5 توصیه آیت الله هاشمی رفسنجانی به پژوهشگران
«میثم هاشمخانی» درباره ی مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در روزنامه ی «شهروند» نوشت:
در پاییز ۸۹ به همراه حدود ۲۰ نفر از پژوهشگران اقتصاد و مدیریت، ملاقاتی با آیتالله هاشمی داشتیم. ایشان حدود ۲ ساعت با دقت نقدهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی ما را شنیدند، نقدهای تند و تیزی که اکثرا هم با ناامیدی شدید همراه بودند. در پایان حدود ۱۰ دقیقه صحبت کردند که بسیار نافذ و تاثیرگذار بود.
ایشان بدون آنکه وارد محتوای نقدهای ما شوند، اشاره کردند که ماحصل تجربیات عمر ۸۰ سالهشان را میتوان در چند نکته مهم خلاصه کرد که احتمالا برای همه جوانان پردغدغه و تنداحساسی که دلنگران سربلندی ایران اسلامی هستند، میتواند مفید باشد. ۵ نکته بیان شده توسط آیتالله هاشمی عبارت بودند از:
اول: اعتراف و اصلاح اشتباه، مهمترین نماد شهامت است.
«هیچ یک از ما معصوم نیستیم. کسی که هیچگاه نمیپذیرد که اشتباه کرده، گویی نعوذ بالله خود را در جایگاه معصومین میداند. باید بدانیم که هر چه یک فرد تاثیرگذارتر باشد، تبعات اشتباهاتش هم مخربتر است، بنابراین هر زمان که متوجه اشتباهمان شدیم، باید هیچ زمانی را تلف نکنیم، بلافاصله به اشتباه خود اعتراف کنیم و برای اصلاح آن اشتباه از جان و دل مایه بگذاریم.»
دوم: ارتقای دانایی «مردم» بر اصلاح «سیاستمداران» اولویت دارد.
«مهمترین ضامن پیشرفت مستمر کشور، این است که رشد مستمر در سواد و دانایی عامه مردم ایجاد کنیم. اگر زمینههایی در جامعه ایجاد شود که تکتک مردم دانا و داناتر شوند، حتی حاکمیتِ «سیاستمداران کمدانش» هم نمیتواند روند پیشرفت کشور را مختل کند. بسیاری از افراد، ازجمله خود من، بخش زیادی از عمر و آبروی خود را صرف کردیم که سیاستمداران کشور داناتر بشوند. اگر این عمر و آبرو را برای افزایش دانش عمومی مردم صرف کرده بودیم، نتایج مثبتتر و پایدارتری در جامعه حاصل میشد. مهمترین ماموریت نخبگان جامعه باید این باشد که حدیث نبوی اطلبو العلم من المهد الی اللحد را در کل جامعه بسط دهند.»
سوم: آبیاری درخت امید، ماموریت مغفول فرهیختگان است.
«برای انسانی که توکل بر خداوند متعال دارد، ناامید شدن یک معصیت بزرگ است و تزریق ناامیدی به جامعه، معصیتی نابخشودنی و جنایتی وحشتناک است. متاسفانه سالهاست که بخشی از فرهیختهترین مردم جامعه ما، خواسته یا ناخواسته، ناامیدی را به جامعه تزریق میکنند. وقتی میگوییم خانه از پایبست ویران است، ناخودآگاه امید و نشاط را از افراد پرتلاش و تاثیرگذار جامعه میگیریم. وقتی این افراد ناامید شدند، خودبهخود جامعه به قهقرا میرود. خود من، یک لحظه هم شرعا و اخلاقا خود را مجاز ندانستهام که ناامیدی را به جامعه تزریق کنم.»
چهارم: «حفظ نظام» و تثبیت نظم جامعه زیربنای هر اصلاح اجتماعی «پایدار» است.
«در ۱۵۰سال اخیر بهطور پیوسته گفتمان غالب در فضای روشنفکری ایران، گفتمان «تغییر نظام» بوده است. همواره اکثریت روشنفکران از این دفاع کردهاند که اگر میخواهیم مشکلات جامعه را حل کنیم، راهی نداریم جز اینکه فلک را سقف بشکافیم و نقشی نو دراندازیم. حتی اگر وضع ۳ ماه بعد از انقلاب مشروطه یا ۳ ماه بعد از انقلاب اسلامی سال ۵۷ را مرور کنیم، میبینیم که بلافاصله بعد از وقوع انقلاب، باز هم گرایش غالب در محافل روشنفکری این بوده که باید نظام را عوض کرد. اما اگر به شکلی محققانه تاریخ ۱۵۰سال اخیر را مرور کنیم، میبینیم که تاثیرگذارترین تحولات اقتصادی و اجتماعی کشور اتفاقا در زمانهایی پدید آمدهاند که ثبات در نظام حکمرانی داشتهایم، حرکات تندروانه مهار شده و اصلاحات تدریجی پایدار در جامعه جاری شده است.»
پنجم: فضای همدلی، ویژگی جامعه ایدهآل اسلام است.
«هر وقت جملهای میشنویم که تحلیلی غلط دارد یا حاوی توهین به ماست، میتوانیم به آن جمله واکنشی همدلانه نشان بدهیم یا میتوانیم با پرخاش گوینده آن جمله را تخطئه کنیم. رویه معصومین همیشه این بوده که هم با صاحبان عقاید نادرست و هم با توهینکنندگان، با همدلی برخورد میکردهاند. ترویج فضای همدلی از تلف شدن عمر و سلامتی مردم در مباحثات کمفایده و فرسایشی جلوگیری میکند و سرعت هر برنامه اصلاحی را در جامعه بالا میبرد.»
انسانهای بزرگ، هم خطاهای بزرگ دارند و هم منشأ خیرهای بزرگ هستند، اما صرف نظر از بررسی خطاها و خیرهای آیتالله هاشمی، به نظر میرسد ایشان در دهه پایانی عمرشان هر ۵ نکته فوق را رعایت کردهاند. اکنون ارزشمندترین گرامیداشت ما برای ایشان میتواند همپیمان شدن برای رعایت همین ۵ نکته باشد.
انتهای پیام