خرید تور تابستان

استغفـار یا استعفـا؟

فرهاد فخرآبادی در روزنامه هم میهن نوشت:

اگر تا آخرین روزهای سال 1402، کاظم صدیقی را با ویژگی‌هایی مانند اظهارنظرهای عجیب می‌شناختیم، در روزهای نزدیک به سال نو انتشار گزارشی پیرامون او و پسرانش باعث شد تا طی روزهایی متوالی تبدیل به سوژه اصلی بحث‌ها در جامعه شود و حتی در کوچه و خیابان درباره او حرف بزنند. ماجرا پیرامون یک باغ در منطقه خوش آب و هوای اُزگل بود؛ روایتی که 23 اسفند اولین سند درباره آن توسط یاشار سلطانی افشا شد و حالا با گذشت بیش از 20 روز، همچنان حواشی آن ادامه دارد و جامعه در انتظار است که بالاخره مسئولی خود را موظف به پاسخگویی درباره ابهامات پرونده امام جمعه موقت شهر تهران بداند و تلاشی برای رفع دغدغه مردم و اجرای عدالت؛ آن‌طور که انتظار آن می‎رود، انجام شود.

کاظم صدیقی کیست؟

نام کامل او کاظم رجبی‌صدیقی است که در آخرین روزهای سال 1329 در شهر ابهر متولد می‌شود. 12ساله بود که برای تحصیل علوم حوزوی شهر محل سکونتش را ترک کرد و راهی قم و مدرسه حقانی شد و در سال‌های تحصیل حوزوی در کلاس چهره‌های شاخصی مانند «محمدتقی مصباح‌یزدی، احمد جنتی، علی مشکینی، محمد مومن، ابوالقاسم خزعلی و…» حضور  داشت. نکته مهم درباره سال‌های پیش از انقلاب صدیقی این است که به‌رغم اینکه در سال‌های جوانی خود با فعالیت‌های انقلابی روبه‌رو شده و در فضای سیاسی مدرسه حقانی حضور داشته، اما سندی درباره فعالیت‌های انقلابی‌اش وجود ندارد و مشخصاً سابقه زندانی شدن به علت فعالیت علیه رژیم پهلوی در کارنامه او به ثبت نرسیده است.

پس از انقلاب، کاظم صدیقی وارد دستگاه قضایی کشور شده و فعالیت‌هایش تا سال‌ها در همین حوزه خلاصه می‌شود و مناصبی قضایی را برعهده می‌گیرد که مهم‌ترین آنها را می‌توان «ریاست محاکم عمومی تهران و ریاست دادگاه عالی انتظامی قضات» دانست. البته درباره روند کار او و مهم‌ترین پرونده‌هایی که در زمان حضور در قوه قضائیه برعهده داشته، آماری در دسترس نیست اما ظاهراً احکام اعدام مهمی از سوی او صادر شده است، چنانچه چندی پیش فیلمی از مرحوم روح‌الله حسینیان (از چهره‌های شاخص جبهه پایداری) منتشر شد که او درباره احکام اعدامی که از سوی کاظم صدیقی صادر شده بود، اینگونه روایت می‌کند: «بزرگان و عرفا با آقای صدیقی که رئیس دادگاه بود شوخی کردند و گفتند پرونده‌ات را دیدیم، ماشاء‌الله خیلی قاطعانه بود.» حسینیان در ادامه می‌گوید که صدیقی به این موضوع اینطور واکنش نشان داده و گفته است: «اگر چیزی هم ما برای خدا داشته باشیم برای قیامت‌مان همین‌ها است.» البته نکته مهم درباره حضور او در قوه قضائیه این است که از جمله افراد مورد اعتماد نظام بوده است، چنانچه در سال 1369 حکمی به او ابلاغ می‌شود که همراه با جعفر منتظری و حسین دادگر ماموریت پیدا می‌کند که به روند کار قوه قضائیه در زمان ریاست محمد یزدی نظارت کرده و بازرسی انجام دهد.

سال‌های شهرت

به‌رغم این جایگاه بالا در قوه قضائیه، او تا سال‌های پایانی دهه 80 چهره شناخته‌شده‌ای برای جامعه به شمار نمی‌رفت تا اینکه حکمی مهم را در سال 1388 دریافت کرد. صدیقی که در سال 1382 حوزه علمیه امام خمینی را در محله خوش آب و هوای اُزگل در شهر تهران احداث کرده بود، در سال 1388، با دریافت حکمی به‌عنوان امام جمعه موقت شهر تهران منصوب می‌شود و رسیدن تریبون به او سرآغازی بر چهره شدنش نزد افکار عمومی می‌شود. حالا نزدیک به 15 سال است که کاظم صدیقی تریبون نمازجمعه را در اختیار دارد و طی این مدت گاهی اوقات اظهارنظرهایی انجام داده که پرحاشیه بوده است. البته نکته مهم این است که او در مهرماه سال 1397 حکمی جدید می‌گیرد و مسئولیت جدیدی بر عهده‌اش گذاشته می‌شود و به جای احمد جنتی ریاست ستاد امر به معروف و نهی از منکر را بر عهده می‌گیرد و دورانی پرحاشیه را در این ستاد سپری می‌کند و البته هنوز مقام ریاست را در این ستاد برعهده دارد.

مرد حرف‌های پرحاشیه

اما نکته مهمی که باعث شده بود تا صدیقی در مقایسه با سایر ائمه جمعه موقت شهر تهران چهره‌ای شاخص‌تر باشد، اظهارنظرهای عجیب و پرحاشیه‌اش بود که برای مثال به چند مورد آن که طی سال‌های اخیر حاشیه‌هایی ایجاد کرده، اشاره می‌شود.

 ماجرای نگاه مهربانانه مصباح یزدی در زمان غسل میت:

«بر ما خیلی سخت می‌گذشت ایشان که دید ما بسیار ناراحت هستیم چشم‌شان را باز کردند و فرمود که ناراحت نباشید این ناراحتی تا دو هفته است بعد از دو هفته باغ وسیعی برای ما تدارک دیده شده است که ما را به آنجا می‌برند. این دلداری را به ما داد و دقیقاً دو هفته بعد همه چیز تمام شد. یعنی ایشان از زمان فوت‌شان خبر داشتند و جایگاه‌شان را هم به ایشان نشان داده بودند. آیت‌الله مصباح یزدی را در خانه غسل دادند و کسی غسل  داد که آیت‌الله حق‌شناس را غسل داده بود؛ دامادِ داماد ایشان آقای دکتر محمدی جزو مریدان آیت‌الله حق‌شناس بود. او تعریف کرد آیت‌الله جاودان به ما پیام داد که اگر از آقای مصباح یک کرامتی دیدید به ما بگویید. غسال روایت می‌کند وقتی این پیام را دریافت کردم آرزو کردم که ‌ای‌کاش آیت‌الله مصباح  در آن دنیا شفاعتی بکند. تا این آرزو را کردم دیدم آیت‌الله مصباح چشمان‌شان را باز کردند و یک نگاه مهربانانه‌ای کرد و دوباره چشمانش را بست.»(19 دی 1399 – حضور در صداوسیما)

 ریشه مشکلات معیشتی:

«اگر اهل کشورها، استان‌ها و شهرها بال تقوا و ایمان را می‌داشتند و خودمحافظتی در برابر نفس اماره ایجاد می‌کردند، در وظایف شرعی و مسئولیت‌های سیاسی و اجتماعی خدا را در نظر می‌گرفتند، مبتلا به مشکلات معیشتی و کم‌آبی نمی‌شدند.» (21 آبان 1400 – خطبه‌های نمازجمعه)

 عوضی‌ها در مجلس ششم:

30 دی 1402 طی سخنرانی در مراسم یادبود مصباح‌یزدی توهینی عجیب را درباره مجلس ششم انجام داد و گفته بود: «دست دشمن در مجلس ششم پیدا شد و عده‌‌ای از عوضی‌ها قانون‌گذاری کرده، بر علیه حرف حضرت آقا حرف می‌زدند و بیانیه آمریکا را پیاده و قوانین ضداسلام را تصویب کردند. وقتی ما از حق خود دفاع نکنیم عوضی‌ها بر ما مستولی می‌شوند.» (30 دی 1402 سخنرانی در مراسم یادبود مصباح‌یزدی)

 تشبیه مصباح‌یزدی با امیرالمومنین:

«علامه آیت‌الله مصباح‌یزدی، دلبر، عشق و استاد ما در ابعاد مختلف علمی و تربیتی بودند. ایشان به معنای واقعی کلمه علامه و قهرمانی بودند که از دوران پیش از انقلاب، در میدان مناظره، هجوم به کفر و اشخاص منحرف، پیشگام بودند. اگر بخواهید در میدان جنگ سخت، کسی را مثال بزنید، از سردار شهید سلیمانی نام می‌برید. در میدان جنگ نرم،‌ قوی‌تر، شجاع‌تر و حاضرتر از علامه مصباح نداشتیم. اگرچه بی‌انصاف‌ها و وابستگان به کدخدا از ایشان تصویر معوجی درست کرده بودند؛ درست مانند همان تصویری که معاویه از امیرالمومنین(ع) ساخته بود.» (26 آبان 1402 – سخنرانی در مجمع عمومی جبهه پایداری)

 معرفی عامل مشکلات کشور:

«باید از ولی‌امر حضرت آقا تبعیت داشته باشیم. اگر مسئولان گذشته ما غربگرا نبودند، مشکلات کنونی را نداشتیم. ما از نظر اقتصاد سیاسی آسیب دیدیم که با دعا و کمک مردم این مشکلات حل می‌شوند.» (7 اسفند 1401 – سخنرانی در همایش مدیران موکب‌های حسینی)

«ما مشکلاتی داریم، مشکلات انقلاب نیستند، بلکه به علت کسانی است که با انقلاب فاصله دارند و ایدئولوژی آن را قبول ندارند، کسانی که ولایت فقیه را در ردیف سایر رهبری‌ها می‌دانند. (15 بهمن 1400 – خطبه‌های نمازجمعه)

 وجود زنان اشتراکی در غرب:

«در برخی کشورهای غربی در این کشورها حرام‌زاده‌ها از حلال‌زاده‌ها بیشتر هستند و زن اشتراکی بین مردان است، همچنین این بانوان مورد اهانت قرار می‌گیرند.» (24 تیر 1402 – خطبه‌های نمازجمعه)

 نقش سکولارها در افزایش بیماری:

«سکولارهای داخلی موجب بیماری و خطرناکتر از قدرت‌های خارجی هستند. سکولارهای داخلی، ضعف را تلقین، سازش با آمریکا را بزک و احکام اسلام را منحرف می‌کنند.» (4 مرداد 1398 سخنرانی در مراسم پایانی دومین اجلاس بین‌المللی فعالان مهدوی)

 امام زمان زیر تابوت خزعلی:

محسن خزعلی، فرزند آیت‌الله ابوالقاسم خزعلی خاطره‌ای را از سخنرانی صدیقی در مراسم یادبود پدرش نقل کرده و گفته است که «آقای صدیقی بعد از مراسم پرشکوه تشییع ابوی در تهران و مشهد در یک سخنرانی در مجلس یادبود گفت: «مرجع عالیقدر اعلمی که چشم‌شان باز است و می‌دانند، گفته‌اند که امام زمان زیر تابوت آیت‌الله خزعلی در زمان تشییع بودند.»

من در جلسه‌ی دیگری که اعضای بنیاد غدیر و مسئولان آستان قدس و آقای رئیسی هم بودند با صدای بلند گفتم که «والده می‌پرسند آن مرجع اعلم که شما فرمودید چنین مطلبی را گفتند چه کسی بود؟» آقای صدیقی گفت که آیت‌الله وحید خراسانی، گفتم که اتفاقاً ایشان محبت کردند برای تسلیت زنگ زدند از ایشان پرسیدم که «حاج‌آقا آیا حضرتعالی چنین چیزی که آقای صدیقی نقل کردند را گفته‌اید؟»، گفتند: «اصلاً، من از کجا بفهمم امام زمان کجا هستند یا نیستند؟!»این را که گفتم آقای صدیقی سرش را انداخت پایین. من نمی‌دانم چرا جلویش را نمی‌گیرند.

صدیقی و باغ اُزگُل

اما آنچه بیشتر از حضور او در تریبون نمازجمعه حاشیه‌ساز بوده است، ماجرای باغ ازگل است، ماجرایی که 23 اسفندماه سال گذشته توسط یاشار سلطانی افشا شد و بیان جزئیات آن تکرار مکررات خواهد بود اما نکته مهم این است که طی این مدت کاظم صدیقی سه واکنش به ماجرا نشان داده است. ابتدا 27 اسفند نامه‌ای خطاب به دادستان عمومی و انقلاب شهر تهران نوشت و در آن ادعا کرد که امضایش جعل شده است.  

در همان روز، صداوسیما در حمایت از او دست به کار شد و مصاحبه‌ای کوتاه برای امام جمعه تهران ترتیب داد. صدیقی در بخشی از این مصاحبه گفته بود: «اینهایی که خبرها را شایع می‌کنند روی قضیه هستند و در پس جریان‌های دیگری وجود دارد… من را نمی‌خواهند بزنند، هدف‌شان مردم و اعتقادات مذهبی و تکیه‌گاه‌های آن‌ها است… بدون اینکه محکمه‌ای اعلام کند، این الم‌شنگه و شرارت‌ها را ایجاد کردند؛ اما مردم بصیرند و ما را از خودشان می‌دانند… «اینترنشنال» و «من‌وتو» به این ماجرا پرداختند، معلوم است از کجا نشأت می‌گیرد.»

او همچنین 10 فروردین ویدئوی دیگری منتشر کرد که در آن اظهارات جدیدی را بیان کرده بود. صدیقی در بخشی از این ویدئو گفته بود: «از اعضای مؤسسه آگاهی نداشتم و از وقوع غفلت در محضر خداوند استغفار می‌کنم و از مردم با همه وجودم عذرخواهی می‌کنم… توقع دارم در نظارت اگر به موردی رسیدند که از نظر قانونی جای مؤاخذه وجود دارد اعم از آشنایان و ‌غیرآشنایان در اجرای قانون حتماً به حساب اشخاص رسیدگی شود.»

حامیان تمام‌قد

در همین روزهایی که ماجرای صدیقی و باغ ازگل در صدر اخبار و حواشی قرار داشته است، برخوردهای اصول‌گرایان با او جالب توجه به نظر می‌رسد. درحالی‌که بسیاری از چهره‌های اصول‌گرا با سکوت از کنار این ماجرا عبور کرده‌اند، درست دو روز پس از اینکه اولین سند درباره این فساد افشا شد، صدیقی به‌عنوان خطیب جمعه به محل نمازجمعه رفت تا بدین ترتیب اولین حمایت را به صورت غیررسمی دریافت کند. با رسیدن ماه رمضان هم نام صدیقی به‌عنوان سخنران برنامه شب‌های قدر اعلام شد که البته پس از اعتراضاتی که به این موضوع شد، نام صدیقی از برنامه دانشگاه امام صادق حذف شد؛ هرچند مسئولان برگزاری علت حذف نام صدیقی را تداخل برنامه‌ها اعلام کرده بودند.

در بین رسانه‌های اصول‌گرا، برخی در حمایت از ایشان بلند شده‌اند. برای مثال روزنامه همشهری جلد خود را در ایام نوروز به این ماجرا اختصاص داد و خواهان «برخورد مومنانه» با کاظم صدیقی شده بود. در بخشی از گزارش این روزنامه نوشته شده بود: «فرض کنیم در ماجرای آقای صدیقی تخلفی صورت گرفته است. واکنش مومنانه به این ماجرا چیست؟ اصلاً مهم است؟ آیا قرار است به اسم عدالت‌خواهی ظلم کنیم؟ پس اولاً با هیاهوی ضدانقلاب منفعل نشویم و جزء تکمیلی پروژه رسانه‌ای آنها نباشیم. دوم برخوردهای کودکانه در فضای مجازی را هم وقعی ننهیم. هیجان دارند تا بیشتر دیده شوند. مراقبت کنیم برای عقب نماندن از قافله به خطا و گناه نیفتیم. سوم هم زمین بازی «پروژه‌بگیران مجازی» و «دکانداران سیاسی» و «دلالان افشاگری» و «کاسبان عدالتخواهی» نشویم. از این رو برای مخاطبی که درد اخلاق و شرع و قانون دارد و دغدغه مطالبه مومنانه دارد، چند نکته ضروری است.»

خبرگزاری فارس هم یکی دیگر از رسانه‌های اصولگرای حامی ایشان بود که در گزارشی مفصل که دربار این ماجرا نوشته بود، اقدام به حمله و توهین به افشاگر این ماجرا ‌می‌کند و در بخشی از گزارش خود می‌آورد: «یاشار سلطانی فرد معلوم‌الحالی که مدعی بررسی اسناد درباره ماجرای حوزه امام خمینی(ره) است، چرا قبل از انتشار و افشاگری، هیچ صحبتی با تولیت و مسئولان حوزه علمیه نکرده است؟ چرا این فرد هیچ اشاره‌ای به برگزاری جلسه مجمع عمومی نکرده است؟ چرا یاشار سلطانی هیچ اشاره‌ای به اخذ وکالت از طرف شرکت پیروان اندیشه قائم به حوزه علمیه نکرده است؟ چرا این فرد بدون ذره‌ای تحقیق از تمامی جوانب و در زمانی که حوزه علمیه به دنبال اصلاح بوده است، اقدام به افشاگری کرده است؟» و یا رجانیوز، رسانه نزدیک به جبهه پایداری هم طی گزارشی مدعی شد که آبروی صدیقی قربانی بازی‌های سیاسی شده است. اما در بین چهره‌های اصولگرا، دولت ابراهیم رئیسی توسط یکی از معاونان خود به صورت تمام‌قد از صدیقی به حمایت پرداخته است و به نوعی به این چهره حامی خود ادای دین کرده است. محسن منصوری، معاون اجرایی دولت سیزدهم در صفحه توئیتر خود نوشته بود: «صدیقی از روحانیون انقلابی عصر ما است که در مسئولیت‌های متعدد، جز خدمت به مردم فکر نکرد. عصبانیت و کینه ضدانقلاب از این چهره خدوم جای تعجب ندارد؛ عجیب اما همراهی برخی چهره‌ها با موج تخریب‌های ناجوانمردانه است.»  

یکی دیگر از حمایت‌های تمام‌جانبه، از سوی علی فروغی، مدیر شبکه سه صداوسیما انجام شده بود. او در یادداشتی نوشته بود: «ماجرای حمله به آیت‌الله صدیقی با عنوان عجیب زمین‌خواری و کمی پس از آن حمله به آیت‌الله علم‌الهدی دیگر قطعاً پروژه حمله به روحانیت انقلابی است. دو روحانی انقلابی که عمر خود را در خدمت به نظام اسلامی گذاشتند و در همه بزنگاه‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی با تمام توان پای انقلاب حضرت روح‌الله ایستادند و سربازی نایب امام زمان را کردند، الان هم هزینه همان دفاع‌ها را می‌دهند که انشاءلله عندالله مأجورند. ولی اگر رفیق متدین من حواسش نباشد و این نقشه را متوجه نشود هم مومنین مردد می‌شوند هم مردم بدبین جریان «مدعی عدالتخواهی» که متاسفانه ارتباطات درونی نیز دارد؛ منشأ این تهاجم‌هاست. آن خانمی که اولیات دین را رعایت نمی‌کند، ولی به اسم دغدغه عدالت علیه جمهوری اسلامی افشاگری می‌کند، آن دیگری که سوابق دادگاه‌ها و سیاسی او پر از نقاط تاریک است و علیه طلبه‌ای انقلابی اتهام‌زنی می‌کند. قطعاً این افراد مصداق آیه شریفه «إِنْ جَاءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا» هستند. انشاءلله به حق این لیالی‌قدر این جریان و حامیان و پشتیبانان آن‌ها هدایت وگرنه رسوا شوند؛ که حتماً خطر این جریان که ضرری مانند خوارج برای امیرالمومنین دارند کمتر از لیبرال‌ها برای کشور نیست. مردم ما حتماً روزی پشت صحنه این جریان را خواهند دانست. دستور قرآنی در این موارد چیست؟»

میثم نیلی، مدیرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی هم یکی دیگر از مدافعان اصولگرای کاظم صدیقی است که در صفحه توئیتر خود نوشته بود: «با شکایت‌نامه روشنگر و متن پرهیزکارانه عالم زاهد و روحانی مجاهد، جناب آیت‌الله صدیقی، بازی‌های پشت صحنه به‌زودی روشن و شفاف خواهد شد. روحانیت انقلابی و ولایی کماکان آماج حملات دشمن است. باید مراقب بود و به‌موقع تبیین نمود و البته خورشید حقیقت همیشه پشت ابر نمی‌ماند.» اما یکی دیگر از حمایت‌ها از سوی عبدالله گنجی، فعال سیاسی اصولگرا و مشاور علیرضا زاکانی صورت گرفت که در صفحه توئیتر خود اینگونه نوشته بود: «نامه حاج آقا صدیقی را حمل بر صحت می‌گذارم. علتش این که پذیرفته است مدیریت خودش اشکال دارد و آماده پاسخگویی قضایی است و به توجیه و انکار و جدل در موضوع رو نیاورده است. لذا افشاکننده با هر نیتی هم سوت زده باشد، باید اول توسط خود صدیقی مورد تقدیر قرار گیرد.»

افشاگری و ابهامات

با گذشت بیش از 20 روز از ماجرا پیرامون کاظم صدیقی و پسران، این ماجرا را می‌توان از چهار جهت قابل توجه دانست:

1- یک‌بار دیگر کارویژه مهم فضای مجازی به جامعه اثبات و نشان داده شد که فضای مجازی آزاد چگونه می‌تواند در چنین مواردی کارآیی داشته باشد. چنانچه اگر فضای مجازی نبود شاید تا به این اندازه جامعه روی این موضوع حساس نمی‌شد. شاید به علت همین موضوع باشد که در برخی سال‌ها در تلاش بی‌وقفه هستند تا مقابل گردش آزاد اطلاعات سدسازی کنند.

2- زمستان سال گذشته مجلس یازدهم یکی از مهم‌ترین و بهترین اقدامات خود را با تصویب قانون «سوت‌زنی» در راستای حمایت از افشاگران فساد انجام داد و این قانون از سوی رئیس مجلس برای اجرا تحویل سیدابراهیم رئیسی شده است. اکنون این آزمون بزرگ پیش‌روی دولت مدعی فسادستیزی قرار دارد که آیا در برابر فساد پیرامون یکی از حامیان اصلی خود به حمایت از افشاگر فساد خواهد پرداخت

3- این ماجرا آزمون بزرگ دیگری برای قوه قضائیه به ریاست غلامحسین محسنی‌اژه‎ای است و جامعه منتظر است تا ببیند دوره جدید دستگاه قضا در برابر چنین پرونده‌هایی چه خواهد کرد. به عبارت دیگر ابهام اینجاست که آیا همه در برابر قانون برابر هستند؟

4- ابهام درباره شخص آقای کاظم صدیقی همچنان ادامه دارد. او در آخرین ویدئوی خود از خدا و رهبری عذرخواهی و استغفار کرده است و البته در همین ویدئو اشاره‌ای به مردم به عنوان ولی‌نعمتان این کشور  نداشته است. هنوز پست‌های مهم خود را رها نکرده است تا حداقل نشان دهد که افکار عمومی را دغدغه می‎داند. البته فعلاً باید منتظر ماند و دید که آیا او به همین استغفار بسنده خواهد کرد یا استعفایی هم در کار خواهد بود.

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. غلط بیخودی نکنید شما نمتونید چهره معنوی و زندگی زاهدانه این شیخ موحد را خراب کنید. قطعا هر ضربه ی آبرویی بخواهید به این روحانی مقدس بزنید چوبش را در زندگی و اولادتون خواهید دید چاهی نکن بهر کسی…. ان الله یدافع…

    1
    13
  2. برای حجاب این قدر خشونت و بگیر و ببند و جریمه و هراس و بی منطق
    خیلی ها سرِ باز هستند به دلیل اعتراض
    اون وقت جرم احراز شده ،مجرم راست راست راه میره
    وای وای

  3. قانون برای همه به یک میزان اجرا شود، اگر واقعا جرمی صورت گرفته باید رسیدگی شود و اگر هم نه باید از او رفع اتهام شود. مردم منتظر نتیجه تحقیقات هستند.‌

  4. نویسنده بسیار خوش باور است جای تعجب نیست اگر شیخ با مظلوم نمایی سمت‌های بیشتری بگیر استعفا !!! ولی دم نویسنده گرم که بسیار مستدل موارد را گفته است .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا