خرید تور تابستان

برای گفت‌وگو با اهل نظر گشوده باشیم

محمدحسن علائی، جامعه شناس در روزنامه همدلی نوشت: «وادادگی در مقابل سلطه جویان جهان و از فشارهای زندگی واقعی به دامن توهمات بیهوده و سرابگون پناه جستن و نیرنگ و خدعه‌ی خصم سلطه‌گر را نشناختن از جانب مردمانی که زیر انواع مشکلات کمرشکن، قوه ی تمییز و تشخیص خویش را در باخته اند بی تردید نشانه های بسیار بدیمنی‌ست و آدمی را به غایت به ترس وا می دارد و نسبت به آینده بسی بدگمان می کند.
اما آنچه مرا به عنوان فردی که در دل انواع بحران‌های جامعه‌ دهه‌های متمادی به سخنان اهل نظر گوش فرا داده است بیشتر می‌ترساند گرفتار آمدن اهل تفکر در دور باطلی از تکرارگویی‌های مفرط و بی پایان است. حقیقتا من از این بیشتر می هراسم و دورغ چرا حتی بر خویش می لرزم!

عوام الناس را بدخواه و مغرض را؛ سیاستمدار و صاحب منصب را می‌توان غرق در گرداب تکرارگویی‌ها و روزمرگی‌ها یافت و چندان نهراسید اما همین حالات به محض آنکه در قول و فعل اهل نظر و روشنفکران روئت شود می تواند تا اعماق وجود آدمی را غرق در بهت و حیرت و واهمه سازد. من به عنوان کوچکترین عضو اجتماع علمی ایران از اینکه خویش دچار این تکرارگویی نهیلیستیک شوم به خویش نهیب می زنم.

دکتر بیژن عبدالکریمی هماره به عنوان یک اهل نظر طرح افکن سخنان تازه ای را وارد سپهر فکری ایرانیان می کند با این همه هیچ گفتمانی بی نیاز از ملاحظات انتقادی مخاطبان خویش نیست. عبدالکریمی در جلسه سوم سلسله نشست‌های “ما و جهان سلطه” بیشترین زمان را به تشریح این گزاره که “بسیاری هنوز از اینکه یک نظام هابسی بر جهان سلطه دارد و جهان، جهان گل و بلبل نیست غفلت می ورزند” اختصاص داد؛ در حالی‌که انتظار می رفت با فرض اینکه اهل نظر بر سر اصل موضوع سلطه جهانی توافق دارند؛ بیشتر بر سر نحوه ی مواجهه ی ما با نظام سلطه برای حفظ منافع ملی؛ که محل بحث اهل نظر هست مناقشه می کردند؛ و وقت جلسه را بیش از این به مواضع افراد غیر صاحب نظر اختصاص نمی دادند تا بحث ایشان از شائبه ی تقلیل به سطح بحث های غیر تخصصی مبرا بماند؛ امیدوارم در جلسات آتی با اهل نظر دلسوز و دغدغه مند وارد گفتگو و دیالوگ انتقادی شوند.

در یادداشت پیشین هم تذکار داده بودم که:
“گفتمان مترقی عبدالکریمی ضمن خودآگاهی به خلأهای ایجابی گفتمان خویش می تواند و باید حساب معدود چهره های مغرض و  یا ناآگاهی که در کنار سرکردگان نظام سلطه تشدید تحریم های ظالمانه بر علیه این ملت را روا دانسته‌اند با روشنفکران مسئول و متعهد نسبت به آینده ی کشور و منافع ملی را در گفتمان خویش به وضوح هر چه تمام جدا کرده، نسبت به ملاحظات ایشان گشودگی بیشتری از خویش نشان دهد.”

نظم گفتار دکتر عبدالکریمی در مقام یک استاد فلسفه حداقل در این نشست چندان قابل دفاع نیست؛ نباید روشنفکران متعهد و مسئول را در کنار نیروهای کوته فکر اپوزوسیون نشاند البته بعید می دانم ایشان چنین قصدی داشته باشند اما آشفتگی کلامی به چنین شائبه هایی دامن می زند. قطعا ایشان با نگارنده همدلی خواهند کرد که روشنفکران دغدغه مند به هیج وجه منکر سلطه جویی بیگانگان نیستند و هماره تلاش می کنند از درون جامعه راه حل هایی برای بحران های جامعه بیابند. پوپولیسم حاکم بر داوری های شتابزده، قضاوت های مغرضانه و نیز تحلیل های زرد فضاهای مجازی را که تحت تاثیر دستگاه عریض و طویل پروپاگاندای نظام سلطه جهانی ارائه می گردد نباید هم تراز تحلیل های اهل نظر منتقد و دلسوز شمرده شود. شک ندارم نگرانی های بجای دکتر عبدالکریمی برای آینده‌ی ایران و ایرانی وی را به برگزاری چنین نشست هایی وا می دارد و مخاطبان او نیز بایستی دغدغه‌ی ایشان را محترم بشمارند و با اصل پیام ایشان نسبتی متاملانه برقرار کنند.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا