند، ما را شاکر و قدردان می‌کند.

«فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»(أعراف، ۶۹)؛ «نعمت‌هاى خدا را به ياد آوريد باشد كه رستگار شويد.»

«اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ»(بقره، ۱۲۲)؛ «نعمتم را كه بر شما ارزانى داشتم ياد كنيد.»

۳. یادکردِ مرگ.

همه می‌دانیم که می‌میریم. اما بین دانستن و حضور این آگاهی در زندگی فاصله است.

«إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ»(زمر، ۳۰)؛ «قطعا تو خواهى مرد و آنان [نيز] خواهند مرد.»

«أَيْنَمَا تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ»(نساء، ۷۸)؛ «هر كجا باشيد شما را مرگ درمی‌يابد هر چند در برج‌هاى استوار باشيد.»

«كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ»(آل‌عمران، ۱۸۵)؛ «هر جاندارى چشنده [طعم] مرگ است.»

۴. یادکردِ پیوندِ ازلی.

عارفان با نظر به آنچه در آیهٔ ألَسْت(+) آمده می‌گفتند جان ما در ازل به خداوند آری گفته و با او انس و آشنایی داشته است. ما این آشنایی و پیوند را از یاد بُرده‌ایم. می‌کوشیدند آن عهد و پیوند و آشنایی را به یاد آورند:

ماجرایی رفت جان را در اَلَست
بازگو آن ماجرا را، بازگو
(مولانا، غزلِ ۱۹۶۳)

کجا شد عهد و، پیمان را چه کردی؟
امانت‌های چون جان را چه کردی؟
ترا با من نه عهدی بود ز اوّل؟
بیا بنشین، بگو آن را چه کردی؟
(مولانا، قطعه ۲۱۶)

۵. به یادآوردنِ خویشتن.

در نگاه عارفان ما یک خودِ مهتابی داریم که زیر ابرهای غفلت و عادت پنهان است. ماهی است پشتِ ابر. با توجه و حضور قلب، با ذکر و مراقبه می‌کوشیم تا ابرها را کنار بزنیم و آن خویشتنِ اصیل را بازیابیم. در بازیابی آن خود، خدا را نیز خواهیم یافت. خواهیم یافت که او همواره در میان جانِ ما حاضر بوده است.

تو هنوز ناپدیدی، ز جمال خود چه دیدی؟
سَحَری چو آفتابی ز درونِ خود برآیی
تو چنین نهان دریغی، که مَهی به زیرِ میغی
بِدَران تو میغِ تن را، که مَهیّ و خوش‌لِقایی
(غزلِ ۲۷۸۰)[میغ: ابر]

من چرا گِرد جهان گَردم چو دوست
در میانِ جانِ شیرین من است
(قطعه ۲۵)

این آگاهی‌های دل‌افروز نیازمندِ ذکر و به یادآوردن‌اند. از جنسِ آگاهیِ پوشیده و مکتوم‌اند که دسترسی به آنها نیازمند غفلت‌زدایی و غبارروبی است. آهستگی مجالی می‌دهد تا برکه‌ٔ گل‌آلود وجود ما صفای لازم و شفافیت بازتابندهٔ خود را پیدا کند. گل‌ولای فروبنشینند و ما در جانِ خویش نظاره‌گر عشق و خدا باشیم.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا